به عنوان نمونههایی از گروهها، افراد و حکومتها که ممکن است شباهتهایی با سکولاریسم افراطی و افراط گرایی مذهبی داشته باشند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
. گروههای تروریستی مذهبی:
گروههایی مانند داعش، القاعده و طالبان که به نام اسلام افراطی عمل میکنند و به دنبال سرکوب و تشدید تفاوتها در جوامع هستند.
حکومتهای دیکتاتوری سکولاریسم افراطی:
حکومتهایی مانند حکومت بعثی عراق زمان صدام حسین که با سیاستهای سکولاریسم افراطی به دنبال سرکوب نظرات و محدودیت حقوق انسانی بود.
رضا شاه پهلوی جنایتهای که در تمام استانهای ایران مرتکب شد
گروههای سیاسی افراطی:
گروهها و حزبهای سیاسی که با رویکرد سکولاریسم افراطی به دنبال استفاده از قدرت سیاسی برای تحقق اهداف خاص هستند.
فعالان مذهبی افراطی:
افرادی که با تبلیغات افراطی مذهبی، به دنبال تشدید تفاوتها و تفرقه در جوامع هستند و حقوق انسانی را نادیده میگیرند.
این نمونهها نشان میدهند که شباهتهایی بین سکولاریسم افراطی و افراط گرایی مذهبی وجود دارد و این دو جریان ممکن است در قالب گروهها، افراد و حکومتها متجلی شوند.
سکولاریسم و آزادی مذهبی
پرورش تنوع مذهبی:
سکولاریسم واقعی باید به منظور پرورش تنوع مذهبی، محیطی را ایجاد کند که افراد باورهای مذهبی مختلف در آن به آزادی عقیده و عبادت دست یابند. این احترام به آزادی مذهبی میتواند به گسترش افکار و عقاید مختلف در جامعه کمک کند و تجربههای مذهبی متنوع را ترویج کند.
ایجاد چنین محیطی میتواند باعث تعامل بیشتر میان افراد با مذاهب مختلف شود و به ترسیم تصویری دقیقتر از ارزشها و باورهای مختلف در جامعه کمک کند. این اقدام به فهم عمیقتر و همبستگی فرهنگی بیشتر در جامعه منجر خواهد شد.
حفاظت از آزادی عقیده و بیان:
یک رویکرد سکولار متوازن، حفاظت از حقوق افراد برای باور و بیان آزادانه ایمان خود را در اولویت قرار می دهد.
درست است. رویکرد سکولار متوازن، به عنوان یک رویکرد مبتنی بر اصول، حقوق افراد برای باور و بیان آزادانه ایمان خود را به عنوان یک اولویت اساسی در جامعه میشناسد. این حفاظت از آزادی عقیده و بیان از تضمینات اصلی سکولاریسم است.
این رویکرد نه تنها به احترام به تنوع مذهبی و فرهنگی کمک میکند بلکه همچنین به ایجاد محیطی آزادانه برای تبادل نظر و ارتباط میان اعضای جامعه کمک میکند. در نتیجه، افراد مختلف میتوانند آزادانه اعتقادات و نظرات خود را ابراز کنند و به این ترتیب، جامعه به سمت یک تعامل متقابل و سازنده حرکت کند.
پرورش دانش در جوامع سکولار
آموزش نقش بسیار مهمی در پرورش تفاهم و تعامل بین اعضای جوامع سکولار ایفا میکند. این نقش اساسی به چندین شکل مشخص میشود:
کاهش تعصب و ترس از ناشناخته:
آموزش با ارتقاء دانش و درک درباره نظامهای اعتقادی مختلف، به کاهش تعصبات و ترس از ناشناخته کمک میکند و افراد را به برخورد با تفاوتها با ذهن بازتر و فهم عمیقتر تشویق میکند.
ترویج احترام به تنوع فرهنگی:
آموزش به افراد کمک میکند که ارزشها و باورهای مختلف را احترام بگذارند و تنوع فرهنگی را به عنوان یک منبع غنیسازی مشاهده کنند.
تسهیل تفاهم:
آموزش تفاهم و تبادل نظر را ترویج میکند و به افراد کمک میکند تا از طریق دیالوگ و تعامل، درک بهتری از یکدیگر داشته باشند.
تعلیم مهارتهای بینفرهنگی:
این نوع آموزش به افراد کمک میکند که مهارتهای بینفرهنگی را تربیت کنند و در جامعه سکولار به طور کامل تعامل کنند.
با افزایش دانش و فهم از طریق آموزش، جوامع سکولار میتوانند به شکل بهتری به تحقق اهداف خود در زمینه تعامل فرهنگی و تنوع دینی برسند.
چهره انسانی سکولاریسم: رویکردی متعادل
به رسمیت شناختن ارزش های مشترک:
سکولاریسم باید ارزش های مشترک بین جوامع مذهبی و غیر مذهبی را به رسمیت بشناسد و به جای تفرقه، وحدت را ترویج کند.
در چهره انسانی سکولاریسم، مفهوم ارزشهای مشترک بین افراد مذهبی و غیرمذهبی به عنوان پایهای برای تعاملات فرهنگی و اجتماعی در نظر گرفته میشود. این نگرش تأکید دارد که در جامعهها، مهمترین ارکان تشکیل دهنده، ارزشها و اصول مشترک هستند. ترویج این ارزشها به عنوان نقطه واحد، از اختلافات بین اعضای جامعه کاسته و به سوی یکپارچگی و وحدت جامعه هدایت میشود.
تعامل مثبت بین افراد مذهبی و غیرمذهبی، تشویق همدلی و افزایش تعاملات فرهنگی را ترتیب میدهد. این به ارمغان میآورد که افراد از تنوع فرهنگی بهرهمند شوند و بتوانند به یکدیگر احترام گذاشته و در یک محیط پویا و متنوع همزیستی کنند. از سوی دیگر، حفظ آزادی اندیشه نیز مهمترین عنصر در این رویکرد است که به افراد اجازه میدهد نظرات و باورهای خود را آزادانه بیان کنند، در حدودی که حقوق دیگران تخلف نشود.
به طور کلی، این نگرش به ایجاد یک محیط اجتماعی متنوع، با ارکان مشترک و حفظ همبستگی جامعه توجه دارد. از این رو، سکولاریسم در این دیدگاه به عنوان وسیلهای برای ترویج ارتباطات سازنده، همبستگی اجتماعی و تعامل فرهنگی مؤثر معرفی میشود.
در تاریخ معاصر، برخی کشورها تجربیاتی از سکولاریسم و رانی آن را داشتهاند. به عنوان نمونه:
ترکیه:
در اوایل قرن بیستم، کمالگرایان ترکیه به رهبری مصطفی کمال اتاتورک، روند سکولاریسم را آغاز کردند. اتاتورک به جدا سازی دین از دولت، استفاده از الفبای لاتین، و اصلاحات در حوزه حقوق زنان و تعلیم و تربیت پرداخت. اما ملی گرای ترک بودن را این حکومت را جزو درنده ترین حکومتهای قرار داد الخصوص برای کوردها
فرانسه:
فرانسه یکی از کشورهایی است که در طول تاریخ سکولاریسم را به عنوان یک اصل بنیادی در سیاست خود اجرا کرده است. لوئیس لیبرته، مؤسس جمهوری سوم فرانسه، اصلاحاتی را در جهت جدا سازی کلیسا از دولت و تضمین آزادیهای فردی ارائه داد.
هند:
هند یک کشور چندفرهنگی و چنددینی است که سکولاریسم به عنوان یک اصل اساسی در قانون اساسی آن جاودانه شده است. این اصل تاکید دارد که همه ادیان برابر در مقابل قانون هستند و هیچ تبعیضی بر اساس دین و مذهب قائل نمیشود.
این نمونهها نشان از تفاوتهای در روند اجرای سکولاریسم در کشورها دارند، اما همگی نشانگر تلاش برخی از کشورها برای جدا سازی مسائل دینی از دولت و ارتقاء اصولی همچون آزادی فردی و برابری در قبال تمامی ادیان هستند. ولی متاسفانه همیشه ادیان کوچکتر مورد ستم هندوها قرار گرفتهاند
ایجاد پل بین جوامع سکولار و مذهبی:
باید گفتگو و همکاری بین جوامع سکولار و مذهبی را تقویت کرد و جامعه ای یکپارچه تر را ایجاد کرد. به طور مختصر، ایجاد پل بین جوامع سکولار و مذهبی به این معناست که باید فرصتهایی برای ارتباط مستقیم و تبادل دیدگاهها بین این دو جامعه فراهم شود. این ارتباطات میتوانند از طریق برگزاری گفتگوها، نشستهای مشترک، و فعالیتهای همکاری میان جوامع مختلف ایجاد شوند. احترام متقابل، تشویق به همکاری، و ترویج دیدگاههای منطقی و انسانمحور میتواند به تقویت این پل و افزایش تعامل و همکاری بین جوامع سکولار و مذهبی کمک کند. این اقدامات به وفور میتوانند به ایجاد جامعهای با تنوع فرهنگی و اجتماعی غنی و یکپارچه تر کمک کنند.
سکولاریسم و اخلاق: یک رابطه همزیستی
جوامع سکولار اغلب اصول اخلاقی را از دیدگاه انسان گرایانه استخراج می کنند و بر اخلاق بدون نیاز به راهنمایی مذهبی تأکید می کنند. این اصول بیشتر بر پایه منطق، انصاف، احترام به حقوق انسانی، و تأکید بر آزادی و مساوات فردی تأکید دارند. در عین حال، این اصول اغلب با اصول اخلاقی مذهبی تطابق دارند، به ویژه در زمینههایی مانند احترام به زندگی، انصاف، و محبت.
تعامل بین اخلاق سکولار و اخلاق مذهبی میتواند به وسیله گفتگو، تبادل دیدگاهها، و یافتن نقاط مشترک تقویت شود. این تعامل میتواند به افزایش فهم متقابل، ترویج همبستگی اجتماعی، و ایجاد یک محیط زندگی مشترک و پایدار کمک کند. در نهایت، تعامل بین اخلاق سکولار و اخلاق مذهبی میتواند به ایجاد یک جوامع تنوعپذیر و پذیرنده کمک کند که همه اعضا آزادی و احترام خود را داشته باشند.
جامعه ایران به واسطه چند دهه حاکمیت گفتمان ایدئولوژیک دینی که با سخت گیری ها و دخالت های فراوان در حوزه خصوصی زندگی شهروندان همراه بوده، باعث شکل گیری پاد(ضد)گفتمانی به نام سکولاریسم بدون معرفت (سکولاریسمی که گریز و دوری جستن از دین را نه بر اساس گرایشات و تعلقات فکری و فلسفی بلکه بر اساس نفرت و خشونت و دین ستیزی و مقاومت در برابر گفتمان حاکم انتخاب کرده است) شده است که با هر چیزی که رنگ و لعاب و بوی دین و دینداری می دهد. به مبارزه رفته و با ادبیاتی خشن و پر از نفرت در پی انتقام از آن است.
در این پادگفتمان دین ستیز (که در ضدیت با کفتمان حاکم شکل گرفت) به هر کسی که رفتار و گفتار و کردارش اندک رنگ و بوی دینی داشته باشد حمله کرده و او را با رکیکترین و زشت ترین و خشن ترین توهین و ناسزاها و تهدیدها قرار می دهد.
این طیف که عمده آگاهی سیاسی و فلسفی و اجتماعیش محصول چند برنامه شبکه «من و تو» و «اینترنشنال» و «صدای امریکا» و چند صفحه اینستاگرامی و تلگرامی است، به گونه ای تحقیر آمیز در مورد دین و دینداران سخن می گویند که انگار در مورد موجودات نادان و عقب مانده نظر افکنده اند. آنها در ذهن خود آینده ای از ایران ساخته اند که در آن هیچ نیازی به دین و معنویت نیست. این طیف که امروز مدعی تغییر و گذار از وضع موجود هستند طیفی ترسناک و انتقامجو است که اگر به قدرتی دست پیدا کند روی خلخالی های را سپید خواهند کرد.
اذعان به محدودیت ها و پیچیدگی ها:
سکولاریسم باید محدودیت های خود و ماهیت پیچیده اعتقادات بشری را بشناسد و از دام استکبار ایدئولوژیک پرهیز کند.
پرهیز از دام استکبار ایدئولوژیک برای سکولاریسم بسیار اهمیت دارد. این بدان معناست که سکولاریسم باید به طور صادقانه به محدودیتها و پیچیدگیهای موجود در مفاهیم و اعتقادات بشری توجه کند و از طرف دیگر، نهادهایی که سعی در اعمال نظریههای استکباری دارند، را رد کند.
این اذعان به محدودیتها و پیچیدگیها به سکولاریسم کمک میکند تا بیشتر به فهم مطلوب و روشنی از مسائل اجتماعی و فرهنگی برسد. این احترام به پیچیدگیها و محدودیتها به سکولاریسم کمک میکند تا به توسعه و بهبود بیشتری برسد و از آنجایی که توجه به تنوع فکری و فرهنگی نیز مهم است، سکولاریسم نباید به تعصب و استبداد ایدئولوژیک مبتلا شود.
بنابراین، پرهیز از دام استکبار ایدئولوژیک به معنای پذیرش تنوع و توجه صادقانه به محدودیتها و پیچیدگیهای مفاهیم بشری است و این امر به توسعه و پیشرفت سکولاریسم کمک میکند.
پیشرفت در حقوق بشر و برابری
تأکید بر آزادیهای فردی در چارچوبهای سکولار نقش مهمی در پیشبرد حقوق بشر و ترویج برابری ایفا کرده است. در جوامع سکولار، حقوق انسانی به عنوان اصول بنیادینی تأکید دارند و آزادیهای فردی، از جمله آزادی ادیان، بیان، و عقیده، به عنوان حقوق اساسی شناخته میشوند. این آزادیها باعث ایجاد فضایی متنوع و پویا برای بحث، برابری، و رشد فردی میشوند، که در نتیجه ترویج ارزشهای برابری و احترام به تمامی اعضای جامعه را تسهیل میکنند. از این رو، سکولاریسم به عنوان یک چارچوب مفید برای ارتقای حقوق بشر و ترویج برابری شناخته میشود.
در بسیاری از کشورها، اصول سکولاریسم به عنوان یک چارچوب برای پیشرفت در حقوق بشر و ترویج برابری مورد استفاده قرار گرفته است. به عنوان یک نمونه، میتوان به کشورهای اروپایی اشاره کرد که بسیاری از آنها سکولاریسم را به عنوان اصلیترین اصول فرهنگی و سیاسی خود قرار دادهاند و از آن برای پیشبرد حقوق بشر و برابری استفاده میکنند. همچنین، برخی از کشورهای دیگر نیز سکولاریسم را در قوانین و سیاستهای خود به کار میبرند تا حقوق شهروندی را تضمین کرده و برابری را ترویج کنند. به عنوان مثال، ترکیه یکی از کشورهایی است که اصول سکولاریسم را در قوانین خود جای داده و از آن برای تأمین حقوق شهروندی و ترویج برابری استفاده میکند. هرچند سیستم سیاسی و تفکرات آنها به روی تفکر فاشیستی بنیاد نهاده شده چه سکولارها چه مذهبی ها
انتقادات رایج علیه سکولاریسم
پرداختن به انتقادات رایج امکان درک جامعتری از چالشهایی که سکولاریسم ممکن است با آن مواجه شود را فراهم میکند. این انتقادات عبارتند از:
حذف ارزشهای دینی: برخی از انتقادات معمول علیه سکولاریسم این است که این نظام به چشم ارزشها و اصول دینی بیاحترامی میکند و ممکن است باعث از بین رفتن ارتباط اجتماعی و اخلاقی بین افراد شود. که متاسفانه این ناشی از عملکرد افرادی هستند که آشکارا به دین توهین می کنند تمامی کسانی که خود را مرتبط با سیستم پادشاهی و برخی احزاب چپی و محدود افرادی که خارج از حزبهای ملی در اروپا فعالیت می کند با جبه گیرهای نامعقول خود به اصل رسالت سکولاریسم ضربه می زنند غافل از اینکه ۹۰ درصد ملت کورد مسلمان هستند
تبعیض علیه دین: برخی معتقدند که سکولاریسم میتواند باعث تبعیض علیه دین و تهاجم در حقوق دینی شود و این امر به تضعیف آزادیهای مذهبی منجر میشود.
کاهش ارتباط با فرهنگ و هویت مذهبی: انتقادات دیگر اغلب به این موضوع اشاره دارند که سکولاریسم میتواند منجر به کاهش ارتباط افراد با فرهنگ و هویت مذهبی آنها شود و باعث فراموشی یا ضعف آنها گردد.
پرداختن به این انتقادات و نگرانیها میتواند بهبودی در فهم و پذیرش سکولاریسم و همچنین بهبودی در اجرای این نظام در جوامع مختلف را تسهیل کند.
ایجاد تعادل: سکولاریسم در دنیای مدرن
درسگرفتن از نمونههای تاریخی و معاصر به ما کمک میکند تا بهترین رویکردها و استراتژیها برای تطبیق سکولاریسم با چالشها و نیازهای دنیای مدرن را درک کنیم. با بررسی تاریخی سکولاریسم و مطالعه موارد معاصر، میتوانیم متوجه شویم که چگونه این اصل از گذشته تا به امروز تکامل یافته است و چگونه میتواند بهبود و پیشرفت در دنیای مدرن را تسهیل کند. این تحلیل به ما کمک میکند تا بهترین راهحلها و استراتژیهایی را که در مقابل چالشهای جدید سکولاریسم مواجه میشویم، تدوین کنیم و از تجربیات گذشته بهره ببریم.البته، میتوانم به برخی کشورهای دیگر نیز اشاره کنم:
آلمان یکی از کشورهایی است که اصول سکولاریسم را در قوانین و سیاستهای خود جای داده است. این کشور با توجه به تاریخ سکولاریسم در آن، میتواند به عنوان یک نمونه موفق از پیادهسازی این اصل در دنیای مدرن مورد بررسی قرار گیرد. کانادا نیز یک کشور با جامعه چندفرهنگی و چند مذهبی است که اصول سکولاریسم را در قوانین و سیاستهای خود در نظر میگیرد.
ژاپن: ژاپن یکی از کشورهایی است که دین به شکل سیاسی در زندگی عمومی کمترین تأثیر را دارد و اصول سکولاریسم در قوانین و سیاستهای آن به خوبی جا افتاده است.
این نمونهها نشان میدهند که سکولاریسم به عنوان یک اصل فرهنگی و سیاسی در دنیای مدرن در کشورهای مختلف با توجه به شرایط محلی و فرهنگی متفاوت، مورد استفاده قرار میگیرد.
نتیجه گیری: پذیرش سکولاریسم آگاه و دلسوز
سکولاریسم به عنوان یک رویکرد فرهنگی و سیاسی، از آغاز تاریخ تا به امروز تکامل یافته و تأثیرات گستردهای بر جوامع داشته است. زمینه تاریخی سکولاریسم نشان میدهد که این مفهوم به عنوان یک واکنش به نفوذ دین در امور سیاسی و اجتماعی نهاده شده است. اما در نادیده گرفتن زمینههای فرهنگی و تاریخی هر جامعه، خطرات بزرگی برای توسعه سکولاریسم به همراه دارد و میتواند به جدالهای فرهنگی و اجتماعی منجر شود.
سکولاریسم تأثیرات گستردهای بر ارتباطات انسانی دارد، از جمله کاهش تضادات مذهبی و فرهنگی و ترویج همدلی و همبستگی در جامعه. اما در عین حال، ظهور جزم گرایی و انزوای اجتماعی نیز از مشکلاتی است که ممکن است با سکولاریسم همراه باشد.
مقایسه با جنبشهای مذهبی افراطی نشان میدهد که هر دو رویکرد میتوانند به سرکوب نظرات، کاهش آزادی مذهبی و تشدید تفاوتها منجر شوند. در این میان، حفاظت از آزادی عقیده و بیان از اهمیت بسیاری برخوردار است و پیشرفت در حقوق بشر و برابری نیز با توجه به اصول سکولاریسم، امری ضروری است.
با این وجود، سکولاریسم بهترین و توازنی را زمانی به دست میآورد که با پذیرش محدودیتها و پیچیدگیهای موجود در جامعه، تلاش برای پرورش دانش و اخلاق، و ایجاد پل بین جوامع سکولار و مذهبی اقدام کند. بنابراین، در نهایت، پذیرش سکولاریسم با آگاهی و دلسوزی به دست میآید و به جامعهها کمک میکند تا به سوی یک مدرنیته متعادل و پویا حرکت کنند.