کوردستان چون انگشتان یک دست بر سیم تنبور
باهوز کرماشانی
در رابطە با مسئلەی آسیمیلاسیون و استحالەی فرهنگی در بزرگترین شهر روژهەلات یعنی کرماشان، بسیار قلم فرسایی شدە و بە نظر میرسد مخاطبین این مطلب بە صورت کلی بر شدت و حدت این امر در کرماشان بە نسبت دیگر مناطق، اشراف نسبی داشتە باشند، پروژەای کە در اواخر دولت قاجار کلید خورد و در زمان قدرت گرفتن رضاشاە بە اوج خود رسید و رژیم وقت یعنی جمهوری اسلامی نیز با ادامەی همان روند، چە بسا با آزمودن راەهای تازەتر، کوشش نمود تا کرماشان را هر چە بیشتر از گفتمان کوردستانی عقب براند؛ در همین راستا هر گونە تلاشی برای دایر نمودن انجمن و مراکزی کە فرهنگ و زبان کوردی را ترویج و اشاعە دهند معمولا بە در بستە خوردە و در کرماشان بە شکلی متفاوتتر از سایر نقاط کوردستان سرکوب شدە است، از این میان میتوان بە انجمن ژیار اشارە نمود کە تحت عنوان مبهم ورود بە عرصەی سیاست لغو مجوز شد.
اما فعالین حوزەی ادب و فرهنگ این خطەی کهن کە خود از دیرباز، مرکز مهم نشر فرهنگ و تمدن کوردی و کانون قیامها و جنبشهای آزادیخواهانه بودە؛ هیچگاه از پای ننشستە و عقب نشینی نکردە و صحنە را برای جولان تفکرات فاسد فاشیستهای ایرانشهریها ترک ننمودەاند. اساتید بزرگورای همچون علی اکبر مرادی کە با درک عمیق از وضعیت فرهنگی دیارشان با هدف حفظ و اشاعەی هر چە بیشتر فرهنگ غنی کوردی، برای تربیت نسلی آگاە و هویت طلب کوشیدند و در برابر کارشکنی مسئولین سر خم ننمودند، مسئولینی کە از موقعیت حیاتی کرماشان چە بە لحاظ جغرافیایی کە پل ارتباطی شمال و جنوب روژهەلات است و چە از منظر ارزش و اهمیت تاریخی، بە خوبی واقف هستند و با بە کارگیری تمام توان خود و با ادامەی بە مراتب شدیدتر مسیر تفکر رضاقزاق و با بە کارگیری تمام توان خود در پی دگرگون ساختن هویت این کهن شهر هستند، موضوعی کە با آگاهی فعالین ادبی و فرهنگی این خطە، کە هیچگاە مبارزەی فرهنگی را جدا از مبارزەی سیاسی نپنداشتەاند، برای مجریان تفکرات فاشیستی و تمامیتخواه رژیم، بدل بە خواب و خیال گشتە است، کە هر مدل سرکوب و شیوەی جدید از تلاش برای زدودن هویت را، با نوعی نو از مقاومت پاسخ میدهند، کسانی کە مقاومت زندگیست را بە یک فرهنگ بدل کردە و سرمشق زندگی روزانە نمودەاند و با تیزبینی و نکتەسنجی و بهرەجستن از تمامی المانهای فرهنگ کوردی، آنها را بە فرصتی برای اتحاد آحاد ملت کوردها و آبیاری درخت تنومند فرهنگشان، مبدل ساختەاند؛ یکی از این المانها تەمۊرە (تنبور) است، که از سازهای کهن در موسیقی کوردی و از دیرباز در کوردستان و بە ویژە در میان اهالی آئیین یارسان بە مناسبت های گوناگون آئیینی و جشن و سرور نواختە شدە و میشود؛ سالهاست مورد توجە استاد علی اکبر مرادی که خود مقام خوان و نوازندە برجستەی تنبور است، قرار گرفتە، تا با تاسیس مکانی، ضمن کوشش برای حفظ این نوا، مسیر را برای همدلی و همبستگی کوردها از جای جای کوردستان، آن نیز در کرماشان هموارتر سازند، ایشان در همین راستا و بە دنبال بازنشستگی تمامی اندوختەی خود را وقف مکانی برای آموزش و ارائەی این ساز کهن کوردی، یعنی تنبور نمود و در سال ٩٦ علیرغم سنگاندازی مسئولین، با همت و پشتکار فراوان و با هدف آموزش موسیقی و شناساندن و حفظ ساز تنبور، خانەی تنبور را با حضور اساتید برجستەی موسیقی افتتاح نمودند؛ کە هر سالە مشتاقان این آوای عرفانی را بە سوی خود میکشاند.
امسال نیز طبق روند هر سالە و در روزهای پایان شهریور، مراسمی تحت عنوان کهن آواهای تنبور با شکوە هر چە تمامتر در روستای بانزلان بخش گهوارەی کرماشان برگزار شد و دوست داران فرهنگ و هنر کوردی را نە تنها از کرماشان کە از جای جای کوردستان بە سوی خود خواند؛ گروە نیشتمان از مریوان، گروە دفنوازان کیا با سرپرستی دنیا شهیدی از کرماشان، فواد یارە از بوکان و شورش محمودی از مهاباد، از جمله گروەها و چهرەهای نام آشنای این فستیوال بودند؛ در بخش رقابت نیز هنرمندانی از شهرهای کرماشان، ایلام، شاباد (پاڵۊم)، گیەلان، همدان، روانسر، جوانرود و خود منطقەی یارسان شرکت داشتند بە هنرنمایی پرداختند.
در این دورە حضور زنان چون همیشە پررنگ و با پووشش اصیل کوردی گیسوانی بە بلندای سیمهای تنبور چشمگیر بود کە مورد توجە عکاسانی قرار گرفتند کە بە برای ثبت این تصاویر شاید کیلومترها مسیر را پیمودە بودند.
هر چند طبق قوانین ایران آواز خوانی زن با ممنوعیت قانونی و شرعی روبروست اما زنان هنرمند حاضر در این رویداد، با حضور و اجرا و مقام خوانی خود آشکار ساختند کە آوازخوانی بخشی از فرهنگ دیرین و غنی کوردی و آئیین یاریست و این فرهنگ قائل بە تفاوتی میان زن و مرد نیست و نمود این موضوع در بین نفرات برتر کە موفق بە کسب عنوان شدند نیز کاملا چشمگیر بود… زنان هنرمندی همچون مهسا لطفی، دریا کاکەایی، رها افضلی و… کە در ردەهای سنی متفاوت موفق بە کسب عنوان شدند.
نکتەی قابل ملاحظەی دیگر این جشنوارە کە توجە هر بینندەی تیزبینی را بە سوی خود میکشاند، شیوەی مدیریت کوردهای یارسان بود کە بە شیوەای خود مدیریتی، از ساخت مکان خانەی تنبور تا برگزاری سالانەی مراسم و پذیرایی از مهمانان همە و همە را خود عهدەدار بودند و بە خوبی هر چە تمامتر و بدون دخالت عوامل حکومتی بە پیش بردند؛ کە نشان از همت والا، فرهنگ غنی و روحیەی مشورت پذیری و مدیریت شورایی دارد بدین شکل کە چون تصمیم گیری از دل آحاد جامعە میآید، پس عموم نیز خود را مسئول می دانند و برای برگزاری هر چە زیباتر آن، از هیچ کوششی دریغ نمیکنند، ک همینطور نیز شد و طبق روال سالهای اخیر فستیوال و همچنین دیگر مراسمات مربوط بە آئین یارسان کە همگی توسط خود اهالی یارسان مدیریت میشود ، به بهترین نحو برگزار شد، و دیگر میتوان به اهداف برپایی چنین همایشهایی اشارە نمود کە بر زبان برگزار کنندگان فستیوال و همچنین مدعوینی کە بە سخنرانی پرداختند، جاری شد؛ آن نیز لزوم همبستگی میان کوردها فارغ از هر باور و اعتقاد بە هر آئیینی و با هر گویش و لهجەای، اعم از شیعە، سنی و یاری… کلهر، گوران، لک و سوران و کورمانج، که باید اصل را بر هویت کوردی نهاد و همگی باید چنگ بە این ریسمان بزنیم؛ سخنانی مهم از دل کرماشان بعد از صد سال آسمیلاسیون کە اهمیتش را دو چندان میکند؛ این مهم در نمای کلی مراسم نیز نمایان بود کە برگزارکنندگان سعی نمودە بودند کە از هنرمندان و چهرەهای نامی هر منطقە چند تن را بە کرماشان دعوت نمودە و بە آنان تریبون دهند تا احساس از آن خود دانستن این خانە و جشنوارە در دل تمام کوردها بە وجود بیاید، موور لکی خواندە شد و سپس مجری با گویش زیبای کلهرسخن میگفت و پروین خانم داودیان از بزرگان شیرین زبان منطقە بە اهدای جوایز پرداختند… چرا کە اتحاد و همبستگی تنها از راە دست نهادن بر دستان یکدیگر، گرد این درخت پهناور و ریشەدار میسر میشود، شاید این بار نوای آسمانی تنبور راهگشا شود و انگشت کوردستانیها بر سیم های این کهن ساز، چون یک دست تا آزادی بنوازد….