د. مجید حقی
در سالهای اخیر سە پدیدە موجبات بحث در مورد حضور و نقش زنان را در جامعە فراهم کردەاند: بحرانهای اقتصادی جهانی، بحران کار و در دسترس بودن نیروی کار تولید کنندە در سراسر جهان و در سطح منطقە خاورمیانە حضور پررنگ زنان کوردستان در صحنە مبارزات رهایی بخش ملت کورد بویژە زنان شرق کوردستان در انقلاب ژینا و جنبش زنان دیگر بخشهای ایران علیە حجاب اجباری و حقوق انسانیشان و اعتراض بە خشونت جنسیتی کە علیە زنان و دختران بە شیوە سیستماتیک و ساختاری اعمال میشود. این سە پدیدە موضوع اساسی بسیاری از مطبوعات، شبکەهای اجتماعی، سمینار و کنفرانسهای بین کنشگران کورد و ایرانی و بینالمللی بودەاند. اکنون ما در سطح کلی شاهدە پدیدەای هستیم کە از تاثیرات و رابطە توسعە برابری جنسیتی در ثبات، صلح و پیشرفت جامعە و رفاە اجتماعی میگوید.
جامعە خستە، فرسودە و جنگ افروز مردسالارانە دیگر توانایی توسعە جهان را نداشتە و نمیتواند رفاە را برای بشریت بە ارمغان بیاورد. بە این دلیل باید خودمان بە عنوان مرد در این جهانی کە مردسالاری در طول صدها سال باعث و بانی جنگ، خرابی و از بین رفتن امیدها و قربانی کردن ملیونها نفر از مردم جهان شدە است، رها کنیم. جهان امروز نیاز بە توسعە مکتبی نو دارد. مکتبی کە هدف آن توسعە رفاە اجتماعی، توسعە عدالت اجتماعی و اقتصادی و برابری بین همەی اعضای جامعە باشد.
برای آزادیخواهان و مبارزانی کە برای تحقق حق تعیین سرنوشت مبارزە میکنند، باید جای سئوال باشد کە چرا سطح زندگی و رفاە در جوامعی کە در آن برابری جنسیتی، عدالت اجتماعی و اقتصادی برقرار شدە است، بهتر است و حس خوشبختی و رفاە آنها بالاست؟ پژوهشها در کشورهای توسعە یافتە از جملە کشورهای اسکاندیناوی یا ژاپن نشان میدهند کە در جوامعی کە سیاست اقتصادی، اجتماعی و تصمیمات سیاسی بر اساس، برابری جنسیتی بنا شدەاند در همە سطوح خود خوشبخت تر، سلامتی عمومی بهتر، دارای ثبات اجتماعی بیشتر، اعتماد اجتماعی یشتر و سطح پایین جرائم است. در این کشورها خواست اجتماعی مشترک برای روبرو شدن با چالشهای اجتماعی وجود دارد. خواه این چالشها سیاسی باشند یا مربوط بە تهدیدات وضعیت زیست محیطی. در پژوهشهای مربوط بە رابطە بین برابری جنسیتی و سلامتی و بهبود اجتماعی مشهود است کە هرچە سطح برابری جنسیتی بالاتر باشد، سطح سلامت اجتماعی و فردی اعضاء جامعە نیز بالاتر است. برای مردمی کە در مبارزەای رهایی بخش حضور دارند و بە دنبال رهایی ملی هستند، توسعە برابری و سلامت اجتماعی بە معنی توان بخشی بە نیروهای مبارز و افزایش نیروی استقامت دربرابر دیکتاتوری است.
در جامعە ایرانی و کوردستان چه در داخل کشور و چە در دیاسپورا افراد زیادی سطح سلامت فردی و اجتماعی خود را بە نوع درآمد افراد ربط میدهند. اما در واقع این مسئلە رابطە نسبی با سطح درآمد و موقعیت اجتماعی دارد. جامعەای کە مناسبات کاری و اجتماعی خود را بر اساس روابط، نە ضوابط تعریف کند، نمیتواند موقعیت و سطح اجتماعی خود را بهبود بخشد.
مسئلە برابری جنسیتی تنها محدود بە راە دادن زنان بە مشارکت در تصمیمات سیاسی برای بدست آوردن چند کرسی در میان مردان نیست، بلکە این مسئلە پیش شرط توسعە اجتماعی در همە سطوح خود و توسعە کیفیت زندگی همە اعضاء جامعە با ما مردان است. در پنجاە سال گذشتە کشورهای توسعە یافتە بە سبب تلاش برای پیشرفت سطح برابری جنسیتی شاهد پیشرفت سطح زندگی و خوشبختی اجتماعی بودەاند. امروز ما شاهد این واقعیت هستیم کە حتی اثر گلخانەای و گرمای کرە زمین نتوانستە است جلو پیشرفت اقتصادی و اجتماعی این کشورها را بگیرد و این کشورها مصممتر از گذشتە در راستای شرکت و حضور زنان در همە سطوح مدیریتی و رهبری تلاش مبارزە میکنند.
دلیل سوم هم دوبارە مربوط به مسائل اقتصادی و بازرگانی است، جامعەای که برابری را ترویج و توسعه میدهد، شاهد خلق فرصتهای اقتصادی بیشتری است. شمار کشفیات و اخترعات ثبت شده در جوامع توسعه یافته و برابر بە مراتب بیشتر از جوامع توسعە نیافتە و نابرابر است.
حتی از منظر منافع مردان هم باشد بە سە دلیل زیر بە توسعە برابری جنسیتی نیازمندیم:
اول: عدم برابری باعث توسعە ماتریالیزم و از بین رفتن ارزشهای معنوی و انسانی میشود.
دوم: جوامع برابر در مقابل تهدیدهای خارجی احساس مشترک دارند. این بە نوبە خود باعث میشود کە در برابر مشکلات مشترک همەی جامعە برای حل مشترک مشکلات و چالشها داوطلب شود.
سوم: پژوهشها نشان میدهند کە در جوامعی کە برابری جنسیتی قابل احترام است، رهبرانشان بیشتر بە محیط زیست و ثبات اجتماعی اهمیت میدهند.
ما در یک سال گذشتە مباحث و مقالات زیادی در بارە نیاز تغییر پارادایم اجتماعی در کوردستان شنیدە و خواندەایم. ما شنوای سخنان زیبا و پر زرق و برق زیادی از رهبران مبنی بر حمایت و پشتیبانی آنها از برابری جنسیتی در کوردستان بودەایم، آنهایی کە وجود شمار اندکی از زنان را در سطح شورای رهبری سازمانهایشان بە عنوان فخر بە نیمە دیگر جامعە میفروشند. اما واقعیت این است کە بدون توسعە سیستماتیک، برنامەریزی شدە و هدفدار برای برابری کامل جنسیتی ما نمیتوانیم شاهد توسعە مبارزە ملی بە همە سطوح جامعە شویم. توسعە برابری تنها بە تعداد اعضاء زن در شورای رهبری سازمانها تحقق نخواهد یافت بلکە نیاز بە آموزش، مبارزە علیە هرگونە خشونت جنسیتی و جرم شناختن آزار جنسیتی در سازمانهای سیاسی و اجتماعی است. ما خیلی بە ندرت شاهد گفتگو و دیالوگ مربوط بە رابطە توسعە و برابری جنسیتی بودەایم. شناخت این رابطە سنگ بنای تغییر پارادایم نابرابری اجتماعی و گشایش دروازە مشارکت همە جانبە زنان در مبارزە رهایی بخش و تسریع تغییرات اجتماعی است.
منبع:
Equality, Sustainability and the Quality of Life. BMJ2010;341:c5816