
پدیدارشناسی نوروز کوردی
(نوروز بە مثابە پدیدەای کە کوردانە خلق و آفریدە میشود)
شاهو حسینی
شاید بهترین و کاملترین اندیشهای که میتواند ما را در فهم این موضوع یاری دهد تبارشناسی پدیدەهای فوکو باشد. اساسا نگاه فوکو به تاریخ نگاه دیگری است که در نقطه مقابل نگاه سنتی بە تاریخ قرار دارد، در نگاه سنتی، تاریخ سیر رویدادها و توالی اتفاقاتی استدر گذشتە و از طریق فهم گذشته تلاش میشود که به فهم امروز نائل شد. اما نگاه فوکو دقیقا برعکس این نگاه سنتی است. فوکو معتقد است که "تاریخ واقعی تاریخ امروز است و ما گذشته را از طریق امروز میآفرینیم". گذشته آن چیزی است که امروز آفریده میشود، خلق میشود و شکل داده میشود. گذشته چیزی جدای از انسان امروزی و آفرینشهای انسان امروزی نیست و در واقع نیروها به طور مداوم به جهانهای موجود فرم میدهند. نوروز اساسا برای انسان کوردی امروز یک اتفاق یا رویداد در گذشته نیست، نوروز برای سوژەی کوردی امروز دیگر یک فرم برساختە با سمبلهای مشخص و برساختە توسط دیگری غیرکورد نیست. یعنی نوروز یک حقیقت فراتر از من امروز کوردی نیست. سوژه کوردی اتفاقا برعکس امروز نوروز را خلق میکند نوروز را میآفریند. ما امروز در روند پدیدار شدن، گسترش و هژمونی آگاهی و ذهن کوردی در جامعه، شاهد روند خلق و آفرینش گذشته و تاریخی هستیم تا فهمی سوبژکتیف از امروز داشته باشیم. برای همین است که من معتقدم نوروز امروز کوردستان و نوروز کوردی، فرمی کاملا جدید، نو و تازه است. نوروزی است که پژواک و برآیند خصوصیت مبارزه استقلال سوژه کوردی و بروز خودآگاهی سوژه کوردی است، کوردستان و سوژه کوردی از طریق هژمونی بخشی به سمبلهایی نظیر لباس کوردی خاکی، لباسهای رنگارنگ و "جامانه" و "شهده" و دیگر سمبلهای زیست بوم کوردستان در واقع درصدد خلق یک نوروز هست. کوردستان و سوژه کوردی در واقع نوروز را خلق کرده و میآفرینند تا امروز و خود را بیافرینند و این بدین معناست که خودآفرینی، خود بنیادی کوردستان و سوژه کوردی روندی مداوم دارد، بنابراین ما شاهد شدن نوروز در کوردستان هستیم.
تبارشناسی نوروز کوردستان
سوژەی کوردی و کوردستان امروز دیگر نوروز را نە یک جشن باستانی ایرانی میداند و نە درصدد فهم و گسترش سمبلها و آگاهیهای برساختە کهنە از نوروز ایرانی است، درک نوروز و فهم جامعە کوردستان بدون تردید متاثر از تغییر فهم و آگاهی سوژە کوردی از خود تغییر کردە، تاکید جامعە کوردستان بر سمبلهای زیستبوم کوردستان، تعیینات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعە کوردستان در نوروز و تلاش برای پدیدارکردن فرمی دیگر از نوروز و اساسا تلاش برای خلق و ساختن نوروز در کوردستان خط پایانی است بر تعیینات ایرانی در نوروز کوردستان، تاکید سوژەی کوردی بر کوردانە برگزار کردن نوروز، پدیدار شدن و پژواک سمبلهای کوردستانی در مراسمات نوروز، تاکید بر هویت کوردستانی مراسمات نوروز در کوردستان در واقع پایان دادن بە یک کلان روایت و فراروایت ایرانی از نوروز هست، دو عنصر مهم نوروز یکی "نوزایی" و دیگری "رستن از بند"، اساس و پایەهای نوروز کوردستان است، نوروز برای کوردستان جشن وحدت جامعە کوردستان، جشن سوژەگی انسان کوردی و محصول ارتباط اینترسوبژکتیڤ میان کوردهاست، جشنی متشکل در حضور و سمبلها کە پژواک تکثر گفتمانها و نگاههای گوناگون در کوردستان و جامعە کوردی است، در واقع نوروز خود گفتمانی در جامعە کوردستان است کە بر خلاف نوروز ایدئولوژیک ایرانی کە تحمیل دستگاه سیاسی و حاکم بر جامعە است، گفتمانی از روئیدە و فرم گرفتە از بستر جامعە است، نکتە حائز اهمیت در نوروز کوردستان تلاش برای هژمون کردن گفتمان کوردستانی در جامعە کوردستان است از طریق زدودن نوروز ایرانی و المانهای فرهنگی و ایدئولوژیکش.
بازتاب ذهن کوردی در پدیدار شدن نوروز
به نظر میرسد نگاهی به روند حظور مردم و سوژه کوردی در این مراسمات، بەمثابە پژواک فهم سوژه کوردی، میتواند موئید این باشد که فهم و آگاهی جامعه کوردی از آنچه که توسط رابطه اینتر سوبژکتیف میان سوژههای کوردی در جامعه به مثابه نوروز شکل گرفته روندی خردمندانه است. درک و فهم سوژه کوردی از آنچکه به مثابه نوروز و مراسمات نوروز آفریده و خلق کرده در واقع خردمندانه و بسیار پویاست، شاید در هیچ دوره تاریخی سوژه کوردی و کوردستان به این میزان از در آمیخگتی و درهم تنیدگی با نوروز نرسیده باشد، هویتی که سوژه کوردی و جامعه کوردستان به نوروز بخشیده به مثابه روندی از برانگیختگی دوباره، دوباره زنده شدگی و پویایی به مثابه روندی از شدن و ارتباط دادن آن با خصوصیت اجتماعی فرهنگی و سیاسی جامعه کوردستان که در تقابل و مبارزه با استبداد دیکتاتوری و اقتدارگرایی دیگری غیر کورد است نشان از بازتاب روشن، گسترده ذهن کوردانە سوژه کوردی و جامعه کوردستان در نوروز دارد.
بدون شک درک اینکه ذهن کوردانە سوژه کوردی و کوردستان چقدر بر خلق و آفرینش نوروز کوردستان تاثیر گذاشته رو باید از میزان همگرایی، همپیوندی و همپوشانی نگاههای جامعه كوردستان از یک سو و از سوی دیگر بر گستردهتر شدن دامنه اعتراضات در کوردستان علیه اشغالگری بررسی کرد به هر میزان این روندها گسترده تر و توسعە یافتهتر باشند میتوان گفت تاثیرات ذهن کوردانە سوژه کوردی و کوردستان بر این خلق و آفرینش تاثیر گذاشته، یعنی از یک سو منجر به اتحاد بیشتر و همپوشانی گسترده تر نگاههای کوردانە کوردستان محور و گسترش، تداوم و استمرار اعتراضات ذهنی و عینی بشود(یعنی هم تقابل ذهنی با المانهای ذهن ایرانی و عناصر ذهنی کلونیالیسم و هم تقابل عینی با مظاهر عینی برآمدە از ذهن ایرانی بشود) در این صورت میتوان گفت که این روندها برآمدە از ذهن کورانە سوژه کوردی بوده.
عومل تاثیرگذار در تغییر ذهن کوردی
به نظر میرسد که عوامل متعدد، متضاد و بسیار ناهمگونی در این روند نقش داشته است. اما به نظر من فهم سوژه کوردی از دینامیسم ناپویا استثمارگر و دیگری زدای ایدئولوژی ایرانشهری به مثابه یک فراروایت که از طریق بر ساختن یک تصور خیالی و غیر واقع به قدرتی در راستای هژمونی فارس بر دیگری منتهی شده سوژه کوردی را تشویق و ترغیب به خودشناسی کرده و این خودشناسی در واقع به صورت خلق و آفرینش جهانهای معنایی کوردی در ذهن فرد کوردی در تلاش است زنجیرهای انقیاد و وابستگی از دیگری غیر کورد را بگسلد، در کنار این عامل تغییرات روبه رشد فهم و آگاهی در جامعه کوردی که محصول شناخت و فهم بهتر دیگری غیر کوردی بوده نیز تاثیر بسزایی داشته. تدوام بازتولید استثمار، تلاش برای استحاله و عدم پذیرش سوژه کوردی و اساسا شکل نگرفتن رابطه اینتر سوبژکتیف در میان سوژه کوردی و سوژه غير کوردی به دلیل نگاه ابژه کتیف سوژه غیر کوردی به کورد و کوردستان که منجر به تدوام استبداد و اقتدارگرایی در ایران شده نیز نقش غیر قابل انکاری در فهم و آگاهی جامعه کوردی داشته خوب به الطبع در کنارنقش روشنفکران تحصیلکردە فعال در حوزە مدنی جامعە کوردستان، رسانههای هویتخواه کوردی همچون کانالهای ماهوارهای حزبی و نشریات حزبی نیز نقش تاثیرگذاری داشتهاند.
کلام پایانی
نوروز بە مثابە یک پدیدە امروز در کوردستان خصلتی گفتمانی پیدا کردە، زیرا از یک سو محصول فهم، درک و اگاهی سوژە کوردی از خود و از دیگری غیر کورد است، از سوی دیگر برآیند ارتباط اینترسوبژکتیڤ سوژە کوردی است، زیرا تحمیل هیچ قدرت و زور حکومتی نیست، همچنین در تقابل با کلان روایت و فراروایت ایرانشهری(پانفارسی) از نوروز است کە برآیند یک حکومت، زور و سلطه حکومتی است. بنابراین نوروز کوردستان هم پژواک سوژەگی جامعە کوردستان است و هم نقشەراە مبارزە با استثمار و کلونیالیسم ایرانی.