کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

رئیس جمهور یا یک تدارکاتچی بی اختیار!

14:07 - 19 مرداد 1403

رضا دانشجو

بالاخره بعد از پایان سیرک انتخابات جمهوری اسلامی، اینبار این اصلاح‌طلبان بودند که نظرشان به نظر آقا نزدیکتر بود و توانستند به عنوان تدارکاتچی دستگاه ولایت فقیه چند صباحی پست های حکومتی را اشغال کنند. جریانی که در زمان استقرار جمهوری اسلامی تقریبا همه کاره مملکت بود و رابطه بسیار نزدیکی با خمینی دجال داشت در دوران رهبری علی خامنه ای بسیار کمتر مورد توجه و عنایت درگاه ولایت فقیه قرار گرفته است. اصلاح طلبان که بعد از اتفاقات انتخابات سال۸۸ و هزینه ای که به ولایت فقیه تحمیل کردند بطور کامل منزوی شده و حتی در دوران هشت ساله روحانی هم نتوانستند چندان خودی نشان دهند با روی کارآمدن مسعود پزشکیان  امیدوارند دوباره مورد عنایت خامنه ای قرار گیرند. درباره خود مسعود پزشکیان باید گفت که معروفیت او در تمام دوران حضورش در عرصه قدرت بیشتر از آنکه به خاطر موضع گیری هایش باشد به خاطر نقش خنثی او در تحولات مختلف است. او عالی ترین نمونه برای مثل معروف “ یکی به لعل می زند، یکی به میخ” است. جدا از سابقه مشخص سپاهی و التزام او به ولایت فقیه هیچ چیز مشخص دیگری در کارنامه ش نیست. اظهارنظرهای نخستین او هم بعد از انتخابش، نشان می دهد که حتی از تدارکاتچی قبلی دستگاه ولایت فقیه یعنی رئیسی معدوم هم خنثی تر و بی اختیارتر خواهد بود.

هرچند رییس جمهور در جمهوری اسلامی همانطور که روزنامه “جوان”  وابسته به سپاه پاسداران می نویسد تدارکاتچی بیش نیست اما به نظر می رسد مسعود پزشکیان در این مورد هم ناتوان است.  پزشکیان که در مناظره های انتخاباتی بارها از نقش مستقیم خامنه ای در تایید صلاحیتش و در واقع از بیعتش با بیت رهبری سخن گفت بعد از انتخاب هم ضمن تکرار این موضوع که او دنباله روی سیاست های رهبری است و هیچ قولی هم به کسی نداده  عملا آب پاکی را روی دست همه آدم های ساده لوح دلخوش به تغییر ریخت.   در این میان تذکرات چندباره بعضی از نمایندگان مجلس و رسانه های سپاه به پزشکیان در مورد اطرافیانش، نشانگر ترس از نفوذ افرادی مانند ظریف در خط دهی به او است.  در واقع  رسانه های سپاه با شناخت از شخصیت ضعیف پزشکیان  نگران اعمال نفوذ افراد جناح رقیب هستند. جنگ قدرتی که می تواند برای سپاه بسیار مهم ارزیابی شود.  در این میان تلاش این رسانه ها به منظور تقلیل جایگاه رییس جمهور  در جمهوری اسلامی هم در نوع خود جالب توجه است.

در این میان روزنامه «جوان» وابسته به سپاه در آستانه برگزاری مراسم تنفید مسعود پزشکیان، در یادداشتی با عنوان «آیا تنفیذ تشریفاتی است؟» می نویسد :

رئیس‌جمهور به‌عنوان رئیس قوه مجریه نیازمند اختیاراتی برای تصرف در امور مردم است که بدون اذن «ولی» (علی خامنه‌ای) ممکن نیست. بنابراین بخش عمده‌ای از اختیارات رئیس‌ جمهور ناشی از اذنی است که به‌ واسطه این تنفیذ جاری می‌شود. برخلاف نمایندگان مجلس که در مقام وکالت قانونگذاری می‌کنند، ریاست جمهوری از نوع «وکالت» نیست، چون اولاً او وکالت کسانی که به او رأی نداده‌اند را کسب نکرده و ثانیاً با وکالت نمی‌توان در امور عامه مردم تصرف کرد. با توجه به آنکه رئیس‌جمهور کارگزار اجرایی نظام ولایت است، این تنفیذ او را صاحب‌اختیار اعمال ولایت در محدوده اختیاراتش می‌کند.

 

علی خامنه ای در اولین دیدارش بعد از انتصاب مسعود پزشکیان آشکارا با یادآوری خطوط قرمز و سیاست های کلی، خواستار همکاری دولت و مجلس در انتخاب وزرا شد.  درباره چرایی انتصاب مسعود پزشکیان در این برهه زمانی می توان به چند نکته مهم اشاره کرد. نکته اول مسلما شرایط پیچیده جمهوری اسلامی بعد از حوادث جنبش ژیناست. در عرصه داخلی جمهوری اسلامی در تلاش است با عروسک کاصلاحات و طرح بعضی مسائل مانند رفع فیلتر شبکه های اجتماعی حداقل در کلام، درصدی از بخش خاکستری جامعه را با خود همراه کند. نکته دوم، اصالت تورکی پزشکیان است که در موقع انتصابات هم بسیار مورد تاکید قرار گرفت. نه تنها جمهوری اسلامی بلکه جریان مرکزگرای اپوزیسیون هم می داند که ایرانی که زبان فارسی و چند استان مرکزی نمایندگی می کنند مدتهاست اعتبار خود را در میان سایر ملیت های ایرانی از دست داده است. پزشکیان جدا از اینکه تورک زبان است زاده کوردستان است و زبان کوردی هم می داند درگیر کردن حداقل بخش هایی از ملیت های ایرانی در فضای بیشتر احساسی می تواند برای جمهوری اسلامی مثبت تلقی شود.

در واقع جمهوری اسلامی امیدوار است تا با انتصاب یک رئیس جمهور غیرفارس که گاهی اوقات به زبانی غیر از فارسی حرف می زند جلوی انشقاق بیشتر را بگیرد. نحوه توزیع آرای انتصابات به خوبی بیانگر این فاصله زیاد ایجاد شده  است. تقریبا پزشکیان در هیچ استان فارسی زبان اکثریت را به دست نیاورد. و در تمام استان های تورک و کورد( حتی با کمترین میزان مشارکت) حائز اکثریت آرا شد.  در عرصه بین المللی جمهوری اسلامی با چالش های بیشماری روبرو است. قرار گرفتن سپاه از سوی کانادا و برخی از کشورهای دیگر در لیست تروریستی، ترس از روی کارآمدن جمهوری خواهان در آمریکا و کنار کشیدن از مذاکرات هسته ای و فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی، بسته شدن مراکز جاسوسی جمهوری اسلامی به عنوان نمونه مرکز اسلامی هامبورگ در آلمان، همه مواردی هستند که جمهوری اسلامی را بر آن داشته است که با  کارت قدیمی و البته تاریخ مصرف گذشته اصلاح طلبان شانس خود را بیازماید.

به نظر می رسد پزشکیان به عنوان یک تدارکاتچی بی ادعا که به خوبی هم نقش و جایگاه خود را درک کرده است می تواند برای جمهوری اسلامی  و بیت رهبری انتخاب درستی باشد. اما آیا شرایط داخلی و خارجی هم با تحلیل های جمهوری اسلامی همخوانی دارند؟ در عرصه داخلی باید به صراحت گفت: حوادث انقلاب ژینا و اتفاقات بعد از آن به خوبی نشان داد که دوگانه حاکمیت و مردم از مرحله تضاد هم عبور کرده و اینکه در فاز تقابل قرار گرفته است. اینک  تنها چیزی که برای مردم اهمیت دارد مرگ حاکمیت است و جز آن هیچ چیز حاکمیت برای مردم جذابیتی ندارد. مبارزه آشکار مادران دادخواه با جمهوری اسلامی علنی ترین جلوه این تقابل است. واقعیت میدانی این است که حتی بخشی از کسانی که هم به هر دلیلی مثلا ناکارآمدی اپوزیسیون جمهوری اسلامی در همراه کردن آنها یا تحت تاثیر  جنگ رسانه ای جمهوری اسلامی فریب خورده و در انتخابات شرکت کرده اند انتظار مرگ جمهوری اسلامی را می کشند.  در عرصه بین المللی هم باید گفت هر چند ممکن است تغییراتی جزئی و در مقیاس کوچک رخ دهد اما تغییر موضع کلی غرب در مقابل رژیم آخوندی بسیار بعید است.

البته بی گمان آنچه ناقوس مرگ جمهوری اسلامی را به صدا درخواهد آورد نه غرب و نه هیچ قدرت خارجی دیگر است، این شور و شعور دوباره خیابان است که بانگ رهایی را سر خواهد داد و پایان داستان سیاه ولایت فقیه را رقم خواهد زد.   درمان زخم عفونی و مرض لاعلاج جمهوری اسلامی نه کار تدارکاتچی مثل پزشکیان است نه هیچ پزشک دیگری. عاقبت  این درد هم جمهوری اسلامی را می کشد هم تدارکاتچی بی اختیار را.