حسام احمدی
تاریخ مبارزاتی ملت کورد در راستای تحقق حقوق ملی و حق تعیین سرنوشت یا تأسیس حکومتی که حفظ امنیت مردم کوردستان و هویت واقعی آنان تضمین کند، مسیر طولانی و درازی را طی کرده است، نتیجه این مبازرات و جنبش های رهایی بخش در بسیار از برهه های تاریخ منجر به استقرار قدرت های منطقه ای (امارات های کورد) در بسیاری از مناطق کردستان شده و این امارات ها توانسته اند جدا از همدیگر و برای مدتی طولانی بر مناطق تحت سلطه خود حکومت کند. با اینکه کار سازمانی و تأسیس سازمانها مفهومی قدیمی میباشد که به دوران باستان برمیگردد. اما در شکل مدرن خود، به ویژه با توجه به نظریههای مدیریت و سازمانی، میتوان گفت که از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بهطور جدی بکار گرفته شده است. در تاریخ معاصر که ایجاد "سازمان" و "سازماندهی" به عنوان پدیده ای مدرن برای تلاش و فعالیتهای جمعی خود را نمایان میکند، فصل نوینی را برای فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ..غیره را به دنبال خواهد داشت واین نوآوری باعث تغیرات اساسی در حوزهای مختلف تاثیرگذار بر جامعه میشود. اما با این حال نمیتوان این واقعیت را نکار کرد که یکی از کاستیهای جنبش کورد در تاریخ باستان و حتی در آغاز تاریخ معاصر این بوده است که جنبش های کورد عموماً توسط افراد، « شخصیت های مذهب، رؤسای قبایل و غیره» علارغم وجود افکار ملی و خواست استقلال کوردستان و تأسیس دولتی کوردستانی که نمایندگی مردم کوردستان را بر عهده بگیرد رهبری میشدند، اما با این حال این جنبش ها فاقد سازمان و سازماندهی بوده اند. به عبارت دیگر، این جنبش ها نتوانسته اند بر اساس تأسیس یک سازمان سیاسی و مترقی که دارای رهبر جمعی و تدوین برنامه سیاسی مشخصی باشند مبارزه حق طلبانه و رهایی بخش ملت کورد را در کوردستان پیش ببرند.
در این راستا می توان گفت، بخشی از این کاستی ها و دلایل دست نیافتن به ابزارهای مدرن که در عرصه سیاسی و توسعه جامعه کوردستان مؤثر میباشند به جنگ های پی در پی که از طرف قدرتهای منطقه و حتی با کمک قدرتهای بین المللی بر مردم کوردستان تحمیل شده است بر میگردد، ولی بخش دیگر این کاستیها، انتقادی است که بر مردم کوردستان به طور عام و رهبران جنبش های کورد در گذشته به طور خاص وارد میباشد. به این معنا که، اگرچه این شکل از جنبش در کوردستان توانسته است از حلول مردم کوردستان در فرهنگ و هویت ساختگی قدرتهای منطقهای که از طریق خشونت و سرکوب کوردستان را تحت سلطه خود قرار دادهاند جلوگیری کند، اما در عین حال نمی توان این واقعیت را نادیده گرفت که این جنبش ها بخصوص در تاریخ معاصر به دلیل نقاط ضعفی که به آن اشاره شد، فرصتهای فراوانی را برای دشمنان ملت کورد و جنبش حق طلبی آنان مهیا ساخته است تا با بکار گیری ترور علیه رهبران این جنبش و حذف فیزیکی آنها از تداوم حیاط این جنبش ها جلوگیری کنند.
حتی بسیاری از جنبش های ملی (جنبش اسماعیل آقای شکاک/ سمکو برای مثال) که در کوردستان فعالیت داشته اند، بعد از اینکه رهبران آن توسط حکومت های مرکزی ترور شده اند فعالیت آنها به پایان و در واقع منحل گردیده اند. نتیجه این تاکتیک برای حکومت های مرکزی و قدرتهای کورد_ستیز که کوردستان را به تصرف خود درآوردهدرآوردهاند، به یک طرح و برنامه همیشگی علیه ملت کورد و جنبش های رهایی بخش آنان تبدیل شده است، به این معنی که قدرت و سیستم های کورد_ستیز هر وقت خواستار سرکوب جنبشهای رهایی بخش کوردستان شدهاند، اولین چیزی که به آن فکر کرده و به عنوان طرح سرکوب علیه جنبشهای کورد به اجرا گذاشته شده است، ترور و حذف فیزیکی رهبر آن جنبش میباشد!
شاید برای بسیاری این پرسش مطرح شود که آیا اگر جنبشهای کورد در گذشته دارای سازمان و سازماندهی میبودند، امکان این وجود داشت که حکومت های مرکزی و کورد_ستیز رهبران آن را ترور و از بین نبرند؟ پاسخ بسیار واضع است، زیرا حکومت های مرکزی اساس قدرت سیاسی خود را در حذف دگراندیشان و انکار هویت ملی دیگری تعریف کرده اند، به همین دلیل ترور رهبران کورد بخشی از پروژه سیاسی_امنیتی رژیم های گذشته و کنونی حاکم در ایران بوده است. ولی با این حال سازمان و سازماندهی و وجود تشکیلاتی منسجم و ساختارمند در نهایت میتوانست از منحل شدن جنبش های کورد که هدف نهایی رژیم های حاکم بر ایران بوده جلوگیری کند. در این رابطه و برای درک درست از تاثیر سازمان و سازماندهی بر جامعه کوردستان، تعریفی هرچند کوتاه را لازم میدانم. "سازمان "به مجموعه ای از افراد، گروه یا نهادها گفته میشود که با هدفی مشترک و برنامه ریزی شده در جهت دستیابی به اهداف مشخص فعالیت میکنند. در این رابطه میتوان میان سازمانهای سیاسی با سایر سازمانهای دیگر که در جوامع مختلف فعالیت دارند تمایز قائل شد. از سوی دیگر، " سازماندهی" فرایندی است که طی آن منابع و فعالیتهای مختلف به طور منسجم و هماهنگ در راستای تحقق اهداف تعیین شده به کار گرفته میشوند. سازمانهای سیاسی به مجموعههایی اطلاق میشود که هدف اصلیشان دستیابی به قدرت سیاسی، تأثیرگذاری بر سیاستهای عمومی و اجرای برنامههای سیاسی خاص است. این سازمانها میتوانند به شکل احزاب سیاسی، جنبشهای اجتماعی، گروههای لابیگری و سایر نهادهای مشابه فعالیت کنند. هدف این سازمانها معمولاً مشارکت در فرآیندهای دموکراتیک، ترویج ایدئولوژی خاص یا تأمین منافع اعضا و پیروان خود میباشد. همچنین از نظر ساختاری، سازمانهای سیاسی معمولاً دارای سلسلهمراتب مشخصی هستند. در رأس این سلسلهمراتب، رهبری سازمان قرار دارد که ممکن است به صورت فردی (مانند یک رئیس یا دبیر کل) یا گروهی (مانند یک کمیته مرکزی) باشد. این رهبری وظیفه تدوین استراتژیهای کلان، تصمیمگیریهای مهم و نمایندگی سازمان در مجامع عمومی را بر عهده دارد. در سطوح پایینتر، اعضای سازمان در قالب واحدهای کوچکتر (مانند شاخههای محلی یا کمیتههای تخصصی) سازماندهی میشوند که وظیفه اجرای سیاستها و برنامههای رهبری را دارند.
همانطور که اشاره شد سازمان های سیاسی نیز بنا به مکان و موقعیت که در آن فعالیت میکنند، از همدیگر متمایز میباشند و مطمئنأ سازمان یا یک حزب سیاسی که در کوردستان و برای تحقق حقوق ملی ملت کورد و اسقرار دمکراسی علیه نظامی دیکتاتور مبارزه میکند را نمیتوان با یک حزب ساسی که در جامعه ای دمکراتیک و برای توسعه بیشتر جامعه و تامین آزادی و رفاه بیشتر مردم فعالیت میکند باهم مقایسه کرد. با درنظر گرفتن این تمایزات مهم است بدانیم که چرا دکتر قاسملو "سازمان و سازماندهی" را مهمترین سلاح جنبش ملی-دمکراتیک مردم کوردستان تلقی میکرد؟
حزب دمکرات کوردستان ایران از زمان تأسیس خود در سال 1945 به عنوان یک نیروی سیاسی مهم در کوردستان فعالیت کرده است. این حزب همزمان که برای دستیابی حقوق ملی ملت کورد در کوردستان ایران مبارزه کرده، پایان دادن به ديکتاتوری و اسقرار دمکراسی در ایران را نیز بعنوان عامل اصلی پشتیبانی و حفظ آزادی مردم در برنامه سیاسی خود قرار خواهد داده است که در این زمینه، نقش دکتر قاسملو به عنوان رهبری کاریزماتیک، کارآمد و پرنفوذ در جامعه کوردستان، ایران و حتی جامعه بین المللی، اهمیت ویژهای دارد.
در این راستا میتوان گفت که تلاش دکتر قاسملو برای عملی کردن سیاست و برنامه های رسمی حزب دمکرات استوار بر سه پایه اساسی که نخست تداوم بخشیدن به مبارزه ای تاثیرگذار و دارای قدرت که قادر به چالش کشیدن دیکتاتوری رژیم اسلامی و سیاستهای سرکوب آن در کوردستان و ایران باشد، دوم نهادینه و حفظ معیارهای دمکراتیکی که چهره حزب دمکرات را به عنوان یک جنبش ملی-دمکراتیک مدرن و انقلابی معرفی میکند و سوم گسترش دادن به خودآگاهی سیاسی و ملی در میان اقشار مختلف جامعه کوردستان با بکارگیر ابزارهای موجود که سازمان و سازماندهی موثر و ساختارمند در این راستا نقش اساسی ایفا میکند، میباشند، به این معنا که سازمان و سازماندهی میتوانند به عنوان ابزارهای کلیدی در دست ملتهای تحت ستم برای دستیابی به حقوق ملی و تغیری ریشه ای و ساختار شکن برای نظم موجود در جامعه ایران عمل کنند.
از سوی دیگر، فلسفه اهمیت "سازمان و سازماندهی" از دیدگاه دکتر قاسملو بر این اصل استوار میباشد که قدرت و تأثیرگذاری جمعی به مراتب بیشتر از تلاشهای فردی بر جامعه تاثیرگذار است. به این معنا که جامعه کوردستان و ملت کورد برای دستیابی حقوق ملی در یک سیستم دمکراتیک به اتحاد و همبستگی در میان اقشار گوناگون آن نیاز دارد و با این کار میتوانند برنامههای هدفمند رژیم برای اتمیزه کردن فعالان در جامعه کوردستان را ناکارامد و بی تاثیر نمایند. این جمله بیانگر اهمیت و ضرورت ساختاردهی، هماهنگی و همگرایی منابع و توانمندیهای افراد در یک سیستم منسجم برای دستیابی به اهداف مشخص است که نکات زیرا را نیز میتوان به عنوان بخشی از دلایل قابل اهمیت بودن وجود سازمان و سازماندهی در افکار دکتر قاسملو تلقی کرد:
قدرت جمعی در مقابل فردگرایی:
این جمله به وضوح بیان میکند که هنگامی که افراد به صورت منفرد عمل میکنند، تأثیرگذاری آنها محدود و پراکنده است. اما وقتی افراد در قالب یک سازمان گرد هم میآیند و به صورت منظم و هماهنگ فعالیت میکنند، قدرت و تأثیر آنها به شدت افزایش مییابد. سازماندهی به افراد این امکان را میدهد که منابع، مهارتها و دانش خود را به اشتراک بگذارند و از همافزایی حاصل از همکاری بهرهمند شوند که در واقع اهمیت کار جمعی و سازمان را نمایان میسازد. در این رابطه و حتی در داخل حزب دمکرات نیز سخنان دکتر قاسملو و انتقادات وی از فرد پرستی و غلبه قدرت فرد بر سازمان قابل توجه و اهمیت میباشند. زیرا او باور داشت که این رویکردها به تمرکز قدرت در دست یک نفر منجر میشود و باعث تضعیف اصول دموکراسی و مشارکت جمعی خواهد. او معتقد بود که سازمانها باید براساس اصول دموکراتیک و با مشارکت همه اعضا اداره شوند تا از استبداد و خودکامگی جلوگیری شود. از دیدگاه دکتر قاسملو، تمرکز قدرت در دست یک فرد نه تنها باعث محدود شدن خلاقیت و توانمندیهای سایر اعضا میشود، بلکه ممکن است منجر به فساد و سوء استفاده از قدرت شود. به همین دلیل، او بر لزوم ایجاد ساختارهای مشارکتی و دمکراتیک در سازمانها تاکید داشت تا همه اعضا بتوانند به صورت برابر در تصمیمگیریها سهیم باشند و سازمان به شکل موثرتری به اهداف خود دست یابد.
هماهنگی و انسجام:
در اندیشه دکتر قاسملو سازماندهی به معنای ایجاد ساختاری منسجم و هماهنگ است که در آن نقشها و مسئولیتها به وضوح تعریف شده و اهداف مشترک به طور مؤثر دنبال میشود. این انسجام و هماهنگی باعث میشود که تلاشها به سمت یک هدف مشترک هدایت شوند و از پراکندگی و هدررفتن منابع انسانی، مادی و معنوی که محرک جنبش میباشند جلوگیری شود. به این ترتیب، سازماندهی به عنوان سلاحی قدرتمند عمل میکند که میتواند موانع و چالشها را به طور مؤثرتر برطرف کند. از سوی دیگر، تاکید دکتر قاسملو بر سازماندهی به معنای قابل اهمیت بودن همبستگی در میان اعضای سازمان و جامعه ای که جنبش کورد به آن تعلق دارد میباشد. سازمان است که با تکیه بر هویت و هدفهای مشترک، میتواند در جامعه کوردستان و میان مردم کورد اتحاد و همبستگی ایجاد کند. این همبستگی نهتنها به تقویت روحیه مقاومت کمک میکند، بلکه باعث میشود که مردم بتوانند سیاستهای سرکوب و خشونت های سیستماتیک حکومتی را که از مرکز بر کوردستان تحمیل میشوند را با چالشهای بزرگتری روبرو کنند و همچنین از حمایت و پشتیبانی یکدیگر بهرهمند شوند. در این شرایط است که اتحاد و همبستگی ایجاد شده توسط سازمان در کوردستان نهادینه و در پایان به عنوان یک نیروی محرک در برابر سیاست سرکوب رژیم عمل خواهد کرد و آن را به چالس خواهد کشید.
تدوین استراتژی و برنامهریزی:
یکی از کلیدیترین مزایای سازماندهی، امکان تدوین استراتژیها و برنامههای بلندمدت است. در دیدگاه دکتر قاسملو این سازمان است که میتوانند با تحلیل دقیق شرایط و منابع موجود، برنامههای کاربردی و واقعبینانهای را طراحی کنند که منجر به دستیابی به اهداف بلندمدت و پایدار شوند. این برنامهریزی و استراتژیسازی به سازمان و جامعه ای که به آن تعلق دارد کمک میکند تا در مقابل تغییرات به وجود آمده واکنش مناسبی داشته باشند و مسیر دستیابی به حقوق و آزادیهای مشروع خود را با اطمینان طی کنند.
قدرت بیان و نفوذ:
یک سازمان ساختارمند به دلیل تجمیع منابع انسانی و معنوی که بیانگر تاثیر و کارامدی بر جامعه کوردستان میباشد قدرت چانهزنی و بیان خواسته خود را در سطح بالاتری در مقابل دولتها، نهادها و سازمانهای بینالمللی نیز دارا خواهد بود. این قدرت چانهزنی میتواند منجر به کسب امتیازات و تحقق حقوق و مطالبات شود که در صورت فعالیت فردی به دست آوردن آنها دشوار یا غیرممکن است.
همچنین در رابطه با تاثیرگذاری جنبش کورد بر جامعه کوردستان میتوان گفت که سازماندهی مؤثر به ملت کورد این فرصت و اجازه را میدهد که مقاومت خود را بهصورت ساختاریافته و هماهنگ پیش ببرند، به گونهای که از دوباره شدن کاستی های و نقاط ضعفی که در جنبشهای گذشته وجود داشته جلوگیر کند. به بیان دیگر، در کردستان ایران، گروهها و سازمانهای سیاسی کورد با ایجاد ساختارهای منظم، میتوانند نیروهای خود را مشارکت داده و در برابر سیاستهای سرکوبگرانه رژیم اسلامی مقاومت نشان دهند. این سازمانها با تدوین استراتژیهای مشخص و اجرای برنامههای منظم، به ملت کورد ابزار لازم برای مبارزه مؤثرتر را فراهم خواهند کرد.
پایداری و تداوم:
اندیشه دکتر قاسملو در این رابطه حاکی از آن است که این سازمانها هستند میتوانند برنامهها و پروژههایی با چشمانداز بلندمدت و پایدار اجرا کنند. این پایداری در پیگیری اهداف و برنامهها به مراتب مؤثرتر از تلاشهای فردی و پراکنده است که ممکن است در مواجهه با مشکلات و موانع به زودی متوقف شوند. در این رابطه میتوان گفت، ترویج آگاهی و آموزش نیز از دیگر تأثیرات مهم سازماندهی است. یک سازمان سیاسی موئثر بر جامعه کوردستان میتواند از طریق برنامههای آموزشی، انتشار نشریات و بکارگیری رسانهها و شبکههای اجتماعی، به اقشار گوناگون جامعه آگاهی لازم برای دستیابی حقوق پایمال شده ملت کورد را ارائه دهد. این اقدامات باعث میشود که مردم نسبت به حقوق خود آگاهتر شوند و بتوانند در مواجهه با ظلم و ستم، با دانش و اطلاعات کافی واکنش نشان دهند. به این معنا که آگاهیبخشی در میان ملت کورد، میتواند یکی از ابزارهای کلیدی برای تقویت مقاومت و پیگیری حقوق آنان باشد و در واقع مسیر تداوم این جنبش را مهیا میسازد.
ایجاد تغییرات اجتماعی:
تغییرات اجتماعی گسترده نیازمند تلاشهای جمعی و منسجم است. یک سازمان سیاسی با سازماندهی ساختارمند به عنوان ابزاری قدرتمند، میتواند به ایجاد این تغییرات کمک کند. از طریق سازماندهی، افراد میتوانند صدای خود را به صورت جمعی رسا تر فریاد بزنند، آگاهی عمومی را افزایش دهند و حمایتهای مردمی و بینالمللی را جلب کنند.
سازمانهای سیاسی کورد در جامعه کوردستان نقش مهم و تاثیرگذاری در توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این منطقه ایفا میکنند، با ایجاد ساختارهای منسجم و نظاممند، به هماهنگی و بهرهوری بیشتر در تلاشهای ملی و اجتماعی کمک کرده و موجب تقویت انگیزه خود مدیریتی و مسئولیتپذیری در میان اقشار مختلف جامعه میشوند. این نقشها بهطور مستقیم در توسعه جامعه کوردستان تاثیرگذار خواهد بود و منجر به ایجاد یک جامعه زنده و پویا میشوند که در آن افراد به حقوق و مسئولیتهای خود آگاه هستند. از سوی دیگر، یکی از مهمترین اثرات سازمانهای سیاسی کورد و بخصوص حزب دمکرات کوردستان ایران، ایجاد انگیزه خود مدیریتی در میان اقشار مختلف جامعه است. این حزب با تعریف وظایف و مسئولیتهای مشخص برای قشرهای جامعه کوردستان در راستای دستیابی به حقوق ملی و حق تعیین سرنوشت ملت کورد، فرصتهای متعددی برای ابراز نظرات و مشارکت فعال فراهم میکنند. این فرآیند باعث میشود که اعضا احساس کنند که نقش مهمی در پیشبرد اهداف سازمان و جامعه دارند. احساس مشارکت فعال در تصمیمگیریها، انگیزه بیشتری برای فعالیت و مسئولیتپذیری ایجاد میکند، که این امر به نوبه خود به تقویت مشارکت جمعی از یک سوی، نهادینه شدن انگیزه خودمدیریتی در میان اقشار مختلف جامعه کوردستان از سوی دیگر میباشد.
در کل میتوان گفت که فلسفه اهمیت"سازمان و سازماندهی " به عنوان قوی و موثرترین سلاح ملت کورد از دیدگاه دکتر قاسملو، تأکید بر اهمیت همبستگی، هماهنگی و تلاشهای جمعی در دستیابی به اهداف مشترک دارد. این بیانگر واقعیتی میباشد که قدرت واقعی در توانایی افراد برای گرد هم آمدن، برنامهریزی، هماهنگی و پیگیری منسجم اهداف نهفته است. سازماندهی به عنوان ابزاری قوی میتواند به دستیابی به تغییرات مثبت، حفظ حقوق و منافع جمعی و ایجاد جامعهای عادلانهتر و پایدارتر کمک کند. همچنین در راستای تحقق حقوق ملی ملل تحت ستم، سازمانها و سازماندهی ساختارمند میتوانند تأثیرات قابل توجهی بر اقلیم های ملی در جغرافیای کثیرالملل ایران داشته باشند.
اگر این موضوع را خیلی کوتاه خلاصه و نتیجه گیری کنیم، میتوان گفت که هدف جمهوری اسلامی از ترور دکتور قاسملو ضربه زدن به سازمان و سازماندهی شکل گرفته و انحلال حزب دمکرات کوردستان ایران به عنوان بنیانگذار و توسعه دهنده اندیشه ملی و هویت طلبی از یک سوی، و پایان دادن به جنبش ملی_دمکراتیک مردم کوردستان به رهبری حزب دمکرات از سوی دیگربود! این جنایت رژیم اگر چه به حیاط دکتر قاسملو به عنوان رهبری کاریزماتیک، دمکرات و کارامد پایان داد، ولی سلاحی که دکتر قاسملو آن در افکار اقشار مختلف جامعه کوردستان تعریف و نهادینه کرد، نه تنها باعث شکست این هدف و روئیای رژیم تروریست جمهوری اسلامی شد، بلکه خود دکتر قاسملو را نیز به نماد ملی، انقلابی و حق طلبی در میان ملت کورد تبدیل کرد که امروز بعد از سپری شدن ٣٥ سال از ترور وی، هنوز نام، یاد و اندیشههای انقلابی و ملی او بر زبان مردم کوردستان سرودنی میباشد.