
فلسفه تاسیس "اتحادیه زنان دمکرات کوردستان ایران" در بینش پیشوا "قاضی محمد"، رئیس جمهور کوردستان
شاهرخ حسنزادە
تاسیس "اتحادیه زنان دمکرات کوردستان ایران" کمتر از دو ماه پس از تاسیس جمهوری کوردستان در ٢٤ اسفندماه ١٣٢٤ شمسی، نه تنها یک اقدام صرفاً سیاسی، بلکه ریشه درعمق باورهای فرهنگی، تاریخی و فلسفی آن دوره داشتە است. در این نوشته از سه منظر ١.سیاسی، ٢.فولکلوریک (ادبیات شفاهی) و ٣.فضای فکری-فلسفی حاکم بر آن دوران، به درک عمیقتری از تاثیر و شکلگیری این اتحادیه و اهمیت آن در بینش قاضی محمد، رئیس جمهور کوردستان، خواهم پرداخت.
تاسیس اتحادیهها و تشکلها، از جمله اتحادیه زنان، سنتی رایج در احزاب چپ و سوسیالیستی بود که در آن دوران در ایران و کوردستان نفوذ داشتند. حدود چهار سال پیش از تاسیس جمهوری کوردستان در دوم بهمنماه ١٣٢٤، حکومت پادشاهی ایران بدون هیچ دفاع و مقاومتی به اشغال نیروهای متفقین (شوروی و انگلیس) درآمد و حاکمیت سیاسی در تهران با برکناری رضاشاه سقوط کرد. در آن هنگام، نفوذ اندیشههای چپ سوسیالیستی پس از انقلاب اکتبر ١٩١٧، از طریق شوروی با ورود ارتش سرخ از مناطق شمالی ایران، بە کوردستان سرازیر شد. از طرف دیگر، سنت سازماندهی زنان در جنبشهای چپ بە ویژە نظریه طبقات اجتماعی در اندیشەهای "کارل مارکس" کە مبنای اصول فکری احزاب و جریانهای چپ شدە بود، ریشە دوانیدە بود. در واقع ويژگیهای متمايز نظريه ماركس عبارت از مفهوم طبقات اجتماعی با توجه به نظام توليدی و فرضيه تحول اجتماعی از رهگذر مبارزه طبقاتی كه بايد به نمونه تازه ای از جامعه بیطبقه منجر شود. مارکس، آزادی زنان را جزئی لاینفک از اهداف مبارزهی طبقاتی میدانست، وی در دستنوشتههای فلسفی ۱۸۴۴ به شیوههای متفاوت رفتار "آدم" (موجود انسانی) با مردان و زنان اشاره دارد و استدلال میکند که تکامل ما بهعنوان یکگونه را میتوان طبق نحوهی رفتارمان با زنان سنجید و نشان میدهد که باید برابر با نحوهی رفتار ما با مردان باشد.
از بطن همین دیدگاههای سیاسی بود کە اولین مراسم روز جهانی زن در سال 1910، با تلاشهای "کلارا زتکین"، فعال سوسیالیست آلمانی برگزار شد و حتی شخصیتهای تاثیرگذاز زن دیگری مانند "روزا لوکزامبورگ" بە عنوان رهبران جریانهای چپ سیاسی در اروپا در ادامه این سنت فکری نقش اساسی ایفا کردند و تاثیر آن در بە رسمیت شناختن حق رای پس از انقلاب کمونیستی ١٩١٧، بە اوج خود رسید.
قاضی محمد، رئیس جمهور کوردستان با درک عمیق از این فضای سیاسی و با الهام از سنتهای فکری سوسیالیستی، به اهمیت سازماندهی زنان در جنبش ملی کوردستان پی برد. ایشان با درک این نکتە که، زنان نیمی از جامعه را تشکیل میدهند و مشارکت آنها در تمامی عرصههای سیاسی، آموزشی، اجتماعی و فرهنگی، برای موفقیت جنبش ناسیونالیستی و حکومت کوردی ضروری است. این استنباط، در کنار ارتباط با شخصیتهای پیشرو در جنبش زنان کرد، همچون "حپسهخان نقیب" در سلیمانیه، انگیزهای قوی برای تاسیس اتحادیه زنان دمکرات کوردستان ایران ایجاد کرد.
نقش برجسته زنان در ادبیات شفاهی و فولکلوریک کردی نیز، گواهی بر تاثیر و جایگاه ارزشمند آنان در فرهنگ و هویت کوردی است. این نقش نه تنها یک پدیده سطحی و گذرا نیست، بلکه ریشه در عمق ناخودآگاه جمعی ملت کورد دارد. بر اساس نظریه "کارل یونگ"، ناخودآگاه جمعی مخزنی از کهنالگوها، نمادها و تجربههای مشترک بشریت است که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. این کهنالگوها در قالب اسطورهها، افسانهها، هنر و ادبیات یک جامعه تجلی مییابند و بر رفتار و تفکر افراد آن جامعه تأثیر میگذارند.
در منظومهها، حماسەها و داستانهای شفاهی کردی، زنان نه تنها حضور پررنگی دارند، بلکه غالباً به عنوان شخصیتهای اصلی، قهرمانان و رهبران جامعه به تصویر کشیده میشوند. این تصویرسازیها، نه تنها بازتاب واقعیتهای تاریخی و اجتماعی جامعە کوردستان است، بلکه بیانگر ارزشها و آرمانهای عمیقتری هستند که در ناخودآگاه جمعی ملت کورد ریشه دواندهاند. به عنوان مثال، در بیتهای "شیخ فرخ و خاتون استی"، "مەم و زین" زنان دوشادوش مردان نقش اصلی حماسە و داستان را بازی میکنند یا در بیت مشهور "لاس و غزال"، غزال نه تنها رئیس ایل خود است(مامودینان)، بلکه آزادانه به عشق خود(لاس) ابراز علاقە میکند. غزال، به عنوان یک کهنالگو، نمادی از قدرت، استقلال و آزادی زنان در جامعه کوردی است. او یادآور اسطورههای کهن زاگرس-توروس است که در آن زنان قدرتمند و مستقل نقش مهمی در جامعه ایفا میکردند.
استاد هیمن در مقدمه کتاب "تحفهالمظفریه" با اشاره به این بیت، آن را یکی از شاهکارهای ادب کوردی میداند که احتمالاً به دوران قبل از اسلام و یا دوران زنسالاری بازمیگردد. این موضوع نشان میدهد که در ناخودآگاه جمعی ملت کورد، زنان همواره نقشی اساسی و محوری داشتهاند. حتی در قوانین مربوط به شادی و پایکوبی کردی (ههلپرکی)، این زن است که حق انتخاب دارد که با چه کسی برقصد، که این نیز ریشه در همان ناخودآگاه جمعی دارد. این حق انتخاب، نمادی از آزادی و استقلال زنان است و نشان میدهد که زنان در فرهنگ کردی از جایگاه ویژهای برخوردار بودهاند. باید این را نیز اضافە کرد کە دکتر جواد قاضی عموی پیشوا قاضی محمد در تهیە و جمع آوری کتاب مذکور اثر "اسکارمان" آلمانی در سال ١٩٠٥ نقش بە سزای داشتە و حتما شخص قاضی از محتوای کتاب و تاریخ شفاهی کورد مطلع بودە است.
پس از جنبش ژینا با شعار "ژن ژیان آزادی" زن کورد به عنوان یک سوژه فعال و خودمختار، نه یک ابژه جنسی یا جنس دوم، با استفادە از پیشینه تاریخی خود توانست حضور و نقش خود را تثبیت کند. این شعار با استفاده از کلمات ساده و قدرتمند کە از ناخودآگاه جمعی کردها برخاستە و سراسری شد توانست بە هویت جمعی جامعه دسترسی پیدا کند و احساسات، ارزشها و باورهای عمیق آنها را فعال کند. این شعار که مبنای اصلی آن زن بود، به جنبش های اجتماعی نه تنها در کوردستان بلکه در سراسر ایران کمک کرده است تا هویت جدیدی برای خود تعریف کنند، قدرت حاکم را به چالش بکشند و برای ساختن یک جامعه آزاد و عادلانه تلاش کنند. همچنین مشارکت گستردە زنان در فعالیتهای ادبی، فرهنگی، زبانی، حقوق زنان، مراسمات و جشنهای نوروزی در سالهای اخیر، به ویژه در شهرها و روستاهای کوردستان، نمونههای بارزی از تداوم این نقش آفرینی زنان در هویت و فرهنگ کوردی بودهاند. جمعیت باشکوه و انبوه زنان، با حضور فعال و چشمگیر خود جشنهای نوروزی را به صحنهای برای نمایش قدرت، هویت و اتحاد خود تبدیل کردەاند. استفاده از پوششهای اصیل ملی، جامانه، ههوری و سر دادن سرودهای ملی، روشن کردن نمادین آتش نوروزی، گرفتن سرچوپی(نفر اول پایکوبی کە دستمال را بەعنوان نماد و پرچم بە مانند فرمانده رزم در هوا میچرخاند)نه تنها نمادی از هویت کوردی بودە است، بلکه بیانگر خواستههای آنان برای آزادی، برابری و عدالت بوده است. ادامه منطقی این سنت دیرینه، نشان داد که زنان کوردستان پیشگامان تغییر و مبارزه برای احقاق حقوق خود هستند. این حضور پررنگ و تأثیرگذار در مراسمات و جنبشهای اجتماعی، ریشه در همان ناخودآگاه جمعی دارد که زنان را به عنوان بخشی جداییناپذیر و فعال از هویت و فرهنگ کوردی تعریف میکند. قاضی محمد با آگاهی از نقش این کهنالگوها در شکلدهی هویت و رفتار افراد، به اهمیت سازماندهی زنان برای حفظ و تقویت این هویت و فرهنگ پی برده بود.
دوران جمهوری کوردستان، همزمان با اوجگیری فلسفه اگزیستانسیالیسم (هستیگرایی) بود. مفاهیمی همچون آزادی، مسئولیت فردی، انتخاب، تعهد و معنا بخشیدن به زندگی، از جمله مفاهیم کلیدی این فلسفه به شدت بر فضای فکری آن دوران تأثیر گذاشته بود. اگزیستانسیالیسم بر این باور است که انسانها مسئول انتخابهای خود هستند و باید با آگاهی از این مسئولیت، زندگی خود را شکل دهند. این فلسفه، در تقابل با جبرگرایی و نگاههای سنتی، بر اهمیت فردیت و خودآگاهی تأکید میکند.
انتشار کتاب "جنس دوم" اثر "سیمون دوبوار"، از پیشگامان فمینیسم و همسر "ژان پل سارتر" از سردمداران این فلسفه نیز، نشان از توجه جهانی به مسائل مربوط به زنان و برابری جنسیتی داشت. دوبوار در این کتاب، با نگاهی هستیشناسانه به مسئله جنسیت نشان میدهد که "زن بودن" یک امر ذاتی نیست، بلکه یک ساختار اجتماعی است که به زنان تحمیل میشود. او با تأکید بر آزادی و حق انتخاب زنان، خواستار رهایی آنان از این ساختارها و تحقق فردیت و انسانیت کامل آنان میشود.
قاضی محمد، به عنوان فردی فرهیخته و آگاه، آشنا با چندین زبان ازجمله فرانسوی، احتمالاً با این فلسفه و اندیشههای مربوط به حقوق زنان آشنا بوده و تحت تأثیر آن قرار داشته است. فلسفه هستیشناسی با تاکید بر آزادی و حق انتخاب، به قاضی محمد این امکان را داد تا زنان را نه به عنوان موجوداتی منفعل و تابع، بلکه به عنوان افراد مستقل و دارای حق تصمیمگیری در نظر بگیرد. این دیدگاه، به طور مستقیم بر تصمیم او برای تاسیس اتحادیه زنان دمکرات کوردستان ایران تأثیر گذاشته است. رئیس جمهور کوردستان با این اقدام، تلاش کرد تا زمینههای لازم برای آزادی، حق انتخاب و برابری جنسیتی زنان کورد را فراهم کند و آنان را به عنوان شهروندان برابر و فعال در جامعه کوردستان به رسمیت بشناسد. وی با سازماندهی زنان در قالب یک سازمان تحول و تغییری بزرگ در جامعه سنتی و مذهبی ٨٠ سال پیش ایجاد کرد و، به آنان این امکان را داد تا صدای حقطلبی خود را رساتر کنند، در تصمیمگیریهای اجتماعی و سیاسی مشارکت داشته باشند و برای احقاق حقوق خود مبارزه کنند. به عبارتی، تاسیس اتحادیه زنان به رهبری مینا خانم همسر پیشوا و عضویت دختران خود با هدف سنتشکنی، تبلوری عملی از اندیشههای مترقیخواهانە و هستیشناسانه در زمینه برابری جنسیتی و آزادی زنان در جامعه کوردستان بود.
بەصورت کلی؛ تاسیس "اتحادیه زنان دمکرات کوردستان ایران" در دوران جمهوری کوردستان، اقدامی چندوجهی و ریشه در باورهای عمیق قاضی محمد به اهمیت نقش زنان در جامعه و جنبش ملی کوردستان داشت. این اقدام، نه تنها تحت تأثیر فضای سیاسی حاکم و اندیشههای سوسیالیستی بود، بلکه ریشه در تاریخ فولکلوریک و فرهنگ کردی، و همچنین فضای فکری-فلسفی آن دوران داشت. با بررسی این سه منظر و به ویژه با در نظر گرفتن نقش ناخودآگاه جمعی و کهنالگوهای زنانه در فرهنگ کردی، میتوان به درک عمیقتری از این اقدام و نقش آن در ارتقای جایگاه زنان در جامعه کوردستان دست یافت. تاسیس این اتحادیه، گامی مهم در جهت تحقق آزادی، برابری و عدالت برای زنان کرد در کنار مبارزه برای حقوق ملی دمکراتیک بود که تا به امروز، الهامبخش جنبشهای زنان در این منطقه بوده است.