کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

دستاوردهای انقلاب ژینا و تأثیرات عمیق آن بر ساختار سیاسی اجتماعی ایران

21:03 - 31 شهریور 1403

دستاوردهای انقلاب ژینا و تأثیرات عمیق آن بر ساختار سیاسی اجتماعی ایران

شهریار طهماسبی

در شهریور ١٤٠١، خیزش مردمی با شعار "ژن، ژیان، ئازادی" در واکنش به قتل ژینا امینی، یکی از تحولات تاریخی بزرگ در ایران معاصر را رقم زد. این قیام، که ابتدا به عنوان اعتراضی علیه حجاب اجباری آغاز شد، به سرعت به یک انقلاب اجتماعی-سیاسی گسترده تبدیل شد که پایه‌های مشروعیت و اقتدار نظام جمهوری اسلامی را به لرزه انداخت. مردم ایران، با حس جمعی ظلم و سرکوب، به این نتیجه رسیدند که حجاب اجباری تنها یکی از ابزارهای دیکتاتوری مذهبی حاکم است و در پس آن، سیستمی از قدرت متمرکز و سرکوبگر وجود دارد که در طول چهار دهه با استفاده از قوانین ارتجاعی و مذهبی، اراده‌ی ملت را نادیده گرفته است. این جنبش، بیانگر تقابل میان دو نیروی کلان در جامعه ایران بود: اقتدارگرایی حکومت در مقابل خواست آزادی مردم. به بیان دیگر، انقلاب ژینا را می‌توان دیالکتیکی میان "اقتدار" و "آزادی" توصیف کرد که نهایتاً می‌تواند به شکل‌گیری سنتزی جدید از قدرت و حاکمیت منجر شود. این سنتز، هر چند هنوز به طور کامل محقق نشده، اما نویدبخش ایجاد ساختاری جدید و مردمی است که بر اساس مفاهیم مدرن حقوق بشر، دموکراسی و آزادی بنا شده است. از منظر تحلیل قدرت، این انقلاب مفاهیم کلاسیک حاکمیت را به چالش کشیده است. همان‌طور که "میشل فوکو" نیز اشاره کرده است، انقلاب‌ها می‌توانند قدرت را از حالت متمرکز و عمودی به شکلی افقی و شبکه‌ای تبدیل کنند. در جریان انقلاب ژینا، قدرت دیگر تنها در دستان حاکمیت نیست، بلکه در میان روابط اجتماعی، کنش‌های مدنی و ارتباطات بین مردم جریان پیدا کرده است. این انقلاب، تجلی "عمل ارتباطی" بود که فضایی برای گفتگو و تبادل نظر میان شهروندان فراهم آورد. مردم ایران، فارغ از تفاوت‌های قومی، مذهبی و طبقاتی، در یک تلاش مشترک به دنبال بازتعریف مفاهیم اساسی همچون آزادی، عدالت و برابری هستند. یکی از دستاوردهای برجسته این انقلاب، فروپاشی نمادین مشروعیت رژیم بود. مقاومت مردم در برابر قوانین حجاب اجباری و نافرمانی مدنی گسترده، به نماد بی‌اعتمادی عمومی به حکومت تبدیل شد. مردم دیگر به سازش با نظامی که تنها به دنبال حفظ منافع خاص خود است، تن نمی‌دهند. این جنبش، با چالش کشیدن مفاهیم سنتی قدرت و هویت، به مرور راه را برای ظهور پارادایمی جدید در حوزه حکمرانی و زیست اجتماعی در ایران فراهم کرده است.

علاوه بر این، انقلاب ژینا توانست مفهوم شهروندی را از یک حالت منفعل به وضعیتی فعال و مشارکت‌جو تغییر دهد. مردم، با درک این موضوع که حکومت دیکتاتوری نمی‌تواند ضامن حقوق اساسی آنها باشد، به سمت کنش‌گری مدنی روی آوردند. مشارکت فعال مردم در جنبش‌های اعتراضی، نافرمانی مدنی و تلاش برای تشکیل شبکه‌های اجتماعی مستقل، گواهی بر این است که جامعه ایران در حال بازتعریف خود است. از منظر اجتماعی، انقلاب ژینا منجر به گسترش همبستگی میان ملتهای ایران شد. مردم ایران، از هر نژاد و مذهبی، در این مبارزه مشترک برای آزادی و عدالت شرکت کرده‌اند. این همبستگی فراتر از مرزهای جغرافیایی و طبقاتی، به یک نیروی عظیم و متحد در برابر دیکتاتوری حاکم تبدیل شده است. در افق آینده، می‌توان انتظار داشت که انقلاب ژینا تأثیرات ماندگاری بر ساختار سیاسی ایران بگذارد. نخستین تأثیر قابل انتظار، افزایش شفافیت و پاسخگویی در ساختارهای سیاسی است. با افزایش آگاهی عمومی و رشد جنبش‌های اعتراضی، مردم به این نتیجه رسیده‌اند که حکومت‌ها باید پاسخگوی اعمال و تصمیمات خود باشند. این جنبش، همچنین راه را برای تعمیق و گسترش مفهوم شهروندی باز کرده است. شهروندان دیگر نمی‌پذیرند که تنها نقش ناظری منفعل در امور سیاسی داشته باشند، بلکه به دنبال مشارکت فعال در تصمیم‌گیری‌ها و فرآیندهای سیاسی هستند. با توجه به شرایط کنونی و بحران مشروعیت رژیم، انقلاب ژینا همچنان زنده و پویا است. حتی در شرایطی که سرکوب‌ها ادامه دارد، این جنبش همچون آتشی زیر خاکستر در جامعه جریان دارد. مردم به این نتیجه رسیده‌اند که بازگشت به عقب امکان‌پذیر نیست و حکومت نیز در کنترل این اراده مردمی ناتوان است. به همین دلیل، انقلاب ژینا نه تنها پایان نیافته، بلکه به نظر می‌رسد که در آینده‌ای نزدیک، دستاوردهای بزرگ‌تری را به همراه خواهد داشت. از این رو، انقلاب ژینا را باید سرآغاز یک تحول عمیق و بنیادین در ایران دانست. این جنبش، نه تنها پایه‌های فکری و فلسفی جامعه را تغییر داده، بلکه به مردم ایران آموخته است که آزادی و عدالت، دست‌یافتنی هستند و هیچ حکومتی نمی‌تواند تا ابد مانع از تحقق این آرمان‌ها شود. در نهایت، انقلاب ژینا به‌عنوان یکی از مهم‌ترین جنبش‌های آزادی‌خواهانه تاریخ معاصر ایران، راه را برای برقراری حکومتی دموکراتیک و مردمی هموار کرده است. بی‌تردید، سقوط رژیم جمهوری اسلامی یکی از نتایج ناگزیر این انقلاب خواهد بود و آینده‌ای آزاد و عادلانه برای مردم ایران به ارمغان خواهد آورد آورد.