![](/content/upload/1/news/77586_w920.jpg)
تحلیل وضعیت مذاکره میان ایران و آمریکا در دوران ترامپ و تأثیرات آن بر سیاستهای منطقهای
اورارتو دلشین
تحولات جاری در خاورمیانه
با توجه به تحولات پیچیده و متنوع در منطقه خاورمیانه، یکی از مهمترین سوالاتی که ذهن تحلیلگران را به خود مشغول کرده، این است که آیا ایران و آمریکا تحت ریاستجمهوری دونالد ترامپ قادر خواهند بود به مذاکره برسند؟
سیاست فشار حداکثری که ترامپ در دوره اول خود علیه ایران اعمال کرد، تأثیرات قابل توجهی بر اقتصاد و سیاست داخلی و خارجی ایران گذاشت. اما آیا این سیاست در دوره جدید او منجر به مذاکره خواهد شد؟ و اگر چنین شود، ترامپ چه شرایطی را برای مذاکره تعیین خواهد کرد و ایران تا چه حد حاضر به عقبنشینی است؟
در همین حال، نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، قصد دارد در دیدار با ترامپ بر تصمیمات آمریکا درباره ایران تأثیر بگذارد. اما آیا این دیدار به تشدید فشارهای بیشتر بر ایران منجر خواهد شد؟ آیا مکانیسم ماشه علیه ایران فعال میشود؟ آیا گزینههای نظامی و حمله به تأسیسات هستهای ایران در دستور کار قرار خواهد گرفت؟ در این مقاله، این سناریوها را بررسی میکنیم.
۱. سیاست فشار حداکثری و نقاط ضعف ایران
از زمان خروج ترامپ از برجام، سیاست اصلی دولت او در قبال ایران بر پایه فشار حداکثری بنا شده است. این سیاست شامل تحریمهای شدید اقتصادی، محدودیتهای تجاری و تلاش برای منزوی کردن ایران در سطح بینالمللی بوده است. هدف این فشارها، کشاندن ایران به پای میز مذاکره و تحمیل شروطی سختتر از توافق برجام است.
تأثیرات این فشارها بر اقتصاد ایران غیرقابل انکار است: کاهش درآمدهای نفتی، افزایش تورم، نوسانات شدید ارزی و گسترش نارضایتیهای داخلی، همگی نشاندهنده تأثیر تحریمها هستند. در چنین شرایطی، ایران دو گزینه پیش روی خود دارد:
• ادامه مقاومت و تلاش برای دور زدن تحریمها
• پذیرش مذاکره با آمریکا برای کاهش فشارهای اقتصادی
اما مسئله اصلی اینجاست که اگر ایران به مذاکره تن دهد، چه امتیازاتی را باید واگذار کند؟ ترامپ خواستههای مشخصی دارد، از جمله:
• محدود کردن برنامه هستهای ایران فراتر از برجام
• توقف برنامه موشکی ایران
• کاهش نفوذ منطقهای ایران و توقف حمایت از گروههای نیابتی
این شروط برای ایران بسیار سخت و حتی غیرممکن به نظر میرسد، زیرا عقبنشینی در این موارد، به معنای از دست دادن بخشی از قدرت استراتژیک و نفوذ منطقهای ایران خواهد بود.
۲. کاهش نفوذ ایران در منطقه و چالشهای جدید
یکی از مهمترین رویدادهای اخیر، سقوط رژیم بشار اسد در سوریه بوده که تأثیرات گستردهای بر معادلات قدرت در منطقه داشته است. با این تحول، جمهوری اسلامی ایران که یکی از مهمترین حامیان اسد بود، نفوذ خود را در سوریه از دست داده و اکنون تلاش میکند از طریق ایجاد بیثباتی، دولت جدید سوریه را تضعیف کند.
ضعف در محور مقاومت:
ایران در سالهای اخیر تلاش کرده بود جایگاه خود را در سوریه، لبنان و فلسطین تقویت کند. اما سقوط بشار اسد، شکست سنگینی برای تهران محسوب میشود. از سوی دیگر، حزبالله لبنان که بهشدت وابسته به حمایتهای مالی و تسلیحاتی ایران است، ضربه بزرگی خورده و دیگر آن قدرت سابق را ندارد. علاوه بر این، توافق آتشبس میان حماس و اسرائیل و آزادی گروگانها، موجب ناامیدی کامل جمهوری اسلامی شده و توانایی آن برای اعمال نفوذ بر گروههای فلسطینی را بهشدت کاهش داده است.
ورود اسرائیل به معادلات منطقهای:
یکی دیگر از عوامل مهم در تحولات اخیر، ورود گستردهتر اسرائیل به معادلات منطقهای است. تلآویو که همیشه امنیت خود را در اولویت قرار داده، پس از سقوط رژیم اسد تمرکز بیشتری بر منطقه بلندیهای یرموک گذاشته است. این منطقه از نظر استراتژیک برای اسرائیل اهمیت ویژهای دارد و میتواند در آینده صحنه درگیریهای جدیدی باشد.
۳. مذاکرات پنهانی ایران و آمریکا
اگرچه رهبران جمهوری اسلامی، بهویژه علی خامنهای، بارها اعلام کردهاند که حاضر به مذاکره با آمریکا نیستند، اما نشانههایی وجود دارد که برخی مقامات ایران در پشت پرده به دنبال گشودن کانالهای دیپلماتیک با واشنگتن هستند.
دلایل این رویکرد:
• شرایط اقتصادی وخیم
• افزایش فشارهای داخلی و بینالمللی
• خطر اضافه شدن سپاه پاسداران به لیست سازمانهای تروریستی غرب
این عوامل باعث شده که جمهوری اسلامی بهصورت غیررسمی بهدنبال راهی برای کاهش این فشارها باشد.
۴. احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه و تشدید تنشها
یکی از ابزارهایی که ممکن است در صورت شکست مذاکرات به کار گرفته شود، مکانیسم ماشه (Snapback) است. این مکانیسم به آمریکا و کشورهای اروپایی اجازه میدهد که در صورت نقض توافق هستهای، تحریمهای سازمان ملل را دوباره اعمال کنند.
در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه:
• ایران با تحریمهای سنگینتر مواجه خواهد شد
• اوضاع اقتصادی داخلی بحرانیتر خواهد شد
• اعتراضات مردمی و نارضایتیهای اجتماعی افزایش خواهد یافت
این شرایط میتواند رژیم ایران را در موقعیت بسیار دشواری قرار دهد.
۵. احتمال حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران
اگر مذاکرات شکست بخورد، گزینه نظامی علیه ایران نیز مطرح خواهد شد. اسرائیل بارها اعلام کرده که اجازه نخواهد داد ایران به سلاح هستهای دست یابد، و در گذشته نیز عملیاتهایی مانند ترور دانشمندان هستهای و حمله سایبری به تأسیسات ایران را انجام داده است.
دو سناریو در این زمینه مطرح است:
1. حمله محدود و هدفمند به تأسیسات هستهای ایران (مثلاً نطنز، فردو و اصفهان)
2. حمله گستردهتر به مراکز نظامی ایران، که میتواند منجر به یک درگیری بزرگ شود
با این حال، ترامپ تاکنون نشان داده که تمایلی به ورود به یک جنگ جدید در خاورمیانه ندارد، اما فشارهای اسرائیل ممکن است این معادله را تغییر دهد.
۶. آیا نتانیاهو به مذاکره آمریکا با ایران رضایت میدهد؟
نتانیاهو بهعنوان یکی از سرسختترین مخالفان ایران، همواره از سیاستهای ترامپ در قبال تهران حمایت کرده است. اگر مذاکرات بین ایران و آمریکا آغاز شود، نتانیاهو سعی خواهد کرد آن را متوقف کند، زیرا هرگونه توافقی که منجر به کاهش فشار بر ایران شود، از نظر اسرائیل یک شکست استراتژیک محسوب میشود.
نتیجهگیری
با توجه به شرایط فعلی، چند سناریو محتمل است:
• افزایش فشارها بر ایران در صورت ادامه مقاومت
• مذاکره احتمالی با آمریکا در ازای امتیازدهی ایران
• نقش کلیدی اسرائیل در افزایش تنشها و فشار بر ترامپ
• احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه یا اقدام نظامی در صورت شکست مذاکرات
در مجموع٫آینده روابط ایران و آمریکا به تصمیمات استراتژیک ایران، فشارهای داخلی در آمریکا و تأثیرگذاری اسرائیل بستگی دارد. مسیر مذاکره پرچالش و همراه با ریسکهای فراوان خواهد بود.