کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

انکار حقوق فرهنگی، انکار انسانیت است

21:26 - 18 فروردین 1404

انکار حقوق فرهنگی، انکار انسانیت است

آزاد مستوفی

بیانیه‌ی اخیر جمعی از چهره‌های بە اصطلاح فرهنگی(١) مرکزگرا در ایران در رابطه با نوروز و جایگاه زبانهای غیرفارسی در ایران، نه تنها مایه تأسف بلکه نمونه‌ای آشکار از تداوم همان نگاهی است که سالهاست بر بنیان یک ملت‌سازی تک‌زبانه و تک‌فرهنگی، هویت‌های متنوع و ریشه‌دار ساکنان آن سرزمین را نادیده گرفته و سرکوب کرده است.

به‌جای آنکه از مردم کوردستان که با شور، هوشیاری و پیوند عمیق با طبیعت و سنت، مراسم نوروز را هر ساله با شکوهی بی‌نظیر کە نشان از ارادە مقاومت در برابر ستمگری است، برگزار می‌کنند، قدردانی شود در این بیانیه‌ با نگاهی مشکوک و انحصارطلبانه، آنان به  "تجزیه‌طلبی" متهم شده‌اند. آنچه در بیانیه مذکور به عنوان "سوءاستفاده قومی" معرفی شده، در واقع چیزی نیست جز احیای حق فرهنگی و تاریخی ملتی کە ارادە کردە است پیروزی فرهنگ شادی و رقص را بر تاریکی و سیاهی جشن بگیرد.

اگر  "نوروز" امروز هنوز نفس میکشد و به‌عنوان میراثی زنده بر جای مانده، بیش از همه مدیون ملت کورد است که علیرغم دهه‌ها ممنوعیت و سرکوب از جانب رژیمهای غاصب ترکیە، عراق، سوریە و ایران ولایت فقیە این جشن را زنده نگه‌ داشته‌اند و همواره حافظ این جشن باستانی و فرهنگهای اصیل سرزمینشان کوردستان بوده‌اند. ملت نستوه کورد شایان تقدیراند ولی آنچە امروز از این بە اصطلاح فرهیختگان فاشیست میبینیم حسادت بە اتحاد و یکدلی مبارزان کوردستان است.

نکتە کمدی تراژدی نویسندگان بیانیه این است کە از آنچه "قوم‌گرایی" خوانده‌اند انتقاد میکنند. درحالیکە خود رسما قومگرایانی هستند کە مایەی شرم انسانیت‌اند و باید بدانند آنچه سالها در ایران حاکم بوده و هست دقیقاً شکل معکوس آن، یعنی ملی‌گرایی افراطی و لجام گسیختەی شیعە-فارسی است. این ملی‌گرایی، نه تنها زبان فارسی را به‌عنوان ابزار یکسان‌سازی تحمیل کرده بلکه حقوق فرهنگی، آموزشی و رسانه‌ای سایر ملتها را به رسمیت نمی شناسد. به‌جای برابری، شهروند درجه دو ساختە است. به‌جای تنوع، همسان‌سازی را در پیش گرفتە است.

نویسندگان این بیانیه حتی اصل ۱۵ قانون اساسی رژیم سرکوبگر ایران را که حق آموزش به زبان مادری را به رسمیت میشناسد، با تعبیراتی چون "تحریف‌شده" و "خطر برای انسجام ملی" رد میکنند. سؤال اینجاست: کدام انسجام ملی؟ انسجامی که بر پایه انکار دیگران ساخته شود، انسجام نیست بلکه سلطه است کە بە انشقاق و فروپاشی می‌انجامد. نتیجەی این نگرش و سیاست رژیم اشغالگر را در میان نسل جدید از کرمانشاه و ایلام گرفتە تا سنندج و اورمیە میبینیم، نسلی کە بە هویت اصیل کوردستانی خویش افتخار میکند و تمام سعی خود را مینماید کلمات فارسی را از محاورەاش بزداید. هیچ وحدت پایداری با سرکوب تفاوت‌ها به‌وجود نمی‌آید بلکه درک و به رسمیت شناختن تنوع است که بنیانهای همزیستی مسالمت‌آمیز را تقویت میکند.

حمله به "استفاده از زبان‌های محلی در جلسات رسمی یا در آموزش"، گذشتە از اینکە مفهوم سیاسی   "زبان محلی" مفهومی تحقیرآمیز علیە ملتهای غیر فارس است، و صد البتە نه دغدغه‌ای علمی دارد و نه نیت خیرخواهانه‌ای برای انسجام. این نگاه، تنها ادامه همان سیاستهای استبدادی فرهنگی است که در طول قرن گذشته، کوشیده است زبانها و هویتهای غیرفارس را به حاشیه براند. اینکه هنوز در قرن بیست‌ویکم، نویسندگانی با عنوان بە اصطلاح "فرهیخته" نگران شنیدن زبان کوردی، بلوچی، ترکی، عربی و.. در یک جلسه رسمی هستند، خود نشان میدهد تا چه اندازه نگاه فاشیستی مرکزگرای فرهنگی در ایران ریشه‌دار و مقاوم در برابر عدالت زبانی و حقوق انسانی است.

حق آموزش به زبان مادری، حق استفاده از زبان در عرصه‌های عمومی، حق مشارکت برابر در فرهنگ، رسانه و سیاست، همگی از جمله حقوق مدنی بنیادین ملتهاست. این حقوق نه هدیه‌ای از سوی حاکمیت، بلکه جزو لاینفک اصول شهروندی دموکراتیک‌اند. امروز دیگر نمیتوان با ابزارهای نظریه‌پردازی مرکزگرایانه، خواست ملت‌ها را به "انحراف" تعبیر کرد. ملت کورد اگر دیروز مانند سایر ملت‌های غیر فارس در ایران خواهان برابری، کرامت و شهروندی عادلانه بود امروز باید از آنان تمنا کنید تا با مرکز تعامل کنند. از حقوق اولیە آنان است کە در مدرسه، فرزندانشان زبان مادری‌شان را بیاموزند؛ در رسانه، صدای خود را بشنوند؛ در سیاست، نمایندگان واقعی خود را در پارلمان و نهادهای کلان دولتی و حکومتی داشته باشند و در فرهنگ کە موسیقی و ادبیات فارسی وامدار آنان است، به‌جای حاشیه در متن باشند. خواستەهایی کە بر طبق مفاد پذیرفتە شدە بیانیە جهانی حقوق بشر، حق ملت کورد است.

رد اصل ۱۵ قانون اساسی رژیم اشغالگر، که آموزش زبان مادری را مجاز دانسته، نشانه‌ای خطرناک از عقبگرد فکری بە اصطلاح فرهیختگان و هنرمندان است. اگر نخبگان فرهنگی کشوری با چنین اصل محدودی نیز مشکل دارند، چگونه می‌توان از عدالت آموزشی، تنوع فرهنگی و برابری مدنی سخن گفت؟ این‌گونه نگاه‌ها کە "ملی‌گرایانه" نیست و کاملا فاشیستی است ادامه‌ی همان نظام استبدادی تک‌زبانه‌ای است که به‌جای پذیرش تنوع، از حذف آن احساس قدرت میکند. البتە قدرت کاذب و توخالی کە ساکنان مرزهای شمال و جنوب و شرق و غرب آن سرزمین را با خود ندارد. پاسخ به این نگاه واپس‌گرایانە و نفرت‌پراکنی این قوم پرستان بر هر فرد آزادە و مدافع حقوق انسانی ضروری است و ما باید گفت‌وگویی جدید را آغاز کنیم، گفت‌وگویی بر پایه‌ی عدالت زبانی و برابری فرهنگی و مشارکت واقعی.

بدون شک رژیم ایران باید از بازتاب جنایتها، ترور، شکنجە و قتل و عامهای کە علیە ملت کورد، بلوچ و... انجام دادە است، اگر میخواهد فروپاشی را بەخود نبیند کە بسیار سخت است از آن جلوگیری کند، باید بر بنیاد پذیرش تفاوت‌ها، نه تحمیل شباهت‌ها، بازتعریف شود. انکار حقوق فرهنگی، انکار انسانیت است و انسان حتی زیر هرگونە فشار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، ژینوساید و... دیر یا زود برای حق خود خواهد ایستاد.

در ایران غمزدە و سیاهپوش و حیدر حیدر این ملت کورد است کە در نوروز پیامبر شادی و فرهنگ همزیستی مسالمت آمیز و دموکراسی بودە و هست. حاکمیت ایران، زمانی خواهد توانست ادعای دموکراسی را سر دهد که ملت‌های غیرفارس در آن از حقوق برابر فرهنگی، زبانی، سیاسی و اقتصادی برخوردار باشند نه آنکه با انگ تجزیه‌طلبی، ساکت و حذف شوند. صد البتە هر فرد تحصیلکردەای میداند آنچە باعث گربە شدن جغرافیای ایران شدە است نە حاصل استقلال طلبی کورد و عرب و بلوچ و... بودە بلکە نتیجەی عملکرد حکومتهای دیکتاتور مرکزی از صفویە و قاجاریە تا پهلوی و جمهوری اسلامی بودە است(٢) و این مفهوم حقوق بین الملل، ربطی بە مردم این جغرافیا ندارد. تا زمانیکه حقیقت تنوع ملت‌ها در ایران پذیرفته نشود و سیاست‌های تمرکزگرای فرهنگی پایان نیابد، ایران به صلح و توسعه واقعی و دموکراسی دست نخواهد یافت. بدون شک انکار، جز انزجار نمی‌آورد اما احترام، بذر همبستگی واقعی است.

نوروز بەقول شما اگر "جشنی ملی" است، باید پذیرای همه ملت‌ها در ایران باشد. اما اگر قرار باشد معنای   "ملی" تنها با معیارهای فرهنگی و زبانی مرکزگراها تعریف شود، آنگاه نه‌تنها نوروز بلکه خود مفهوم "ملت" دچار تناقض خواهد شد. ملت کورد، با پیشینه‌ای تاریخی و هویتی مشخص، جشن نوروز را نه یک مراسم بە قول شما "محلی" بلکه نمادی از مقاومت و هویت هزاران سالەی خود میداند کە اشغالگران نتوانستند بر ارادە ملی کورد پیروز شوند و با هر ضربەای کە بە خاک میکوبد پایداری خود را بر خاکش و تلاش برای حفظش اعلام میکند.

***

١)  www.khabaronline.ir/xnqb6

2) www.kurdistanmedia.com/fa/news/2025/02/98