کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

میراث دیکتاتوری!

01:39 - 1 بهمن 1403

میراث دیکتاتوری!

رضا دانشجو

سرنگونی رژیم بشار اسد موجی از امید و آرزو را نه تنها در دل میلیونها سوری آواره و جنگ زده، بلکه در میان بسیاری از مردم ایران زنده کرد! ملت های ایرانی که امیدوارند تضعیف بیش از پیش نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی، پیش زمینه سقوط دیکتاتوری ولایت فقیه در تهران باشد. در واقع بعد از شکست دومینه وار محور شوم موسوم به مقاومت، اینک همه چشم ها به تهران و پاره شدن آخرین حلقه این زنجیر پوسیده و زنگ زده است. اما در میان این همه امید، اوضاع در سوریه و آینده خاورمیانه همچنان با اما و اگرهای فراوان روبروست. اسلامگراهای مسلط بر دمشق که تا همین اکنون هم در لیست ترور بسیاری از کشورهای غربی قرار دارند علی رغم تغییرات ظاهری، بعید به نظر می رسد با اهداف و آرمان‌های رادیکال خود خداحافظی کرده باشند. دیدار وزیر امورخارجه آلمان با “احمد الشرع” سرکرده تحریر الشام و امتناع او از دست دادن با “آلنا بربوک” و تارکردن تصویر این ملاقات در رسانه های وابسته به گروهک تحریر الشام نشان می دهد باید همچنان منتظر رویدادهای جدیدی در سوریه بود. ضمن اینکه دیر یا زود بحث سهم خواهی این گروه های رادیکال فرا خواهد رسید و آنوقت پیش بینی شرایط بسیار سخت تر خواهد بود. به همه این موارد سهم خواهی کشورهای همسایه و البته قدرت های جهانی را هم باید اضافه کرد. ترکیه که آشکارا از رویاهایش برای زنده کردن حکومت ترکهای عثمانی و تسلط بر حلب و دمشق می گوید و نفوذ کاملی بر گروهک تحریر الشام دارد و در واقع صحنه گردان اصلی ماجراست. اسرائیل به هیچ عنوان همسایگی یک گروه رادیکال اسلامگرا برنمی تابد و می داند علی رغم اظهارات اولیه سرکردگان تحریر الشام دیر یا زود ورق برخواهد گشت و در واقع این سکوت به خاطر تلاش برای استقرار است. حاکمان تهران به عنوان بازنده اصلی داستان سوریه در تلاش برای برقراری ارتباط با حاکمان جدید سوریه و در عین حال تاثیرگذاری بر وقایع در صورت لزوم با کارت علوی ها هستند. کوردها به عنوان نگهبانان اصلی در مقابل نیروهای رادیکال و ایجاد یک دموکراسی قابل تقدیر در خاورمیانه مورد حمایت آمریکا و کشورهای غربی هستند. روسیه در پی یافتن جایگاهی در آینده سوریه است و آمریکا در فکر حفظ منافع خود!

با وجود اینهمه بازیگر داخلی، منطقه ای و بین المللی به نظر می رسد آینده سوریه آبستن تحولات بسیاری است و یافتن یک راه حل مسالمت آمیز برای آینده سوریه بسیار دشوار می نماید.

تجربه تلخ بهار عربی که با ناکامی بسیاری از این کشورها روبرو شد، این نگرانی و پریشانی را بسیار بیشتر می کند. شاید لیبی تلخ ترین نمونه بهار عربی باشد سقوط دیکتاتوری قذافی هیچ چیز جدیدی به ارمغان نیاورد دخالت های نیروهای خارجی و وجود سه دولت همزمان ! در این کشور به یکی از پیچیده ترین بحران ها در سال‌های اخیر تبدیل شده است.

آنقدر پیچیده که خیلی ها آرزوی بازگشت به دوران دیکتاتور را دارند. بازخوانی آنچه در مصر و تونس گذشت هم دربرگیرنده نکته خاصی نیست و در واقع تغییر آنچنانی مشاهده نمی شود!

اما سوال این است چرا اوضاع در کشورهای خاورمیانه و یا کشورهای با سابقه طولانی دیکتاتوری بعد از سقوط دیکتاتور عمدتا به بغرنج تر شدن شرایط انجامیده است؟

بعد از سقوط رژیم پهلوی و فرار شاه، مردم ایران امیدوار بودند استقرار یک جمهوری فراگیر مبتنی بر ارزش‌های انسانی و دموکراسی بتواند جامعه خسته از والاحضرت ها را به سرمنزل مقصود برساند اما گذشت وقایع نشان داد که فقط نوع لباس پوشیدن و بعضی از باورها تغییر کرده است و دیکتاتوری ولایت فقیه بسیار بی رحم تر و قصی تر از ساواک پهلوی است. اما واقعا چه کسانی مسبب این وضع هستند؟

پاسخ نگران کننده ای به سوال وجود دارد که مبارزه با آن بسیار حیاتی است. طرفداران و نوکران دیکتاتورها با نشان دادن چند عکس عمدتا زیبا از جناب دیکتاتور و خانواده و مقایسه آن با دیکتاتور بعدی سعی دارند چنین القا کنند که این ناشکری مردم باعث این شرایط و بدتر شدن اوضاع شده است آنها به ولی نعمت خود خیانت کرده اند! در واقع آنکسی که باید عصبانی و ناراحت باشد جناب دیکتاتور است که رعایا قدر او را ندانسته اند!

این پاک کردن صورت مساله است! فراموش کردن خیانت تاریخی دیکتاتور! تحریر الشام محصولاتی هستند که کارخانه آدم سازی بشار اسد تولید کرده است ! چند دستگی سیاسی محصول سالها حکومت بشار اسد و پدرش است! بشار اسد و پدرش پای اجنبی ها را به سوریه بازکردند!

این قذافی بود که شهوت قدرت را در این کشور تولید کرد او بود که چندگانگی در کشور را بوجود آورد!

نوکرمآبی و چاپلوسی میراث شوم خاندان پهلوی بود! خم شدن و ماچ کردن دست والاحضرت ها توسط عالی ترین مقامات سیاسی و نظامی مهم ترین تصویر دیدارهای حکومتی دوران پهلوی است! این رسم شوم در شیوه ای دیگر در دوران جمهوری اسلامی تکرار شد با این تفاوت که حالا جناب ولی فقیه انگشتر و چفیه به نوکران و غلامان می دهد و والاحضرت ملک و زمین!

شاپور بختیار آخرین نخست وزیر دوران پهلوی در یک مصاحبه تاریخی در پاسخ به شرایط قبل از انقلاب ۵۷ می گوید: اینکه ما ژاپن می شدیم و فلان و بهمان، اینها همه اباطیل است! کسانی که این حرف ها را می زنند یا نادان هستند یا آن موقع خودشان از لحاظ اقتصادی وضعیت خوبی داشتند و منافعی داشتند، ضمن اینکه اگر رژیم آن زیاده روی ها را نمی کرد، کسی به حرف خمینی گوش نمی کرد!

واقعیت این است دیکتاتورها فقط مسبب نابسامانی و ناعادلاتی ها دوران ننگین حکومت خود نیستند آنها در برابر آنچه سال‌های بعد از زمامداری آنها اتفاق می افتد مسوول هستند!

جمهوری اسلامی محصول فضای بسته و  سیستم حاکمیتی پهلوی است، نبود احزاب سازمان یافته و دارای ساختار بهترین فرصت برای ظهور پدیده ای ناشناخته به نام جمهوری اسلامی بود! خاندان پهلوی با پیشینه عمیقا مذهبی مانده در دوراهی مدرنیته و سنت، با وابستگی کامل به غرب، محصولی که تولید می کند چیزی جز جمهوری اسلامی نیست!

وقتی سیستم دیکتاتوری تمام راه های عبور به سمت دموکراسی را بسته است متاسفانه آنچه از انقلاب به دست می آید عمدتا تاریک و مبهم است!

میراث شوم دیکتاتور! دیکتاتور بعد از دیکتاتور!