کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

ارکان دموکراتیک بودن کورد از جمهوری کوردستان تا به اکنون

13:48 - 1 بهمن 1403

ارکان دموکراتیک بودن کورد از جمهوری کوردستان تا به اکنون

شورش شهباز

جا دارد در آستانه‌ی فرارسیدن هفتادونهمین سالروز جمهوری کوردستان در مهاباد، نقش این جمهوری نسبت به رویکرد کورد در ایران معاصر تا به اکنون به رخ کشیده شود و از این جمهوری بعنوان کدی ذهنیتی برای دموکراتیزه کردن ایران آینده بهره گرفت.

در اینجا مبحث دموکراتیزاسیون، مقوله و مبحثی است که نمی‌توان بدون داشتن فرهنگ و ذهنیت آن راه بجایی گشود. دموکراسی فرهنگی مختص به خود دارد و این فرهنگ در شخصیت‌های افرادی که بدان ممارست ورزیده‌اند یا پنجه در پنجه‌ی گذار ذهنیتی با تقبل انتقاد و خودانتقادی در انداخته‌اند، میسر است. یکی از ارکان مهم فرهنگ سیستم دموکراتیک، آزادی بیان و ضمانت آزادی بعد از بیان و ایده است.

فراز و نشیب‌های سیستم‌های مرکزی در ایران از دوران قاجاریه تا به عصر خاندان پهلوی و بعد از آن جمهوری اسلامی دچار سکته‌ای سیاسی است که فاقد رکنی بنام آزادی بیان مختص بە فرهنگ سیاسی دموکراتیک است. دلیل عمده‌ی آنهم به نبود بستری برای گسترش فرهنگ سیاسی دموکراتیک و تکیه زدن بر سیستمی خاندانی خواه این خاندان سلطنتی یا وابستگان به سیستمی مذهبی‌ بر‌می‌گردد. خوانش‌های این دورەها با تفاوت اندکی که با هم دارند، بازتولید سیستمی خاندانی/ دیکتاتوری با بهره‌گرفتن از سیستم جانشینی همچنان به وضوح خود را نشان می‌دهد. هرچند در مقاطعی سیستم مرکزی با انتقادهای تند و خشن، بنیاد براندازی روبرو بود که ماحصل آن براندازی سلسله‌ی قاجار و برسرکار آمدن سلسله‌ی پهلوی و تکرار همان براندزی از سلسله‌ی خاندانی پهلوی به سیستم جمهوری اسلامی تغییر شکلی که دال بر دموکراتیک بودن باشد، دیده نمی‌شود. در نهایت سیستم شاهی که استبداد فردی در آن نهادینه شده همچنان همچون امانتی به سیستم جمهوری اسلامی منتقل و فقط تغییر واژه‌ای از شاه به رهبر صورت می‌پذیرد. خواست همان خواست بیناد برکندن برای رسیدن به قدرت به هر شیوه‌ای و نه براساس میتودی دموکراتیک است. دلایل عمده‌ی آنهم قبضه‌کردن و رسیدن به قدرت به هر شیوه‌ای و بدون تغییر یا ایجاد فضایی برای دموکراتیزەکردن در بین رهبران سیاسی این تبادل قدرت خشن است. نتیجە اینکە نبود فرهنگ و ذهنیت دموکراتیک برای همیشه در پسرفت و بستری برای پیدایش آن بوجود نیامد. تا جایی که روند سیاسی از مشروطه تا به کنون هنوز در پی حاکمیت قانون و قراردادن رفتار حاکمان در چهارچوب قانون نه فقط صورت نگرفت بلکه همچنان تکثر دیکتاتوریت با افزوده‌ی تازەتری بنام خودکامگی بە حیات خود تاکنون و حتی در آینده هم اگر روال برآنی باشد ادامە خواهد داد. پس نبود ارکان فرهنگی دموکراسی موجب تداوم چنین روندی و عدم رجوع بدان، همچنان باز تولید فردمحوری و مطلق‌گرایی را در پی خواهد داشت.

در مقطع زمانی جنگ دوم جهانی که جهان در عرصه‌ی سیاست و حکمرانی در حال دگرگونی است، جمهوری کوردستان در بستر سیستم رژیمی سلطنتی متولد می‌شود. این جمهوری در آن عصر که هنوز سیستم‌های دموکراتیک و حتی دولت‌های دموکراتیکی کمی در سپهری سیاسی جهان وجود دارد، جای بسی بحث و حتی نیازمند تحلیل نوع اندیشه‌ی رهبران سیاسی کورد در آن مقطع زمانی دارد که چگونه بدین درایت و فهم سیاسی رسیده‌اند، همزمان با سایر اقلیت سیستم‌های حاکمیتی دموکراتیک جهان، مبحثی مدرن همچون دموکراسی و حتی جمهوری را سر لوحه‌ی کار سیاسی قراردادە و ‌اقدام به تأسیس آن نمایند!

ریسک بزرگی که شخصیت‌های برجسته‌ی کورد همچون "پیشوا قاضی محمد" و رفقایش بدان وارد شدند، تنها ایجاد یک دولت نبود. بلکە دارا بودن ذهنیت و حتی فرهنگ سیاسی دموکراتیک این شخصیت‌ها بود کە هنوز هم باید مورد کاوش و حتی مباحث آکادمیک قرار گیرند.

از دوران سلسله‌ی قاجار جنبش مشروطه‌خواهی و بعد از آن انقلاب مشروطه به وقوع می‌پیوندد. اما قصد این جنبش، محدودکردن اختیارات پادشاه در نظام سلطنتی و پرداختن به برخی مقوله‌های حقوقی همچون گشایش آزادی‌های فردی در نظام سلطه تا به عدالت دستگاه دادوری و پرداختن به حاکمیت قانون بود. نقطه‌ی پایانی مشروطه کمی تغییر در نحوه‌ی حکمرانی پادشاهی از مطلقه تا به مشروطه است.

در واقع تغییر ذهنیتی در نوع ساختار سیاسی وجود ندارد و فقط ایجاد محدودیت‌های برای پادشاه و سیستم سلطنتی همچنان پابرجا و نوع اندیشه‌ی دیکتاتوری و استبداد فردمحور همچنان پابرجاست. بدین معنا که تعدادی از شخصیت‌های برجسته در پادشاهی مشروطه که درک سیاسی و حکمرانی بیشتری نسبت به سایرین دارند، درصدند بر سر خوان پادشاهی نشسته و با بهره‌مندی از این خوان شاهی، همچنان مداح پادشاه و در این حال تعیین حدود برای او از سوی این افراد متنفذ صورت می‌گیرد. ردپای نخستین روند اصلاحات حکمرانی و نه ساختار سیاسی از این زمان در ایران کلید خورد. هر چند با به توپ‌بستن مجلس مشروطه، این نوع حکمرانی مشروطه‌خواهی پادشاهی و اصلاحات ساختار حکمرانی سلطنتی هم نسخه‌اش برای همیشه در هم پیچیدند و بە تاریخ پیوست.

در این مقطع تاریخی تا به ظهور جمهوری کوردستان با مرکزیت مهاباد که وقوعی تاریخی در سپهری سیاسی است. تمامی تغییرات سیاسی و ذهنیتی از سوی شخصیت‌های کورد در مناطق کوردی پیدایش نظم نوینی در ایران پادشاهی روی می‌دهد! این تغییرات ذهنیتی و حتی ساختاری از آن زمان تا به کنون کمتر مورد توجه قرار دارد. تنها خوانشی تک بعدی همراه با غرض‌ورزی و گریه‌ و ناله‌ای برای حفظ جغرافیای استبداد زده‌ی ایران در تاریخ سیاسی معاصر وجود دارد و کمتر ابعاد تغییرات ذهنیت سیاسی رهبران این جمهوری مدنظر قرار می‌گیرد.

حزب دموکرات کوردستان که مؤسس این جمهوری بود، از همان ابتداء با چالشی ذهنی و نوع اندیشه‌ی دموکراتیک روبرو بوده و هست. به جرأت می‌توان گفت که از بدو تاسیس این حزب تاکنون مدار اندیشه‌ی سیاسی این حزب در چهارچوب رژیم و فرهنگی دموکراتیک استوار و همچنان ارزش‌های موجود فرهنگی دموکراتیک را حفظ نموده است. اعتقاد به دموکراسی از بدو تأسیس این حزب تا به ایجاد ساختاری بنام جمهوری کوردستان در مهاباد و بعد از سقوط این جمهوری نوپای دموکراتیک تا به کنون محوریتی دموکراتیک و دموکراسی‌خواهانه را داراست.‌ تاسیس اتحادیه‌ای برای زنان و تخصیص جایگاهی در خور با شأن زن یکی از مقوله‌های ساختاری این جمهوری توسط حزب دموکرات بود. در آن دوره‌ای که هنوز حق رأی زنان وجود نداشت، جمهوری کوردستان برای آنان چنین حقوقی را قائل بود کە دارای اتحادیەی صنفی بنام خود را دارا باشند. چنین رویکردی به معنای داشتن فرهنگی دموکراسی برای مشارکت زنان در امور سیاسی را می‌رساند که چه در دوره‌ی پهلوی تا به جمهوری اسلامی اگر نوع مشارکتی هم به چشم می‌آید، بدور از تفکری دموکراتیک و در واقع استفاده از فیزیک زن با ذهنیتی مرد سالارانه خواه در رژیمی سلطنتی و یا دارای بار اندیشه‌ی ایدئولوژی مذهبی در جمهوری اسلامی است که فاقد وجه اشتراک مشارکتی باورمندانه به دموکراسی است.

داشتن فرهنگ سیاسی دموکراتیک از سوی احزاب کوردی به ویژه حزب دموکرات کوردستان به همین سادگی بدست نیامده و طی هشت دهه تمرین مداوم و تزکیه و تربیت ذهنیتی دموکرات شکل گرفته است. فراز و نشیب‌های موجود در بطن حزب دموکرات کوردستان طی این هشت دهه بر کسی پوشیده نیست. چونکه این ویژگی‌های دارابودن شخصیت دموکرات موجبات گونه‌ای از ناملایمات شد که در نهایت هم اکنون همان ساختار دموکراتیک در آن محفوظ ماند. مبارزه برای دموکراسی و اعتقاد راسخ بر اینکه مسئله‌ی کورد به روشی دموکراتیک حل می‌شود، موجباتی که تازی و محوریت کورد در دارابودن فهم و ذهنیت و منش دموکراتیک در ایران را داشت. اگر تمایلی نسبت به دموکراتیزه شدن ایران بطوری جمعی در پیش گرفته شود، بدون شک خالقان نخستین جمهوری کوردستان در ایران و نسل‌های بعد از آنان که همچنان در حال مبارزه برای رسیدن به حقوقی دموکراتیک هستند باید در صف نخست این تغییرات و دگرگونی‌های دموکراتیک واقع و غیر این بازهم سپهر سیاسی ایران شاهد ظهور نوع دیگری از استبداد یا خودکامگی نوین خواهد بود. رژیم سیاسی دموکراتیک نیازمند به داشتن شخصیت‌های دموکراتیکی است که خوشبختانه برای الگوبرداری از آنان می‌توان به ساختارهای سیاسی کوردی رجوع کرد. برای رسیدن به فرهنگ و ساختار دموکراتیک در رژیمی سیاسی، لازمه‌ی آن تمرین و ممارست مداوم براساس شاخصەهای دموکراسی است. نمی‌توان فرهنگ دموکراسی را با باورهای مذهبی و یا سایر باورهایی که منجر به تبعیض و خلق انواع شهروندی شود درهم آمیخت. چونکه فرهنگ دموکراسی شاخصه‌های مختص به خود را دارد و فارغ از هر نوع عدم یکسانی و ناعدالتی جنسیتی، نژادی، ملیتی و حتی اتنیکی است.