مصطفی هجری: مردم ایران باید از مبارزە بازنایستادە و در پی منجی خارجی نباشند
گفتگو: علی بداغی
اشارە: روند سریع رویدادها در خاورمیانە درهای احتمالات بسیار و شرایط و تحولات جدیدی را بە روی منطقە گشودەاست. تأثیرات تعمیق بحرانهای موجود در مناسبات میان ایران و جامعەی جهانی، آنهم در سایەی احتمال گسترش جنگ مستقیم میان جمهوری اسلامی و اسرائیل میتواند هم تهدید و هم فرصتی برای جنبش اعتراضی مردم ایران علیە جمهوری اسلامی بشمار آید.
"کوردستان" در مصاحبەای با آقای مصطفی هجری، مسئول مرکز اجرایی حزب دمکرات کوردستان ایران از این تحولات و تأثیر رویدادها بر مبارزەی حقطلبانەی خلقهای ایران سخن گفت.
کاک مصطفی اگر بخواهیم با تحلیل کلی جنابعالی در خصوص شرایط سیاسی فعلی ایران، آنهم با توجە بە بحران سیاسی و مناسبات جمهوری اسلامی با جامعەی جهانی گفتگوی خود را آغاز کنیم؛ خوانش شما در مورد شرایط سیاسی فعلی ایران چیست؟
وضعیت فعلی ایران از لحاظ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و گسترش شکاف میان حکومت و مردم ادامەی شرایطی است کە از همان سالهای ابتدای پس از برسرکار آمدن جمهوری اسلامی آغاز شدە و هر روز ابعاد گستردەتری بخود گرفتە تا بە مرحلەی فعلی رسیدەاست. به روز این شرایط نیز با ادامەی سیاست و برنامەهایی کە رژیم در داخل کشور، منطقە و جهان در پیش گرفتە، امر قابل انتظاری بود و غیر از نتیجەی فعلی، چیز دیگری برای آن قابل تصور نبود. رویدادی کە عمق این درماندگی و فاجعەآفرینی جمهوری اسلامی را تعمیق بخشیدە و عیانتر ساخت، پیامدهای حملەی حماس بە اسرائیل بود کە در روز هفتم اکتبر ٢٠٢٣ آغاز شد. بە اعتقاد من پیش از آغاز این جنگ اسرائیل از این واقعیت اطلاع داشت کە از لحاظ توان نظامی هوایی از ایران نیرومندتر است، اما در ادامەی این جنگ، بویژە پس از حملەی هوایی اسرائیل بە ایران در روز ٢٦ اکبتر ٢٠٢٤، اسرائیل دریافت کە جمهوری اسلامی در این زمینە بسیار ضعیفتر از آن چیزی است کە اسرائیل تصور میکرد.
از سوی دیگر جمهوری اسلامی با اتکاء و امید بە توان مقاومت حماس و بویژە حزباللە معتقد بود کە این دو نیرو دژ مقاوم بیچون و چرای حکومت هستند، لیکن این جنگ و بویژە کشتە شدن اسماعیل هنیە در تهران و حسن نصراللە در لبنان و دهها عضو رهبری و فرماندهان نظامی این گروهها، چیرگی اسرائیل در زمینەی نبرد هوایی و سایبری را بیش از پیش بر جهانیان و بویژە جمهوری اسلامی عیان ساخت. البتە نباید موضع متفاوت اینبار کشورهای عربی و اسلامی منطقە مبنی بر نوعی بیتفاوتی در قبال حماس و حزباللە کە میتوان آنرا اگر نگوییم ضدیت با رژیم جهوری اسلامی ایران، بلکە تضعیف پایگاه این رژیم در منطقە بشمار آورد را فراموش کنیم. در سطح بیالمللی نیز البتە جمهوری اسلامی در یک انزدای سیاسی و اقتصادی سختی بسرمیبرد. اما آنچە کە از همە مهمتر بنظر میرسد، ضعف رژیم و بیزاری بیشتر از رژیم در داخل کشور است و با هر معیاری کە بخواهیم آنرا بسنجیم، بە این نتیجە میرسیم کە اکثریت مردم کشور جمهوری اسلامی را نمیخواهند.
با توجە بە گفتەهای خامنەای و فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی، احتمال موج دیگری از حملەی مستقیم جمهوری اسلامی بە اسرائیل وجود دارد. در صورت این حملە و تداوم این شرایط، بنظر شما روند رویدادها در چە سویی پیش خواهد رفت؟
در صورتی کە جمهوری اسلامی حملەی مستقیم دیگری آنهم از خاک ایران بە اسرائیل انجام دهد، فرصت بهتری فراهم خواهد آمد تا این کشور حملەی دیگری علیە جمهوری اسلامی صورت دهد کە سطح تخریب آن بسیار بیشتر از حملەی قبل باشد و اینبار مناطق حساس را هدف قرار دهد، زیرا بدنبال انتخاب ترامپ، دست اسرائیل برای چنین حملەای بازتر است. تداوم این تشنج نیز بیشتر بزیان ایران تمام خواهد شد و در چنین شرایطی خطر گسترش جنگ نیز امر قابل انتظاری است و بنظر نمیرسد کە مقامات رژیم این شرایط را حس نکردە باشند و بخواهند بە شیوەای عجولانە حملەی دیگری بە اسرائیل انجام دهند. بە همین دلیل من پیشبینی نمیکنم رویارویی نظامی شدید و همەجانبەای بوقوع بپیوندد.
اوضاع سیاسی و امنیتی و نظامی فعلی چە تأثیرات مثبت یا منفی بر جنبش اعتراضی مردم در ایران برجای گذاردەاست؟
در شرایط سیاسی – امنیتی فعلی کە درگیریها بطور کلی بزیان جمهوری اسلامی رقم خوردەاست، علیرغم شدت عمل بیشتر رژیم علیە مردم و افزایش اعدامها به منظور زهرچشم گرفتن از مردم، اعتراضات علیە حاکمیت کماکان ادامە دارد. ما میبینیم کە مردم از حقوق و مطالبات خویش دست نکشیدەاند و علیرغم آنکە خواستار جنگ نیستند، اما از تضعیف رژیم و شکست نیروهای نیابتیاش خوشحال هستند. مردم از کوچکترین فرصت برای ابراز نارضایتی و بیزاری خود از رژیم استفادە میکنند و وحدت صفوف و اتحاد بیشتری در میان خلقهای ایران احساس میشود. بطور کلی بر خواستهای خویش مصرتر گشتەاند، بویژە کە مردم از شکستهای رژیم چە در جنگهای مستقیم این دو طرف و چە شکست نیروهای نیابتیاش ابراز خویشحالی میکنند و همین امر رژیم را بیش از پیش در داخل و خارج از کشور بە حاشیە راندەاست. بدین ترتیب میتوان گفت کە علیرغم نگرانی مردم از آیندەی زندگی و معیشت خود، امیدوارتر بودە و از مبارزە دست نکشیدەاند.
بیش از یکصد روز از عمر دولت مسعود پزشکیان گذشت و میتوان این یکصد روز را معیاری برای اقدامات دولت تصور کرد. در این خصوص چە نظری در مورد کارنامەی دولت پزشکیان دارید؟ همچنین ارزیابیتان در مورد برخی تحرکات سیاسی پزشکیان چیست، بعنوان نمونە اینکە برای نخستین بار یک کورد را بعنوان یکی از معاونان خود برگزیدەاست، آیا این امر میتواند بە گشایش سیاسی در جمهوری اسلامی تعبیر شود؟
بطور کلی صد روز نخست آغاز بکار رؤسای جمهور معیاری خواهد بود برای روزهای آیندەی ریاست آنها. اما من شخصا دیری است کە بر این نتیجە رسیدەام کە در ایران یک سیستم سفت و سخت غیر قابل تغییر و دگم و دینامیزم بخصوصی در ادارەی سیاست داخلی خارجی کشور اعمال میگردد کە تحت مدیریت رهبر کلی یعنی ولی فقیە است و رئیس جمهور نیز نظیر دیگر بخشها در چارچوب سیاستها و تصمیماتی کە از بیت رهبری صادر میگرند انجام وظیفە میکنند، در حال حاضر کشورهای اروپایی و آمریکا و حتی کلیەی کشورهای منطقە نیز همین نظر و ارزیابی را دارند. بعنوان نمونە در سالهای اخیر بسیاری اوقات از مقامات بلندپایەی این کشورها شندەایم کە گفتەاند ما بر روی عملکردهای جمهوری اسلامی حساب میکنیم، نە شعارهایشان.
در رابطە با بخش دوم سؤالتان: البتە انتخاب یک کورد بعنوان معاون رئیس جمهوری را بر نوبەی خود امر مثبتی میدانم، اما نە بعنوان گشایشی بسوی آزادی و پیشرفت در ایران. زیرا گشایش سیاسی تعریف دیگری دارد کە بە توضیح و بحث بیشتری نیاز دارد. در جمهوری اسلامی ایران کە نظام آن در حاکمیت ولایت فقیە شکل گرفتەاست، این دستگاه هژمونی خود را بر تمام نهادهای حکومتی تحمیل کردە و دولت و قانون و دیگران دارای چنان اتوریتەای نیستند کە حتی اگر هم بخواهند، بتوانند بازنگری و گشایشی صورت دهند.
در چارچوب همین بحث و بمنظور جمعبندی این موضوع؛ پزشکیان دولت خود را دولت "وفاق ملی" یعنی اتحاد و همبستگی همە جانبەی همەی ایرانیان نام نهادەاست. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
این امر هم کە پزشکیان دولت خود را "دولت وفاق" معرفی میکند، چیز بیمحتوایی است. در ایران رسم است کە هر دولتی، نامی برایش انتخاب میشود نظیر "دولت سازندگی" یا "دولت وفاق" و تنها بدلیل آنکە یکی از معاونان رئیس جمهوری کورد و دیگری بلوچ و ... باشد، آن دولت، دولت وفاق نخواهد شد. در حالیکە در قانون اساسی دولت برمبنای شریعت اسلامی ولایت فقیهی عمل میکند و تنها یک زبان به رسمیت شناختە شدە، سخن گفتن از دولت وفاق ملی بیشتر بە یخ کباب شدە میماند! وفاق و تفاهمی هم کە پزشکیان از آن دم میزند، تا آنجا کە نشان دادەاست هیچ ارتباطی با جامعە و مردم ندارد. وی از تفاهم میان جناحها و طیفهای سهیم در رژیم سخن میگوید کە همانطور کە گفتیم هیچ ارتباطی با مردم ندارد. هرچند با شکافهای فکری و ایدئولوژیک و مصلحت جوییهایی کە میان جبهەهای گوناگون رژیم ایجاد شدە است، عملا بنظر نمیرسد کە دولت پزشکیان حتی در ایجاد این وفاق نیز کاری از دستش ساختە باشد.
موضوع روز دیگر بازگشت دونالد ترامپ بە کاخ سفید است. در این مورد تحلیل و ارزیابیهای گوناگونی مطرح میشود. بنظر شما ادارەی جدید آمریکا در خصوص ایران شرایطی فراهم خواهد ساخت کە بر مبارزەی سراسری مردم ایران علیە جمهوری اسلامی تأثیر بگذارد؟
دونالد ترامپ شخصیت غیرقابل پیشبینی و پراگماتیکی است، بە همین دلیل مشکل است کە از هم اکنون بروشنی بگوییم کە در مورد ایران چگونە برنامەریزی خواهد کرد؛ اما طبق عملکردش در مدت ریاست جمهوری دورەی گذشتە و شخصیتهای حکومتی مهمی کە تاکنون تعیین کردەاست و از سوی دیگر شیوەی برخوردش با جمهوری اسلامی در دورەی پیشین، تلاش خواهد کرد بمنظور تحمیل شروط خود بر جمهوری اسلامی، این رژیم را تحت فشار همەجانبەای قرار دهد، نتیجەی این فشار میتواند بە تضعیف بیشتر جمهوری اسلامی منجر شدە و زمینەی مناسبتری برای گسترش اعتراضات مردمی در داخل کشور و کار و فعالیت فزونتر آزادیخواهان فراهم سازد. اما مردم ایران خارج از این اگر و نگرها باید با اتکا بە همبستگی و مقاومت و نیروی خویش، خود را نیرومند ساختە و از مبارزە بازنایستند و بە هیچ نیروی خارجی دل نبندند کە آنها را نجات دهد.
بعوان آخرین سؤال و جمعبندی بحثمان، احتمالاتی کە در مقابل کورد و اپوزیسیون جمهوری اسلامی قرار دارند و وظائف و ضرورتهایی کە باید مهم شمردە شوند، کدامها هستند؟
آنچە کە تا کنون در خارج از کشور بعنوان اپوزیسیون جمهوری اسلامی شناختە میشود، بسیار ضعیفتر و پراکندەتر از آن است کە بتواند از اوضاع پیشآمدە بسود مردم بهرەگیرد. بە همین دلیل هنگامیکە از اپوزیسیون سخن میگوییم منظور اپوزیسیون داخلی است کە باید خود را سازمان دهد. بدین منظور پیش از هرچیز باید مردم داخل کشور اعم از کلیەی تشکلها بر نیرو و پتانسیل خود حساب کند. ما نیروهای سیاسی نیز در خصوص موضوع آلترناتیوسازی باید دیدگاه و انرژیمان عمدتا متوجە داخل کشور باشد. درست است کە کار سادەای نیست، اما باید برای آن تلاش کرد.
کاک مصطفی سپاسگذاریم کە برای این مصاحبە وقت گذاردید.
شما نیز خستە نباشید.