
چیا موکریانی
بازنشر دوبارهی فایل صوتی قدیمی از امیر کریمی، از چهرههای کنونی شورای رهبری حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک)، واکنشهای گستردهای را در میان فعالان و ناظران سیاسی کوردستان برانگیخته است. در این فایل، کریمی با لحنی تند و گزنده به نقد و گاه تخریب احزاب با سابقهای چون کومهله و حزب دموکرات کوردستان ایران میپردازد. اما اهمیت این رویداد نه در محتوای خود فایل، بلکه در زمان و بستر انتشار دوبارهی آن نهفته است. پرسش اصلی این است که چرا اکنون؟ و چه هدفی میتواند پشت بازنشر چنین محتوایی باشد؟
در شرایطی که جمهوری اسلامی با بحرانی چندوجهی دستوپنجه نرم میکند، از شکافهای عمیق اقتصادی و نارضایتیهای اجتماعی گرفته تا انزوای فزآینده در سطح منطقه و بینالملل، دستگاه سیاسی و امنیتی آن بیش از هر زمان دیگری به سیاست مهار و کنترل در مناطق مرزی، از جمله کوردستان، نیاز دارد. کوردستان برای رژیم نه فقط منطقهای ژئوپولیتیکی، بلکه کانونی تاریخی از مقاومت، اعتراض و سازمانیافتگی سیاسی است. در چنین شرایطی، هر اقدامی که بتواند وحدت نیروهای سیاسی و اجتماعی کوردستان را تضعیف کند، از منظر قدرت مرکزی یک ابزار مؤثر به شمار میآید.
بازنشر این فایل صوتی، دقیقا در چنین لحظهای، بیش از آنکه یک حادثه رسانهای باشد، میتواند بخشی از پروژهی بزرگتری برای تفرقهافکنی و بیاعتمادسازی در میان نیروهای سیاسی کوردستان تلقی شود. سیاستی قدیمی که هدف آن نه گفتوگو و نقد درونجنبشی، بلکه پراکندن بدبینی و انحراف انرژی سیاسی از مسیر مبارزهی واقعی علیه استبداد است.
با این حال، تحلیل صادقانه نیازمند آن است که همهچیز را صرفا به توطئهی بیرونی تقلیل ندهیم. در سخنان کریمی، هرچند لحن و نیت مخدوش است، اما بخشی از واقعیتهای درونی نیز بازتاب یافتهاند. مسئله اینجاست که این نقدها، زمانی که به جای طرح جمعی و مسئولانه، در قالب حملهی شخصی و اتهامزنی مطرح میشوند، بهجای اصلاح، به ابزار تخریب و جنگ روانی بدل میگردند و عملا در خدمت همان سیاستهایی قرار میگیرند که هدفشان تضعیف جنبش است.
در سطح سازمانی، این ماجرا بازتابدهندهی بحران راهبردی در درون پژاک نیز هست. این حزب در سالهای اخیر در مرز میان دو رویکرد ناپایدار حرکت کرده است: از یکسو تأکید نظری بر گفتمان «کنفدرالیسم دموکراتیک» و از سوی دیگر، گرایش عملی به همزیستی تاکتیکی با ساختار قدرت جمهوری اسلامی. حاصل این دوگانگی، نوعی رفرمیسم در پوشش رادیکالیسم زبانی است؛ یعنی زبانی انقلابی که در عمل از رویارویی مستقیم با ساختار قدرت پرهیز میکند. فایل صوتی امیر کریمی را باید در همین بستر دید: محصول دوران تردید و گذار در درون پژاک، و بازتابی از تناقض میان ادبیات مقاومت و سیاستهای سازشگرایانهای که در عمل دنبال میشود.
در برابر این وضعیت، مسئولیت نیروهای سیاسی دیگر کوردستان نیز سنگینتر از همیشه است. پاسخ مؤثر به چنین عملیاتهایی نه در سکوت و نه در واکنشهای احساسی، بلکه در تولید گفتمان تحلیلی و انتقادی مستقل است. تنها از طریق گفتوگوی صادقانه، شفاف و درونجنبشی میتوان هم تحریفهای سیاسی را خنثی کرد و هم نقاط ضعف واقعی را بهصورت جمعی اصلاح نمود.
در سطحی کلانتر، ماجرا بازتاب دو روند همزمان است: از بیرون، تلاش قدرتهای مرکزی برای مهار و کنترل جنبش کوردستان؛ و از درون، نشانههایی از بحران نظری، سازمانی و طبقاتی در بخشی از نیروهای کوردی. تحلیل آگاهانه، تنها زمانی ممکن است که هر دو سطح را بهصورت توأمان ببیند: هم پروژهی مهار را افشا کند، و هم شجاعت بازنگری در خطاها و محدودیتهای درونی را داشته باشد.
کوردستان امروز نیازمند بلوغی سیاسی است که بتواند از دام دو افراط بگریزد: نه در انکار مطلق و توجیهگری کور گرفتار شود، و نه در پذیرش بیقید و شرط روایتهای امنیتی. تنها از مسیر بازگشت به ریشههای طبقاتی و مردمی جنبش، و پیوند دوبارهی مبارزهی ملی با مبارزهی اجتماعی میتوان پرچم رهایی را در دستان مردم نگە داشت. بازنشر یک فایل صوتی، اگر درست فهمیده شود، میتواند بهجای ابزار تفرقه، به فرصتی برای بازاندیشی، نقد درونی و بازسازی افق انقلابی جنبش کوردستان بدل گردد.