سورینی کوردستان: بە آتش کشیدن جنگلهای کوردستان یک موضوع همەگانی است و برای رژیم فرقی نمی کند که کدام قسمت از محیط کوردستان باشد
مصاحبە: شهرام سبحانی
اشارە: کوردستان از نظر منابع طبیعی از جمله جنگل های انبوه و مراتع غنی است. اما دولت های مرکزی به ویژه در زمان جمهوری اسلامی تا آنجا که توانستەاند منابع طبیعی کوردستان را غارت کردەاند. سپس از آن برای تضعیف جنبش سیاسی کورد و برای اهداف دیگر استفاده کردند بخصوص در رابطه با جنگل ها، سالهاست که جنگل زدایی و سوزاندن جنگل های کوردستان سوژه داغ رسانه ها و دغدغه بزرگ دوستداران محیط زیست و میهن پرستان کوردستان بوده است و جمهوری اسلامی برای اهداف سیاسی و نیز دستاوردهای اقتصادی بە آن ادامە میدهد. این در حالی است که تشکل ها و فعالان محیط زیست در این عرصه تحت فشار، دستگیری و هزینه های سنگینی هستند. دستگیر و با هزینەی هنگفتی روبرو میشوند. "کوردستان"برای بررسی سیاست های رژیم در قبال محیط زیست و جنگلهای کوردستان، مصاحبەی با یکی از فعالان محیط زیست با نام مستعار "سورینی کوردستان" داشتە است.
علت تخریب جنگل های زاگرس به طور عام و مریوان به طور خاص توسط مزدوران رژیم چیست؟
در اینجا می خواهم به دو نکته اساسی اشاره کنم که هم عامل این بحران ها و فاجعه هاست کە رژیم در قبال تخریب محیط زیست از طریق نهادهای خود انجام میدهد. اول اینکە تخریب جنگل ها مختص مریوان یا یک منطقە خاص در کوردستان نیست، بلکه یک موضوع همەگانی است. کە از استان سنندج تا کرمانشان، ایلام، لرستان، خراسان، سردشت و پیرانشهر امتداد دارد. و آنها به بهانه مسائل ملی و امنیتی و اغلب به بهانه وجود اپوزیسیون کورد به طور سیستماتیک مورد هدف رژیم اشغالگر ایران قرار می گیرند. متأسفانه این سیاست برای نابودی این ثروت ملی و منابع طبیعی تا به امروز ادامه دارد. دوم اینکه مسئله گرسنگی و فقیر شدن مردم کوردستان یکی دیگر از این دلایل است یا بهتر بگوییم راه را برای افراد سودجو و منفعت طلب و همراهان رژیم هموار می کند کە آنها آگاهانه و ناآگاهانه دست به تخریب و بریدن می زنند که هر دو عامل اصلی خود رژیم جمهوری اسلامی ایران است.
مکان هایی کە توسط مزدوران رژیم تخریب شدەاند، دقیقا کجاست؟
پاسخ این سوال کل کوردستان بزرگ را در بر می گیرد و مختص به مکان خاصی نیست به عنوان مثال: چند مکان حساس و مهم را ذکر می کنم.
_ مرزهایی که همیشه پاکسازی شده، جنگل ها سوخته و پایگاه نیروهای آنها و حتی سکوهای موشکی نصب شده است، کوه های سورن، شاهو، کوسالان، هەورامان و ... بخشی از آنهاست.
_ محل مانور و آموزش نیروها و سلاح های آنان که هر ساله موجب آتش سوزی می شود و یا به طور کامل مصادره و اشغال شده و متعلق به خودشان است.
_ سلب مالکیت منطقه زریبار و اطراف مریوان که شامل حومه شهر می شود و به بهانه املاک و خرید و فروش از طریق نهادهای مربوطەی خود به مبلغ هنگفت تخریب و سپس به غیرنظامیان و نظامیان فروخته می شود.
آیا مردم این مناطق نسبت به این جنایات برخورد جدی داشتەاند؟
بله، مردم و تشکل های محیط زیست دەها بار به این جنایات اعتراض کرده و دست به اقدامات شدید سیاسی و مدنی زدەاند. به همین دلیل مردم و فعالان مدنی دستگیر و شکنجه شدەاند، مثلاً من به پالایشگاه نفتی اشاره می کنم که سال ها پیش می خواستند در کنار زریبار بسازند کە با اعتراض مردم و " انجمن سبز چیا " مواجه شدند کە خوشبختانە پس از تلاش مردم و انجمن این پروژه به نتیجه نرسید.
_ مسدود نمودن راههای مواصلاتی مرز مریوان یعنی باشماخ بر روی کامیونهای باری رژیم ایران کە طی آن چندین روز مردم اعتراض نمودند کە علیرغم آن متاسفانە بدون نتیجه ماند.
_ اعتراض بی حد و حصر به بستن سدها به ویژه سد «کانی بڵ» در هەورامان که موجب اعتراض مردم منطقه و نهادهای مدنی شد که پس از تلاش های فراوان نیز بی نتیجه ماند.
_ اعتراض "انجمن سبز چیا" و مردم مریوان در خصوص زبالەدان مریوان معروف به زبالەدان روستای "اسراوا" و آوردن کارخانه بازیافت به آن محل کە مردم بومی در آنجا کار کنند. کە با شهرداری و نیروهای امنیتی پس از فشارهای زیاد منجر به خشونت، مجروح شدن و دستگیری تعدادی از مردم و اعضای سازمان ها در مریوان شد. اگر نام شهید "شریف باجور" را نیاورم، فکر می کنم به او خیانت کردەام، زیرا مرحوم شهید و همرزمانش نقش تعیین کنندەای در از بین بردن زبالەها برای "اسراوا" داشتند. این باعث شد که آنها کینەای خصمانه علیه فعالان جامعه مدنی ایجاد کنند و به فکر انتقام بیفتند. متأسفانه این موضوع منجر به شهادت کاک شریف و یارانش شد. اما رژیم در این امر موفق نبوده و مشکل همچنان پابرجاست.
_ دره "سماقان" در منطقه سرشیو مریوان که مردم و سازمان های محلی به ویژه انجمن "سبز چیا" و شهید "شریف" و همراهانش با اعتصاب، اقامت و چادر زدن از انتقال زباله به آن محل جلوگیری کردند.
_ اعتراض ٣ی شهریور ١٣٩٧ پس از شهادت شریف و یارانش در خیابان های مریوان و متهم کردن سپاە تروریستی پاسداران توسط تمامی نهادهای مدنی با مردم کوردستان و سردادن شعارهای ملی در خیابان ها از جمله: «کاک شریف راهت ادامه دارد»، «مرگ بر جمهوری اسلامی » و یکسری شعارهای پرشور دیگر که نمونەی کوچکی از برخوردها و اعتراضات مردم و تشکل ها بود.
آثار و پیامدهای جنگلزدایی و سوزاندن آنها در مریوان، چقدر تٲثیرات منفی بر نابودی اکوسیستم مثلاً زندگی پرندگان مهاجر و سایر حیوانات داشته است؟
البته محیط زیست رابط زندگی بین تمام موجودات و حیوانات روی زمین است که با هیچ چیز قابل توصیف نیست. من معتقدم دست انسان محیط زیست را آلوده کرده است و هر نوع دخالت در محیط زیست باعث سوختن و نابودی جنگل های زمین شده و عواقب بسیار خطرناک و فاجعه باری به همراه داشته است. این قطعاً تأثیر منفی بر حیوانات داشته است و منجر به انقراض آنها می شود که اکنون کم و بیش اینجا ما آنرا احساس می کنیم. بنابراین جمهوری اسلامی و نهادهای ذیربط آن هم بیشترین جنایت را مرتکب شده و هم بیشترین مسئولیت را در این قبال برعهده دارند.
برخورد تشکل های محیط زیست مریوان با این جنایات چگونه بوده است؟ به نظر شما چقدر در مقابله با این سیاست ها موثر بوده اند؟
موضع نهادهای جامعه مدنی روشن است. اساساً فعالیت زیست محیطی تلاشی برای توسعه فرهنگ صلح و همزیستی است. تلاش آنها برای یک جامعه سالم، برای شادی، برای احیای زندگی، کرامت انسانی و ارزش های انسانی است. محیط بانان با توجه به محبوبیت خود در بین مردم خود از چیزی دریغ نکردەاند با روشنگری، کار فرهنگی و آگاهی بخشی در جامعه توانستەایم بسیاری از نقشه ها، رویاها و خیالات رژیم را خنثی کنیم. ما همیشه به خاطر آبادانی، سرسبزی و حفاظت از کوردستان موضع گرفتەایم و روح بهترین فرزندانمان را که سرمایه ملی بودند تقدیم راە آزادی، محیط زیست و طبیعت کوردستان کردەایم.
حتما می دانید و شنیدەاید که در استان کرماشان و لرستان، رژیم برای هدفی خاص جنگل های زاگرس را تخریب می کند و به جای آن اقدام به تولید مواد مخدر می کند. بە نظر شما این تلاش های رژیم میتواند این توطئەها را بە دنبال داشتە باشد؟
با توجه به این سوال و موقعیت های مختلف منطقەای استان ها، ممکن است نوع آن یکسان نباشد، یا به شیوە و شکلی خاص که من نمی توانم قضاوت کنم یا خوانشی صحیح و علمی از آن داشته باشم اما اینجاست که این برنامه ها و تلاش ها تاثیر چندانی در این بارە نداشته است. به طور کلی می توان گفت که در آیندە تاثیرات منفی و مخربی بە دنبال خواهد داشت. بدیهی است که با سوزاندن و تخریب جنگل ها، هم از نظر تخریب اکوسیستم های منطقه و هم از نظر تغییر آب و هوای و نابودی موجودات و حیوانات و دەها آسیب و تهدید برای جمعیت منطقه و تشدید مهاجرت، خشک شدن منابع اقتصادی، و... کە متاسفانە در نهایت دودش به چشم مردم بیچاره کورد و محیط اطراف کوردستان میرود. در مجموع می توانم بگویم که موضوع بە آتش کشیدن جنگل های زاگرس و توطئەهای خطرناک رژیم در این بارە، یک موضوع همەگانی است و برای رژیم فرق نمی کند که کدام منطقه از کوردستان باشد.
ممنون از اینکە برای این مصاحبە وقت گذاشتید.
خواهش میکنم.