
نوروز با غریو رفراندومی سراسری
شورش شهباز
جشنهای نوروزی کوردها بصورت دستهجمعی و با پوشیدن لباس کوردی و در دستداشتن مشعلهایی همراه با چند سوارکار اسب از شمالیترین نقطه تا به جنوبیترین منطقه کوردستان ایران و حتی در پایتخت ایران (تهران) تا به قزوین و خراسان برگزار شد.
نمادهای جشن باستانی نوروز در نزد کوردها متفاوتتر از سایر ملیتها و ملتهایی دیگری است که در خاورمیانه این جشن کهن باستانی را جشن میگیرند. این جشنها در کشورهای عراق (اقلیم کوردستان) تا به کوردستان سوریه (روژئاوا) و در ترکیه علاوه بر شهر بزرگ آمد_دیاربکر_ در کلانشهر استانبول هم توسط کوردهای مقیم در این شهر برگزار شد. در کشورهای اروپایی و ایالت متحدهی آمریکا توسط کوردهای مقیم این کشورها هم حالوهوای نوروز کوردی با همان جوش و خروشی که در کوردستان بود، برگزار شد.
این جشن باستانی نوروز که ریشه در اعماق فرهنگ باستانی کوردها دارد، علاوه بر موضوعیتی فرهنگی، در تاروپود و آداب و سنن اجتماعی جامعهای کوردستان تنیدە شدە و هست که حاوی پیامهایی از منظر فرهنگی، ملیتی، هویتی و سیاسی است.
نوروز در نزد کوردها دارای فلسفهای ویژه و مختص به خود کوردهاست. تفاوتهایی در برگزاری جشن نوروز کوردها با سایر ملیتها موجود در خارومیانه و حتی آسیای صغیر وجود دارد.
جشن نوروز علاوه بر آنکه جشنی میمون برای بیشتر ملتها و ملیتهای آشنا با این مراسم دارد، در نزد کوردها در تاروپود آداب و سننی کوردی تنیدە شدە و بیانگر فرهنگی/ هویتی میباشد. شیوهی برگزاری این مراسم بهویژه در سال جاری ٢٧٢۵ کوردی برابر با ١٤٠٤ شمسی، دارای نمادهای هویتی و انسجامی بود که بخش اعظم آن در شرق کوردستان (همان کوردستان ایران) بیشتر سیمای همبستگی و اتحاد کوردها را به رخ دنیا کشید!
پیش از این سیاستهای پنهان و ظریفی درخصوص کوردها از سوی سیستم حاکمیت سیاسی مرکزی در ایران نسبت به کوردها پیروی میشد. روی ناخواندهی آن بیشتر جنبههای متفاوت بودن مذهب در بین کوردها و دامنزدن بدان برای ایجاد گسلی هویتی، فرهنگی و سیاسی و اجتماعی که منجر به تفرقه بیشتر در بین کوردها شود، رویکرد و عملکرد سیستم حاکمه بود. تقسیم بندیهای استانی و حتی شهرستانی که از رژیم سلطنتی تا به جمهوری اسلامی برای جلوگیری کردن از بودن نامی برای کوردستان برای جامعهای کوردی، در این نوروز خط بطلانی بر آن کشیده شده و فرد به فرد ملت کورد همصدا؛ واحدی بنام کوردستان را غرق غریو شادیهای نوروز کوردی خود کردند!
در پاسخ بدان سیاستها_ با نوعیت انکاری نرم و خاموش_ حاکمیت مرکزی، ملت کورد در کوردستان ایران به دنیا نشان داد که دارای یک واحد هویتی بنام کورد است. پوشش واحد و یکدست کوردی همراه با رقصهای حماسی مشترک و عمومی زنان و مردان کورد و برجستهبودن نقش و جایگاه زن در فرهنگ کوردی فارغ از هرگونه خوانش مذهبی و دینی_ محرم و نامحرم_ بیانگر داشتن عواطف و احساسات ملی مشترک ملتی باستانی بنام کوردبود!
روشن کردن آتش نوروز به شیوهی واحد و یکشکل در هر جای کوردستان و در دستداشتن مشعلهای آتش توسط زنان و دختران کورد همراه با سوارکارانی زن و مرد گرداگرد آتشدانی که هیزمهایی را برای آتش زدن در آن گرد آوردە بودند، اجرای فراگیری از نوع مراسم نوروزی مختص به کورد بود که نظیر آنرا در هیچجای دیگر جز کوردستان نمیتوان دید.
مجموعه نمادهایی موجود در نوروز از روشن کردن آتش با مشعلهایی که در دستان زنان و دختران تا به رژه رفتن سوارکاران زن و مرد کورد گرداگرد آتش نوروز و دست در دست هم بودن زنان و مردان کورد در اجرای رقص کوردی، همگی فلسفهی موجودیت زندهی هویت مشترک فرهنگی ملتی بنام کورد با زبانی استفهامی را بیان نمود!
مرحلهای دیگر تاریخی در این نوروز رقم خورد. داشتن هویت و فرهنگ و آداب و رسوم جامعهای کوردی در داشتن هویتی مشترک که ماوراء داشتن هر گونه دیدگاهی دینی و تعلقات متافیزیکی را در لوح هویتی/ملتی تاریخ ملت کورد به ثبت رسید.
با برگزاری این مراسم، جغرافیایی که کوردها در آن زندگی میکنند تا حدودی مرزبندیهایش مشخص شد! در خارج از جغرافیای کوردی که کوردها بدلایل مهاجرتهای گوناگون در آن اقامت دارند خواه در ایران و در کشورهای اروپایی و آمریکا این حس هویتیخواهی بازهم تمایز کورد را با دیگر ملیتها و ملتها نشان داد. انسجام و یکپارچگی همراه با برگزاری جشن و ایجاد فضای شاد از سوی کوردها نمونهای بینظیر از صلحطلبی و امید به زندگی در هر شرایطی بدون داشتن دولت و ساختاری سیاسی حاکمیتی را بر همه عیان نمود.
چندجانبه بودن پیام سیاسی این وحدت و یکپارچگی ملت کورد هم بعد دیگری از اجرای چنین مراسمی سراسری از سوی ملت کورد بود که هم حاکمیت مرکزی و هم احزاب مبارز کورد باید با رویه و متد جدیدی بدان بپردازند! حاکمیت مرکزی ایران از هر دسته و گروهیخواه جمهوری اسلامی یا هر سیستم دیگری باید نوع پارادایم خود را نسبت به چنین ملتی با چنین خصوصیاتی که دارد کاملا تغییر داده و خواستههای مشروع و به حق سیاسی ملت کورد و نمایندگان سیاسی این ملت_احزاب کوردی_ را به رسمیت بشناسد. در واقع این مراسم نوع رفراندومی تمامعیار مجازی/استفهامی همراه با جشن و شادی و سرور و پایکوبی بود که علاوه بر نشان دادن فرهنگ شادزیستن ملت کورد، بایسته آنکه کوردها اثبات نمودند که لیاقت داشتن فرهنگ سیاسی منطبق بر چنین نشاطی را هم باید برای خود داشته باشند و مطالبەگر با ابرام آن بودە و خواهند بود. دیگر دوران نسخهپیچیدن و تزریق کردن سم ایرانی بودنی سیاسی که هیچ نقشی برای کورد در آن تعریف نشده و همچنان سم پاشی و انکار کورد چه از جانب هر گروه مخالف با سیستم مرکزی و اضافه بر آن سیستمی مرکزی کنونی بنام حفظ تمامیت ارضی و بکاربردن واژهی تجزیهطلب، چشمبستن بر حقیقتی است که روزبهروز خود را عریانتر از پیش نشان میدهد که همان حل مسئلهی کورد است.
این مراسم باشکوه نوروزی وظایفی سنگین را برای جنبش فرهنگی/مدنی و سیاسی کوردی بهویژه احزاب ایجاد میکند. فرهنگ دموکراتیک جنبش سیاسی کوردی که ماحصل هشتادسال تمرین دموکراسی گروهی و جنبشی در بین گروهها و احزاب سیاسی کوردی و ارائه دادن آن به جامعهای کوردی در نهایت به چنین نتیجهی مطلوبی رسیده است. مسئلهی هویت ملتی که از هزاران فراز و نشیب تاریخ گذر و اکنون با نشان دادن چنین همایشی گسترده، موجبات ایجاد غروری در برحق بودن مطالبهی مشروع را ایجاد میکند. داشتن چنین پشتوانه و حمایت گستردهای، جنبش سیاسی کورد را ناچار خواهد کرد در هر عرصهای با شجاعت تمام و بدون هر اغماضی با سایر گروههای مخالف و حتی خود حاکمیت مرکزی چه حالیه و چه آینده تامل کند.