کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

انقلاب فکری_اجتماعی "ژن، ژیان، آزادی" در کوردستان و ایران

20:58 - 17 مهر 1402

شاهرخ حسن‌زادە

چکیدە:
هدف  جنبشهای اجتماعی در قالب "اصلاحات" و یا "انقلاب" تجلی پیدا می‌کند، این پدیدەهای اجتماعی تنها پاسخی بە نبود عدالت و یا بحرانهای اجتماعی و اقتصادی نیستند بلکە باورهایی هستند برچگونگی استیلای این چالشها و معضلات موجود در جامعە کە مهمترین پدیدەی تغییر را، انقلاب می‌دانند. برای اینکە تعریف فراگیر و قاطعی از "انقلاب" وجود داشتە باشد، این مفهوم اجتماعی را بە دستەهای گوناگونی ازجملە انقلاب اجتماعی، انقلاب سیاسی و حتی انقلاب فکری نیز تقسیم‌بندی می‌کنند. بە صورت کلی انقلاب را می‌توان آغاز یک شکاف آشکار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بین حاکمیت سیاسی و جامعە ‌دانست کە دارای پیش فرض‌ها و خصوصیات خود هستند.
در جریان جنبش ژینا کە بە انقلاب ژن، ژیان، آزادی نیز می‌توان آن را تعریف کرد، تغییر دیدگا‌ەها، شکاف بین جامعە سیاسی و جامعە مدنی، گسستن از پیش داوری‌ها و فهم و نگرش گذشتە در بطن جامعە ایران اتفاق افتادە است. این جنبش اگرچە تاکنون بنا بە عواملی اساسی بە نتیجە نهایی نرسیدە است و با مشکلات متعددی روبرو است؛ ولی در کوردستان بە دلیل یک قرن مبارزە با وجود احزاب سیاسی مترقی خواه، ماهیت حقیقی خود را ابرزا نمود و بە لحاظ کاکرد، شکل‌گیری و خصوصیات یک انقلاب سیاسی، فکری و اجتماعی نتیجە بخش بودە است. این جنبش همچنین در جغرافیای دیگر ایران نیز هم راستا با آن ادامە پیدا کردە و تحولاتی شگرفی در اندیشە، اذعان بە حقوق تنوعات و تکثر جامعە در طبقە روشنفکر و نخبە مرکز ایجاد کرد کە می‌توان آنرا نمود انقلاب فکری و اجتماعی تلقی کرد کە بیشتر این مضامین در شعارهای اجتماع و برنامەهای ارائە شدە توسط سازمان‌ها و احزاب سیاسی_صنفی، جدای از یک جریان مشخص، گویا بودە است.

کلید واژە:
انقلاب، جنبش، کوردستان، ژن، ژیان، آزادی، ژینا، ایران.

مقدمە:
جنبش‌های اجتماعی پدیدەهای اجتماعی تاثیرگذار دوران مدرن هستند کە با استفادە از آن می‌توان بە خواستەهای جامعە و یا طبقەای از جامعە با مطالبات مشخص دست یافت بە نحوی کە جنبش‌های اجتماعی را از عوامل مهم دگرگونی و تغییرات اجتماعی معرفی می‌کنند. البتە در طبقەبندی این پدیدە اجتماعی می‌توان آن را در محوریت افکار و ایدئولوژی‌ها، سازوکارهای تاثیرگذاری، تعداد اعضاء، تکیە گاه طبقاتی و دوره‌های تاریخی بیشتر تحلیل و تفسیر کرد. آنتونی گیدنز، جنبش اجتماعی را "از جملە اشکال کنش جمعی برای دست یابی بە دگرگونی و تغییر در برخی از جنبەهای نظم موجود در جامعە می‌داند".( Giddens, A. 1994).
در کشورهایی کە بە توسعە نیافتە یا کم توسعە یافتە شناختە میشوند بە دلیل نبود انواع استانداردهای زندگی (Standard of living) این نوع اعتراضات با قیاس با کشورهای آزاد تمایزات اساسی دارد."بخش عمدە اعتراض‌های مردمی کشورهای جهان سوم بە دلیل محدودیت حق و طرح اعتراض، ناگهانی و انفجاری بروز می کنند و شکل قیام و شورش، خیزش ناگهانی و انقلاب را بە خود میگیرند"(پیران. ١٣٨٤). همچنین شیوە برخورد نیروهای امنیتی حکومتی در چنین سیستم‌های سیاسی، با چنین اعتراض‌هایی از شکل خشونت آمیز و سرکوب شدید می‌باشد.
هر اعتراض و نارضایتی کە هدف مشخص و خواست جمعی را دارا باشد می‌توان بە یک جنبش اجتماعی_اعتراضی معرفی کرد. عمدتا اعتراض های یک دهە اخیر در جغرافیای ایران مخصوصا پس از جنبش سبز(١٣٨٨) کە شکل و خواست اغلب جامعە بەدلیل شرایط جهانی شدن، تداوم فضای بستە سیاسی و بحران های یکی پس از دیگری اقتصادی، سیاسی، فرهنگی؛ تغییر اساسی کردە و در شعارهای مردم معترض در خیابان‌ها نمود کاملا سیاسی پیدا کردە است. پس از قتل حکومتی مهسا ژینا امینی(٢٥ شهریورماه ١٤٠١) مجموعە اعتراضات خیابانی با شعار اصلی "ژن، ژیان، آزادی" از کوردستان شروع و بە گسترەی جغرافیای ایران بسط دادە شد، این اعتراضات و نارضایتی های اقشار مختلف جامعە تنها محدود بە مسائل اقتصادی و معیشتی نبودە و در بسیاری موارد کە سراسری و همەگیر شدە است مربوط بە خواستەهای دمکراتیک و آزادیخواهانە(سیاسی-فرهنگی) بودە است و حتی در مواردی کە گرانی و افزایش نرخ بنزین و دیگر اقلام صورت گرفتە، بە بهانەای برای جنبش آزادیخواهی و سر دادن شعارهایی در رد حکومت، تغییر و گذر از نظام سیاسی تبدیل شدە است کە بە صورت عمدە از اعتراضات دیماه ١٣٩٦ و  اعتراضات آبان ماه ١٣٩٨ شروع شدە است. از طرف دیگر وجود اتنیکهای گوناگون و مطالبات آنها بر مبنای منشور حقوق بشر بین المللی، حقوق ملی و مبارزات عمدە آنها در بسیاری از این اعتراض‌ها باعث جنبشهای مردمی ضد حکومت مرکزی شدە است کە بیشتر بە خواستەهای سیاسی آنها برمی گردد.
   جنبش ژن، ژیان، آزادی کە بسیاری آن را آغاز یک انقلاب سیاسی مترقی نامیدەاند انباشتی بودە است از تمامی این سالها تبعیض، ناعدالتی اجتماعی، سرکوب، بازداشت، ایجاد فضایی پلیسی و پر از ارعاب، تنگ تر شدن هستە حاکمیت، قدرت گرفتن سپاه و دخالت در تمامی امور کشور و بی توجهی بە خواستەهای آحاد جامعە مخصوصا زنان، کارگران، فرهنگیان، ملیتهای متنوع و... کە باعث شد اعتراضات بە مرگ ژینا ابتدا بە اعتصاب و اعتراض خیابانی، تحول در نگرش و تغییر پیش فهم‌های گذشتە و نهایتا انقلاب اجتماعی پیش از یک انقلاب کامل سیاسی تبدیل شود. اگر نگاهی گذرا بر نوع رفتار جمعی و شیوەهای اعتراضات داشتە باشیم میبینیم کە در مناطقی مانند کردستان و بلوچستان بەدلیل وجود احزاب سیاسی و شخصیت‌های بانفوذ ملی_مذهبی بەصورت کاملا سازماندهی شدە بەنسبت دیگر مناطق ایران عمل کردە و عمدتا از مدل و شیوەهای نافرمانی مدنی و خشونت پرهیز کاملا دمکراتیک استفادە شدە است.
   جنبشی کە شعار شاخص آن "زن، زندگی، آزادی" است، چنان برآمدی یافت کە بیشتر شهرهای کشور را فرا گرفت.لایەهای جمعیتی مختلفی بە آن پیوستند، خصلت اساسی جنبش، دمکراتیک است. در آن، خواست برابری و آزادی با محوریت مقابلە با حجاب اجباری برجستە است. کردستان با تجربەی مبارزاتی پربارش بە آن شتاب دادە است.همه‌ی کانون‌های مبارزه و مقاومت در تلاش‌اند به آن نیرو ‌دهند. اینکە در مدت کوتاهی این جنبش توانست تقریبا تمام جغرافیای ایران را شامل شود بە فرم و درک واقعیت‌های این جنبش از مطالبات جامعە برمی‌گردد، خیزشی کە بەدور از موج احساسات شعار پربار "زن، زندگی، آزادی" بە مثابە فلسفە این جنبش نوین کە برای تمامی جوامع نوع نگرش دمکراسی‌خواهی مدرن را انتخاب کرد، نوید فصل جدیدی از جنبش‌های اجتماعی بود(نیکفر. ١٤٠١).
پس از این مقدمە و بنا بە معیارهای یک انقلاب با تعاریف گوناگونی کە از آن وجود دارد، این پرسش مطرح می‌شود کە آیا این جنبش در کوردستان یک انقلاب بودە است؟ اگرچە جنبش ژن، ژیان، آزادی تاکنون بە نتیجە دلخواه نرسیدە ولی آیا در مرکز نیز توانست انقلابی بە لحاظ فکری رقم بزند؟
معنی لغوی "انقلاب"(Revolution) به مفهوم دگرگونی و تغییر بنیادین است. اندیشمندان حوزە علوم اجتماعی معتقدند انقلاب به معنای آن است که ذات و ماهیت یک شی، تغییر بنیادین کند. در واقع فلاسفه تغییر ذاتی در فرم و محتوا را "انقلاب" می‌نامند. در عرصه سیاست نیز انقلاب به مفهوم تغییری پایه‌ای در نهاد حکومت می‌باشد. جدای از تعاریف و مفاهیم دیگر این پدیدە اجتماعی، می‌توان آن را از منظر پدیدار شناسی نیز تحلیل کرد، چون "پدیدارشناسی انقلاب، انقلاب را نە بە مثابە یک جنبش، اعتراض یا نوعی عمل در راستای ایجاد تغییر در ساختار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعە کە بە مثابە نوعی آگاهی، گسست از نوعی تجربە، فهم و درک فردی کە در گذر زمان دچار تغییر شدە، بررسی می‌کند(حسینی، شاهو. ١٤٠١). بە سخنی دیگر؛ انقلاب‌‌ها از پیش طراحی و برنامەریزی نشدەاند، بلکە خوانشی است کە در نتیجە آگاهی و گسیختن از پیش داوری‌ها و فهم گذشتە بە سوی رهایی و آزادی از قید تفکرات کهنە و پیشین شکل گرفتە است. بە نوعی دیگر همان تجدد و رنسانسی کە می‌تواند زایشی دیگر در اندیشەی فکری ایجاد کند.
 خیزش سراسری اخیر، قبل از اینکە بە یک انقلاب سیاسی تبدیل شود، یک انقلاب فکری و اجتماعی را رقم زد. بە صراحت می‌توان گفت؛ یکی از دستاوردهای جنبش ژینا فرو شکستن قالب‌های فکری، اجتماعی و دیدگاهی در مورد جوامع متکثر اتنیکی در ایران بودە است. در فرآیند انقلاب اجتماعی کە آن نیز با بحران‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آغاز می‌شود، زمانی است کە جامعە دوره طولانی از رشد و شکوفایی اقتصادی و اجتماعی را تجربه کرده ولی بە همان دلایل سیاسی و اقتصادی دچار برگشت و رکود می شود. انقلاب های اجتماعی در کشورهای اتفاق می‌افتد کە، شکاف طبقاتی و اجتماعی جدی و یا عدم توازن بین توسعە اقتصادی و سیاسی بە وجود می‌آید، یعنی وقتی است کە اجتماع و اقتصاد بە عنوان دو مولفەی مهم تاحدی شکوفا می‌شوند ولی در مقابل حیات سیاسی درجا می‌زند، از منظری دیگر، زمانی کە هر کدام از عبارت‌های اجتماع، اقتصاد و سیاست موازی باهم در حال توسعە و حرکت نباشند منجر بە شکاف و در نهایت انقلاب خواهد شد و در اینجا قبل از انقلاب سیاسی، انقلاب اجتماعی شکل خواهد گرفت. همچنین بازشناسایی هویت فکری گذشتە و گسست از آن نیز انقلاب فکری را قبل از انقلاب اجتماعی برای مهیا کردن یک انقلاب سیاسی مهیا خواهد کرد.
در جریان جنبش ژینا مجموعە پدیدە‌های تازەای در قالب یک نوع انقلاب فکری-اجتماعی برای اولین بار در تاریخ ایران نوین با داشتن ایدە راست افراطی-مذهبی و پارادایم دولت-ملت شکل گرفت کە آن را با دیگر جنبش‌های اخیر ایران متفاوت کردە است؛ شرکت فعال، مستمر و وسیع زنان، دانش‌آموزان، نوجوانان، شروع فصل جدیدی از بازشرکت دانشجویان در جنبش‌های اجتماعی، و شاید از تمام این موارد مهمتر، حس حسن ارتباط، حمایت و پشتیبانی از هم‌دیگر(مرکز-ملیت‌ها) با شعارهای "کردستان، کردستان، چشم و چراغ ایران، "از بلوچستان تا کردستان جانم فدای ایران" و یا "کورد، بلوچ، آذری، آزادی و برابری" 
نمونەهایی از تغییر در نگرش و پیش فرض‌های غلط جامعە کثیرالملل ایران با مشارکت فعال دیگر جوامع جغرافیای ایران مخصوصا مرکز بودە است کە در مرحلە اول گفتمانی برنامەریزی شدە کە طی صد سال از عمر جمهوری اسلامی ایران و پیش از آن نیز در حاکمیت پهلوی(اول و دوم) با نام "تجزیە طلبی" و "تمامیت ارضی" برای هراس از حقوق و آزادی‌های دیگری را دامن زدە بود، از بین برد و شرایطی را برای حضور فعال تمامی ملیت‌های ایران را در فضایی برابر با احترام متقابل بدون ترس و واهمە فراهم کرد، همچنین حمایت کشورهای غربی و جامعە دور از وطن ایرانی از جنبش اعتراضی و سراسری داخل ایران از دیگر خصوصیات این جنبش مدرن بودە است.
   برای رسیدن بە پرسش اول کە آیا در کوردستان یک انقلاب اتفاق افتادە است یا نە بە نکات اصلی در شکل گیری و جریان انقلاب می‌پردازیم. بە لحاظ روش‌شناسی و چشم انداز پیروزی انقلاب‌ها پیش نیازها و خصوصیات مخصوص بەخود را دارد؛ کە می‌توان آن را در موارد زیر طبقەبندی کرد:
الف: میزان شرکت کنندگان در اعتراضات بە صورت مستمر و گستردە.
ب: رهبری و سازماندهی.
پ: برنامە و آلترناتیو روشن برای آینده و دوران گذار.
ت: حمایت بین المللی.
اگرچە هر جنبش، خیزش و اعتراضی را نمی‌توان انقلاب یا جنبش انقلابی نامید و تنها جنبش‌های اعتراضی پایدار و مستمر می‌توانند به انقلاب بیانجامند، ولی در کوردستان بنا بر تمامی این موارد ذکر شدە، می‌توان گفت کە، در کوردستان انقلاب بە معنای گذر از نظام سیاسی چە در درون جامعە و چە بە لحاظ فکری بار دیگر شکل گرفتە است(از همان اوایل تاسیس نظام جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب خلق‌های ایران، احزاب سیاسی کوردستان در همەپرسی فروردین ١٣٥٨ با "نە" گفتن و تحریم این رفراندم ساختگی، جامعە کوردستان انقلاب خود را شروع کردە بود).
     با پایان یافتن مراسم خاکسپاری مهسا ژینا امینی و از بدو شروع اعتراضات، بیشتر شهرهای کوردستان همزمان در حمایت از همدیگر بە خیابان‌ها آمدە و پشتیبانی و حمایت خود را از دیگر شهروندان اعلام کردند، همچنین پس از اینکە در برخی دیگر از شهرهای ایران کە بە جنبش اعتراضی پیوستند، برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی ایران شعارهایی در حمایت و پشتیبانی از همدیگر سر دادە شد. نکتەای کە باید بە آن بیشتر توجە کرد، استمرار و گستردگی اعتراضات و اعتصابات در شهرهای کوردستان بود، بە نحوی کە طی یک سال از شروع خیزش تا سالگرد آن در چهار مورد از درخواست و فراخوان احزاب سیاسی (مرکز همکاری احزاب کوردستان ایران) از مردم سراسر کوردستان هر ٤ بار با قدرت تمام اعتراضات و اعتصابات بە شکل باشکوهی انجام گرفت، بە نحوی کە در شهرهایی از کوردستان این اعتراضات و مخصوصا اعتصاب کسبە و بازاریان و صاحبان مشاغل بە بیش از ٤٥ روز تعطیلی کامل رسیدە بود! (فراخوان اول برای اعتصاب و اعتراض در روز دوشنبە ٢٨ شهریورماه ١٤٠١ و فراخوان آخر نیز برای همان هدف برای روز شنبە ٢٥ شهریورماه ١٤٠٢). در اغلب شهرهای کوردستان ایران (سقز، بوکان، مهاباد، اشنویە، سنندج، جوانرود، پیرانشهر، آبدانان، مریوان، اورمیە) کە در حوزە اعتراضات خیابانی و اعتصابات کسبە و بازاریان بیشترین موارد مشارکت کنندە را بە خود اختصاص دادە بود، میزان جمعیت فعال شرکت کنندە در اعتراضات خیابانی در اکثر روزها و شبهای اعتراضی بە بیش از حد توصیە شدە "اریکا چنووت" رسیدە بود(چنووت می‌گوید، «تعداد مردم واقعاً در ایجاد قدرت نقش دارد و حقیقتاً می‌تواند مسئولان و مقام‌های قدرتمند را به چالش بکشد و آنها را تهدید کند» ــ به نظر می‌رسد که اعتراض خشونت‌پرهیز بهترین راه برای جلب حمایت گسترده است. وقتی حدود ۳.۵ درصد از کل جمعیت در چنین جنبشی به طور فعال مشارکت کنند، موفقیت حتمی به نظر می‌رسد. چنووت طبق تحقیقاتی کە بە لحاظ تاریخی انجام دادە است می‌گوید: "هیچ مبارزه‌ای که در دوران اوج خود ۳.۵ درصد از جمعیت در آن مشارکت کرده بودند شکست نخورده بود"(ثابتی. ١٤٠١).
البتە باید بە این مهم نیز اشارە کرد کە، با فراخوان‌های تشکیلاتی و فعالیت رسانەای گستردە توسط جامعە مدنی، سازمان‌ها بەخصوص احزاب کرد مخالف جمهوری اسلامی ایران (در قالب مرکز همکاری احزاب کوردستان ایران) و پس از موفقیت در اعتصابات و اعتراضات ضد حکومتی در کردستان ایران، ترس حکومت از بزرگ تر شدن دامنە اعتراضات با نقش پر رنگ احزاب کرد، همزمان با تعقیب و برنامە ریزی هدفمند برای شکاف یان اتحاد نانوشتە سراسری با عناوین تکراری، تحریکات خارجی، توطئە اسرائیل، تمامیت ارضی و تجزیەطلبی و... این جنبش مردمی و سراسری را "اغتشاش" و "شرارت" نامیدە و کوشیدند اعتراضات مدنی را بەسوی جنگ بکشانند و اعلام کنند کە مورد تهدید خارجی قرار گرفتەاند. در همین راستا روز چهارشنبە ٦ مهر ١٤٠١ نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با ده‌ها موشک و پهبادهای انتحاری برخی از  پایگاه‌های احزاب، اردوگاه‌های مدنی پناهندگان سیاسی کرد ایرانی، مهدکودک و بیمارستان پناهندگان را در اقلیم کردستان عراق مورد حملە قرار داد. نیروی زمینی سپاه یک روز بعد (هفتم مهر ماه) با صدور اطلاعیه‌ای درباره موشک‌باران احزاب مخالف نظام تأکید کرد: "در پی تشدید شرارت‌های دامنه‌دار گروهک‌های تجزیه طلب و تروریست از مبدا اقلیم شمال عراق و به دنبال اثبات نقش و دخالت مستقیم، بی پرده و آشکار برخی گروهک‌های تجزیه‌طلب تروریستی در آشوب‌های اخیر...در واکنشی قاطع و تلافی جویانە مراکز و مقرهای شناسایی شده آنان که ماموریت تولید و پشتیبانی از شرارت‌های اخیر را نیز دنبال می‌کردند، زیر آتش سنگین قرار داد(خبرگزاری فارس، ٧.١٠.١٤٠١).
و یا مطالبات و خواستەهای ملت کورد کە در شعارها، بیانیەهای احزاب و جامعە مدنی آن تجلی پیدا کردە بود، نمود بارز یک انقلاب بە معنای دگرگونی در نوع نگرش جامعە بە سیستم جمهوری اسلامی ایران بودە است کە بیشتر خود را در ایجاد و استقرار یک نظام دمکراتیک سکولار(در مقابل نظام دیکتاتور دینی)، نا متمرکز و قبول واقعیت کثیرالملل بودن ایران با تمامی حقوق مندرج در منشور حقوق بشر بین المللی، را داشتە است. از طرف دیگر برخورداری جمعیت معترض کورد از بینش و شعور بالای سیاسی آنها برای مبارزات خشونت پرهیز و فعالیت های مدنی و استفادە از تاکتیک های نا فرمانی مدنی، منجر بە آن شد کە دستکم در چند شهر نیروهای معترض مردمی ساختمان فرمانداری کە نماد حکومت مرکز می‌باشد، فتح کنند.
در مورد سازماندهی و رهبری اعتراضات در کوردستان نیز باید بە این نکتە اعتراف و اذعان شود کە؛ بە دلیل مبارزات آزادی‌خواهی مردم کورد طی چندین دهە و شناخت جامعەی کوردی از سیاست‌های حکومت مرکزی و حق و حقوق خویش بە وساطە مبارزات احزاب سیاسی در هر دو حکومت پادشاهی و دینی، تشکیلات منظم و پر تعداد احزاب، انسجام و برنامەریزی، اعلامیەها و بیانیەهای گوناگون برای اعتصاب و اعتراضات مدنی از طرف احزاب بە صورت کاملا جمعی و فوری از سوی جامعە کوردستان مورد تایید و عملی واقع میشدند و با هماهنگی‌های صورت گرفتە از طریق تلویزیونهایی مانند "کوردکانال" و... و ظرفیت شبکەهای اجتماعی این فراخوان‌ها صورت می‌گرفت کە در تاریخ جنبش‌های مدنی در سراسر ایران کاملا امری استثنا بودە است.
این نکتە نیز در جنبش‌ ژینا حائز اهمیت بودە است کە، ایدە و آرمان و یا آنچە برنامە جامع برای دوران پسا جمهوری اسلامی خواندە می‌شود، در بین احزاب سیاسی کورد وجود داشتە است و بیشتر احزاب و سازمان‌های کوردستان خواهان حاکمیتی مبتنی بر دمکراسی، فدرالیسم و سکولاریسم در شکل جمهوری پارلمانی هستند و در صورت هرگونە تغییری در سیستم سیاسی جمهوری اسلامی ایران آمادگی این را دارند کە قوانین و برنامە خود را جایگزین بکنند و یا در مجلس موسسانی کە احتمالا با نمایندگان تمامی ملیتهای ساکن ایران تاسیس خواهد شد، خواستەها و مطالبات حقوقی را ارائە خواهند داد، حتی احزاب سیاسی کورد بارها تاکیید کردەاند کە تحقق یک اتحاد فراگیر برای گذار از جمهوری اسلامی مستلزم گفتگو بر مبنای مشترکات هستند تا زمینە هرچە بیشتر اتحاد وسیع و دمکراتیک را برای هر دیدگاهی دیگر نیز درنظر گرفتە شود.
نقش جامعە دور از وطن مخصوصا در کشورهای غربی با اعتراضات خیابانی، اعتصابات و دادخواهی‌های صورت گرفتە هم راستا با مواضع کشورهای تاثیرگذار و مهم جهانی کە در برهەای از جنبش ژینا بە اوج خود رسیدە بود، گویای یک انقلاب فکری، اجتماعی و حتی سیاسی را، نوید می‌داد.
این کە جنبش ژن، ژیان، آزادی بە لحاظ فکری در جامعە مرکزی ایران و مخصوصا در بین طبقەی گستردەای از روشنفکران و نخبگان آن نسبت بە حقوق و مطالبات ملیت‌ها و در کوردستان یک انقلاب سیاسی-اجتماعی دیگر بود با تمامی توضیحاتی کە دادە شد هیچ گونە شک و شبهەای در آن باقی نمی‌گذارد ولی چرا این انقلاب مردمی خشونت پرهیز نتوانست بە انجام برسد، دلایلی زیادی دارد کە احتمالا بە مهمترین آنها در زیر برمی‌گردد:
١ .بارها رهبری احزاب کوردی بە این نکتە اذعان کردەاند کە، ما بە تنهایی نمی‌توانیم جمهوری اسلامی ایران را تغییر دهیم و یا آن را سرنگون کنیم. اگر بە فرض، مردم کورد کنترل یک یا چند شهر کوردستان را نیز دردست بگیرند آیا می‌توانستند آن را برای مدتی پایدار نگە دارند؟ آیا نیروهای سرکوبگر حکومتی بە تمام نیرو و تسلیحات نظامی بە کوردستان حملە نمیكردند؟ در نهایت چە جنایاتی در کوردستان اتفاق نمی‌افتاد؟
٢ .کثیرالملل بودن ایران اگرچە یک فرصت برای دمکراسی و زندگی مسالمت آمیز تمامی ملتهای گوناگون در یک حکومت فدرال و نمونەای برای خاورمیانە می‌باشد، ولی عدم اتحاد و همبستگی این موزاییک رنگی تهدیدی است برای تغییر و انقلاب. نبود آلترناتیو بر مبنای اشتراکات حداقلی و آدرس مشترک برای تمامی تنوعات ایران نیز از مواردی بود کە تاکنون نتوانستە است، خواست جنبش را عملی کند.
٣. خواستەها و مطالبات ملت کورد و دیگر ملل ستم دیدە کاملا شفاف و بر مبنای اصول حقوق بشر بین المللی می‌باشد، لذا برای تاسیس یک نظام قانونمند دمکراتیک کە حقوق ملی آنها را در نظر نگیرد، مغایر می‌باشد و آن را قبول نمی‌کنند. جریان و یا سامانەی پادشاهی کە با سروصدای زیاد و امکانات مالی و کانال‌های میدیایی مختلف خارج از کشور، در صدد ضربە بە آن بودە و افکار عمومی مرکز نشینان را از خواست اصلی و حمایت بیشتر آنها دور کرد، ضربەای بود بر پیکرەی اتحاد و همبستگی سراسری و بە بیراهە کشاندن ادامە روند انقلاب.
٤. نیروهای سایبری جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی و حقیقی هرآنچە در توان داشتند برای ایجاد تفرقە و اختلاف فی ما بین نیروهای مخالف انجام دادند، از طرف دیگر حملات پی در پی بە اردوگاه‌های مدنی احزاب کورد و قرارداد امنیتی بین کشور عراق با ایران نیز مزید بر علت شد کە، افکار عمومی کوردستان دچار تشویش و ترس ناشی از ضربەهای مهلک بە احزاب خودشان بودە است.
٥.  سرکوب وحشیانە مردم معترض با استفادە از روشهای کاملا خشن و نظامی در مقابل اعتراضات خشونت پرهیز و کاملا مدنی.
٦.منافع کشورهای غربی و معاملە با سران رژیم اسلامی، از دیگر دلایل بە هدف نهایی نرسیدن تاکنون جنبش سراسری می‌باشد.

نتیجە:
  اگرچە تاکنون این جنبش بە یک انقلاب سیاسی ختم پیدا نکردە است، ولی کماکان بە روشهای گوناگون ادامە دارد و باوجود بحران‌های جدی اعم از؛ عدم توجە بە مطالبات و حقوق زنان، اتنیک‌ها، تبعیضات نژادی، دینی، بازداشت های گستردە، اعدام، فضای پلیسی و جو اختناق، بحران‌های اقتصادی، تورم، گرانی، رانت، فساد، بحران بی آبی زیست محیطی، محدودیت‌های فزاینده برای دسترسی مردم به اینترنت جهانی و گردش آزادانە اطلاعات، استمرار روند ناراضی سازی، انکار و تحقیر اقشار مختلف جامعە، تحمیل شیوه‌های منسوخ برنسل جوان، قدرت دادن به نیروهای نابلد و ناکارآمد، سیاستهای غلط در سیاست بین الملل و سیاست داخلی و....هر کدام به تنهایی می‌تواند عامل و باعث انقلاب نهایی شود.
همچنین جنبش ژینا با شعار مدرن خود(ژن، ژیان، آزادی) توانست در بطن جامعە ایران تحول و تغییر فکری بزرگ و عمیق ایجاد کند، دیدگاه و بینش طبقە روشنفکر و نخبە ایرانی داخل و خارج از کشور بە دور از دیدگاه‌های راست افراطی برخی از شخصیت‌های ناپختە سیاسی و فرصت طلب کە خواهان بازگشت بە آیندە و سیستم منسوخ پادشاهی مطلقە هستند، دگرگونی‌های بزرگی برای ادامە حیات جنبش و ارائە یک منشور گستردە و همەگیر فراهم کردە است. در کوردستان نیز کماکان جامعە مبارز آن آمادە و منتظر مرکز و دیگر اتنیک‌هایی است کە طبقە خاکستری آن تاکنون بە صورت کامل بە نتیجە نهایی نرسیدەاند، تا بلکە انقلاب نهایی بە انجام برسد.

منابع:

Giddens, A. (1994). Beyond Left and Rights: The Future of Radical Politics. Cambrude, UK: Wiley Publishers.

- پیران، پرویز. ١٣٨٤. فقر و جنبشهای اجتماعی در ایران. فصلنامە علمی پژوهشی رفاه اجتماعی. دورە پنجم شمارە ١٨. صص ١٣-٤٠
- نیکفر. ١٤٠١. در ایران چە می‌گذرد. رادیو زمانە
- حسینی، شاهو. ١٤٠١. پدیدارشناسی انقلاب در ایران. سایت رسمی حزب دمکرات کوردستان ایران "کوردستان مدیا"
- ثابتی. عرفان، ١٤٠٠، برای ایجاد تغییر سیاسیِ اساسی تنها کافی است که ۳.۵ درصد از جمعیت به طور فعال در اعتراضات خشونت‌پرهیز مشارکت کنند. سایت آسو)