جمال رسول دنخه
از کارکردهای ایدئولوژی تفهیم توهم بە جای واقعیت است. بنگرید بە تار و پود گفتەها و اظهارات سران رژیم ایران! در گذشتە و حال هرگاە سخنی از مسئولان و مقامات رژیم جمهوری اسلامی ایران شنیدە یا خواندە باشیم، بە صف‌آرایی مجموعەای از کلمات و لغات برخورد خواهیم کرد، کە بیش از آنکە بە واقعیت نزدیک باشد تصوری از یک جامعە پویا و در حال شکوفایی است کە راە توسعە را در بر گرفته است.
فرماندهان عالی‌‌رتبە نظامی و سران دیپلماسی ارشد این رژیم هر زمانی لب بە سخن گشودەاند، بە بیان مضامینی پرداختەاند، کە مدیریت آنان در داخل و خارج جغرافیای ایران زبانزد شهرە عام و خاص است. همان چیزی کە محمود احمدی نژاد از روسای جمهور سابق این رژیم گفت کە، ما مدیریتی عالی داریم و می‌توانیم بە جهان عرضە کنیم، اما در جواب خبرنگاری کە پرسید، این نوع مدیریت شما چیست؟ در نیشخند و صوت در گلو پاسخ نداد.
تاکنون هیچ فرماندە نظامی رژیم ایران پیدا نشدە است چە آنان کە زندە ماندند و چە آنان کە از سوی اسرائیل بە تابوت مرگ روانە شدند؛ از این سخن نگفتە باشد کە اسرائیل را محو می‌کنیم و آمریکا را نابود! اما باید سر نخ این گونە موضوعات و بیانات را برای نابودی و تنبیە کشورهای دیگر از سوی سران رژیم ایران در چە چیزی جست؟ آری؛ همان آموزش و پرورش رژیم جمهوری اسلامی ایران!
یک بعد آموزش و پرورش رژیم ایران "غوطەورسازی" است. غوطەورسازی یادگیری فرآیندی است کە در این روش از یادگیری و آموختن زبان غیر رسمی از آن بهرە می‌‌جویند. یعنی این کە فرد برای آموختن مثلا زبان فرانسوی در طول روز با کسانی در ارتباط بودە کە همە روابط آنها با زبان فرانسوی است. در این شیوە فرد زبان فرانسه را می‌آموزد.
این روش در نهایت فرد را چنان بار می‌آورد کە همە چیز را می‌داند، ولی در واقع چیزی نمی‌داند. در اصل طوطی وار مباحثی را یاد گرفتە و در مسائل روزانە با رنگ و لعاب بخصوص آن مورد همان کلمات را تکرار می‌کند. در نهایت از لحاظ شخصیتی فرد را لاف‌زن و خودستا بار می‌آورد. تمامی فرماندهان نظامی و دیپلماتکاران رژیم در چنین کیش شخصیتی می‌چرخند. همیشە زبان آنان مخلوطی از تهدید و ترعیب است. همین تهدید و ترعیب را با لبخندی بر زبان می‌رانند کە گویا هیچ واهمەای ندارند و کسانی هم کە این صحبت‌ها را می‌شنوند دیگر نگرانی نداشتە باشند کە هر دشمنی را در جای خود نابود می‌کنند. حال این دشمن هم تاکنون مشخص نیست چه ابعادی دارد و چە پهنەای از جغرافیا را دربر می‌گیرد؛ تنها اسرائیل و آمریکا دو دشمن واقعی مشخص هستند.
آموزش و پرورش در ایران دقیق افرادی را تربیت می‌کند کە ورای حقیقت و دستیابی بە درک واقعیت بر پایە نقل توهمات و توجیە آن بە عنوان واقعیت است. همان چیزهایی کە روزانە در رسانەهای سمعی و بصری رژیم ایران مشاهدە می‌کنیم، دال بر این حقیقت است. جالب اینجاست خود رسانەهای رژیم در قالب انتقاد و بازخوانی از آن سخن می‌گویند.
باز هم بە سخنان فرماندهان نظامی رژیم ایران گوش فرا دهید؛ از بیخ و بن از توانایی‌های نظامی سخن می‌گویند کە اکثریت کشورها از آن محروم بودە و کشورهایی هم مانند آمریکا و روسیە کە دارای این توانایی نظامی هستند؛ توانایی نظامی این رژیم بومی است. این موارد از سخنان و رفتار متوهمانە سران رژیم ایران ابتدا در آموزش و پرورش عمومی نهفته است کە، در وهلەی اول گریبان تمام مردم جغرافیای ایران را گرفته و در آموزش خصوصی در مراکز ویژە نظامی و امنیتی یقە شخص مسئولان رژیم را گرفتە است. چرا کە آموزش و پرورش رژیم ایران در کتب درسی خود بە مسائلی می‌پردازد کە بیشتر خیالبافی است. بە مانند نمونە، داستان حسین فهمیدە، همان دانش آموزی کە بە قول خود سران رژیم با نارنجک زیر تانک رفتە است. اما عقل سلیم قبول ندارد کە تانک با نارنجک منهدم شود. اما این داستان آنقدر قشنگ و قهرمانانە توضیح دادە می‌شود کە در ناخودآگاه فرد بە باوری تبدیل می‌شود. نمونەهای دیگری هم در دروس مدارس رژیم ایران می‌توان اشارە کرد. مانند الاغ حضرت خضر، پتروس پسر فداکار، برداشتن درب مکە توسط حضرت علی(ع) و مثال‌های دیگر.
این نوع از تخیلات در طول دورە آموزشی بە مقاطع خاصی برخورد خواهد کرد. برای نمونە در پادگان‌های آموزشی برای سربازان خدمت اجباری از رشادت‌های خود در جبهەهای جنگ سخن می‌گویند کە با رمز یا زهرا پیروز شدەاند. اما واقعیت را پنهان کردەاند کە در این جنگی کە پیروز شدەاند چند بار شکست خوردەاند و چندها کودک و نوجوان را برای رویاهای خود بە کشتن دادەاند. بە فیلم و اسناد جنگ عراق بنگرید کە سرشار از این داستان‌هاست؛ مثلا کودکی ١٢ سالە از مشهد روانە جبهەهای جنگ شدە تا بە امید آنکە صدام را شکست دهد. قبل از حملە اسرائیل بە ایران همە سرداران و فرماندهان نظامی رژیم ایران در رسانەهای رژیم لاف این را می‌زدند کە آنان سیستم یکپارچە هوایی دارند، کرک و پشم اسرائیل را می‌زنند، کاخ سفید را حسینیە خواهند کرد، آمریکا در منطقه حذف خواهد شد، سیلی محکم بە آمریکا و این دست سخنان کە فقط مصرف داخلی داشت و کسانی این موضوع را باور داشتند کە در سینەچاک این رژیم بودند. این موضوع کە رژیم ایران حکومتی غیرقابل شکست است و حتی آمریکا از آن ترس دارد بە باوری عمومی تبدیل شدە بود کە مردم را بە این قناعت رساندە بود کە ایران در جهان حکمران است و توانایی غیرقابل مهار دارد.
این داستان تلقین توهم بە واقعیت بە مردم اکنون نیز ادامە دارد و بە بعدهای دیگری سرایت کردە است و در قالب تحلیل‌های روزانە بە خورد مردم دادە می‌شود. مانند اینکە شخص عباس عراقچی، وزیر امور خارجە رژیم ایران بارها گفتە است کە خامنەای با عصای موسی گونە خود اسرائیل را شکست داد! معلوم نیست این عصا چگونە و کجا کارکرد داشتە است. حال همین مسائل برای مدتی بعد در قالب درس‌های مدرسەای بە خورد دانش آموزان دادە می‌شود و در سطح دانشگاهی نیز تدریس خواهند شد. بە مانند کتاب محمدجواد ظریف در مورد مذاکرات خود با آمریکا؛ کتابی کە اکنون مشخص شدە است لبالب از سانسور و شکست بودە است، ولی باز هم تدریس شدە و شخص ظریف نیز مانند یک استاد دانشگاه مدرس است.
مسئلە آموزش و پرورش در ایران بە جای آنکە موضوعی باشد برای دستیابی بە مهارت و توانایی‌های رفتاری و فکری، در بطن رژیم ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران آغشتە بە مسائل دینی و مذهبی است و فرد تا زمانی کە در قید حیات است در صدد دستیابی بە زندگی عالی و مرفە است اما در پایان بە یک تهی می‌رسد.
