کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

خالد عزیزی: "ایران" عنوان یک ملت مشخص نیست، بلکە ترکیبی از ملیت‌های مختلف یک جغرافیای سیاسی می‌باشد

11:12 - 2 اسفند 1402

خالد عزیزی: "ایران" عنوان یک ملت مشخص نیست، بلکە ترکیبی از  ملیت‌های مختلف یک جغرافیای سیاسی می‌باشد

 

 

مصاحبە اختصاصی کوردکانال با کاک خالد عزیزی، سخنگوی حزب دموکرات کوردستان ایران بە مناسبت چهل و پنجمین ساڵگرد انقلاب ١٣٥٧

 

- کاک خالد نخست نگاهی کلی بە این ٤٥ سال کە از انقلاب ایران گذشتە است داشتە باشیم؛ جمهوری اسلامی در جریان انقلاب ایران رقیب‌‌هایی داشت، اما تا بە امروز در قدرت است، چرا؟

- انقلاب ایران قریب بە ٤٥ سال قبل هم در بُعد داخلی، هم در بُعد منطقەای و هم در بُعد بین‌المللی، تأثیرات بسیاری داشتە است و اصولا تبدیل بە یک پدیدە شده و زمانی کە از دموکراسی در ایران و امنیت در خاورمیانە سخن بە میان می‌آید، حتما بە جمهوری اسلامی اشارە می‌شود و در عرض این ٤٥ سال گذشتە مخالفین جمهوری اسلامی، من‌جملە ملت کرد در کوردستان ایران و بالاخص حزب دموکرات کوردستان ایران کە در انقلاب ایران مشارکت کردند انتظارشان مثل بقیه مردم ایران این بود که در ایران دموکراسی استقرار یابد و ملل مخلتف حق و حقوق خودشان را داشتە باشند و بە دلیل اینکە ایران کشوری بسیار ثروتمندی است و در موقعیت بسیار خوب ژئوپولتیکی در منطقە قرار دارد، وضع مردم بە لحاظ معیشتی هم بهتر شود، ولی انتظارات مردم بە نظر من در عرض ٤٥ سال گذشتە، بە هیچ وجە مورد توجه قرار نگرفت.

- چرا جناب عزیزی؟

طبیعتا یکی از خصوصیات انقلاب‌ها این است کە معمولا آن جریان، حزب و شخصیتی که رهبری‌ انقلاب را بە دست می‌گیرد و حکومت قبلی را از بین می‌برد، خودش جایگزین می‌شود. در روسیە تزاری قبل از اینکە بە اتحاد جمهوری شوروی مبدل گردد، کمونیست‌ها انقلاب را بە دست گرفتند و نتیجەاش بە دیکتاتوری منجر شد. در ایران هم بیشتر آیت‌اللە خمینی و اشخاص مذهبی کە اطراف وی بودند، رهبری را بدست گرفتند، نتیجەاش دیکتاتوری را بە باور آورد با وجود اینکە مردم انتظارات دیگری را داشتند. اصولا شاید سرنگون کردن حکومت‌های دیکتاتوری بە شیوە انقلابی آسان‌تر از این باشد کە چطور بعد از انقلاب کشور را باسازی‌اش کرد. مشکل ایران از آنجا شروع شد، بعد از انقلاب بالاخرە بقیە بغیر از جمهوری اسلامی کە بعدا از مردیم رای گرفت، نتوانستند در آینده کشور مشارکت داشتە باشند. بنابراین دورنمایی کە مردم داشتند و طیف وسیعی کە بە دموکراسی اعتقاد داشتند، در ایران مشارکت داشتە باشند و ایران را ادارە کنند، تبدیل بە امر واقع نشد و در غیبت همچون معادلەای جهموری اسلامی برنامە خودش را عملی کرد. بە این دلیل سرنوشت انقلاب ایران بە همچون روزی رسید.

- کاک خالد این ٤٥ سال بر مردم ایران و ملل تحت ستم چطور گذشتە است؟ وضعیت بحران اقتصادی، زیست‌محیطی و بسیاری از مسائل؛ چرا ایران بە امروز رسیدە است؟

شرایط کنونی ایران هم باز بە این بر می‌گردد که نظام جمهوری اسلامی کە از احساسات مذ‌هبی و نارضایتی مردم، علیە نظام پادشاهی استفادە کرد و قدرت را در دست گرفت، دنبال برنامەهایی نبود کە مردم انتظارش را داشتند. برای اینکە بیشتر استقرار پیدا کند و قدرت مطلق را داشتە باشد، نتیجەاش این بود مردم در انتخابات آزاد و دموکراتیک آیندە ایران حضور نداشتە باشند.

- یعنی مسئلە بحث رویکرد جمهوری اسلامی است بە این مسئله؟

طبیعتا سیاست و رویکرد جمهوری اسلامی در جهتی بود کە مردم‌محور و بە دنبال حل مشکلات جامعە نبود، بە دنبال این بود چطور بتواند قدرت را بە شیوە مطلق در دست بگیرد.

- مسئلەای کە در اینجا مطرح این است کە از روز نخست کە جمهوری اسلامی به قدرت رسید و خودش را تحمیل کرد، اپوزیسیون بودە تا بە امروز هم ادامە دارد. بویژە در میان ملت کورد و دیگر ملل ایرانی و همە کە فعال بودند، همچنان هم بسیارشان هستند. چرا باوجود این همە اپوزیسیون همچنان جمهوری اسلامی قدرت را در دست دارد؟

یکی از علل اصلی این است کە با وجود اینکە همچون شما بە درستی بدان اشارە کردید مخالفت با جمهوری اسلامی بسیار زیاد است و می‌شود گفت اکثریت مردم ایران مخالف این نظام هستند، ولی بە صرف مخالف، اعتراضات و عصبانیت این جنبش‌ها کە وجود داشتە است، یک نظام مثل نظام جمهوری اسلامی ایران از بین نمی‌ورد. زمانی کە مردم ارادەشان این است کە جمهوری اسلامی باید از بین برود، مشکل اینجاست ما جایگزینی برای جمهوری اسلامی هنوز نداریم. بە شیوە عمومی زمانی به مردم اشاره می‌کنیم، بالاخرە آنان مبارزات خودشان را ادامە دادەاند و هزینە بسیار زیادی هم دادەاند، ولی جمهوری اسلامی کە باید برود و در شعار اکثر مردم ایران کە می‌گویند بایستی برود، بالاخره چە نظامی جایگزین آن است؟ در این بخش از قضیە، متأسفانە اپوزیسیون یا مخالفین جمهوری اسلامی موفق نشدند آلترناتیو یا بدیل را ایجاد کنند تا اینکە جایگزین نظام جمهوری اسلامی شود.

- یعنی این انتقاد بر مردم وارد نیست و مردم وظیفە خودشان را تا حدودی انجام دادەاند و بلکە مسئولیت و انتقاد بیشتر رو بە اپوزیسیون، احزاب و جریاناتی است کە خودشان را اپوزیسیون جمهوری اسلامی معرفی می‌کنند؟

دقیقا

- اگر کمی در مورد اپوزیسیون هم صحبت کنید، مشکل کجاست و چرا نمی‌توانند آلترناتیو را ایجاد کنند، موانع بر سر راە چە می‌تواند باشد؟

می‌شود گفت در جریان ١٠٠ سال اخیر که تحولات سیاسی در ایران بسیار زیاد بودە است کە نقطەی اوجش همان انقلاب ایران ٤٥ سال پیش بود و در عرض ١٠٠ سال اخیر عوارض این انقلاب در مقایسە با گذشتە بسیار وسیع و همە‌جانبە بودە است. چرا اپوزیسیون موفق نشدە است؟ در کشوری کە بسیار وسیع و بزرگ است، تنوعات ملی، مذهبی و سیاسی دارد و بدلیل موقعیت حساس جغرافیایی در منطقە، در معادلات منطقەای و جهانی مطرح است، بایستی تمامی این‌ها را در نظر داشت اگر اپوزیسیون بخواهد در یک مسیری حرکت کند کە تبدیل بە آلترناتیو شود. من فکر می‌کنم، یکی از علل آن این است کە ما چە تعریفی از ایران داریم؟ از این طریق صورت مسئلە تعیین شود. زمانی کە صورت مسئلە تعیین شود بالاخره دنبال حل‌ها می‌رویم. یکی از حلها تمرکزگرا است، یک حل وجود دارد کە ایران بە شیوە عمومی، با مشارکت همه این تنوعات ادارە شود. بعد هم جمهوری اسلامی در حاشیە همچون حل‌هایی، سعی کرده در میان مردم رعب و وحشت ایجاد کند کە اگر نظام جمهوری اسلامی از بین برود ایران آن زمان امنیت نخواهد داشت. بالاخره سرنوشت ایران بە کجا خواهد رسید و در جریان جنبش مهسا- ژینا این هم بە کرات دیدە شد، همیشە جمهوری اسلامی می‌خواستە یک دشمن خیالی در خارج از مرزهای ایران ایجاد کند، حداقل تا آنجایی کە بە مسئلە کوردستان و تجزیەطلبی و اینکە تمامیت ‌ارضی ایران بە کجا ختم می‌شود مربوط است، از این بابت تا اندازەای مردم ایران را نگران کردە است و همیشە سعی می‌کرد بگوید ایران بە سرنوشت عراق، سوریە، لبنان و... دچار می‌شود. پس اگر قرار باشد ما از اپوزیسیون و آلترناتیو علیە این نظام صحبت بکنیم، بایستی قدم نخست این اپوزیسیون و تنوعات اپوزیسیون این باشد کە این امنیت را در آیندە برای مردم ایران ایجاد کند. این امنیت چیست؟ این است کە همە تنوعات ایران در ادارە کشور حضور داشتە باشند و دیگر آن زمان گریز از مرکز وجود نخواهد داشت و بە این شیوە می‌شود گفت کە بستر خوبی برای چگونگی ادارەی ایران در آیندە ایجاد می‌شود.

-  اما جناب عزیزی شما سخنگوی حزب دموکرات هستید و مدام با نمایندە احزاب، شخصیت‌ها و جریانات اپوزیسیون جمهوری اسلامی در ارتباط هستید. اشارە کردید دو نگاە وجود دارد، یکی اینکە تمرکز در ایران وجود داشتە باشد، دیگری اینکە همە مردم، ملل و تنوعات سهیم باشند. چقدر برای گزینە دوم کار شدە کە ملت کورد برای آن خواست خودش مبارزە می‌کند. امروز چقدر توانستە این صدا را بە گوش دیگران هم برساند؟

اگر ما وضعیت فعلی گفتمان رایج در میان مردم ایران، ملیت‌های مختلف و احزاب سیاسی را با چندین سال قبل مقایسە کنیم، من پیشرفت‌هایی را می‌بینم. مثلا دە سال قبل این چنین راحت نبود کە ما از ملل مختلف، راه‌حل عدم تمرکز و حتی از فدرالیسم سخن بە میان آوریم. خوشبختانە اکنون صحبت کردن از فدرالیسم و اینکە ایران یک کشور متمرکز نباشد، تنوعات در آن وجود داشتە باشد، مشارکت در آن وجود داشتە باشد، در مرحلەی گفتمانی از آن استقبال می‌شود. بدین معنی کە ما نیاز داریم در مورد این مسائل صحبت کنیم، ما نیاز داریم روی مسائل مربوط به حاکمیت، تمامیت‌ ارضی، اصولا ملت چیست و تهدیداتی کە روی ایران وجود دارد، کار بکنیم.

- یعنی مسئلەای کە جمهوری اسلامی روی آن کار کردە و مدام تحریف می‌کند، تعریفی کە خودش می‌خواهد از ملت کورد، مبارزە کورد و دیگر ملل بە تصویر می‌کشد و بە جامعەی ایران نشان می‌دهد این برای آیندە ایران تهدید حساب می‌شود. اما مسئلەی دیگر اینکە این گفتمان و تعریف لازمی کە بایستی باشد و تعریفی کە بتواند امنیت را برای همە مردم ایران ایجاد کند، چیست کە مردم درک کنند؟

این گفتمان در جریان جنبش مهسا در خیابان‌های ایران، کوردستان و خارج از کوردستان، دیدە می‌شد. آنجا مردم از تجزیە صحبت نمی‌کردند، آنجا مردم از تمامیت ‌ارضی ایران صحبت نمی‌کردند، آنجا مسئلەای وجود نداشت که ملیت‌های مختلف را بە دلایل سیاسی از هم جدا کند، آنجا یک وحدتی دیدە می‌شد کە مردم بروی حداقل‌ها استعداد داشتند و علیە نظام جمهوری اسلامی بە توافق برسند. این مقولاتی کە بیشتر باعث می‌شود در میان احزاب سیاسی و در میان مردم بعضی مواقع اختلاف وجود داشتە باشد، بیشتر ادبیات و مقولات شخصیت‌ها و احزاب خارج از کشور است.

-  یعنی خواست مردم ایران نیست؟

من معتقد هستم در میان مردم ایران، این مسائل با این جدیت و با این حساسیت وجود ندارد کە از تجزیەطلبی و از عدم وحدت و از این نوع مسائل صحبت شود. مشکلات این است کە متأسفانە در خارج از کشور، بعضی از این سازمان‌ها یا بعضی از این شخصیت‌ها، رابطەشان با مردم در داخل ایران بسیار فاصلە دارند، شاید هنوز بە خوبی متوجە شعار مردم داخل ایران نمی‌شوند.

-  یعنی واقعیت‌های جامعەی ایران را نمی‌توانند درک بکنند؟

من فکر می‌کنم واقعیت‌های جامعە ایران برای اپوزیسیونی کە چهار دهە است در خارج از کشور بە سر می‌برد، شاید بە آسانی قابل درک نباشد، و اگر آن را نیز درک بکنند، شاید گفتمان مناسبی برای رهبری این جنبش نداشتە باشند. بە همین دلیل حزب دموکرات کوردستان ایران معتقد است کە بایستی همەی ما بر روی داخل ایران بیشتر متمرکز باشیم و آنجا سرمایەگذاری کنیم. جنبش مردم ایران علیە نظام جمهوری اسلامی در داخل ایران است. این جنبش یک جنبش سوسیال میدیایی نیست، ولی برای اینکە این جنبش بیشتر بتواند در جهت وحدت عمومی، بین تمامی ملیت‌های ایران و احزاب سیاسی پیش برود، بایستی از سوسیال میدیا، از میدیا و در کل از رسانەها سود برد.

-  در داخل ایران بە چهرە‌ها و شخصیت‌های اشارە می‌شود کە خیلی فعال هستند و در مدیریت اعتراضات نقش دارند و سهیم‌اند. در مورد اینکە خواست مردم را برجستە بکنند گفتمانی کە ما بدان اشارە کردیم چقدر می‌تواند با این شخصیت‌ها، مبارزین و بسیاری از سازمان‌های مردم نهادی کە فعالیت دارند متنوع باشد و واقعیت جامعەی ایران را نمایندگی کند و با هم  نزدیکی داشتە باشند؟

نقشە سیاسی کە مردم ایران بدان احتیاج دارند این است کە در آیندە ایران امنیت داشتە باشند. این امنیت زمانی ایجاد می‌شود کە این مقولات حاشیە و مرکز از بین برود. تا مرکز مقتدری وجود داشتە باشد، این مرکز دنبال این می‌گردد کە از حاشیە هم تهدیدی برای خودش ایجاد کند. تا آنجایی کە بە مسئلە کوردستان مربوط است، مسئلە کوردستان برای آیندە ایران فرصت است. حزب دموکرات کوردستان ایران همیشە بە این معتقد بودە کە حل مسئلە کوردستان ایران در چهارچوب ایران باشد و ما در داخل ایران، احتیاج بە مخاطب داریم. همانطور کە جنبش کوردستان در عرض چند دهەی گذشتە مخاطب خوبی برای آزادیخواهان ایران بودە، مردم ایران هم حالا خوشبختانە پس از جنبش مهسا بە مخاطب خوبی برای کوردستان و مسئله ملیت‌های ایران تبدیل شدەاند. من فکر می‌کنم فرصت‌های خوبی ایجاد شدە، زمینەهای بهتری وجود دارد، منتهی لازم است ما تاکیدمان بر روی داخل کوردستان و ایران باشد کە این تنوعات بهتر بتوانند با هم دیگر تعامل داشتە باشند.

- جناب آقای عزیزی، موانع دیگری وجود دارد کە مانع  از این نزدیکی و تفاهمی می‌شود کە لازمەی ادامە جنبش است، این موانع را اگر اشارە بفرمائید ممنون می‌شوم.

این موانع در مرحلەی نخست این است کە ما یک تعریف واحدی از ایران داشتە باشیم، منظور از ایران چیست؟ اگر بە گذشتە برگردم، قبل از اینکە رضاشاە قدرت را بدست بگیرد اسم ایران؛ ایران نبود، نامش پرشیا بود. ولی رضا شاە این را تغییر نام داد. عنوان ایران یک عنوان جغرافیایی است، عنوان یک ملت مشخص نیست. یک عنوانی است کە مردمانی کە از ملیت‌های مختلف ایران تشکیل‌شدە با هم بە توافق رسیدەاند، بە هر دلیل تا بە حال در چهارچوب این جغرافیایی سیاسی با هم کار بکنند. اگر قرار باشد عنوان ایران یک عنوانی باشد برای همە ایرانیان، دیگر بایستی این جزء بدیهیات باشد، نبایستی آنجا اختلاف وجود داشتە باشد کە دنبال تعریف فارس، ترک، کورد، بلوچ، عرب و... باشیم. بایستی آنجا بە حق و حقوق ملی آنان توجە شود. اگر بە حق و حقوق ملی همە توجە شد، حقیقتا آن زمان بە آسانی ما می‌توانیم یک زمینە و یک بستر مناسبی را ایجاد کنیم کە ایران پس از جمهوری اسلامی چطور ادارە شود، این می‌تواند خودش یک پیغام خوبی باشد. در راەحل حزب دموکرات کوردستان ایران کە فعلا ما بە فدرالیسم معتقد هستیم نبایستی این برداشت شود کە فدرالیسم یک مقولە و راە‌حلی است برای بعضی از ملیت‌های ایران، یا بعضی مواقع از اقلیت‌های قومی صحبت می‌شود، نە! راە حل ما این است کە ایران غیر متمرکز بە شیوەی عمومی، با مشارکت تمامی ملیت‌های ایران ادارە شود. این یک راە‌حلی است که دیگر آنجا تبعیض وجود ندارد و این راەحل هم بدین معنی نیست کە براساس تبعیض و کنار گذاشتن این ملت یا آن ملت است. در مرحلەی نخست ما از مردم ایران صحبت می‌کنیم. تا آنجا کە بە ایران مربوط است، همه ما نقاط مشترک بسیاری داریم و در مرحلە بحث از حقوق؛ حالا حقوق ملی، اختیارات محلی، حقوق زبان‌های مختلف که چطور در ایران با هم بتوانند در امور تحصیل و ادارە کشور سهیم باشند، این موضوعاتی هستند و تکنیک‌های مختلفی وجود دارد کە می‌تواند  بە این تفاهم همگانی کمک بکند.

- بە این مسئلە اشارە کردید در زمان جمهوری اسلامی و قبل از جمهوری اسلامی بسیار تلاش شد کە چهرەای مخوف از مبارزە ملت کورد بە سایر مردم ایران و خارج از آن ارائە شود، امروزە و بویژە پس از انقلاب یا جنبش ژینا، ذهنیت مردم ایران نسبت بە حزب دموکرات و ملت کورد چە تغییری کردە است؟

من فکر می‌کنم ذهنیت مردم ایران بسیار تغییر کردە است. چرا تغییر کردە است؟ بایستی هم تغییر کند. جنبش کوردستان بەدنبال چیست؟ ما بە دنبال استقرار دموکراسی در کجا هستیم؟ در ایران. پس بە سود تمام مردم ایران است. خواستەهای ملت کورد در کوردستان ایران چیست؟ حجاب اجباری از بین برود کە بە یک مسئلەی بسیار جدی تبدیل شدە است. بنابراین یک موضوع مشترکی است برای تمامی مردم ایران. آزادی‌های دموکراتیک، آزادی احزاب، ملیت‌های مختلف حق و حقوق ملی خودشان را داشتە باشند. سرمایە وسیع ایران کە یک کشور بسیار ثروتمندی است، صرف ماجراجویی‌های نظام جمهوری اسلامی در خارج از مرزها نشود. صرف توسعە، آبادی، ایجاد فرصت کار و تحصیل و... در ایران شود. این همە مسائلی هستند کە در ایران، همە باهم در آنجا بر سر آن تفاهم داریم. اگر ما بە این اشتراکات بگردیم این نقاط مشترک را محور و مبنا قرار دهیم، از آن‌ها شروع کنیم، من فکر می‌کنم نقاط مشترک بسیار زیادی داریم، ولی بعضی از جریانات مرکزگرا، تندروی می‌کنند. بلافاصلە دنبال مقولاتی می‌روند کە؛ تعریف ایران چیست؟ اصولا منظور از ملیت‌ها چیست؟ منظور از زبان مادری چیست؟ آن زمان تکلیف زبان فارسی چە می‌شود؟ اصولا منظور از عدم تمرکز چیست؟ یعنی از این مباحث کلان شروع کردن فضا را تا اندازەای ملتهب می‌کند و سبب می‌شود ما از هم فاصلە بگیریم. در جریان جنبش ژینا دیدیم یک نوع جریان رادیکال مرکزگرا وجود داشت، حقوق بقیە را نادیدە می‌گرفت و حتی بعضی از جریان‌های حاشیە هم در برخورد با این گفتمان رادیکال و تند مرکزگراها شاید گفتمان تندی داشتە باشند. سیاست حزب دموکرات در این رابطەی مشخصا این است کە طبیعت تنوعات ایران این را ایجاب می‌کند کە ما یک سیاست میانەروی داشتە باشیم و اصولا عدم وجود میانەروی، زمینە مناسب برای تفهیم این مقولات و نشست‌های بیشتر و اصولا چطور یک مبانی مناسب داشتە باشیم را با مشکل روبەرو می‌کند. بنابراین ما معتقد هستیم کە بایستی از این سیاست میانەروی تبعیت کنیم و سیاست میانەروی مردم ایران را عادت می‌دهد همدیگر را تحمل کنند و دنبال حذف یکدیگر نروند.

- جناب آقای عزیزی در سوسیال میدیا من بە کرات دیدەام، بسیاری بر این باورند و ذهنیت بە آنان القاء شدە کە این وظیفە ملت کورد و دیگر ملل است کە ایران را آزاد کنند و تلاش کنند ایرانی آزاد داشتە باشیم، همە بە حق و حقوق خودشان برسند. وظیفەی و مسئولیت مردم در این قبال چیست؟

اصولا همە ما وظیفەمان این است کە در جهت استقرار دموکراسی یک جامعەی متمدن و دموکراتیک کە حقوق انسان‌ها محور اصلی مبنای قانون اساسی آیندە ایران باشد و در این رابطە ملیت‌های مختلف من‌جملە ملت فارس بەعنوان بزرگترین ملت ایران در بُعد خصوصیات ویژەی یک ملت حق و حقوق خودش را داشتە باشد. فراهم نمودن این گفتمان بە این مربوط است کە ما برای ایران فردا چە تعریفی خواهیم داشت. یعنی همەی ایرانیان باید این احساس را داشتە باشند که دنبال برتری یک زبان بر یک زبان دیگر، یک مذهب بر یک مذهب دیگر و یک ملت بر یک ملت دیگر نروند، این قابل قبول نیست، این سیاست تحقیر است. بنابراین قبول این تنوعات، بە این تنوعات این امکان را می‌دهد در چگونگی این بازسازی شریک و سهیم باشند. یعنی قبول این تنوعات قبول واقعیات جامعەی ایران است.

- آقای عزیزی پیام حزب دموکرات پس از گذشت ٤٥ سال از حاکمیت جمهوری اسلامی رو بە مردم ایران و رو بە اپوزیسیون چیست؟

بە تبعیت از این واقعیت کە انقلاب نتیجەاش این نشد کە مردم ایران و من‌جملە مردم کورد در کوردستان ایران انتظار داشتند و برای این انقلاب هزینەهای بسیار زیادی دادند. می‌تواند چندین جهت داشتە باشد؛ نخست این است کە نظام جمهوری اسلامی ایران در بُعد سیاسی و آزادهای سیاسی، در بُعد ادارە بسیار مناسب اقتصاد کشور، در بُعد احترام بە حقوق فردی مردم، در بُعد تضمین انتظاراتی کە مردم از انقلاب داشتەاند، کاملا ناموفق بودە است. حالا ماجراجویی‌های جمهوری اسلامی در خارج از کشور، ایجاد گروەهای نیابتی با هزینەی مردم ایران، این هم مزید بر علت شدە است. زمانی کە در خارج از کشور از ایران صحبت می‌کنند، همیشە از موشک‌پرانی، اعدام، شکنجە، ایجاد مشکلات برای مردم و خودش در داخل و بحران در خارج از کشور صحبت می‌شود. یعنی ایران فعلی تحت حاکمیت جمهوری اسلامی تبدیل بە یک پدیدە بسیار منفی شدە است. هزینەاش را کدامین می‌دهند؟ مردم ایران می‌دهند. هزینەاش را رهبران جمهوری اسلامی نمی‌پردازند. در اوج تحریم‌های اقتصادی که علیە ایران وجود داشت، دوبارە این مردم بودند کە ضرر کردند. رهبران جمهوری اسلامی اصلا برایشان مهم  نبود، خودشان در موقعیت خوبی قرار داشتند. پس پیغام نخست ما این است کە دوبارە مردم در داخل ایران بیشتر بتوانند یک گفتمان مشترک داشتە باشند، بهتر بتوانند از کدهایی استفادە بکنند کە این کدها در جهت وحدت ملل مختلف ایران و دیدگاەهای سیاسی باشد.

یک پیغام می‌تواند این باشد کە خوشبختانە در خارج از کوردستان، در تهران و دیگر شهرها تا اندازە بسیار زیادی بە مسئلە کوردستان آشنایی دارند و می‌دانند کە تبلیغات جمهوری اسلامی بر علیە کوردها بە این آسانی قابل قبول نیست، پس کوردها در داخل کوردستان ایران بیشتر وظیفە دارند دنبال دوست و مخاطب در میان ملیت‌های دیگر بگردند.

یک پیغام دیگر می‌تواند این باشد؛ ترک‌ها و کوردها که در استان آذربایجان غربی (ارومیە) با هم بە طور مشترک زندگی می‌کنند، می‌توانند انجمن‌های دوستی ایجاد کنند و رابطە این دو ملت با هم بسیار مطلوب باشد. در گذشتە در دوران جمهوری کوردستان و آذربایجان خوشبختانە خوب بود و روابط بسیار متمدنانەای داشتند و باید بە جمهوری اسلامی این امکان را ندهند از اختلافات کورد و ترک استفادە کند. یک پیغام دیگر می‌تواند این باشد که خوشبختانە مردم از درجات بسیار بالای سازماندهی برخوردار هستند و پیشرفت‌های بسیار زیادی داشتەاند، این پیغام را بە بقیەی مردم ایران بدهند ما در کوردستان احزاب و سازمان داریم. بە مرحمت فعالیت‌های احزاب و سازمان بر اساس زمینەی ملی در این منطقە، خوشبختانە ایجاد سازمان‌های مختلف و استقبال از سازماندهی بە یک فرهنگ تبدیل شدە است. یکی از مشکلات جامعه ایران این است کە شخصیت‌های پراکندە بسیار زیاد هستند. سلبریتی‌ها بسیار زیاد هستند و ما در تلویزیون می‌بینیم که سلیبریتی‌ها و شخصیت‌های منفرد بسیار زیاد است. من برایشان احترام می‌گذارم و حزب دموکرات برای آنان احترام می‌گذارد، ولی نباید جامعەی ایران را بە فردگرایی عادت بدهیم، بلکە باید جامعە ایران در مسیر سازماندهی و شکل‌گیری احزاب و جهت‌های مختلف پیش رود. آن زمان تعامل و توافق بین جریانات مختلف آسان‌تر می‌شود. یک پیغام دیگر این است کە دوبارە در خارج از کوردستان ایران، زمانی کە جمهوری اسلامی از مسئلە کوردستان صحبت می‌کند و کوردستان را تبدیل بە یک زوم امنیتی کردە است، هر وقت بخواهد فعالان سیاسی را اعدام می‌كند، هر وقت بخواهد رهبران این ملت را هدف حملات موشکی قرار می‌دهد، آنجا دفاع کنند، آنجا بگویند ما بە این آسانی اجازە نمی‌دهیم بخشی از ایران کە کوردستان ایران است و نقش بسیار زیادی در ترویج دموکراسی داشتە است بە این آسانی هدف قرار گیرد. اینجا وظیفە سازمان‌ها و احزاب غیر کورد است هم در داخل ایران و هم در خارج از کشور روی این مسائل موضع داشتە باشند. زیرا همانطور کە گفتم متاسفانە بعضی مواقع جمهوری اسلامی و بخشی از اپوزیسیون جمهوری اسلامی در خارج از کشور هم در این مورد مسئولیت خودشان را بە شیوە مناسب بە عمل نیاوردەاند.

-  آقای عزیزی بە پایان این بخش از برنامە رسیدم اگر نکتەای است اشارە کنید در خدمتیم؟

یکی از مسائلی کە حداقل در آستانە ٤٥ سالە انقلاب ایران ما با آن روبەرو هستیم، جمهوری اسلامی در بُعد بین‌المللی است. روزانە ما کە بە اخبار گوش می‌دهیم، از یمن، لبنان، غزە، عراق و... صحبت می‌شود، ایران آنجاست. این تبدیل بە یک معضل شدە است. سیاست ایران کماکان این است افکار عمومی را در داخل و خارج از کشور منحرف کند. اصولا با ایجاد بحران‌های وسیع در خارج از کشور، مردم ایران را مشغول کند کە در خارج از ایران دوبارە یک دشمنی وجود دارد. اصولا راەحل نهایی این بحران‌های خارج از ایران نیست، راەحل نهایی این نیست مردم ایران منتظر باشند یک جنگ بین ایران و آمریکا رخ خواهد داد یا در نتیجە این بحران‌ها بە ایران حملە می‌شود. راەحل نهایی در داخل ایران است و مردم ایران با وحدت و همکاری یکدیگر بتوانند این نظام را از بین ببرند. برای اینکە این نظام از بین برود بایستی ما اینجا بسیار صبر و حوصلە داشتە باشیم و همدیگر را در ایجاد همچون گفتمانی تحمل کنیم. در داخل ایران حالا من خوشبختانە می‌بینم اعتراضات بسیار زیاد است و یک گفتمانی شکل می‌گیرد حتی در داخل خود نظام کسانی بودەاند و هستند کە در دوران انقلاب، بخشی از رهبری این انقلاب را بر عهدە داشتەاند در صفوف جمهوری اسلامی بودەاند و حالا بە این نتیجە رسیدەاند کە نظام جمهوری اسلامی نظامی است کە بە ضرر مردم ایران است. یعنی ما بایستی بە این‌ها بیشتر توجە کنیم. مسئلەی تسویە حساب مردم با جمهوری اسلامی بایستی بیشتر در داخل ایران و متمرکز باشد، معادلات بین‌المللی بیشتر بە دنبال قواعد بازی و روابط بین‌ دول است و در آنجا منافع کشوری در دستور کار قرار می‌گیرد تا اینکە تعهداتی در رابطە با دموکراسی و چگونگی تغییر حکومت در ایران داشتە باشند.