رضا دانشجو
همەی انسانها جهت تحکیم عزت نفس خویش، تا اندازەای خودشیفتە هستند، چرا که خودشیفتگی سالم و دوست بودن با خویشتن خویش سنگ بنای اول رشد شخصیت است اما این خودشیفتگی گاهی از مدار کنترل خارج شده و از "عزت نفس" به سمت یک بیماری خطرناک سوق پیدا میکند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته (personality narcissistic disorder) دارای ویژگیهای خاصی هستند، افراد مبتلا به این اختلال درک غیر واقع بینانه و کاذبی از اهمیت خود دارند، گویی که در غروری غیر طبیعی غرق اند، صفتی که به خود بزرگ بینی معروف است. نام این اختلال از افسانه یونانی نارسیسوس، جوانی که عاشق انعکاس تصویر خودش در برکه شد، گرفته شده است. گرچه افراد مبتلا به این اختلال از دیگران توقع دارند آنها را تحسین نموده و همه آرزوها و درخواستهای آنها را برآورده کنند، ولی به نیازهای دیگران اعتنایی ندارند.
دیکتاتورها همگی دچار نوعی از خودشیفتگی هستند، صرف نظر از اینکه در کدام گوشه دنیا زندگی میکنند یا دارای چه نوع تفکر سیاسی هستند. زمان هم تاثیر چندانی در این موضوع ندارد. خودشیفتگی (Narcissistic ) ویژگی مشابه بسیاری از خودکامگان است. این احساس خودپسندی و خودبرتربینی را میتوان را در بسیاری از جنبەهای زندگی آنها دید. دیکتاتورها خود را دانای کل میپندارند و بی نیاز از هرگونه مشورت و همکاری. در نگاه دیکتاتورهای خودکامه این جامعه است که نیازمند آنهاست نه آنها نیازمند جامعه. آنها صرف نظر از باورهای رایج، برگزیده شدەاند تا جامعه را نجات دهند. متاسفانه باید گفت جوامع سرکوب شده و تحت ستم آمادگی بالاتری برای پذیرش دیکتاتورهای خودشیفته دارند. تجربه نشان داده است که گشتن به دنبال یک قهرمان و نجات دهنده از شرایط ناگوار فعلی عموما به استقرار یک دیکتاتور خودشیفته دیگر میانجامد. در مورد چرایی روی کار آمدن هیلتر در آلمان به شرایط نامساعد اقتصادی در آلمان و غرور شکسته شده آلمانها بعد از شکست در جنگ جهانی اول میتوان اشاره کرد، در واقع گشتن به دنبال یک نجات دهنده و قهرمان برای برون رفت از شرایط فعلی! قهرمانی که آلمان را به سوی مصیبتی بزرگتر سوق داد. نباید فراموش کرد عموما دیکتاتورها در آغاز شخصیت دیگری از خود نشان داده و در طول زمان و گاهی بر اثر همراهی جامعه به این بیماری دچار شدەاند.
صرف نظر از چرایی این موضوع، خودشیفتگی دیکتاتورها، متاسفانه عموما با نابودی منابع انسانی و مالی کشورها همراه بوده که جبران آنها گاهی اوقات بسیار سخت و گاهی نشدنی است.
انور خوچه دیکتاتور آلبانی برای مبارزه خیالی علیه امپریالیسم دستور داد هفتصد هزار سنگر بتونی در سراسر این کشور احداث شود. این سنگرهای بتنی غیرقابل نفوذ انواع مختلفی داشتند و برای تمامی حالات ممکن طراحی شده بودند. ساخت این سنگرها نزدیک به بیست سال طول کشید درست در زمانی که فقر و تنگدستی سراسر آلبانی را فرا گرفته بود دیکتاتور خودشیفته آلبانی در حال تدارک سنگر برای مقابله با حمله امپریالیسم بود. نکته جالب اینکه در آن زمان جمعیت آلبانی نزدیک به سه میلیون نفر بود!! یعنی تقریبا به ازای هر چهار نفر یک سنگر وجود داشت. انور خوچه سرانجام مرد و چند سال بعد بساط کمونیسم در آلبانی برچیده شد بدون اینکه سنگرهای بتونی ساخته شده کوچکترین استفادەای داشته باشند و حملەای صورت بگیرد! میراث دیکتاتور خودشیفته آلبانی، فقر و تنگدستی و سنگرهای بتنی بدون استفاده بود در واقع هدر دادن سرمایه مردم آلبانی!
صدام حسین یکی از بزرگترین خریداران اسلحه بود، ارتش او یکی از مجهزترین ارتشهای جهان به شمار میرفت، صدام حسین که بعد از پایان جنگ با ایران، به طمع غارت منافع نفتی کویت به این کشور حمله کرد و تنها در چند ساعت این کشور را اشغال کرد هرگز فکرش را نمیکرد که روزی ارتش قدرتمند او بدون کوچکترین مقاومتی تسلیم آمریکاییها شود و او به طرز خفتباری در داخل یک گودال توسط نیروهای آمریکایی دستگیر شود. آنچه دیکتاتور خودشیفته عراق تصور میکرد ارتشی قدرتمند بود که توان دفاع در برابر هر حمله احتمالی را خواهد داشت اما نیروهای آمریکایی وارد کاخ صدام حسین شدند بدون اینکه نیرویی در برابر آنها مقاومت کند! حاصل توهمات دیکتاتور خودشیفته عراق نابودی، جنگ و ناآرامی در این کشور بود!
جمهوری اسلامی از همان آغاز بحران کرونا، با نادیده گرفتن تمامی دانستەهای علمی باعث مرگ هزاران نفر شد. رژیم در ابتدا با هدف برگزاری راهمپیمایی حکومتی ۲۲ بهمن و انتخابات فرمایشی مجلس در اسفند ماه ۹۸منکر وجود هرگونه مورد ابتلا به کرونا در ایران شد و باعث از بین رفتن زمان طلایی برای قرنطینه و جلوگیری از پخش بیماری گردید. صدا و سیمای جمهوری اسلامی در روایتی کاملا جعلی، کرونا را یک سرماخوردگی معمولی و آنفولانزای فصلی معرفی کرد که نیازی به هیچ مراقبت خاصی ندارد! خامنەای مدتی بعد در یک مصاحبه کوتاه با تکرار این موضوع به مردم توصیه کرد که فلان دعا را بخوانند و نگران نباشند! در حالیکه تعداد مبتلایان به کرونا بر اساس سیاستهای غلط رژیم روزبه روز بیشتر میشد اواخر فروردین ماه ۱۳۹۹ گروهک تروریستی سپاه پاسداران در یک نمایش مسخره، با نشان دادن تعدادی در قابلمه! با این ادعا که ویروس یابی ساخته است که از فاصله دور قادر به تشخیص ویروس کروناست از یک دستاورد بزرگ نام برد! فرماندهان تروریست سپاه که فکر میکردند نجات جان انسانها هم مانند ترور و آدم کشی، پروسەای ساده و دست یافتنی است اعلام آمادگی کردند که این فن آوری پیشرفته را به سایر کشورها هم بدهند!!!
در قابلمەهای ساخته شده بعدها در سکوت خبری به جای اصلی شان یعنی دیگهای نذری تنها جایی که تروریستها سپاه در آن تخصص دارند، برگشتند! اما متاسفانه این تنها بخش داستان غم انگیز کرونا نبود بعدها دیکتاتور خودشیفته، با اعلام اینکه اجازه نمیدهد واکسن اروپایی و آمریکایی وارد ایران شود با راه انداختن سیرک دیگری تحت عنوان ساخت واکسن داخلی، هزاران ایرانی را به کام مرگ فرستاد!
دیکتاتوری ولایت فقیه که با تئوری "اقتصاد مال خر" است و با تعطیلی دانشگاەها تحت عنوان انقلاب فرهنگی از همان آغاز نشان داد که هیچ میانەای با تفکر و عقلانیت ندارد و تنها چیزی که در جمهوری اسلامی حکم میکند عقل ناقص ولی فقیه است! خمینی که با قطع رابطه با بسیاری از کشورهای جهان دوران انزوای رژیم را با شعار "نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی" رقم زد بعدها با ضدیت با عربستان سعودی و کشورهای منطقه، دایره انزوا را تنگتر و تنگتر کرد! با به قدرت رسیدن خامنەای، دوران تک رایی و خودپسندی وارد فاز جدیدی شد. اگر خمینی حداقل در بعضی از امور از نزدیکانش مشورت میگرفت، خامنەای سمت و سوی استبداد مطلقه را پیش گرفت. ایجاد تنش مهمترین ویژگی دوران خامنەای است ساماندهی نیروهای مزدور در سراسر جغرافیای منطقه تا آفریقا بخش عمدەای از پروسه تنش زایی خامنەای است. دیکتاتور خودشیفته جمهوری اسلامی بی نیاز از هرگونه پاسخ گویی در مسیر نابودی گذشته و آینده ایران گام بر میدارد. تلاش برای دستیابی به سلاح هستەای را میتوان بزرگترین چالش دوران رهبری خامنەای در عرصه بینالمللی دانست که از همان زمان به قدرت رسیدنش آغاز شد. دیکتاتور خودشیفته به طمع دست یافتن به سلاح هستەای برای نشان دادن قدرت خیالی دیکتاتوریاش ایران را وارد بحرانی کرد که سالهاست بخشهای اقتصادی و سیاسی کشور را درگیر کرده است. در سایه تحریمهای بینالمللی ارزش پول ملی ایران به پایین ترین مقدار ممکن رسیده است اقتصاد دستوری جمهوری اسلامی علنا در مرز فروپاشی است فقر، تنگدستی و تضاد طبقاتی بیدا میکند، فساد سیستماتیک سرتاپای کشور را فرا گرفته است اما دیکتاتور سرخوش از گلوله پراکنیهای مزدورانش، خود در قامت یک نجات دهنده میبیند!
دیکتاتور پیر جمهوری اسلامی درست در مسیری گام برمیدارد که همه دیکتاتورهای خودشیفته گام برداشتە اند، توهم ناشی از خودشیفتگی تا مرز نابودی همه چیز. بیماری مشترک همه دیکتاتورها! خودشیفتگی و باور به اینکه آنچه او میگوید و عمل میکند عین ثواب است و او و افکارش خالی از هر گونه عیب و نقص و ایراد هستند.
از در قابلمه تا سلاح هستەای، روایت بخشهایی از توهم یک دیکتاتور خودشیفته است که باوری به گوش کردن و شنیدن ندارد در نگاه او این بهترین انتخاب و بهترین مسیر است حتی اگر به قیمت مرگ هزاران نفر و نابودی سرمایەهای یک کشور تمام شود. پایان این دیوانگی لجام گسیخته بی تردید نابودی و از بین رفتن سرمایەهای یک کشور است که جبران آنها غیر ممکن خواهد بود. باید امیدوار بود که قبل از آنکه دیکتاتور خودشیفته کشور را به ورطه نابودی بکشاند جنبش مردمی بساط دیکتاتوریاش را برچیند و به این داستان مصیب بار پایان دهد.