کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

سقوط آزاد تومان – اقتصاد ایران در آستانه فروپاشی و سقوط

09:25 - 21 اسفند 1403

سقوط آزاد تومان – اقتصاد ایران در آستانه فروپاشی و  سقوط

اقتصاد ایران در یکی از بدترین بحران های دوران معاصر به سر می‌برد. اگر تومان ایران به تضعیف خود ادامه دهد و به مرز نمادین ۱۰۰ هزار تومان در هر دلار آمریکا برسد، نشانه سقوط کامل ارز خواهد بود. چنین تحولی نه تنها ضربه سختی به اقتصاد داخلی وارد می‌کند، بلکه پیامدهای جهانی نیز خواهد داشت. سقوط چشمگیر ارز به دلیل ترکیبی از تحریم‌های اقتصادی، سیاست‌های اقتصادی ناکارآمد و بی اعتمادی فزاینده به صاحبان قدرت است. با چنین کاهش شدید ارزشی، تورم بیش از پیش افزایش می‌یابد، کالاهای وارداتی گران می‌شوند و مردم عادی ایران حتی بیشتر از قدرت خرید خود را از دست می‌دهند. افزایش دستمزدها همگام با افزایش قیمت‌ها نیست و پول پس انداز شده به سرعت بی ارزش می‌شود. از لحاظ تاریخی، سقوط ارز مشابه به ناآرامی اجتماعی و تحولات سیاسی منجر شده است. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست – امروزه شاهد افزایش اعتراضات و نارضایتی از سیاست‌های اقتصادی هستیم. اگر از آستانه روانی ۱۰۰ هزار تومان در هر دلار عبور کند، می‌تواند موجی از وحشت، فرار بیشتر سرمایه و تعمیق رکود را به همراه داشته باشد.

این بحران اقتصادی را می‌توان «سقوط آزاد تومان» نامید، نامی که نشان‌دهنده کاهش بی‌رویه و شتابان ارزش است. نام‌های احتمالی دیگر «پرتگاه ابر تورم»، «کاهش ارزش بزرگ» یا «فتح دلار» هستند که همگی نشان‌دهنده جدیت اوضاع هستند. تکانه‌های ارزی یکی از ویژگی‌های تکرارشونده اقتصاد ایران از زمان انقلاب اسلامی در سال (۱۳۵۹-۱۳۵۷) بوده است. این شوک‌ها که با تغییرات ناگهانی نرخ ارز ایران تومان و دلار آمریکا مشخص می‌شود، پیامدهای عمیقی برای اقتصاد و جامعه داشته است. علی‌رغم تلاش‌‌های مستمر مقامات ایرانی برای تثبیت بازار ارز، این تکانه‌ها به شدت ادامه دارد. این نوسانات شدید در نرخ برابری تومان ایران و دلار آمریکا تاثیرات عمیقی بر اقتصاد و جامعه ایران داشته است. تورم سر به فلک کشیده، قدرت خرید مردم کاهش یافته و عدم اطمینان نسبت به آینده اقتصادی کشور افزایش یافته است. کاهش ارزش پول ایران منجر به افزایش هزینه‌های واردات شده است که به نوبه خود دسترسی به کالاها و خدمات ضروری را دشوارتر کرده است. برای درک اثربخشی آنها، باید مکانیسم‌ها و نتایج آنها را بررسی کنیم:

پیشینه تاریخی: شوک های ارزی در ایران از سال (۱۳۵۷) تا امروز

پس از انقلاب (۱۳۵۷) ایران، ایران اولین شوک ارزی بزرگ خود را تجربه کرد که دلار از ۷ تومان به ۱۰ تومان رسید. این افزایش متناسب با پایان دوره طولانی ثبات نرخ ارز در دوره پهلوی بود. از آن زمان تاکنون، ایران چندین شوک ارزی مهم را تجربه کرده است. در دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی  تعدیل شدیدی در نرخ رسمی ارز از ۶۸ به ۱۴۵۸ ریال ایران رخ داد که منجر به افزایش شدید قیمت‌ها و افزایش تورم شد. بین سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۰، نرخ ارز بیش از ۵۰ درصد افزایش یافت و باعث ایجاد نااطمینانی اقتصادی گسترده شد. ثبات نسبی در دوره محمود احمدی نژاد به دلیل افزایش درآمدهای نفتی رخ داد، اما این وضعیت در سال ۱۳۹۰ به طرز چشمگیری تغییر کرد. از آن زمان، ایران پنج شوک ارزی بزرگ را تجربه کرده است که نرخ ارز بین سال های (۱۴۰۳-۱۳۹۰) نزدیک به ۶۰ برابر شده است.

دلایل تکرار شوک‌های ارزی در ایران:

۱. سیستم‌های چندگانه نرخ ارز: سال‌هاست که ایران چندین نرخ ارز موازی از جمله نرخ رسمی دولتی و نرخ بازار آزاد داشته است. این تفاوت فرصت‌هایی را برای فساد ایجاد می‌کند. تلاش‌های دولت برای یکسان‌سازی این نرخ‌ها، مانند زمان هاشمی رفسنجانی، با شکست مواجه شد و تورم ارز را تشدید کرد.

۲. تحریم‌ها و فشارهای خارجی: تحریم‌های بین‌المللی به‌ویژه از سوی ایالات متحده، تأثیر بسزایی بر بازار ارز ایران داشته است. تحریم بانک‌های ایران و صادرات نفت دسترسی ایران به ارز خارجی را محدود کرده است. به عنوان مثال، تحریم‌های آمریکا در سال ۱۳۹۰ منجر به افزایش شدید دلار و رکود عمیق شد.

۳. سیاست پولی: تصمیمات اقتصادی اشتباه اغلب بحران ارزی را تشدید کرده است. نمونه بارز آن دلار ۴۲۰۰ تومانی است که ارز یارانه‌ای برای کالاهای اساسی در نظر گرفته می‌شد اما برای واردات کالاهای لوکس استفاده می‌شد. چنین تصمیماتی باعث افزایش تقاضا برای دلار و کاهش اعتماد به پول ایران می‌شود.

٤. عدم شفافیت مالی: بخش قابل توجهی از اقتصاد ایران توسط نهادهای شبه دولتی وابسته به رهبری جمهوری اسلامی کنترل می‌شود. این موسسات اغلب بدون نظارت دولت عمل می‌کنند و برای منابع ارزی محدود رقابت می‌کنند. این عدم شفافیت، بحران ارزی را تشدید می‌کند و اجرای اصلاحات موثر را با مشکل مواجه می‌کند.

٥. علل روانی: وقتی اعتماد مردم به پول محلی از دست می‌رود، تقاضا برای دارایی‌هایی مانند طلا و دلار افزایش می‌یابد. این تقاضا برای ارزش باعث افزایش بیشتر نرخ ارز و ایجاد کاهش ارزش و تورم می‌شود.

پیامدهای شوک ارزی برای اقتصاد ایران:

١. تورم و کاهش قدرت خرید: شوک ارزی باعث افزایش قیمت کالاهای وارداتی می‌شود و سطح کلی قیمت‌ها را بالا می‌برد. به عنوان مثال شوک ارزی سال ۱۴۰۳ باعث افزایش شدید قیمت کالاهای اساسی و بدتر شدن وضعیت معیشتی بسیاری از ایرانیان شد.

۲.  نااطمینانی اقتصادی و رکود: تغییرات سریع در نرخ ارز باعث ایجاد عدم اطمینان می‌شود که بر سرمایه گذاری و رشد اقتصادی تأثیر منفی می‌گذارد. شرکت‌ها به سختی برنامه‌های بلندمدت توسعه داده‌اند و بسیاری از شرکت‌های کوچک و متوسط ​​در دوره‌های نابسامانی ارزی ورشکسته می‌شوند.

٣. تنش‌های اجتماعی و سیاسی: با کاهش استانداردهای زندگی، بحران ارزی ناآرامی‌های اجتماعی و سیاسی را افزایش می‌دهد. تظاهرات و اعتراض به بی عدالتی‌های اقتصادی در ایران بیشتر شده است.

اصلاح با شوک‌های ارزی:

١.برابری و شفافیت نرخ ارز: برای کاهش فساد، ایران باید نرخ ارز ثابتی را معرفی کند که با ارزش بازار منطبق باشد. این امر همچنین مستلزم افزایش شفافیت مالی و نظارت بر نهادهای نیمه دولتی است.

۲. تنوع اقتصادی: کاهش وابستگی به صادرات نفت برای ثبات بازار ارز بسیار مهم است.

٣. اصلاح سیاست پولی: یک بانک مرکزی مستقل تر می‌تواند به ثبات ارز و کنترل تورم کمک کند. این شامل کاهش دخالت مستقیم دولت در سیاست پولی است.

نتیجه: بحران جاری در اقتصاد ایران نمونه بارز این است که چگونه ترکیبی از کاستی‌های ساختاری، تحریم‌های خارجی و سوء مدیریت سیاسی می‌تواند منجر به سقوط ارز شود. اگر تومان به آستانه نمادین 100.000 در هر دلار آمریکا برسد، ایران در خطر فرو رفتن در یک رکود اقتصادی حتی عمیق‌تر همراه با تورم فوق العاده، فقر گسترده و ناآرامی اجتماعی است. پیامدهای اقتصادی نه تنها از طریق افزایش سرسام آور قیمت‌ها و کاهش قدرت خرید بر مردم عادی ایرانی تأثیر می‌گذارد، بلکه بر تجارت و تجارت کشور نیز فشار وارد می‌کند. شوک‌های ارزی در ایران نتیجه شبکه پیچیده ای از سوء مدیریت و فشارهای خارجی است. دولت ایران نتوانسته بازار ارز را در بلندمدت با ثبات نگه دارد. کاهش ارزش و تورم پول ملی هم قدرت خرید شهروندان و هم ثبات اقتصادی کشور را تضعیف می‌کند. این بی ثباتی با تحریم‌های بین‌المللی تشدید می‌شود و وضعیت اقتصادی بی‌ثباتی را ایجاد می‌کند. شکستن این چرخه مستلزم اصلاحات عمیق در سیاست‌های پولی و نرخ ارز، افزایش شفافیت اقتصادی و تنوع استراتژیک اقتصادی است. شوک‌های ارزی احتمالاً چالشی مکرر برای اقتصاد ایران باقی خواهند ماند. تداوم بلاتکلیفی در بازار ارز نه تنها به رشد اقتصادی آسیب وارد می‌کند، بلکه بر وضعیت معیشتی مردم ایران نیز تأثیر مستقیم دارد. بنابراین، «سقوط آزاد تومان» می‌تواند به نماد یکی از پرتلاطم‌ترین دوره‌های کشور در دوران مدرن تبدیل شود – یک سیگنال هشدار دهنده در مورد اینکه وقتی یک اقتصاد به نقطه شکست خود می‌رود چه اتفاقی می‌افتد.