
جایگاە کوردها در نظم نوین خاورمیانە تعیین کنندە خواهد بود
ساسان خاتونی
در صد سال گذشته خاورمیانه با چند چالش جدی مواجه بوده است. تقسیم خاورمیانه توسط قدرتهای جهانی علیالخصوص فرانسه و بریتانیا و تشکیل کشورهای جدید و وقوع جنگهای طولانی از جمله جنگ کشورهای عربی با اسرائیل حمله، حمله به کویت از جانب صدام حسین و نبرد ۸ ساله ایران و عراق بعد از روی کار آمدن رژیم خمینی در ایران، از مهمترین موضوعات تاریخ معاصر این منطقه بودهاند.
هفتم اکتبر سال ۲۰۲۳ و بعد از حمله گروههای نیابتی رژیم تهران به خاک اسرائیل، خاورمیانه دچار تغییراتی در ساختار سیاسی، نظامی و اقتصادی فراوانی شده و این امر باعث شد شاهد چهره جدیدی از خاورمیانه که هنوز ترسیم آن به پایان نرسیده است، باشیم. در این تصویر جدید مباحثی همچون شکست مرکزگرایی، بهم خوردن معادلات و تغییر نقش دولتهای دارای هژمونی در منطقه، سقوط دولتها و تغییر در ساختار حاکمیت کشورها، نیاز به تغییرات در سیاستهای داخلی و خارجی کشورها برای ایفای نقش و سهیم بودن در مسائل سیاسی و اقتصادی خاورمیانه جدید، همگرایی بیشتر کشورهای عربی با اسرائیل و برجسته شدن موجودیت و نقش کوردها در رویدادهای اخیر و آتی به وضوح نمایان است.
قطع بازوهای رژیم ایران در منطقه به نوعی شروع پایان هژمونی ایران در منطقه به حساب میآید، دولت اسرائیل تقریباً همه رهبران و توان نظامی گروههای نیابتی ایران را در فلسطین و لبنان حذف کرد و با سقوط رژیم اسد و شکست محور مقاومت و تضعیف هلال شیعی هژمونی ایران در منطقه به حداقل خود رسیده است و حتی در کشورهایی از جمله عراق و یمن که هنوز هم گروههای تحت رژیم ایران وجود دارند، دیگر توانایی ایفای نقش قبل از هفت اکتبر را ندارند. با روی کار آمدن دولت جدید سوریه بیش از پیش مسئله کورد در این کشور در کانون توجهات قرار دارد. اسرائیل آشکارا از کوردها حمایت میکند و کشورهای اروپایی و آمریکا صراحتاً از حل مسئله کورد در این کشور سخن میگویند. اگرچه دولت ترکیە همزمان با شروع پروسه به اصطلاح صلح با کوردها در این کشور باز هم به مواضع کوردها در سوریه حمله میکند و از گروههای اسلامگرای افراطی در حمله به آنان حمایت میکند، اما دیگر نمیتواند وجود خودمدریتی "ڕۆژئاوا" را نادیدە بگیرد. دولت جدید سوریه که در گذشتە اعضای آن تروریستهای تحت تعقیب بینالمللی بوده و امروزه در قالب دیپلمات با کشورهای جهان در تعامل هستند، همچنان بر سر مسئله کورد به توافق مشخصی دست نیافتهاند. اما ژئوپلیتیک روژئاوا و کوردستان سوریه و مناطق تحت کنترل نیروهای سوریه دموکراتیک به لحاظ اقتصادی هم برای سوریه و هم برای کشورهای همسایه آن بسیار حائز اهمیت است چرا که بیشتر میدانهای نفتی این کشور در این مناطق قرار دارند. موضوع دیگر که بر اهمیت جغرافیای کوردستان و مناطق تحت کنترل نیروهای سوریه دموکراتیک در کشور سوریه میافزاید قرار گرفتن در مسیر کریدور کالا-انرژی داوود (بصره،کوردستان عراق، کوردستان سوریه، التنف، سویدا، بندر حیفای اسرائیل) میباشد. این کریدور باعث تثبیت قدرت اسرائیل به مناطق آبی گلان (بلندی های جولان) میشود و نفت روژئاوا میتواند از طریق بندر حیفای اسرائیل وارد بازار جهانی شود. در واقع کریدور داوود یکی از چند کریدور تامین-کالا انرژی میباشد که اسرائیل برای آن بسیار تلاش میکند و بر اساس این منافع اقتصادی و تجاری، تمایل به عادی سازی روابط با کشورهای عربی از جمله عربستان، امارات و بحرین را دارد. از سوی دیگر با تضعیف هلال شیعی در عراق و اعمال فشارهای علنی آمریکا بر آن کشور مبنی بر کاهش روابط و وابستگی به ایران و انحلال حشد الشعبی، باعث تقویت جایگاه اقلیم کوردستان میشود. در روزهای اخیر تحت فشار آمریکا، بغداد راضی شد تا بار دیگر صادرات نفت اقلیم کوردستان که طی اختلافات بر سر مسائلی همچون بودجه و فشار نیابتیهای رژیم ایران از جانب بغداد به کوردستان متوقف شده بود، دوباره از سر گرفته شود. در این صورت اقلیم کوردستان میتواند جدای از ترکیه با شکلگیری کریدور داوود، آلترناتیو دیگری برای صادرات نفت داشته باشد و تاثیرات سیاسی و نظامی ترکیه بر آنجا کاهش مییابد. قرار گرفتن اقلیم کوردستان و روژئاوا در مسیر کریدور داوود به معنای ورود آنها به نقشه تامین انرژی جهان به صورت مستقیم بودە و این امر به لحاظ سیاسی موجب دستیابی به مشروعیت بینالمللی بیشتری برای آنها خواهد شد و در بعد اقتصادی در کانون توجهات منطقە بە لحاظ گشایش و تامین بازار مصرف برای کشورهای تولید کنندە (چرا که سوریه پس از استقرار امنیت در این کشور نیاز به بازسازی دارد و کشورهای قدرتمند اقتصادی هر کدام میخواهند سهمی در بازار مصرف بازسازی سوریه داشته باشند و یکی از امنترین مسیرهای انتقال کالاهای خود به سوریه همین مسیر کوریدور داوود میباشد که تحت نظارت و کنترل اسرائیل خواهد بود) و تامین انرژی از جانب کوردستان برای بازارهای جهانی قرار خواهند گرفت و با توجه به سابقه موفق هر دو بخش کوردستان در شکست تروریسم داعشی، دو فاکتور نیرو و انرژی که در دنیای سیاست و معادلات بینالمللی و قرار گرفتن در منافع بلوکهای قدرتمند تعیین کنندە میباشند، میتواند مسئله کورد را به سطح بالاتر از خاورمیانه برساند و در بعد بین جهانی مورد بحث قرار دهد.
در این روزها که شاهد گفتگوهایی ما بین حزب کارگران کوردستان و دولت ترکیه به منظور پایان دادن به یک نزاع ۴۵ ساله و حل مسئله کورد در آن کشور هستیم، به یک موضوع بسیار مهمی پی میبریم کە ساختار تمرکز قدرت متکی تنها به یک هویت در جوامع متکثر شکست خورده است و ترکیه نیز از این قاعده مستثنا نیست. صد سال نفی هویت و موجودیت کوردها در ترکیه که در پی آن هزاران انسان بیگناه کورد شکنجه، زندانی و قتل عام شدند و هزاران سرباز تورک قربانی ایدئولوژی کمالیستی شدند، در ترکیهای میخواهد به یکی از قدرتهای منطقه و جهانی به لحاظ سیاسی و اقتصادی تبدیل شود, به یک مانع تبدیل شده است. ترکیه به منظور ورود به اتحادیه اروپا باید مسئله حقوق بشر در آن کشور را بهبود بخشد و حل مسئله کورد در آن کشور یکی از آن مواردی است که میتواند راه را برای آنان در این مسیر هموار سازد. اقتصاد ترکیه متکی به تولید صنایع کوچک و گردشگری است و مثل دیگر کشورهای منطقه منابع طبیعی از جمله نفت و گاز را ندارد و تنها بر سر یک میدان گازی با یونان نیز دارای اختلاف است بنابراین امنیت و ثبات و پایان جنگ در این کشور میتواند از بودجه نظامی این کشور بکاهد و به منظور توسعه بیشتر زیرساختهای آن کشور از آن استفادە کند. به هر روی، مقامات ترکیه امروز به این نتیجه رسیدهاند که دیگر مسئله و موجودیت کوردها غیر قابل انکار است و جامعە و حکومت ترکیه نیازمند تغییرات اساسی از جمله بازتعریف مفهوم هویت و شهروندی، عدم تاکید بر ساختار تمرکز قدرت مبتنی بر یک اتنیک خاص و مرکز زدایی است و بطور کلی حل این مسئلە قانون اساسی این کشور را تغییر میدهد.