کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

سوسیالیسم برای میهن یا میهن برای سوسیالیسم!

17:21 - 2 مرداد 1403

سوسیالیسم برای میهن یا میهن برای سوسیالیسم!

رضا دانشجو

سیاست امری پیچیده و بغرنج است که تابع شرایط مختلف زمانی و مکانی است، سیاستمدار جدا از دانش و آگاهی و شناخت جامعه هدف نیازمند قدرت تحلیل و ارزیابی شرایط است. دکتر قاسملو بی گمان جزو آن دسته از سیاستمدارانی است که جدا از دانش و آگاهی، عمیقا از جامعه هدف خود شناخت دارد و می داند چه مسیری به رهایی ختم می شود. مانند یک پزشک حاذق مسلما او و تصمیماتش خالی از ایراد نبوده، اما درد جامعه اش و درمانش را خوب می داند، تشخیص خوب و درمان بموقع! همین دانش و شناخت به او کمک می کند تا در بزنگاه های تاریخی تصمیمی درست و منطقی بگیرد اگر چه این تصمیمات عواقب زیادی برای او به همراه داشته باشند. یکی از مهم ترین این تصمیمات موضع دکتر قاسملو درباره جریان چپ گرا در کوردستان و در داخل حزب دمکرات است . خوانش دکتر قاسملو از چپ ، چیزی کاملا متفاوت از بعضی از هم حزبی های اوست، هرچند این موضع گیری او را در شرایط سختی قرار می دهد اما آگاهی او از پیامدهای این موضوع باعث می شود استوار و پابرجا بر مسیر خود بماند. “ شرحی کوتاه بر سوسیالیسم” در چنین شرایطی نوشته شده است.  مسلما بررسی و تحلیل دیدگاه دکتر قاسملو درباره  چپ و سوسیالیسم،  نیازمند داشتن یک پیش زمینه درباره جریان چپ و کمونیسم در ایران بویژه از بدو شکل گیری تا زمان کتابت این نوشته کوتاه است.

چپ در ایران را می توان زاده تکامل تدریجی جامعه ایرانی از نظام اقتصادی سنتی به  یک نظام جدید سرمایه داری دانست.  مقاله چپ در ایران ضمن بررسی این موضوع می نویسد:

«اولین نظریات چپ مقارن نهضت مشروطه در تبریز شکل گرفت. گسترش عقاید و نظریات سوسیالیستی در روسیه تزاری، همسایه شمالی ایران، بی‌گمان در پیدایش و نضج افکار چپ در ایران تأثیری تعیین‌کننده داشت. با الهام از این افکار در تبریز چند تشکل سیاسی شکل گرفت که مهمترین آنها "فرقه اجتماعیون عامیون" بود با الگوی احزاب سوسیال دموکرات.

این گروه‌های کوچک را ارمنیان و ایرانیانی تشکیل دادند که پس از مهاجرت برای کار در صنایع نفت باکو، یا پیوندهای خود را با میهن حفظ کرده و یا خود به ایران برگشته بودند. برخی از آنها با عضویت در جمعیت همت (کارگران مسلمان شمال ارس) تجربه مبارزاتی اندوخته بودند.

مبارزان چپ به دنبال دگرگونی مناسبات کهنه و ظالمانه و بهبود شرایط کارگران در ایران بودند. آنها در دفاع از مشروطه در مبارزه با دربار قاجار و نیروهای صاحب‌امتیاز فعال بودند و به ویژه در دوران "استبداد صغیر" در تقویت مقاومت تبریز و تعمیق اهداف جنبش نقش برجسته‌ای ایفا کردند.»

ردپای جنبش چپ در انقلاب مشروطه را می توان در تاسیس حزب دموکرات( عامیانه) با گرایش چپ میانه و همراهی چهره هایی مانند محمد تقی بهار( ملک الشعرا)،محمدرضا مساوات و حیدرخان عمواوغلی یافت. انتشار روزنامه هایی مانند “ ایران نو” و “ شفق” و “ نوبهار” در تبریز و خراسان با تلاش هم افراد صورت گرفت.  با پیروزی انقلاب اکتبر و روی کارآمدن بلشویک ها ، شکل رادیکال تری از چپ در ایران خود را نشان داد و خروجی آن تاسیس حزب کمونیست ایران بود که اولین کنگره آن در ۱۲۹۹ در بندر انزلی برگزار شد. نفوذ جریان چپ در مبارزات جنگلی ها را می توان نقطه اوج این جریان دانست. با شکست جنگلی ها بیشتر کمونیست ها از ترس شکنجه و زندان به شوروی گریختند. فعالیت دکتر تقی ارانی و گروه موسوم به ۵۳ نفر تلاش تازه ای در نیمه حکومت رضاخان برای بازسازی جریان چپ در ایران بود. این سرآغازی بود برای تاسیس حزب توده ایران که به نوعی پدرخوانده بسیاری از احزاب بعد از خود محسوب می شود و باگذشت زمان دچار انشعابات بسیاری شد.

با این مقدمه کوتاه به روند چپ گرایی در سال‌های آغازین پیروزی انقلاب مردم ایران و البته مصادره آن از سوی خمینی دجال می پردازیم. جایی که از مسلمان مارکسیست شده مجاهدین تا مارکسیست لنینیست تا مائویسیم تا مارکسیست انقلابی و صدها نام دیگر فضای جامعه را پر کرده است. اینجا واژه “ خلق” شاه بیت هر سخنرانی و خطابه سیاسی است. بحث درباره دیو امپریالیسم و  مبارزه پرولتاریا نقل محافل دانشجویی و حتی دانش آموزی است! همه چیز به طرز آزاردهنده ای سطحی و غیر واقعی است. چپ نماد روشنفکری و ناسیونالیسم نماد ارتجاع و وابستگی به امپریالیسم است. کلاه چگوارا و نحوه سیگار کشیدنش، حرف های کاسترو و نامه های لنین  همه چیز سیاسیونی است که از دیکتاتوری پهلوی خسته شده اند. در چنین فضایی ، دکتر قاسملو با شناخت واقعیات تلخ جوامع کمونیستی و بدور از فضای احساسی به تشریح سوسیالیسم می پردازد. او آگاه از نتیجه و پیامد این جو مسموم نگران آینده مردمش است. “ شرحی کوتاه بر سوسیالیسم “ بر عکس نامش و تعداد صفحات آن، یک خطابه بلند و رساست، حاصل شناخت عمیق دکتر قاسملو از سوسیالیسم و جامعه کوردستان است. دکتر قاسملو آگاهانه به جنگ این فضای احساسی و زودگذر می رود. از سوی برخی از دوستان حزبی و تحت تاثیر حزب توده به ارتباط با امپریالیسم متهم می شود اما او باورمند به هدفش ادامه می دهد.

او بر عکس خیلی از سیاسیون آن زمان، مارکس و انگل را نخوانده، بلکه عمیقا درک کرده است. برای همین علی رغم باور به سوسیالیسم به معنی راهی برای پیاده کردن عدالت اجتماعی، از فراهم نبودن بسترهای لازم در جامعه سخن می گوید او شوروی را مثال می زند و موشکافه به بررسی چرایی ناکامی آنها می پردازد سراغ چکواسلواکی می رود و از تقلید کورکورانه آنها از شوروی ایراد می گیرد. دکتر قاسملو عمیقا معتقد است سوسیالیسم باید با شرایط جامعه هدف آن هماهنگ و تطبیق داده شود. او از سیاست های غلط حزب توده به شدت اعتقاد می کند و آنرا دنباله روی غلط از شوروی می داند. در نظر دکتر قاسملو ارتباط با همه کشورها مناسب است اما سیاست حزب باید مستقل و مبتنی بر خواسته های مردم باشد نه اوامر رادیو مسکو! دکتر قاسملو با بررسی شرایط جنوب کوردستان، هم ناسیونالیسم سنتی و قبیله ای را ناقص می داند هم سوسیالیسم بدون میهن را. دکتر قاسملو می گوید باید ابتدا بر هویت خود تاکید کنیم باید کیان خود را داشته باشیم اما مسلما نوع حاکمیت در این سرزمین باید بر اساس عدالت اجتماعی و نظامی غیر طبقاتی باشد این نهایت هدف اوست. از نگاه دکتر قاسملو اولویت نخست کوردستان است نه سوسیالیسم! او بدور از شعارزدگی مرسوم در جامعه آنزمان ، سیستم تک حزبی کمونیستی در بعضی از کشورها را ناقض حقوق انسانی می داند. دکتر قاسملو دنباله روی هیچ کشوری نیست در عین حال که عمیقا به برقراری روابط دوستانه با همه کشورها معتقد است اما پایبندی به اصول و اعتقادات حزبی و خواسته های مردمش برای او بسیار مهمتر است.

سوسیالیسم دکتر قاسملو نسخه بومی برای مردم کوردستان است برای برقراری عدالت اجتماعی، برای نظامی غیرطبقاتی. او آشکارا می گوید اینک اولویت او هویت ملی کوردستان است نه شعارزدگی و تقلید کورکورانه از حزب توده و اربابش شوروی. او عمیقا به سوسیالیسم معتقد است اما نه برای جنگ خیالی برای طبقه بورژوایی که اثری از آن در کوردستان فقیر و استثمار شده یافت نمی شود، نه برای شعارهای دهن پرکن و میتینگ های سیاسی. او سوسیالیسم را برای مردمش می خواهد برای میهن. از نگاه دکتر قاسملو سوسیالیسم هدف نیست وسیله ای است که در صورت فراهم بودن شرایط می تواند به مردم بی پناه و دردمندش کمک کند . همین نگاه عمیق اوست که باعث می شود تا حزب دمکرات از دستبرد حزب توده و عوامل آن محفوظ بماند و جوانان پرشور بی شماری با باور عمیق به سوسیالیسم ضمن داشتن استقلال فکری به مبارزه برای رهایی کوردستان و هویت ملی غضب شده آن بپردازند. درست مانند ناسیونالیسم معتدل و علمی اش که مبتنی بر احترام به همه ملیت های دیگر و همزیستی مسالمت آمیز آنهاست سوسیالیسم دکتر قاسملو هم به دور از هر گونه افراط گرایی و دنباله رویی، بومی و منطقی و تلاشی برای رسیدن به یک جامعه ای آزاد، متکثر و بدون  تضاد طبقاتی است.

“ شرحی کوتاه بر سوسیالیسم” مانیفست فهمیدن و تحلیل است آگاهی از روزهایی که خواهند آمد! همانگونه که پیشوای فقید در روزگار خود با شناخت عمیق از تاثیر دین و مذهب در جامعه، علی رغم نزدیکی به شوروی، هرگز در خلاف جهت مطلوب جامعه خود رفتار نکرد و دنباله روی سیاست غلط روس‌ها نبود و با استقلال فکری در فکر ساختن جامعه مبتنی بر ارزش‌های ملی خود بود، دکتر قاسملو هم با شناخت از نفوذ کمونیسم و باورهای آن روز جامعه، با روشنگری در حال مبارزه با کمونیسم کور و بی منطق وارداتی، مشغول پایه ریزی قرائتی کاملا بومی و علمی از سوسیالیسم برای آینده کوردستان است.

او سوسیالیسم را برای کوردستان می خواهد نه کوردستان را برای سوسیالیسم!

منابع

1.The Left in Iran (1905-1940) Revolutionary History, Volume 10, No 2 Socialist Platform Ltd

Merlin Press, United Kingdom

۲. شرحی کوتاه بر سوسیالیسم