جمال رسول دنخه
طی چند سال گذشتە مسئولان رژیم جمهوری اسلامی ایران گاە و بی گاهی در رسانەهای خود در هنگام نقد و بررسی مسائل مربوط بە حوزە تعلیم و تربیت از مشکل نبود معلم در سالهای آتی صحبت کردند.
گویی این مشکل امسال برجستە و علنی شدە است. طبق آمارهای رژیم کە دقیق و قابل استناد نیست هماکنون هم اکنون ٢٦٠ هزار کمبود معلم در کشور وجود دارد به گزارش ایران استخدام و به نقل از خبرگزاری قدس آنلاین، عضو کمیسیون آموزش مجلس گفت: کمبود معلم آمار بالایی دارد و هماکنون در کشور با کمبود ٢٦٠ هزار هزار معلم مواجه هستیم.
اصغر باقر زاده، معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در خصوص کمبود معلمان پرورشی و مشاروان در مدارس کشور گفته کە تقریبا در همه استانها به طور میانگین حدود ٥٠ درصد مدارس مربی و معاون پرورشی ندارند و شاید یک تا دو درصد اختلاف در این آمار میان استانهای کشور وجود داشته باشد.
آمارهای جستە و گریختە از مسئولان رژیم در مورد کمبود معلمین در مدارس منتشر میشود کە این آمارها مطلقا صحیح نیست و شاید کوهی از یخ در آب باشد. چرا کە طبق آمارها ١٢ هزار مشاور در مدارس لازم و ضروری میباشد.
وزیر پاسدارمدار رژیم ایران کە سابقە جنگ ٨ سالە با عراق را دارد اعلام کردە بود کە کمبود معلم طی روزهای آتی برطرف خواهد شد!! اما وی نگفتە بود روزهای آتی دقیقا چە روزی است؟
با وجود سپری شدن یک ماه و نیم از شروع آغاز سال تحصیلی اکنون نیز مدارسی هستند کە معلم ندارند و با وعدەهای مسئولان این مشکل پاسکاری میشود.
مسئولان مربوطە در حوزە آموزش و پرورش این مشکل را بە دانشگاه فرهنگیان نسبت میدهند کە این دانشگاە معلمان را پروردە نکردە است. از سویی دیگر همان مسئولان ادعا دارند کە افزایش جمعیت دانشآموزی موضوع دیگری است که باعث کمبود معلم در کشور شده است.
نکتە دیگر این بودە کە مسئولان رژیم میگویند هماهنگ شدن جذب و بازنشستگی معلم است، بدین معنا هر مقدار که از آموزش و پرورش خارج میشوند به همان اندازه هم باید وارد شوند. در سه سال از دولت گذشته جذب نیرو انجام نشد، اما بازنشستگی فراوانی داشتە است.
این آمار و این مصادیق بیانگر آن است کە از قبلها عدم وجود معلم وجود داشتە است کە در طول زمان و جریان آموزش و پرورش برجستە شدە است. موضوعی کە دیگر امروز بە بحران تلخی در جامعە تبدیل شدە است.
این کمبود در نظام آموزش و پرورش بیانگر آن میباشد کە رژیم جمهوری اسلامی ایران بە دو منظور مشخص و تعمدی این کار را انجام دادە است نخست اینکە در راستای دینی نمودن آموزش و پرورش و سپس استخدام طلبەهای حوزە علمیە در مدارس برای آموزش و پرورش.
در نکتە نخست باید یادآور شد کە خامنەای چند سالی است شدیدا پیگر آن بودە کە مدارس را بە مراکز دینی تبدیل نماید و بە تعبیر خویش نسلی انقلابی را پرورش دهد کە بتواند برای سایر کشورها الگو شود. این تعبیر خواب و خیالی بیش نیست چرا کە امر آموزش و پرورش ربات پروری نیست بلکە اندیشیدن است. حتی اگر فردی القای افکار و اذهان گردد باز هم دارای تفسیر و تفکر خویش میباشد.
در نکتە دوم باید گفت طلبەهای حوزە علمیە از سالیان قبل نیز برای تدریس کتابهای دینی مانند قرآن، ضمیمەهای دینی، آیەهای آسمانی، اخلاق و چند کتاب دیگر بە مدارس پا جا باز کردە بودند.
طی چند سال گذشتە با برجستەشدن اسلام سیاسی در منطقه و مصرف آن برای ادامە حیات سیاسی و قدرت کشوری مانند ایران کە بر پایە آموزەهای دینی جنگ ٨ سالە با ایران را رقم زد سران این رژیم باری دیگر بە این فکر افتادند کە دین و مذهب دوبارە در مدارس تدریس شود تا برای نسلهای آتی نسلی متدین و ضد غرب بە میدان بیاید.
امروز این مشکل بە صورتی بحث میشود کە گویا در صدد چارەجویی برای آن هستند اما باید اذعان نمود کە سیاست رژیم جمهوری اسلامی ایران است تا پای حداقل معلمانی کە اندیشیدن را بە جای اندیشەهای اسلامی مقبول رژیم بە دانش آموزان میآموزند و دارای توان تغییری نسبی در جامعە باشند از میدان خارج میکند و سپس مدارس را بە کلی از وظایف خویش پاکسازی کنند.