آزاد مستوفی
دیپلماسی امنیتی به استفاده از کانالهای دیپلماتیک و مذاکرات برای رسیدگی به مسائل امنیتی و ارتقای ثبات در بین کشورها اشاره دارد. این شامل درگیر شدن در بحث، مذاکره و توافق برای مدیریت درگیریها، جلوگیری از تشدید تنشها و تقویت اعتماد و همکاری در امور مربوط به امنیت است. در دیپلماسی امنیتی، کشورها برای یافتن زمینه مشترک در موضوعاتی مانند کنترل تسلیحات، عدم اشاعە سلاحهای کشتار جمعی، تلاشهای ضد تروریسم، حل مناقشه، عملیات حفظ صلح و ثبات منطقه با یکدیگر همکاری میکنند. این اغلب مستلزم تلاشهای دیپلماتیک از طریق کانالهای دوجانبه یا چندجانبه، مانند مذاکرات بین کشورها یا سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل، ناتو، یا مجامع امنیتی منطقهای است.
هدف دیپلماسی امنیتی ایجاد اعتماد در میان کشورها، افزایش شفافیت در فعالیتهای نظامی و ترویج گفتوگو و همکاری برای رسیدگی به چالشهای امنیتی مشترک است. دیپلماسی امنیتی با تقویت ارتباطات و همکاری باز به دنبال کاهش احتمال درگیری و ترویج حل مسالمتآمیز اختلافات است. به طور کلی، دیپلماسی امنیتی با تسهیل گفتگو، ایجاد اعتماد و ارتقای همکاری بین کشورها برای مقابله موثر با تهدیدات و چالش های امنیتی، نقش مهمی در حفظ صلح و امنیت بین المللی ایفا میکند.
امنیت مرزی و روابط دیپلماتیک عواملی به هم پیوسته هستند که عمیقاً بر تعاملات بین کشورهای همسایه، به ویژه کشورهایی که سابقه درگیریهای نظامی دارند، تأثیر میگذارند. این مقاله به بررسی پویاییهای ظریفی میپردازد که چگونه موضوع امنیت مرزی و همکاری امنیتی روابط دیپلماتیک بین این کشورها را شکل میدهد. به گفته بری بوزان، کارشناس امنیت استراتژیک "دشمن های تاریخی و مسائل سرزمینی حل نشده می تواند معضلات امنیتی پایداری ایجاد کند، جایی که هر یک از طرفین طرف دیگر را به عنوان یک تهدید بالقوه میبینند" و البتە رابرت جی آرت، دانشمند علوم سیاسی بە نظرم عمیق تر این مسالە را بیان کردە است: "امنیت مرزی فقط به مرزهای فیزیکی مربوط نمی شود، بلکه در مورد مدیریت روابط و ادراکات بین دولت ها است".
اهمیت امنیت مرزی:
امنیت مرزها در زمینه کشورهای همسایه با سابقه درگیری های نظامی، اهمیت بسیار بالایی دارد. برای این کشورها، تامین امنیت مرزهایشان صرفاً یک موضوع تمامیت ارضی نیست بلکه یک جنبه حیاتی از دفاع و حاکمیت ملی است. اقدامات امنیتی مرزی، از جمله استقرار نظامی، گشت مرزی و سیستم های نظارتی، برای جلوگیری از تهاجم، نفوذ و تهدیدات فراملی اجرا میشود. با این حال، پیگیری تدابیر سختگیرانه امنیتی مرزی می تواند ناخواسته تنشها را بین کشورهای همسایه تشدید کند. تشدید نظامیسازی در امتداد مرزهای مشترک ممکن است تحریکآمیز یا تهدیدآمیز تلقی شود که منجر به واکنشهای تشدیدکننده و افزایش بیاعتمادی میشود. علاوه بر این، اختلافات بر سر تعیین مرزها یا ایجاد موانع مرزی می تواند به نقطه عطف بحران های دیپلماتیک تبدیل شود و روابط را بیشتر متشنج کند. دانشمند علوم سیاسی استفان ام. والت میگوید: "اقدامات امنیتی مرزی می تواند به عنوان سپر دفاعی و بیان نمادین هویت ملی، تشدید یا کاهش تنش بین دولت های همسایه باشد".
نقش همکاری امنیتی:
علیرغم خصومتهای تاریخی و احتمال اختلافات ارضی، کشورهای همسایه اغلب مزایای متقابل همکاری امنیتی در رسیدگی به چالش های امنیتی مشترک را میشناسند. ابتکارات همکاری امنیتی شامل طیف وسیعی از فعالیتها، از جمله اشتراک اطلاعات، تمرینهای نظامی مشترک، موافقتنامههای مدیریت مرز و اقدامات اعتمادسازی است. با همکاری در مسائل امنیتی، کشورهای همسایه می توانند توانایی جمعی خود را برای مبارزه با تهدیدات فراملی و حفظ ثبات منطقه ای افزایش دهند.
با این حال، میزان تأثیر همکاری امنیتی بر روابط دیپلماتیک بین کشورهای همسایه به عوامل مختلفی بستگی دارد. کسری اعتماد، اولویت های امنیتی متفاوت و ملاحظات سیاسی داخلی ممکن است مانع همکاری معنادار شود. علاوه بر این، عوامل خارجی مانند دخالت بازیگران شخص ثالث یا رقابتهای ژئوپلیتیکی میتوانند تلاشها برای ایجاد مشارکتهای امنیتی را پیچیده کنند.
مطالعات موردی:
بررسی مطالعات موردی خاص بینشهای ارزشمندی را در مورد تعامل پیچیده بین امنیت مرزی و روابط دیپلماتیک بین کشورهای همسایه ارائه میدهد. به عنوان مثال، اختلافات طولانی مدت مرزی بین هند و پاکستان عمیقاً بر روابط دیپلماتیک آنها تأثیر گذاشته است که مشخصه آن دوره های تنش است که با تلاش های گاه به گاه برای مصالحه مشخص می شود. با وجود تلاشهای پراکنده برای بهبود روابط دوجانبه، مسائل سرزمینی حلنشده و نگرانیهای امنیتی فرامرزی همچنان مانع از پیشرفت دیپلماتیک پایدار میشوند. سامیت گانگولی، دانشمند علوم سیاسی استدلال می کند "در مورد هند و پاکستان، درگیری کشمیر به عنوان یک مانع دائمی برای پیشرفت دیپلماتیک معنی دار عمل می کند و چرخەای از ناامنی و خصومت را تداوم می بخشد".
به طور مشابه، شبه جزیره کره یک چشمانداز ژئوپلیتیکی منحصر به فرد را ارائه می دهد که توسط تقسیم پایدار بین کره شمالی و کره جنوبی شکل گرفته است. منطقه غیرنظامی شده کرهای به شدت مستحکم شده، به عنوان نمادی قوی از خصومت ریشه دار بین دو کره عمل می کند و چشمانداز تعامل دیپلماتیک معنادار را تحت الشعاع قرار میدهد. تلاشها برای کاهش تنشهای مرزی و تقویت همکاریهای امنیتی با چالشهای بزرگی در میان تهدید مداوم تشدید درگیری مواجه است. به گفته اسکات دی. ساگان، کارشناس امنیت استراتژیک، "منطقه غیرنظامی شده کره مظهر چالشهای مدیریت امنیت مرزی در زمینه درگیری طولانی مدت است و بر نیاز به تعامل دیپلماتیک پایدار و اقدامات اعتمادسازی تاکید می کند".
نقش همکاری امنیتی:
علیرغم خصومت های تاریخی، کشورهای همسایه اغلب مزایای متقابل همکاری امنیتی در رسیدگی به چالش های امنیتی مشترک را میشناسند. به گفته جوزف اس. نای جونیور، دانشمند علوم سیاسی، "همکاری امنیتی به دولت ها اجازه می دهد تا به اهداف امنیتی دست یابند که به تنهایی قادر به انجام آنها نیستند، وابستگی متقابل را تقویت می کند و احتمال درگیری را کاهش می دهد".
برچسب زدن به مخالفان به عنوان تهدیدات امنیتی
به بهانه مبارزه با تهدیدات امنیتی، رژیمهای اشغالگر و توتالیتر ممکن است اظهارات مشروع مخالفین را با اقدامات تروریستی یا خرابکاری ترکیب کنند. این مسالە به آنها اجازه میدهد تا اقدامات سرکوبگرانه علیه جنبشهای آزادیخواهی را توجیه کنند و آنها را بهعنوان تهدیدی وجودی برای امنیت ملی نشان دهند تا صدای نارضایتیهای مشروع راخاموش کنند.
تضعیف راه حل مسالمتآمیز: با اولویت دادن به نگرانی های امنیتی بیش از هر چیز، معاهدات ممکن است تلاش ها برای رسیدگی به علل ریشه ای درگیری ها و نارضایتی هایی را که به جنبشهای آزادی خواهانه دامن می زند، تضعیف کنند. به جای تقویت گفتگو و راه حل مسالمت آمیز، دولت ها ممکن است به اقدامات امنیتی شدیدی متوسل شوند که تنش ها را تشدید می کند و چرخه های خشونت و سرکوب را تداوم می بخشد. در اصل، در حالی که معاهدات مبتنی بر امنیت بین کشورها ممکن است با هدف تقویت ثبات و همکاری باشد، آنها میتوانند جنبشهای آزادیخواهانە را که به دنبال به چالش کشیدن اقتدارگرایی، ترویج دموکراسی یا پیشبرد حقوق بشر هستند، سرکوب کنند. برای سیاست گذاران و دیپلماتها ضروری است که الزامات امنیتی را با رعایت آزادی های اساسی و حقوق بشر متعادل کنند تا اطمینان حاصل شود که توافقات دیپلماتیک به قیمت آزادیهای اساسی و ارزش های دموکراتیک تمام نمی شود.
ایران و نقش سپاه در دیپلماسی امنیتی
در حوزه روابط بین الملل، نقش نهادهای نظامی و امنیتی در شکل دادن به تعاملات دیپلماتیک را نمی توان نادیدە گرفت. این مسالە در هیچ کجا به اندازه ایران آشکار نیست، کشوری که بر سر دوراهی تنش های ژئوپلیتیکی قرار گرفته است. درک عملکرد پیچیده بین دستگاه نظامی ایران و اقدامات دیپلماتیک آن برای درک پویایی سیاست منطقەای و جهانی بسیار مهم است. الزامات راهبردی ایران عمیقاً با دستگاه نظامی و امنیتی آن در هم تنیده است. سپاه پاسداران ایران نقشی محوری در دیپلماسی امنیتی دستگاه وزارت امور خارجە ایفا میکند.
مفهوم دیپلماسی امنیتی تعامل پیچیده بین قدرت نظامی و مانورهای دیپلماتیک را در بر میگیرد. رویکرد ایران به دیپلماسی امنیتی با آمیزهای از تنشزایی و بحرانسازی در منطقە مشخص میشود زیرا به دنبال هدایت شبکه پیچیده شیعەگری و رقابتهای بلوکبندی در خاورمیانه است. بدون شک تاکنون نهادهای نظامی و امنیتی ایران بە ویژە سپاه پاسداران در بزرگ نمایی و یا وارونە جلوە دادن رویکرد همسایگان بە تعامل با ایران و همچنین دخالت ایران در اوضاع سیاسی-امنیتی جهان و خاورمیانە نقش منفی ایفاء کردەاند کە باعث خروج سرمایەی مادی و انسانی از ایران شدەاند. روابط ایران با کشورهای همسایه، تصویری از استراتژی دیپلماتیک گستردهتر آن است کە سعی در نادیدە گرفتن قوانین بین المللی حسن همجواری و سوءاستفادە از همجواری برای نفوذ، دخالت، ایجاد بحران و بە راه انداختن جنگ طائفی و مذهبی است.