تحلیلی بر وضعیت منطقه و آینده ایران: چالشها و امیدها
مانشت حیدری
در شرایط پیچیده و متغیر خاورمیانه، ارزیابی دقیق وضعیت منطقه و پیشبینی آینده کاری دشوار است. با این حال، میتوان برخی روندها و احتمالات را مورد بررسی قرار داد.
اخیراً، تنشهای میان ایران و اسرائیل به نقطه اوج خود رسیده است. حمله موشکی ایران به اسرائیل، واکنشی که از سوی جامعه جهانی به عنوان اقدامی خطرناک و تحریکآمیز تلقی شد، پیامدهای گستردهای را به دنبال داشته است. با این وجود، واکنش غرب به این حمله، به ویژه از سوی ایالات متحده، محتاطانه بوده است.
یکی از دلایل احتمالی این رویکرد محتاطانه، تمایل آمریکا به حفظ تمرکز بر مناقشات دیگر، به خصوص جنگ روسیه و اوکراین و رقابت استراتژیک با چین است. واشنگتن ترجیح میدهد از درگیری مستقیم در خاورمیانه اجتناب کند تا منابع و توجه خود را از این اولویتهای ژئوپلیتیک منحرف نکند.
در این شرایط، احتمال میرود که اسرائیل به اقدامات محدود و هدفمند علیه ایران، مانند حملات دقیق به تأسیسات نظامی یا هدف قرار دادن فرماندهان ارشد نظامی، روی آورد. این استراتژی میتواند به تداوم درگیریهای محدود بین دو کشور منجر شود، در حالی که جامعه جهانی ممکن است از طریق اعمال تحریمهای جدید، تلاش کند ایران را به سمت مذاکرات دیپلماتیک سوق دهد.
اما فراتر از این تحولات منطقهای، مسئله اصلی برای مردم ایران، تداوم جنبش اعتراضی داخلی با شعار "زن، زندگی، آزادی" است. این جنبش که ریشه در خواستههای عمیق مردم برای تغییر و آزادی دارد، نباید تحت تأثیر رویدادهای اخیر به حاشیه رانده شود.
تاریخ نشان داده است که تغییرات اساسی در جوامع، اغلب از درون و توسط مردم آن جامعه رقم میخورد. انتظار برای دخالت خارجی یا تغییر ناگهانی بدون تلاش و هزینه، غیرواقعبینانه است. مردم ایران باید با درس گرفتن از تجربیات گذشته و حفظ حافظه تاریخی خود، مسیر دشوار اما ضروری مبارزه برای آزادی را ادامه دهند.
در نهایت، باید توجه داشت که حاکمان همواره ممکن است از شرایط بحرانی برای تحکیم قدرت خود استفاده کنند. بنابراین، هوشیاری مردم و تداوم مطالبات آنها برای تغییر، کلید اصلی در مسیر دستیابی به آزادی و دموکراسی است. این راه اگرچه پرهزینه، اما امکانپذیر است و میتواند به تحولی اساسی در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران منجر شود.