زانیار حسینی
بهشت زهرا نامی آشنا و در عین حال زیبا، آرامبخش و فریبندە است؛ نامیست کە در ذهن، تصاویری خیالی در فضایی رویا گونە ایجاد میکند و انعکاسی از بهشت موعود گفتە شده در مطالب و متون دینی و فقهی را در اذهان عمومی ارائە میدهد.
اما براستی بهشت زهرا همان مینوی روشن و درخشان است. آیا مفهوم و معنای آن با واقع امر و واقعیت آن منطبق است؟
بهشت زهرا! بزرگترین آرامستان ایران در جنوب شهر تهران میباشد کە در ٢٥ تیر ماە سال ١٣٤٩ شمسی با بە خاک سپردن محمد تقی خیال (از خانوادەای ارتشی و با نفوذ وقت) در قطعه یک، ردیف یک، شمارە یک فعالیتش شروع شد؛ کنون بهشت زهرا با وسعتی در حدود ٧٥٠ هکتار نزدیک بە یک میلیون و هفتصد هزار گور را در خود جای دادە است.
این گورستان بە شیوە قطعە بندی شدە مورد تفکیک قرار گرفتە است و البته امکان دسترسی برای همگان بە همە قطعەها وجود ندارد؛ چرا کە برخی از این قطعەها با وجود دوربینهای محافظتی-امنیتی و حضور گشتهای لباس شخصی بیشتر بە حصاری زیر ذرەبین و کنترل شدە میماند تا آرامستان اموات!
در بهشت زهرا جدای از قطعەهای عادی، قطعەهای مشهوری هم وجود دارد. همچون قطعە ٨٨ یا قطعە هنرمندان، قطعه ٤٤ یا قطعە شهید گمنام، قطعە ٢٤ کە بیشتر مختص بە مسئولین، افراد بلند پایە نظامی و افراد سرشناس رژیم جمهوری اسلامی میباشد؛ مزار کشتە و ترور شدەهای حزب جمهوری اسلامی و دهە شصت را هم در این قطعە ساختند. میرحسین موسوی، آخرین نخست وزیر ایران و از مدعیان انتخابات ریاست جمهوری سال ٨٨، طراح و معمار این قطعە بودە است. قطعە بیست و نە این آرامگاه نیز مربوط بە دیپلماتها، افراد سرشناس سیاسی و نظامی رژیم ولایت فقیە میباشد.
اینها تنها بخشهای عادی این گورستان بمانند همە گورستانهای جهان است. اما بهشت زهرا بخشهای ممنوعە و امنیتی هم دارد کە خود چون داستانی تلخ و درداور از تاریخ تحولات سیاسی-اجتماعی و ماهیت رژیمهای حاکم بر ایران حکایت میکند.
یکی از این قطعەها، قطعە مشهور سی و سە است کە اعدامیهای قبل از انقلاب ٥٧ (زمان رژیم پهلوی) در آن دفن و بە خاک سپردە شدند. در این قطعە با قبر اعضای حزب تودە، چریک فداییان خلق و سازمان مجاهدین خلق روبرو میشویم؛ قبل از انقلاب دور این قطعە را با حصاری بتنی گرفتە بودند و بعد از انقلاب ٥٧ تنها با دوربینهای نظارتی این بخش را تحت نظر گرفتەاند و میتوان گفت کە این قطعە بمانند رژیم سابق مورد محافظت و تدابیر شدید امنیتی قرار نگرفتە است. وجود دوربینهای نظارتی تنها برای زیر نظر گرفتن رفت و آمد افراد بر سر قبرها است تا ماموران امنیتی از هویت این افراد کە بر سر آرامگاههای مارکسیستها و مارکسیست- مسلمانها حاضر میشوند، آگاهی و شناخت داشتە باشند.
در بین قطعەهای امنیتی بهشت زهرا یا همان مینوی روشن، قطعەهای چهل و یک و نود و سە از بقیە مشهورتر هستند.
قطعە چهل و یک میزبان تعداد بسیار زیادی از افراد اعدام شدە است؛ این قطعە با هفده دوربین نظارتی، گشتهای منظم افراد لباس شخصی، ماموران امنیت حرم و پستهای دژبانی ارتش کنترل میشود؛ البتە ناگفتە نماند کە در حال حاضر حفاظت فیزیکی بهشت زهرا از دژبانی ارتش بە یگان فاتحین سپاه واگذار شد است. در وبسایت راستیاد مفصلا در مورد این قطعە توضیحاتی ارائە شدە است؛ مساحت فعلی این قطعە در حدود یک هکتار میباشد کە بنا بر گفتەها نزدیک بە یازده هزار قبر در آن وجود دارد. بر طبق گفتەهای خبرنگاران و بازدید کنندگان، اکثر سنگ قبرها شکستە شدەاند و در برخی از نواحی این بخش استخوانهای مردگان دیدە میشوند و بعضی از قبور فرو ریختەاند؛ بعدها قسمتی از این قطعە را بتن ریزی کردند و بر روی آن پارکینگ ساختند و با این وجود مساحت این قطعە، قبلا بیشتر از یک هکتار بودە است و با احتساب این قسمت و نظر کارشناسان، میتوان حدس زد کە نزدیک بە سیزدە هزار پیکر در این قطعە دفن شدەاند. اکثر قبرهای این قطعە بە سختی قابل شناسایی هستند، بە گونەای هویت خیلی از مدفونها قابل تشخیص نیست؛ قطعی اینترنت و آنتن موبایل از نکات قابل توجە بە محض ورود بە این قطعە میباشد. پیکر بسیاری از افراد اعدامی در سالهای ٥٧ تا ٦٠، اعضای کودتای نوژە، مجاهدین خلق، افراد ثروتمند متهم بە جمع آوری مال حرام، محکومین بە افساد فی الارض، اعضای گروه فرقان، بازاریان متمایل بە گرایشهای مخالف با حکومت، بعضی از فرمانداران، سناتورها، نظامیان و غیرنظامیان وابستە بە حکومت پهلوی نیز در این قطعە بە خاک سپردە شدە است.
این قطعە همان لعنت آباد مشهور یا قطعە سوختە است کە اجازە مرمت قبور و رسیدگی بە قطعە را بە وابستگان و خانوادەهای آنها نمیدهند؛ در واقع این قطعە را بە نمادی برای زهر چشم گرفتن از مخالفان و عواقب مخالفت با رژیم مبدل کردەاند.
قطعە نود و سه، دومین قطعە مخصوص زندانیان سیاسی اعدام شدە میباشد کە با نە دوربین نظارتی-امنیتی تحت کنترل است؛ بنا بر گفتەها پیکر بیشتر اعدامیان سال ٦٣ در این قطعە دفن شدە است. کسانی کە بیشتر از اعضای چریکهای فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق بودەاند؛ زمین این قسمت از بهشت زهرا نیز بمانند قطعە چهل و یک میباشد. قبرهایی بدون مشخصات و سنگ قبرهایی کە بارها شکستە و برخی دوبارە نصب شدەاند. بە جز این دو قطعە، قطعەهای امنیتی زیاد دیگری در بهشت زهرا وجود دارد بە عنوان مثال قطعەهای نود و یەک، و نود و دو نیز مملو از مدفن اعدامیان سیاسی میباشد؛ قطعەهای چهل و دو و هشتاد و پنج هم جزو قطعەهای امنیتی بە حساب میآید کە پر از قبرهای بی نام و نشان مخالفان رژیم جمهوری اسلامی است و در شرایط امنیتی دفن شدند. یکی از قبرهای قطعە هشتاد و پنج کە نگاهها را بە خود معطوف و محصور مینماید، آرامگە نوجوانی بە اسم امراللـه کوردی لو میباشد کە در سن یازدە سالگی اعدام شدە است. در بهشت زهرا یا مینوی روشن و درخشان قطعەای با نام قطعە ٣٠٢ وجود دارد کە این قطعە هم پر از قبور بی نام و نشان است و بە باور مخالفان رژیم و کنشگران مدنی، بسیاری از کشتە شدگان اعتراضات سال ٨٨ و ٩٨ در این قطعە دفن شدەاند و ارقام دقیقی از قبور بی نام و نشان این قطعە تا کنون از سوی هیچ نهادی ارائە نشدە است. بنابر خبری از وبسایت کلمه در دهم آذر ماه ٩٨، پیکر ١٥٦ نفر از معترضان کشتە شدە در آبان ماه همان سال از سوی نهادهای امنیتی بە بهشت زهرا منتقل شدە است و هیچ اطلاعاتی در مورد آرامگە و قطعە یا قطعەهایی کە این قربانیان در آنجا دفن شدەاند در دسترس نیست.
بعد از انقلاب ژینا هم بسیاری از معترضان کشتە شدە در قطعات مختلف این گورستان بە خاک سپردە شدەاند بمانند قبر حمید رضا روحی در قطعە ٢١١، مزار محسن شکاری در قطعە ٩٢ و مدفن یلدا آقافضلی در قطعە ٣٦ از معروفترین آنانند.
ایدە بهشت زهرا یا مینوی روشن و درخشان کە از دلایل اصلی ساخت و احداث آن، متمرکز نمودن آرامستان تهران در یک بخش از این کلانشهر بود بە مدفن جنایات رژیم مسقوط پهلوی و رژیم بە نفس افتادە جمهوری اسلامی مبدل گشت. آرامستانی کە میزبان پیکرهای غرق در خون، تا سر حد مرگ شکنجە شدە، مورد تجاوز قرار گرفتە، بعضا سوختە شدە است؛ آرامستانی کە در تاریخ بە عنوان یکی از اسناد و المانهای موجود و عینی جنایتهای حاکمان تشنەی خون، قدرت، پول و فساد قرار گرفتە است.
آرامستانی کە بعد از مرگ هم، مجال آرامش بە خفتەهای در خاک را نمیدهد و بە بزرگترین میتینگ مخالفان رژیم قبلی و حال حاضر تبدیل شدە است؛ میتینگی با وسعت سکوت!