کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

طوفان الاقصی یا پایان اختاپوس!

01:53 - 2 دی 1403

طوفان الاقصی یا پایان اختاپوس!

رضا دانشجو

هفتم اکتبر ۲۰۲۳ در عملیاتی موسوم به طوفان الاقصی که توسط حماس و با صحنه گردانی مستقیم جمهوری اسلامی انجام شد  و چند روز ادامه داشت نیروهای حماس ضمن شلیک دهها موشک به شهرک های اسرائیلی، در طی یک عملیات نظامی در داخل خاک اسرائیل صدها نفر را کشتند و زخمی کردند و تعدادی را به گروگان گرفتند.

این عملیات که با برنامه ریزی مستقیم گروهک تروریستی سپاه پاسداران و تحریک حماس انجام شد سعی داشت با به حاشیه کشاندن وضعیت نابسامان داخلی رژیم جمهوری اسلامی در آستانه مذاکرات هسته ای جدید با گروه موسوم به ۵ بعلاوه یک، قدرت چانه زنی رژیم در مذاکرات را بالا ببرد. 

یکسال و چند و ماه بعد از این عملیات بررسی داده ها نشان می دهد آنچه در میدان اتفاق افتاد کاملا برعکس بود و این عملیات ناکام آغازی بر پایان محور موسوم به مقاومت در منطقه با کارگردانی رژیم جمهوری اسلامی بود. در ادامه بطور خلاصه به بررسی شکست و در واقع سقوط دومینه وار این محور شرارت پرداخته می شود.

دم و دست به جای سر اختاپوس

در حالیکه از همان آغاز پاسخ اسرائیل به این حملات خیلی از تحلیلگران انتظار رویارویی مستقیم اسرائیل با جمهوری اسلامی به عنوان عامل اصلی این عملیات را داشتند اما سیاستمداران اسرائیلی آگاه از شرایط واقعی و میدانی ابتدا سعی کردند توان پشتیبانی رژیم در منطقه را کاهش دادند. حمله به غزه و همزمان تلاش برای حذف فرماندهان عالی رتبه حماس اولین قسمت این پلان بود که اسرائیل تقریبا با حذف همه رهبران رده بالای حماس و زیرساخت های نظامی آن و اشغال غزه توانست به اهداف خود بطور کامل دست پیدا کند. علی رغم موشک پراکنی جمهوری اسلامی در پی ترور اسماعیل هنیه در تهران، اسرائیل بازهم از رویارویی مستقیم با رژیم خودداری کرد. ورود نابهنگام حزب الله لبنان توسط جمهوری اسلامی هم نه تنها نتوانست مشکلات محور به اصطلاح مقاومت را حل کند بلکه زمینه ساز در باتلاق فرورفتن بیشتر حلقه های این محور شرارت بود. اسرائیل اینبار هم با تمرکز بر دو نکته حیاتی در حیات و ممات گروهک های تروریستی مانند حزب الله، توانست با سیاست حذف رهبران رده بالای این سازمان از یک طرف و  و ازبین بردن توان نظامی آنها از طرف دیگر شرایط را کاملا به نفع خود تغییر دهد. حالا دیگر  رژیم درمانده جمهوری اسلامی، مزدوران نیابتی رژیم خود را در بدترین شرایط می دید، طوریکه آنها بیشتر از اینکه بتوانند به جمهوری اسلامی کمک کنند به بقای خود می اندیشدند.

شاوارما با طعم سقوط

تضعیف نیروهای نیابتی رژیم و  بطور خاص حزب الله لبنان که نفوذ و حضور مفیدی در سوریه برای محافظت از رژیم بشار اسد داشت باعث شد نیروهای رقیب که عمدتا از سوی ترکیه رهبری می شدند فرصت مناسبی برای پایان دادن به حکومت بشار اسد داشته باشند. هرچند جمهوری اسلامی و وزیرخارجه اش با صرف شاوارما در دمشق سعی کرد اوضاع را عادی نشان دهد اما گذشت چند روز نشان داد که رژیم بشار اسد ماندنی نیست. در چرایی اینکه چرا جمهوری اسلامی در جریان نبرد با مخالفان وارد نشد باید گفت با استناد به حرف های خامنه ای بعد از سقوط اسد، جمهوری اسلامی از ترس رویارویی در یک میدان بزرگتر با اسرائیل و نیروهای مخالف اسد و کشیده شدن به یک جنگ تمام عیار در حالیکه نیروهای نیابتی اش را نداشت ترجیح داد اسد قربانی شود و بتواند فرصتی برای تجدید قوا داشته باشد. واقعیت این است که روسیه درگیر در جنگ با اوکراین هم نه توانی برای دخالت بیشتر داشت نه انگیزه ای! و نکته بسیار مهم تر اینکه ارتش بی انگیزه اسد هم نه دلیلی برای جنگ داشت نه نیرویی برای مبارزه!

واقعیت این است که حکومت بشار اسد سالها بود در دل مردم سوریه سقوط کرده بود و مانند یک بیمار مرگ مغزی فقط با کمک دستگاه های حیاتی زنده مانده بود.

و نکته آخر آنکه نحوه رفتار جمهوری اسلامی در مورد طالبان نشان داد که رژیم بر عکس شعارهای توخالی اش آماده مذاکره با هر گروه و سازمانی است حتی اگر سابقه دشمنی و جنگ با همدیگر را هم داشته باشند و از نظر ایدوئولوژیک فرسنگ ها از هم دور باشند! در نظام جمهوری اسلامی اصلا ماندن است و بقیه حاشیه! در واقع رژیم  مطمئن از سقوط اسد ترجیح داد شاهد قربانی شدنش توسط مخالفانش باشد شاید فرداروز بتواند با همان مخالفان سر میز گفتگو بنشیند.  حالا به جرات می توان گفت که سفر عراقچی بعد از صرف شوارما در سوریه، به ترکیه و دیدار او با هاکان فیدان  صرفا برای رایزنی در مورد خروجی نیروهای ایرانی و اماکن متبرکه شیعیان بود و لا غیر!

طناب پوسیده جمهوری اسلامی  و پایان اختاپوس

حالا، یکسال و چند ماه بعد از طوفان الاقصی، آنچه بیشتر از هر چیزی خودنمایی می کند سقوط دومینه وار دنباله های رژیم جمهوری اسلامی است . سقوطی که از حماس شروع شد و بعد حزب الله و  بشار اسد را درگیر کرد. در واقع سرطانی که جمهوری اسلامی برای نابودی دشمنانش به جان منطقه انداخته بود اینک در جهت برعکس بعد از مبتلا کردن یکی بعد از یکی مزدورانش دارد به سمت  بوجودآورنده اش جمهوری اسلامی در حال حرکت است! حلقه های زنگ زده محور مقاومت یکی بعد از دیگری می افتند و عملا اینک چیزی از این زنجیر کهنه و فرسوده باقی نمانده است.  اختاپوس بی دم و دست و پای جمهوری اسلامی در حال احتضار است !

حالا دیگر نه لاطائلات گاه و بیگاه حسن نصرالله، نه عربده کشی های حماس و نه بشار اسد حلقه به گوش نمی توانند برای جمهوری اسلامی کار بکنند. 

نکته مهم دیگری که نباید فراموش کرد عاقبت  کسان و حکومت هایی است که  چشم امید به جمهوری اسلامی داشتند. طناب پوسیده جمهوری اسلامی سالهاست که جز مرگ  و تباهی چیز دیگری برای نوکران و مزدورانش نداشته است. این امام زاده به کشتن می دهد، هلاک می کند اما تا کنون کسی را شفا نداده و نخواهد داد.  برای جمهوری اسلامی هر نوکر و مزدوری یک تاریخ مصرف دارد!  بشار اسد  جدیدترین نمونه است! شاید پایان اسد درس عبرتی باشد برای همه آنهایی که  هنوز چشم امیدشان به درگاه ولایت فقیه است!   به حکومتی که خود هر روز بیشتر در باتلاق فرو می رود  و دیگر امیدی به رهایی اش نیست!

یک روز! دوباره به ناگاه خیابان‌های ایران پر می شود از هیاهوی مردم ! آنروز پایان داستان اختاپوس است ! آغازی برای ساختن خاورمیانه جدید بر اساس حقوق انسانی و همزیستی مسالمت آمیز همه ملت ها!

طوفان الاقصی آغازی برای پایان جمهوری اسلامی بود! فروریختن همه آنچه طاغوت زمان، دیکتاتوری ولایت فقیه در طی سالها بعد از قربانی کردن هزاران نفر و بهم ریختن آسایش میلیونها نفر  ساخته است!