گفتگو: شهرام صبحانی
اشارە: ١١ اسفند ماه سال ١٣٥٧ یکی از مهمترین روزهای تاریخی مبارزە سیاسی کورد در کوردستان ایران و حزب دمکرات است. در این روز آغاز مجدد فعالیت علنی حزب دمکرات کوردستان ایران از سوی شهید جاوید نام، دکتر قاسملو اعلام شد و مردم آزادیخواه کوردستان یکبار دیگر بمنظور بدست گرفتن زمام سرنوشت خود بە میدان آمدە و دوبارە اعتماد خویش را نسبت بە حزب دمکرات ابراز داشتند. جهت روشنگری بیشتر در خصوص ارزش این روز تاریخی در مبارزەی سیاسی ملتمان، مصاحبەای با ماموستا عبداللە حسنزادە، سیاستمدار و مبارز دیرین کورد کە خود یکی از سازماندهندگان و سخنرانان این روز تاریخی بود، ترتیب دادەایم.
ماموستا مصاحبە را با این سؤال آغاز میکنم کە چرا ١١ اسفند در تاریخ حزب دمکرات و کوردستان ایران بعنوان یکی از مهمترین و بزرگترین رویدادهای تاریخی ملی توصیف میشود؟
پس از گذشت بین از ٣٣ سال از تأسیس حزب دمکرات و بیش از ٣٢ سال از عقب نشینی جنبش آزادیخواهانەی کورد در کوردستان ایران و در پیش گرفتن فعالیت مخفی از سوی حزب کە دوران سخت و پرفراز نشیب و قربانی دادن بود، این نخستین باری بود کە حزب دمکرات، آنهم در دوران رهبر شایستەای چون دکتر قاسملو مستقیما و بە شیوە علنی با تودەهای مردم کوردستان سخن گفتە و دیدگاههای خود را با آنها در میان میگذارد. بە همین دلیل بجاست کە قبول کنیم کە این رویداد پس از دوم بهمن ١٣٢٤ برای حزب و همەی اقشار و طبقات جامعەی کوردستان خوشترین و بزرگترین رویداد تاریخی تا آنزمان بود. حق آن است کە این نکتە را تصریح کرد کە متینگ ١١ اسفند نە تنها برای مردم کوردستان اعم از کلیەی تشکلهایش، بلکە برای همە آزادیخواهان ایران نیز مناسبت و فرصتی تاریخی بود. بە همین دلیل غیر از آنهایی کە از سوی حزب دمکرات دعوت شدەبودند، هزاران فرد تشنە آزادی از اکثر مناطق ایران بویژە از تهران جهت شرکت در این متینگ خود را بە مهاباد رساندە بودند.
مهمترین دستاوردهای ١١ اسفند سال ٥٧ برای حزب دمکرات و مردم کوردستان کدامها بودند؟ بنظر شما این دستاوردها چە تأثیراتی بر آگاهی ملی کورد در آندوران و حال حاضر برجای گذاردە است؟
میتوانم بگویم کە بزرگترین دستاورد آن روز خود برگزاری متینگ بود. شوخی نیست، پس از بیش از ٣٠ سال فشار و اختناق کە اجتماع بیش از دە نفری و برخی اوقات کمتر از آن نیز تحت تعقیب پلیس قرار گرفتە و برهم زدە میشد یا افرادی بدلیل آن بازداشت میشدند، حال بیش از یکصد هزار نفر – و بە روایت روزنامە اطلاعات، دویست هزار نفر – بە گونەای آشکار بدور یکدیگر گرد میآمدند و در مورد مهمترین مسائل سرنوشت ساز خود سخن میگفتند. براستی ١١ اسفند ١٣٥٧ نمای مرحلەی امیدبخشی در تاریخ مبارزە حقطلبانە خلقهای ایران بود.
دستاورد مهم دیگر بویژە برای مردم کوردستان افق سیاسی بود. در روزهای قیام مردم ایران علیە رژیم پادشاهی این سخن برسر زبانها بود کە "همە میدانند چە نمیخواهند، اما هیچکس نمیداند کە چە میخواهد". البتە افراد آگاه و هشیار بسیاری بودند کە میدانستند چە میخواهند، اما نە تنها در سراسر ایران، بلکە حتی در کوردستان نیز همصداییای در میان نبود. اما اکنون یک حزب مجرب آنهم از زبان رهبر شایستەی خود نقشە راه مبارزە طولانی مدت کورد و حتی افق آیندەی کل ایران را در مقابل دیدگان افرادی کە چشم دیدن داشتند، قرار داد.
اگر بدقت بە سخنرانی ١١ اسفند دکتر قاسملو بپردازیم، بدون هیچگونە تعصبی مشاهدە میکنیم کە او مانیفستی بدست دادە کە نە تنها برای آندوران و حال حاضر، بلکە برای نسلهای آیندەیمان نیز در رئوس کلی روشنگر افق فراروی مبارزان کورد در کوردستان ایران است.
ماموستا مایلیم از زبان خود جنابعالی یکی از شرکت کنندگان متینگ ١١ اسفند، یا یکی از سازماندهندگان این متینگ بشنویم کە بخش مهم سخنان دکتر قاسملو در پیام ایشان چە بود؟
باور کنید سادە نیست کە بخش مشخصی را بعنوان بخش مهم بیانات دکتر قاسملو تعیین کنیم. همە بیانات وی مهم و حاوی رهنمود و نقشەراه و آموزندە بود. بازخوانی پیشینە مبارزە مردم کوردستان و لزوم وحدت صفوف همە اقشار و طبقات خلق کورد و فراتر از آن اتحاد میان کلیەی خلقهای ایران و ارائەی راه حل مشکلات کشور بە مقامات و پیشنهاد سالمترین سیاست برای مناسبات دیپلماتیک دولت و برسمیت شناختن و احترام بە همە تشکلهای جامعەی کوردستان و کلیە خلقهای ایران و بسیار نکات سودمند دیگر در یک سخنرانی کوتاه نیم ساعتە تنها از عهدە شخص خردمندی چون دکتر قاسملو ساختە بود.
یکی از محورهای مشخصی کە دکتر قاسملو در سخنان خود بر آن تأکید میورزد اتحاد و وحدت میان مردم و نیروهای سیاسی با خود و یکدیگر است. چرا این پیششرط مهم در مبارزە برای پیروزی هنوز آنگونە کە باید و شیاد تحقق نیافتە است؟
در پاسخ بە اینگونە سؤالات بسیاری اوقات گفتە میشود کە دشمنان اجازە نمیدهند متحد شوند. من هیچ گاه چنین اعتقادی نداشتە و ندارم. حتی این گفتە را نوعی بیاحترامی میدانم. زیرا بدین معناست کە ما بە رأی مردم و بانگ وجدان توجە نمیکنم و بە دشمنان و مخالفان خود چشم دوختەایم کە ببینیم چە چیزی را بە ما دیکتە میکنند. بە عبارتی دیگر این امر بە مفهوم فرار از مسئولیت و در جستجوی متهم در میان دیگران است. درست است کە دشمنان در راستای ایجاد تفرقە میان ما تلاش میکند، اما آنها از پراکندگی ما سود میبرند، ولی خودمان چە؟ بنابراین خودمان مقصریم و میتواند دلائل بسیاری داشتە باشد کە مهمترین آنها تعصب و عدم احساس مسئولیت لازم است. شاید در این میان بتوانیم بە دو دلیل اصلی بویژە در رابطە با کوردهای کوردستان ایران و نیروهای سیاسی ایران اشارە کنیم کە عبارتند از: نخست خارجنشینی و عدم حضور تصمیم گیرندگان نیروهای سیاسی در داخل کشور نبود فشار تودەهای مردم و درک نکردن درد و آزار هممیهنان. آنهایی کە دوران جنگ سە ماهە را دیدەاند بیاد دارند کە تأسیس هیأت نمایندگی خلق کورد عمدتا در نتیجە و حتی تحت فشار آن گروه و جمع از مردمی بود کە شهرهای گوناگون بە حزب و سازمانهای سیاسی دیگر کورد مراجە میکردند. دوم سرسختی اکثریت و زیادە طلبی اقلیت در میان نیروهای سیاسی کوردستان است. بدیهی است کە برخی از نیروهای کوردستانی صرفنظر از ادعای خود بیشتر بودە و مردم فزونتری را گرداگرد خود دارند برخی هم کمتر. حال اکثریت معتقد است کە اگر مقداری در مقابل اقلیت کوتاه بیاید از ابهت و هیبت آن کاستە میشود و اقلیت نیز بە چیزی کمتر از "مساوات مطلق" راضی نخواهد شد. غافل از آنکە اگر بە توافق برسند، اکثریت و اقلیت برهم نخواهد خورد و قرب و احترام هر دو طرف نیز نزد دیگری افزایش خواهد یافت.
دکتر قاسملو بعنوان دبیرکل حزب دمکرات و مؤثرترین رهبر جنبش سیاسی کورد در دوران خود بمنظور بە نتیجە رساندن این مبارزە و خلاصی از اختلاف و دو دستگی در جامعە کورد چە چیزی را ضروری میدانست و در این رابطە چە اقدامی بعمل آورد؟
با عرض معذرت دکتر قاسملو نیز علیرغم عظمت و مماشات خویش، نظیر همە ما کورد بود و خون کورد در رگهایش جاری بود. با اینحال تلاش فراوانی بە خرج داد کە بلای تفرقە را از دوش جنبش کورد در ایران بردارد. اما هموارە تلاشهایش با واکنش این دو گروه مخالف یکدیگر کە در پاسخ بە سؤال پیشین بە آنها اشارە شد، مواجە میگردید. بە تهمتهای عمدتا و ناروا و توصیفات زشتی کە طرفین بە یکدیگر نسبت میداند نمیپردازم، همین بس کە بگوییم اکثریت قصد داشت اقلیت را "برچیند" و اقلیت نیز تلاش میکرد کە "هیبت اکثریت را درهم بشکند".
چگونە میتوان درونمایەی پیامهای ١١ اسفند سال ١٣٥٧ را با اوضاع سیاسی و اجتماعی فعلی کوردستان گرە بزنیم؟
بە اعتقاد من پیام ١١ اسفند ١٣٥٧ بە نوبەی خود در رئوس کلی، ادامە پیام ٢٥ مرداد ١٣٢٤ بود و حال و آیندەیمان نیز بە هر دو گرە خوردەاست و بدون آنکە حق نوآوری را از خود و نسلهای آیندە سلب کنیم، همگی پیرو این پیامها و حامل پرچمی هستیم کە از تأسیس حزبمان تا بە امروز در میان رهروان راه دمکرات دست بدست شدەاست.
ماموستا جنابعالی نیز یکی از سخنرانان این متینگ بودید. ٤٥ سال پس از این رویداد چگونە از این روز یاد میکنید، بویژە چگونە بە پیام و بیانات آنروز خویش مینگرید؟
سخنان من در آنروز عمدتا پیام خوشامدگویی بە شرکت کنندگان در متینگ بود، زیرا آنزمان مسئول تشکیلات حزب در مهاباد و بە عبارتی میزبان بودم. اگر قرار بە ارزیابی آن باشد هم، این کار من نیست و افراد دیگر باید در مورد آن نظر بدهند.
ماموستای گرامی خستە نباشید و سپاس فراوان از اینکە وقت گذاردید و در این مصاحبە شرکت کردید.
سپاس، پایندە باشید.