آزاد مستوفی
در چشم انداز سیاسی جهانی، انتخابات اغلب به عنوان مظهر تعامل دمکراتیک و سنگ بنای یک دموکراسی کارآمد در نظر گرفته میشود. ارکان حکومت بستری را برای شهروندان فراهم میکنند تا اراده خود را ابراز کنند، بر حاکمیت تأثیر بگذارند و رهبران را مسئول بدانند. با این حال، در رژیم های توتالیتر، انتخابات غالباً هدف دیگری را دنبال میکند. آنها به جای اینکه ابزار واقعی دموکراسی باشند، دستکاری شده و به نمایشهایی صرف تبدیل میشوند که هدف آنها مشروعیت بخشیدن به رژیم و طرح توهم مشارکت دموکراتیک به جامعه بین المللی است. این مقاله به بررسی بیهودگی مشارکت در چنین انتخابات ساختگی با تمرکز ویژه بر ایران میپردازد و ماهیت انتخابات و دموکراسی در این زمینەها را مورد بحث قرار میدهد.
ماهیت انتخابات نمایشی
انتخابات نمایشی که به عنوان شبه انتخابات نیز شناخته میشود، با نتیجەی از پیش تعیین شده، فقدان رقابت واقعی و کنترل فراگیر دولت بر روند انتخابات مشخص میشود. در رژیمهای توتالیتر، این انتخابات با دقت سازماندهی میشود تا اطمینان حاصل شود که حزب حاکم یا رهبر، قدرت را حفظ میکند و در عین حال پوششی از مشروعیت را فراهم میکند. محققان علوم سیاسی و جامعهشناسی استدلال میکنند که این انتخابات ابزاری است در حفظ کنترل استبدادی با شبیهسازی شیوههای دموکراتیک بدون واگذاری قدرت واقعی و برای نمایش قدرت بە جناحهای داخلی و مماشاتگران بین المللی بیشترین استفادە را دارد.
به گفته آندریاس شیدلر، دانشمند علوم سیاسی (١٩٦١-آلمان) انتخابات نمایشی چندین کارکرد استراتژیک برای رژیمهای استبدادی دارد:
١-مشروعیتسازی: رژیمها با برگزاری انتخابات سعی در مشروعیت بخشیدن به حاکمیت خود در سطح داخلی و بینالمللی دارند. آنها به دنبال ایجاد ظاهری از حمایت مردمی و مشروعیت دموکراتیک هستند.
٢-جذب مخالفین: از انتخابات میتوان برای همدستی و خنثی کردن مخالفان بالقوه با ادغام افراد یا گروههای منتخب در نظام سیاسی استفاده کرد و در نتیجه احتمال مخالفت را کاهش داد.
٣-جمع آوری اطلاعات: فرآیند انتخابات می تواند به عنوان ابزاری برای جمع آوری اطلاعات در مورد مردم، شناسایی تهدیدهای بالقوه و مدیریت مخالفان عمل کند.
بافت ایرانی
ایران نمونه ای از یک رژیم توتالیتر را ارائه میدهد که از انتخابات نمایشی برای حفظ سیطره خود بر قدرت استفاده میکند. علیرغم وجود فرآیندهای انتخاباتی، نظام سیاسی در ایران به شدت تحت سلطه ولایت فقیە و نهادهای امنیتی است که اهرمهای واقعی قدرت را در دست دارند. از انقلاب 1979، ایران یک نظام سیاسی پیچیده را ایجاد کرده است که عناصر تئوکراسی و جمهوریخواهی را با هم ترکیب میکند. در حالیکه در کشور انتخابات ریاست جمهوری، پارلمانی و شورای شهر به طور منظم برگزار می شود، قدرت فراگیر آیت اللە خامنەای که با رای مردم انتخاب نمیشود اساسا ماهیت دموکراتیک این فرآیندها را تضعیف میکند. شورای نگهبان، نهادی غیر منتخب که توسط رهبر منصوب میشود، صلاحیت بررسی نامزدهای انتخاباتی را دارد و غالباً کسانی را که بهاندازه کافی مطیع خامنەای نیستند، رد صلاحیت میکند.
انتخابات ریاست جمهوری 2021 در ایران به عنوان نمونه اخیر یک انتخابات نمایشی بود. ابراهیم رئیسی، روحانی تندرو کە مطیع خامنەای بود در انتخاباتی که با حضور سی درصدی رای دهندگان و رد صلاحیت تعداد زیادی از نامزدهای جناحهای دیگر بود، به عنوان رئیس جمهور انتخاب نە بلکە تعیین شد. تصمیم شورای نگهبان مبنی بر ممانعت از نامزدی بسیاری از نامزدهای برجسته، بر کنترل رژیم بر روند انتخابات و ماهیت از پیش تعیین شده انتخابات را بیشتر عیان کرد.
بیهودگی مشارکت
شرکت در انتخابات نمایشی در رژیم های تمامیتخواه مانند ایران اغلب به چند دلیل بیهوده است:
١-نتایج از پیش تعیین شده: نتایج چنین انتخاباتی معمولاً توسط رژیم حاکم از پیش تعیین میشود و عمل رای دادن را به یک امر رسمی تبدیل میکند. رأی دهندگان تأثیر اندکی -آنهم بنابر دلخواه حاکمیت- بر توزیع واقعی قدرت دارند.
٢-عدم انتخاب واقعی: رد صلاحیت نامزدهای جدا اندیش و تسلط نامزدهای مورد تایید رژیم، انتخاب رای دهندگان را محدود میکند. این فقدان رقابت واقعی، جوهر انتخابات دموکراتیک را تضعیف میکند.
٣-سرکوب مخالفان: شرکت در این انتخابات میتواند ناخواسته به تاکتیکهای سرکوبگرانه رژیم مشروعیت بخشد. رای دادن، شهروندان به عنوان تایید کننده یک سیستم معیوب و ناعادلانه میتواند موقعیت کسانی را که میخواهند از تغییرات واقعی برای دموکراسی حمایت کنند؛ تضعیف کند.
٤-مدیریت تصویر بین المللی: با برگزاری انتخابات، حتی اگر ناقص باشد، رژیم ها می توانند ظاهری از رویه دموکراتیک را حفظ کنند که می تواند برای منحرف کردن فشار و انتقاد بین المللی مورد استفاده قرار گیرد. بهانه ای برای ادعای پایبندی به هنجارهای دموکراتیک در تعاملات دیپلماتیک و اقتصادی فراهم می کند.
اقتدارگرایی انتخاباتی:
«اقتدارگرایی انتخاباتی» اصطلاحی است که آندریاس شیدلر برای توصیف رژیمهایی ابداع کرد که انتخابات منظمی را برگزار کردە اما اصول و هنجارهای دموکراتیک را بطور سیستماتیک نقض میکنند تا جایی که این انتخابات منجر به رقابت سیاسی واقعی یا پاسخگویی دولت نمیشود. او رژیمهایی را توصیف میکند که انتخابات را برگزار میکنند اما هنجارهای اساسی دموکراتیک را زیر پا میگذارند تا جایی که انتخابات با استانداردهای آزاد و رقابت عادلانە مطابقت ندارد. این رژیمها عناصر اقتدارگرایی و دموکراسی را با هم ترکیب میکنند و یک نظام سیاسی ترکیبی را در جایی که انتخابات وجود دارد اما الزامات اساسی یک فرآیند دموکراتیک را برآورده نمیکند، ایجاد میکند.
ویژگی های کلیدی اقتدارگرایی انتخاباتی
انتخابات در رژیمهای اقتدارگرا چندین ویژگی متمایز از خود نشان میدهند که آنها را از دولتهای کاملاً دموکراتیک یا کاملاً اقتدارگرا متمایز میکند:
١-رقابت انتخاباتی کنترل شده: در حالیکه انتخابات به طور منظم برگزار میشود، رژیم حاکم تضمین میکند که رقابت واقعی خفه میشود. این امر اغلب از طریق اقدامات قانونی و فراقانونی حاصل میشود که احزاب و نامزدهای مخالف را دچار شکست میکند.
٢-دستکاری در فرآیندهای انتخاباتی: این رژیمها از تاکتیک های مختلفی برای دستکاری در روند انتخابات استفاده میکنند کە عبارتند از جعل، سرکوب رأی دهندگان، خرید رأی، دستکاری قوانین و نهادهای انتخاباتی به نفع حزب حاکم.
٣-محدودیت بر آزادیهای مدنی: آزادیهای اساسی مدنی مانند آزادی بیان، اجتماعات و انجمن ها، اغلب محدود میشوند. رسانەها معمولاً کنترل میشوند یا به شدت سانسور میشوند تا توانایی مخالفان برای برقراری ارتباط با رای دهندگان و بسیج حمایت را محدود کنند.
٤-دستکاری قضایی و انتخاباتی: نهادهایی که قرار است مستقل باشند، مانند قوه قضائیه و کمیسیونهای انتخاباتی، غالباً مورد حمایت رژیم هستند. این تضمین میکند که چالشهای قانونی برای تقلب یا دستکاری در انتخابات بعید است که موفقیت آمیز باشد.
٥-نتایج از پیش تعیین شده: ترکیب این تاکتیکهای دستکاری تضمین میکند که نتایج انتخابات قابل پیشبینی است و همیشه به نفع حزب حاکم یا رهبران فعلی است. این قابل پیشبینی بودن نشانه اقتدارگرایی انتخاباتی است.
نمونەهایی از اقتدارگرایی انتخاباتی
چندین کشور مفهوم اقتدارگرایی انتخاباتی را تداعی میکنند:
١-روسیه: در زمان ولادیمیر پوتین، روسیه انتخابات منظمی را برگزار میکند اما این انتخابات با بی نظمیهای قابل توجه، کنترل رسانەها و محدودیتهایی بر نامزدهای اپوزیسیون خدشه دار میشود. نتایج بەشدت به نفع حزب حاکم منحرف شده است.
٢-ونزوئلا: انتخابات در دوران هوگو چاوز و جانشین او نیکلاس مادورو با اتهامات گسترده تقلب، دستکاری و سرکوب مخالفان سیاسی مشخص شده است. روند انتخابات برای حفظ تسلط رژیم بر قدرت و در عین حال ارائه تصویری از مشروعیت دموکراتیک استفاده شده است.
٣-ایران: نظام سیاسی ایران شامل انتخابات منظم ریاست جمهوری و مجلس است. با این حال، شورای نگهبان، یک نهاد غیر منتخب، کاندیداهایی را که به اندازه کافی به خامنەای وفادار نیستند، بررسی و رد صلاحیت میکند و تضمین میکند که رقابت سیاسی واقعی خفه میشود.
پیامدهای دموکراسی
اقتدارگرایی انتخاباتی چالشهای مهمی را برای پیشرفت دموکراسی واقعی ایجاد میکند. این امر اصول دموکراتیک اصلی انتخابات آزاد و منصفانه، کثرت گرایی سیاسی و پاسخگویی را تضعیف میکند. این رژیمها با حفظ تلههای دموکراسی و در عین حال خالی کردن عناصر اساسی آن، میتوانند قدرت خود را تثبیت کنند و در برابر فشارها برای اصلاحات دموکراتیک معنادار مقاومت کنند.
مفهوم «اقتدارگرایی انتخاباتی» Schedler چارچوبی حیاتی برای درک چگونگی استفاده رژیمهای اقتدارگرای معاصر از انتخابات برای تداوم ارائه میکند. حکومت آنها این پارادوکس برگزاری انتخاباتی که فاقد محتوای واقعی دموکراتیک است را برجسته میکند و دستکاری استراتژیک به کار گرفته شده توسط این رژیمها برای حفظ قدرت را آشکار میکند. شناخت و درک مکانیسمهای اقتدارگرایی انتخاباتی برای محققان و دست اندرکاران ترویج دموکراسی ضروری است زیرا بر نیاز به استراتژیهای ظریف و خاص برای حمایت از توسعه دموکراتیک در چنین محیطهایی تأکید میکند.
لاری دایموند Larry Diamond ، جامعه شناس آمریکایی (١٩٥١-٢٠١٤)، بر اهمیت جامعه مدنی پویا در به چالش کشیدن رژیم های استبدادی تاکید میکند. در محیطهایی که در آن انتخابات دستکاری میشود، سازمانهای جامعه مدنی نقش مهمی در حمایت از اصلاحات دموکراتیک واقعی، نظارت بر فرآیندهای انتخاباتی و بسیج شهروندان برای مطالبه مسئولیت دارند.
تاثیر ناظران بین المللی
ناظران بین المللی می توانند به برجسته کردن تناقضات و بی نظمیها در انتخابات نمایشی کمک کنند. گزارها و تحلیلهای آنها بررسی بیرونی ادعاهای رژیم در مورد مشروعیت دموکراتیک را ارائه میکند و میتواند از حمایت داخلی و بینالمللی برای اصلاحات انتخاباتی حمایت کند. نمایش انتخابات در رژیمهای توتالیتر مانند ایران، اساساً تمرینهای ناقصی است که برای حفظ توهم دموکراسی و در عین حال تثبیت حکومت استبدادی طراحی شده است. شرکت در چنین انتخاباتی اغلب بی ثمر است زیرا نتایج از پیش تعیین شده است، انتخاب ها محدود و این روند به شدت توسط رژیم حاکم کنترل میشود.
برای اینکه تغییرات دموکراتیک معنادار رخ دهد، شناخت محدودیتهای شرکت در انتخابات نمایشی و تمرکز تلاشها بر تقویت جامعه مدنی، حمایت از اصلاحات انتخاباتی واقعی و حمایت از تلاشهای بینالمللی برای پاسخگو کردن رژیمها بسیار مهم است. در مورد ایران، راه رسیدن به دموکراسی واقعی نه در شرکت در انتخابات ساختگی بلکه در خواست تغییرات بنیادی در نظام سیاسی و فرهنگی است که شهروندان را توانمند کند و حکومت دموکراتیک واقعی را تضمین کند و تداوم بخشد.