زاگروس بلوطی
آتشسوزیهای اخیر در جنگلهای کوردستان نمایانگر یکی از جدیترین بحرانهای زیستمحیطی در ایران است. این بحران نه تنها به دلیل تخریب گسترده منابع طبیعی کوردستان، بلکه به دلیل سیاستهای بیکفایتی تعمدی و استعماری جمهوری اسلامی ایران در این منطقه اهمیت ویژهای دارد. در این مقاله، به بررسی این بیکفایتی تعمدی و سیاستهای مخرب جمهوری اسلامی پرداخته و نشان خواهیم داد که چگونه این اقدامات به نابودی محیط زیست کوردستان منجر شده است.
بیکفایتی تعمدی در مدیریت بحران
جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با آتشسوزیهای گسترده در جنگلهای کوردستان، سیاستی از بیتوجهی و بیکفایتی تعمدی را اتخاذ کرده است. در حالی که این آتشسوزیها نیازمند واکنش سریع و مؤثر از سوی نهادهای رژیم حاکم بودند، اما نیروهای رژیم اغلب تا زمانی که بحران به مرحلهای غیرقابل کنترل نرسیده است، هیچگونه اقدام عملی انجام ندادهاند. این تأخیر عمدی در واکنش، به گسترش بیشتر آتشسوزیها و تخریب وسیعتر جنگلها منجر شده است.
نهادهای مربوطه، از جمله سازمان منابع طبیعی و سازمان حفاظت محیط زیست، در برابر این بحران، عملکردی ضعیف و ناکارآمد داشتهاند. نیروهای رژیم، با اعزام تجهیزات ناکافی و تیمهای غیرمتخصص، نه تنها نتوانستهاند آتشسوزیها را مهار کنند، بلکه با عدم ارائه پشتیبانی لازم به نیروهای محلی و فعالان محیط زیست، عملا بحران را تشدید کردهاند.
- سیاستهای استعماری و نژادپرستانه
در پس این بیکفایتی ظاهری، سیاستهای استعماری و نژادپرستانهای نهفته است که هدف اصلی آنها تضعیف و کنترل مناطق کوردستان و مناطق کوردنشین ایران است. جمهوری اسلامی ایران با بهرهگیری از آتشسوزیهای عمدی و تخریب جنگلها، سعی در نابودی زیرساختهای طبیعی کوردستان دارد. این سیاستها که بهطور سیستماتیک اجرا میشوند، نه تنها به تخریب محیط زیست منجر میشوند، بلکه بهطور عمدی تلاش میکنند تا مردم کوردستان را از منابع طبیعی و اقتصادی خود محروم کنند.
نیروهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی، با دست زدن به این اقدامات، عملا به دنبال تضعیف مقاومت کوردها و ایجاد شرایطی هستند که مناطق کوردستان بیشتر وابسته به دولت مرکزی شوند. این نیروها با تخریب عمدی جنگلها و ایجاد مناطق بیحفاظ، سعی دارند تا از این طریق کنترل بهتری بر مناطق مرزی داشته باشند و فعالیتهای گروههای مخالف کرد را مختل کنند.
سرکوب فعالان محیط زیست
یکی از جنبههای تیرهتر این سیاستها، سرکوب فعالان محیط زیستی است که بهطور داوطلبانه و با انگیزههای انسانی در تلاشند تا آتشسوزیها را مهار کنند. در حالی که این فعالان با بهکارگیری منابع محدود خود به مقابله با بحران میپردازند، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به جای حمایت از آنها، اقدام به دستگیری، آزار و اذیت و حتی اتهامزنی به آنان میکنند. این رفتارها نشاندهنده ترس حکومت از هرگونه فعالیت مستقل و غیرقابل کنترل در مناطق کوردستان است که میتواند به تقویت همبستگی میان مردم و مقاومت در برابر سیاستهای سرکوبگرانه منجر شود.
در واقع، بسیاری از فعالان محیط زیست که تلاش کردند تا آتشسوزیها را مهار کنند، با موانع جدی از سوی نیروهای امنیتی مواجه شدند و تعدادی از آنان به اتهامات واهی دستگیر و تحت پیگرد قرار گرفتند. این سرکوبها نه تنها تلاشهای داوطلبانه برای حفاظت از محیط زیست را تضعیف میکند، بلکه به طور مستقیم به تشدید بحران و نابودی منابع طبیعی میانجامد.
آتشسوزیهای جنگلهای کوردستان تنها یک بحران زیستمحیطی نیستند، بلکه بخشی از سیاستهای استعماری و نژادپرستانه جمهوری اسلامی ایران برای سرکوب و کنترل مردم کوردستان هستند. این سیاستها که شامل بیکفایتی تعمدی در مدیریت بحران، تخریب عمدی جنگلها و سرکوب فعالان محیط زیست میشوند، نشاندهنده یک رویکرد سیستماتیک برای تضعیف مقاومت و نابودی هویت ملی کردهاست. این وضعیت نیازمند توجه جدی جامعه بینالمللی و تلاشهای مشترک برای مقابله با این سیاستهای مخرب است. مقاومت مردم کوردستان در برابر این سیاستها، نمادی از ایستادگی در برابر ظلم و تلاش برای حفظ محیط زیست و منابع طبیعی است که باید مورد حمایت و توجه بیشتری قرار گیرد.