شهرام سبحانی
همیشە برای تمام مردم آزادیخواە ایران بخصوص کوردستان جایی سوال بودە و هست کە راە پایان دادن بە جمهوری اسلامی چیست؟ سوالی کە جواب آن بسیار دشوار بەنظر میرسد اما دراصل باید گفت کە جواب دادن بە این سوال بسیارآسان است، چرا کە همەی ما میدانیم کە هر قدرتی در جهان تنها در یک محدودەی زمانی میتواند در قدرت بماند یعنی قدرت و ادارەی امور در تاریخ بشریت امری مطلق نیست، بلکە متغییر است. بطوری کە میتوان گفت کە سقوط دولتها و استقرار دولتی نوین امری طبیعی است کە در طول تاریخ، ما شاهد این تحولات سیاسی در تمام جوامع بینالمللی بودەایم.
برای پاسخگویی بە این سوال کە راە پایان دادن بە نظام جمهوری اسلامی چیست ؟ از اینجا شروع میکنم کە هرنظامی درجهان برای ماندن درقدرت نیازمند بە مشروعیت سیاسی و استقلال مالی خواهد بود این شرعیت بە دو دستە تقسیم میشود یکی مشروعیت و مقبولیت در داخل کشور دومی در جوامع بینالمللی، مشروعیت و مقبولیت یک نظام در بین اقشار مختلف جامعە ازطریق نهادها و طبقات مختلف جامعە و از راە انتخابات آزاد و دموکراتیک شکل میگیرد. شرعیتی کە جمهوری اسلامی از آن برخوردار نیست و از تشکیل یک رفراندوم آزاد و دموکراتیک هراس دارد. زیرا برای مقامات رژیم عیان است کە هیچ پایگاە اجتماعی بین اقشار مختلف جامعە ندارد و تنها با توسل بە سرکوب وحشیانەی خود توانستە در قدرت بمانند اما باید گفت کە این وضعیت تا سر پایدار نخواهد بود بلکە تنها برای یک مدت زمانی محدود میتواند نفسی تازە بە رژیم در ماندن در قدرت ببخشد چون تاریخ ثابت کردە کە هیچ نیروی نظامی در جهان نمیتواند ارادەی آهنین یک ملت را برای رسیدن بە آزادی بشکند. کە تلاشهای مردم آلمان برای تخریب دیوار برلین و جلوگیری از تقسیم ناعادلانەی کشورشان نمونەی بارزی در این مورد خواهد بود یا تلاشهای بی وقفەی مردم هر چهاربخش کوردستان برای رسیدن بە مطالبات خود نمونەی دیگر از سرشت آزادیخواهی مردمان مبارز است کە امروز برای ما بە ارث ماندە است تاریخ ثابت کردە کە جامعەی پویای کوردستان از هر فرصتی برای مبارزە و سقوط استعمارگران سرزمینشان استفادە کردەاند و خواهد کرد. و باید گفت کە خوشبختانە جامعەی ایران هم مانند ٤٤ سال گذشتە نیست کە عکس خمینی را در ماە ببینند بلکە جامعەی آگاە و هشیارهستند کە برای رسیدن بە مطالبات خود در چهارچوب ایرانی دموکراتیک و آزاد در تلاش هست. مشروعیت رژیم در جوامع بینالمللی، با نگاهی بە تاریخ ننگین جمهوری اسلامی و کارنامەی سیاە وی در آن سوی مرزها میتوان دریافت کە رژیم در این بارە هم بە خط آخر رسیدە است و همپیمانی و همکاری بعضی از دولتها هم در جهت حفظ منافع خود با ایران بودە است. اما رویکرد و رفتار این رژیم از زمان شروع جنگ حماس با اسرائیل تا الان و حملەی تروریستی سپاە پاسداران بە اقلیم کوردستان و منافع آمریکا در منطقە و کشتە شدن سە نفر از شهروندان آمریکا در اردن، خشم دولت آمریکا و متحدانش را درمنطقە برانگیختە است کە فوران کردن این خشم دامنگیر رژیم میشود و دیر یا زود رژیم را بە لبەی پرتگاە خواهد برد.
مسئلەی دیگر استقلال مالی است، نظام اقتصادی یکی از مهمترین ارکانهای اساسی در هر کشوری محسوب و زیربنا و شاخص اصلی رشد و قدرت یک دولت بە سطح توانگری این نظام درجوامع بین المللی بستگی دارد کە میزان پایداری سیاستهای یک رژیم و بقای یک دولت در اصل بە ریشەی این نظام برمیگردد بە صورتی کە میتوان گفت کە فروپاشی اقتصادی یک کشور فروپاشی یک نظام سیاسی را در پی خواهد داشت. زیرا بقای هر دولتی بە پایەهای اقتصادی بر میگردد. خوشبختانە رژیم در این بارە هم با دلار ٦٠ هزار تومانی در بازار در آستانەی فرپاشی قرار گرفتە است.
اما نکتەی آخر اینجاست کە مهمترین گام در جهت پایان بخشیدن بە این نظام کە هیچ مشروعیت سیاسی چە در داخل و چە در خارج ایران ندارد و هم اینکە درآستانەی فروپاشی اقتصادی قرارگرفتە است، تنها تشکیل یک جبهەی متحد از اپوزیسیون ایرانی با گفتمانی مشترک در یک پلاتفورمی دموکراتیک میتواند در رسیدن جامعەی ایران بە آزادی کمک کند زیرا قدرتی کە در اتحاد موجود است در تنهایی نیست و این اتحاد اپوزیسیون نە تنها در داخل ایران بلکە رویکرد کشورهای دیگر را در رابطە با حل مسئلەی ایران تغییر خواهد داد و از این اتحاد بعنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی استفادە خواهند کرد.