جمال رسولی دنخه
چند روز پیش بود کە آقای رضا مراد صحرایی چنین ایرادی کردند و شاید بە ظن خودش برنامەای جدید تدوین کردە است اما در اصل همان چیزی را زندە گردانید کە در دوران جنگ ٨ سالە ایران و عراق رقم خورد.
سال ١٣٩٨ خورشیدی علی صابر ماهانی رئیس سازمان بسیج دانش آموزی کشور گفت: ٥٥٠ هزار دانش آموز به جبهه اعزام شدند و از این تعداد ٣٦ هزار نفر کشتە شدند. بیش از۸۵۶ جانباز دانش آموز در دوران جنگ ٨ سالە نیز نقص عضو شدند و بعضی از آنان مفقودالاثر گشتند. از این تعداد، ۳۶ هزار دانشآموز کشتە (۱۹۴۲ دانشآموز دختر و ۳۳ هزار و ۸۷۲ دانشآموز پسر)، ۲۸۵۰ نقص عضو و نزدیک به ۲۵۰۰ نفر "آزاده" هستند.
در میان این دانش آموزان دختران مدارس نیز وجود داشتە است اما تا کنون پروندەای رازآلود از محتوای آنان منتشر نشدە است.
استانهایی کە بیشترین تعداد اعزامی دانش آموزان بە جبهەهای جنگ را داشتەاند استانهای مرکزی ایران هستند. با تکیە بر آمارهای خود رژیم ایران استان اصفهان جایگاه نخست دارد.
تنها در یک دبیرستان بە نام "منتظری" نجفآباد اصفهان ۲۳۴ دانشآموز در جنگ کشتە شدەاند. تعداد ١ و ٦٠٠ دانش آموز در استان کرمان دردوران جنگ کشتە شدەاند.
در این میان نقش معلمان نیز کم رنگ نبودە است؛ بنا بە آمارهای خود رژیم ایران در دوران جنگ در کنار هر ٧ دانش آموز کشتە شدە يک معلم کشتە شده است. در مجموع ٤ هزار و ٩٠٠ معلم کشتە شدەاند.
این آمار نشان از چیست؟ چە چیزی را بیان میکند؟ هنوز هستند کسانی کە این اقدام را انقلابی و حماسی قلمداد میکنند و بە دفاع از آنان بر میخیزند. هنوز هم مداحان و چرب زبانانی هستند کە میگویند اینان سرمشق کنونی ما هستند و خواهند بود.
اما کم هستند کسانی کە این آمار را سرمشقی برای تحقیقی قرار دهند کە چرا چنین جنایتی از لحاظ اندیشە و جامعەشناسی انجام شدە است؟. معلمانی کە باید در مدارس درس بدهند بە جبهەهای جنگ روانە شدەاند و دانش آموزانی کە باید بە تحصیل علم و دانش بپردازند در سنین کمتر از ١٨ سالگی بە خط مقدم جنگ اعزام شدە و کشتە شدند.
بیشتر این دانش آموزان در مقطع راهنمایی مشغول بە تحصیل بودەاند کە کمتر از ١٨ سال سن داشتەاند و در منشورهای دفاع از حقوق کودکان این سواستفادە از کودکان است و بکارگیری کودک سرباز ممنوع است.
رژیم جمهوری اسلامی ایران کودکانی را کە هنوز از آغوش مادر جدا نشدە بودند و بە مهر خانوادە وابستە بودند با ترتیب نوحەخوانی و سرود و شعرهای مذهبی و حماسی احساسات آنان را تحریک میکرد و سپس بە جبهەهای جنگ اعزام مینمود.
ورای آنان خود معلمان نیز در اعزام دانش آموزان نقش بسزایی داشتەاند و بە مسئولان رژیم ایران خود اذعان میدارند کە معلمان در ترویج اندیشە شهادت برای دانش آموزان نقش مهمی ایفا کردەاند.
اکنون نیز وزیر آموزش و پرورش همان مصداق دوران جنگ ٨ سالە را ترویج میدهد. این سخن نشان از آن است کە این رژیم خوی جنگ ستیزی دارد و برای ادامە این جنگ بە قشری از جامعە نیاز دارد کە بتواند با کمترین هزینە بیشترین تاثیرگذاری داشته باشد.
در این مقطع سنی دانش آموزان از لحاظ روانشناسی بە سوال من کیستم؟ میرسند. این سوال نیز نخستین بار از سوی روانشناس آمریکایی مطرح شد. در این دورە هر انسانی در کرە خاکی با بحران هویت مواجە میشود و این سوال برای وی پدیدار میشود.
بهترین مدرسان در این مقطع همان کسانی هستند کە نقش راهنما را پیش میگیرند و اندرزگو. در این دورە بدلیل جوابگویی بە این سوال نوجوان هر چیزی را سراغ میگیرد و از یک نوع تفکر ثابت کە بتواند خرد خویش را با آن انطباق دهد کە بە حقیقت خواستنی وی نزدیک است نزدیک خواهد شد و شخصیت خویش را با آن میسازد.
سران رژیم ایران دقیقا در این مرحلە حساس کە نوجوان درگیر این جواب است با نقش راهنمایی بسیار مخرب بە آنان این عقیدە را تجویز میکرند کە آری حقیقت پشت خاکریزهایی نهفته است کە شما میخواهید. هر چە را طلب کنید در پشت همان خاکریزها است.
پلاکهای بهشت و وعدەهایی از قبیل بهشت برین و شوکتی بە مانند فرشتەآسا از همین شیوە سخنرانیها بود کە از سوی مبلغان مذهبی و سران جنگ بە ذهن دانش آموزان تجویز میشد.
امروز نیز محور مقاومت کە سنگ بنای آن را متفکران این رژیم بنا نهادەاند بر همین دیدگاه استوار است کە اگر بتوانند دانش آموزان و قشر نوجوان را با خوی "شهادت" تربیت کنند میتوانند بە اهداف خود برسند.
در بعضی از موارد نیز رژیم از کودک سرباز نیز استفادە کردە است بە مانند مثال در سوریە و فلسطین از این نوع اقدام انجام دادە است. این نوع تفکر بیشتر بە آن بر میگردد کە آری، انسان در ذات خویش مجرم و متهم است و لازم است کە رهمنودی وجود داشتە باشد کە وی را بە کمال برساند.
شیعەگرایی دقیقا همین موضوع را دنبال میکند. سران رژیم با این دیدگاه تماما جامعە را دم مرگ مجرم میپندارند کە نیاز بە راهنمایی دارند و باید کسی باشد کە آنان را بە بهشت برساند و چە بهتر ما آنان را از طریق "شهادت" و جبهەهای جنگ بە این هدف برسانیم.
هیچ فردی کە دارای عقلی سلیم باشد این نوع اندیشە را قبول ندارد و اکنون نیز خود رژیم با این مشکل مواجە است کە نوجوان امروزی دیگر حلقە بە گوش نیست.
مسئولان نهادی نظامی علی الخصوص سازمان بسیج بارها اعلام کردەاند کە دیگر بە مانند سابق کسی نام نویسی برای بسیج نیست. امروزە بە سبب وجود رسانەهای جمعی این آگاهی بە وجود آمدە است کە فرد خودش بتواند برای سرنوشت خویش تصمیم بگیرد و نیازی نیست کسی دیگر این کار را برای وی انجام دهد.
کسی کە میگوید باید در یک دست دانش آموز سلاح و در دست دیگری قرآن باشد دقیقا مدرسە را پادگانی نظامی فرض کردە کە باید بە جای دانش آموز و وظیفە دانش آموزی بە دانش آموز سرباز مبدل شود.
بحرانهای کنونی جامعە ایران با چنین تفکراتی مواجە است بە همین سبب این جامعە درگیر این همە مشکلات است. الگوسازی مدارس بە مساجد دیگر نمود عینی این تفکر است کە در مدارس همان چیزی گفتە شود کە در مساجد است.
افت کیفیتی دانش در مدارس و دانشگاهها همین موضوع میباشد. پدیدە مهاجرت نخبگان و دانشجویان از همین فکر سرچشمە گرفتە است. خطاهای پزشکی، عدم اعتماد بە دانش فارغ التحصیلان و سایر موارد دیگر نشات گرفته از تفکر سلاح بدست و قرآن بدست است.
دانش آموزانی کە بە جای یادگیری علم و فنون بە خزعبلاتی از سران رژیم آلودە میشوند بدون شک جامعە چیزی بیش از این نخواهد شد و مدرسە رفتن بە یک کار روزمرگی تبدیل خواهد شد.
رژیم ایران با تحمیل اندیشەهای خود فردی را تربیت میکند کە در آیندە بە جای تفکر بە زندگی و موهبات الهی بە مصائب آن فکر کند و در صدد باشد کە برای برچیدن چنین مصائبی تنها را کشتن و از بین بردن است.
پروراندن کسانی در جامعە با تفکرات افراطی مذهبی همان چیزی را بیان میکند کە امروزە رژیم ایران آن را صادر میکند. ملجا و مامن دادن سران گروههای تروریستی القاعدە و طالبان در این دقیقا نشان دهندە همین تفکر و سخن وزیر آموزش و پرورش است.
امروزه تروریستهایی کە از قلب تهران برمیخیزند و در سایر نقاط جهان اقدامات تروریستی انجام میدهند نمونەهایی از آموزش و پرورش رژیم ایران است.
سران رژیم جمهوری اسلامی ایران با چنین اندیشەهایی کە برای آموزش و پرورش چیدەاند در آیندە نیز چیزی کە از آن میتراود همان چیزی است کە امروز کشورهای منطقه و مردم ایران با آن روبرو هستند؛ سرکوب و کشتار.