جمال رسول دنخە
بحث تفکیک جنسیتی بیش از ٢٠ سال میباشد کە بە دغدغە سران رژیم جمهوری اسلامی ایران مبدل شدە است. این موضوع تا حدی در جامعە و ابعاد فکری مردم ریشە دوانیدە است کە حرف زدن در مورد آن بە موضوعی کلیشەای تبدیل شدە اما برای رژیم اساس موضوع.
همە ما در جغرافیایی بە نام ایران کە زندگی کردەایم اگر بە طور مشخص بە دوران شاهنشاهی نزیستەایم از پدران و مادران خود شنیدەایم کە آری در زمان پهلوی آزادی وجود داشت، کافەهای خوانندگی وجود داشت، دیسکو و بارها آزاد بود، مدارس و دانشگاهها مختلط بودند و غیرە.
اما یادمان باشد این آزادی نبودە و نیست چرا؟ چون پوشیدن لباس و وجود مکانهایی کە ذکر گردید نشان از آزادی در سیستم نیست. اتفاقا خود رژیم پهلوی در راستای سیاست یکدست نمودن و آسمیلە نمودن ملتهای ایران سیاست پوشش اجباری را در پیش گرفت. فیلمهای آن دوران نشان از این دارد کە زنان با چادر و روپوش در مکانهای عمومی ظاهر شدەاند.
در مورد مدارس و دانشگاه آن زمان هم باید گفت اینکە مراکز ابتدایی و عالی آموزش مختلط بودەاند بە جریان سوم آموزش و پرورش در ایران باز میگردد.
در دوره جریان سوم آموزش و پرورش که از انقلاب مشروطه تا آغاز حکومت رضاخان به طول انجامید، بنابه ضرورتی که برای تأسیس نهادهای نوین به سبک غربی احساس میشد، قوانین آموزشی با تقلید از الگوهای غربی به تصویب میرسید.
بە این نکتە توجە کنید: " تأسیس نهادهای نوین به سبک غربی و قوانین آموزشی با تقلید از الگوهای غربی".
اساسا تقلید توسعە نیست و نشان از بلوغ فکری هم ندارد. افراد، سازمان، احزاب، کشور و مسئولانی هم کە تقلید میکنند در بهترین نوع خود یک مقلد خوب از آب درخواهند آمد. در دروان پس از رضاخان نیز همین سیاست شبە مدرنیستی پی گرفته شد.
پس بە این نقطە میرسیم کە در زمان شاه یعنی پیش از انقلاب ١٣٥٧ اساسا فکری کە زایدە بلوغ فکری سردمداران آن دوران باشد وجود نداشتە است بلکە آنان از الگوهای غرب پیروی کردەاند کە گویا اگر آنان نیز ادای کشورهای غربی را دربیاورند بە مانند آن پیشرفتە و توسعە یافته خواهند شد.
باید بە یاد داشتە باشیم در آن دوران اتفاقا بر عکس این ادعاهایی کە گفتە میشود آزادی وجود داشت نە تنها وجود نداشتە است بلکە دوران نخبەکشی جامعە بودە است. در حالیکە کشورهای غربی در آن دوران پا بە صنعتی بودن گذاشتە بودن در ایران چکمەهای ستمشاهی در ایران تاخت و تاز میکرد.
نکتە دوم این است کە بحث آموزش و پرورش در ایران راه دیگری میرفت این آموزش و پرورش برای سعادت جامعە و فرد نبود، بلکە ابزاری برای سرکوب ملتهای جغرافیای ایران بود. وسیلەای برای حذف نابودی هر غیری از فارس بودن.
ایجاد سرودی بە عنوان سرود ملی، اجباری نمودن سربازی، لباس یکدست، رسم الخط رسمی، تلویزیون و رادیوی یگانە و مواردی دیگر همگی نشان از آموزشی بود برای یکرنگ نمودن جامعە و فراموش و انکارنمودن واقعیتهای جغرافیای ایران.
در مورد این موضوع کە دانشگاهها و مدارس در دوران شاه مختلط بودە است چیز شگرفی نیست کە سرسام آن باشیم در جملات فوق اشارە کردیم کە شاه و اطرافیانش مقلد بی چون و چرا بودند و با نگاه بە غرب همان چیز را در ایران اجرا مینمودند.
وقتی دانشجویانی را هم بە عنوان بورسیە بە خارج فرستاند دیدند کە آنان چیزی یاد نگرفتەاند یا اصلا بە ایران باز نمیگردند! چون دانشجویان فرستادە شدە مبهوت پیشرفت غرب میشدند و باز نمیگشتند.
کتابهایی کە در آموزش و پرورش تهیە و توزیع میشدند کتابهایی بودند درست است بە لحاظ سبک و سیاق صفحەآرایی ترکیبی از دختران و پسرانی بود کە پوشش اختیاری داشتند اما محتوای ذهنی چیز دیگری بود.
تمامی قدرتهای مرکزی علیالخصوص شاه اسلام و مذهب را بانی و باعث پسرفت جامعە میدانستند در حالیکە کشورهای غربی سالها بود بە این نتیجە رسیدە بودند کە کلیسا تا آن زمان مقدس بود دیگر چیزی بە عنوان قداست وجود نداشت و مذهب را مانعی برای ترقی خود قلمداد میکردند.
آری، سردمداران شاه و خود شاه کە سفرهای پیاپی بە غرب داشتند آنچە را آنجا مشاهد میکردند در ایران پیادە میکردند. هیچ گاه پوشش اختیاری و تصاویری کە در زمان شاه بر روی کتابهای درسی درج میشد موجب پیشرفت فکری نشد.
چرا کە جامعە ایران بە شدت مذهبی بود و تا حالا هم مراکز مذهبی نقشی بسزایی در زندگی و رفتار مردم دارند. تدوین کتب درسی آن دورە هم درخور فکر و ذهنیت آن دورە نبودند. آموزش و پرورش در بسیاری از نقاط جغرافیای ایران اصلا وجود نداشت تا بە مردم تفهیم شود کە پوشش اختیاری چیست و چە معنایی دارد؟
جالب اینجاست در دوران پس از انقلاب ١٣٥٧؛ رژیم تازە بە قدرت رسیدە یعنی جمهوری اسلامی ایران تغییری در آموزش و پرورش نداد و با همان زیربنای اصلی پهلوی بە آموزش خود ادامە داد. تنها نقطە اختلاف این دو رژیم در یک موضوع بود آن هم مذهب.
رژیم شاهنشاهی با تقلید از غرب بر این باور بود کە اگر جامعە پوشش اختیاری داشتە باشد پیشرفت خواهیم کرد و رژیم جمهوری اسلامی ایران نیز علیە شاه رسما اسلامی سازی را آغاز نمود.
شاه خود مذهب تشیع را دین رسمی خود قرار دادە بود و جمهوری اسلامی ایران نیز همان مذهب را. تنها فرق این دو رژیم این بود کە شاه تبلیغ وسیعی برای تشیع نمیکرد و احساس میکرد کە اگر سخنی از مذهب بە میان نیاورد مردم خود لایک یا سکولار خواهند شد. اما رژیم ایران رسما تائید کرد کە باید اسلام سازی شود.
اسلام سازی در مرحلە اول تعطیلی همان کافە و بارهایی بود کە رژیم خمینی آنان را مروج بی دینی میدانست و شاه هم آن را زیربنای دمکراسی!!
سپس این موضوع بە آموزش و پرورش رسید و رژیم خمینی بر آن شد کە کتابهای درسی کە دارای تصاویری با پوشش اختیاری و ترکیبی از دختران و پسران بود بە حجاب تبدیل نماید و این کار ادامە یافت را دهە ٨٠ خورشیدی.
از ٥٧ تا ٨٠ تصاویر داخل کتابها همان مختلط بودن دختران و پسران بود و حتی در مدارس ابتدایی و گاها در بعضی مناطق راهنمایی نیز دختران و پسران در یک مدرسە درس میخوانند. اما این موضوع با تغییر بنیادی در فکر و ذهن عامە مردم و تحول دنیای امروزی رژیم را بر آن داشت کە باید علیە غرب و بهانە تهاجم فرهنگی دست بە تفکیک جنسیتی بزند.
البتە باید یادآوری نمود کە سال ١٣٥٧ خورشیدی بە نام نمایندگان رژیم جمهوری اسلامی ایران طرحی را مبنی بر تفکیک جنسیتی تصویب کردە بودند اما بە دلیل ترور میکونوس و داستانهای محمد خاتمی بە عنوان رئیس جمهور رژیم ایران کە لاف آزادی را سر میداد این مصوبە تعلیق شد.
اکنون در راستای دشمنی علنی رژیم ایران با غرب و تمایز با غرب و عقلانیت و علم چکش حکم صادرە را برای تفکیک جنسیتی در کتب درسی را تصویب نمودە است. این حکم ادامە فکرهای عقیم و ناقص دو رژیم شاهنشاهی و ایران یکی پس از دیگری است کە بە نشانه پیشرفت و علم در آموزش و پرورش ترویج میدهند.
هر چند خود بانیان این طرح مصوبە میدانند کە کار آنان ابتر است و جامعە امروزی ایران و کوردستان دیگر پذیرای چنین تفکرات پسرفتی نیست. چنین کاری پیامد بسیار خطرناکی دربر خواهد داشت یکی عدم بی رغبتی بیشتر دانش آموزان بە تحصیل و دیگری واکنشهای خطرناک مرد و زن علیە همدیگر در جامعە. این دو پیامد یکی موجب بیسوادی بیشتر جامعە و دیگری خشونت در جامعە خواهد شد.
نقطە مثبت این طرح سود کلانی است کە از کتب درسی عاید مراکز تهیە و توزیع این کتابها خواهد و باقی حامیان رژیم نیز کە مدح و ثنای رژیم را میکنند. اما هر دو رژیم در این مورد در سمت اشتباه تاریخ قرار گرفتەاند چرا کە جامعە دوران شاه طومار آن را درهم پیچید و جامعە امروزی نیز زمامداری این رژیم را برخواهد چید.