کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

بە مناسبت روز جهانی آزادی مطبوعات؛ فریادی برای قلم‌های در زنجیر و اندیشه‌های تبعیدی

21:24 - 17 اردیبهشت 1404

بە مناسبت روز جهانی آزادی مطبوعات؛ فریادی برای قلم‌های در زنجیر و اندیشه‌های تبعیدی

دیاکو شفیعی

سوم ماه مه، روز جهانی آزادی مطبوعات، فقط یک مناسبت تقویمی نیست؛ بلکه فراخوانی است برای بازخوانی ارزش بنیادین آزادی بیان، نقش بی‌بدیل رسانه‌های مستقل در روشنگری، و دفاع از حقوق روزنامه‌نگارانی است که با شجاعت، حقیقت را در برابر ماشین سرکوب فریاد می‌زنند. اما در رژیم ایران، این روز بیش از آنکه نماد پاسداشت آزادی باشد، به نماد سانسور، سرکوب و زندانی‌شدن صدای حقیقت بدل شده است.

در ایران، روزنامه‌نگاری دیگر حرفه‌ای اطلاع‌رسان و متعهد به آگاهی عمومی نیست، بلکه به شغلی خطرناک و پرریسک تبدیل شده است؛ حرفه‌ای که مرزهای میان گزارشگری و "اقدام علیه امنیت ملی" عمدا محو شده‌اند. حکومت با به‌کارگیری دستگاه امنیتی، قوه‌ی قضاییه‌ی غیرمستقل، و رسانه‌های حکومتی، فضایی خفقان‌آور برای روزنامه‌نگاران مستقل ساخته است؛ فضایی که در آن قلم به زنجیر کشیده می‌شود، زبان به سکوت واداشته می‌شود و حقیقت زیر پای منافع قدرت له می‌شود.

در این میان، روزنامه‌نگاران کورد نه تنها قربانی سیاست‌های ضدآزادی بیان‌اند، بلکه به دلیل هویت کوردی و فعالیت‌شان برای عدالت اجتماعی، با چندلایه‌ی دیگر از سرکوب مواجه‌اند. آنان در خط مقدم مقاومت رسانه‌ای ایستاده‌اند؛ صدای محرومان‌اند، و همین موضوع آنان را هدفی مستقیم برای سیستم سرکوب ساخته است. اتهام‌هایی چون "تبلیغ علیه نظام"، "همکاری با گروه‌های مخالف"، یا "تجزیه‌طلبی"، تنها بهانه‌هایی هستند برای ساکت‌کردن خبرنگارانی که دغدغه‌ی مردم و آزادی دارند.

مطبوعات کوردی در ایران، همواره با سانسور گسترده، توقیف‌های خودسرانه، تهدید به تعطیلی و رد مجوز مواجه بوده‌اند. روزنامه‌نگاران کورد بارها بدون برگزاری دادگاه‌های عادلانه بازداشت، ماه‌ها در سلول‌های انفرادی زندانی، و زیر فشار برای اعترافات دروغین قرار گرفته‌اند. این سرکوب نه فقط آزادی بیان، بلکه حق دانستن را از مردم گرفته است.

با این حال، ترسناک‌تر از زندان، تبعید است؛ تبعیدی که نه نشانه‌ی فرار، بلکه تداوم مبارزه است. ده‌ها روزنامه‌نگار کورد در سال‌های اخیر، به‌ناچار خاک ایران را ترک کرده و در اقلیم کردستان عراق، ترکیه یا کشورهای اروپایی به فعالیت رسانه‌ای ادامه داده‌اند. اما تبعید نه آرامش می‌آورد و نه امنیت. نیروهای امنیتی رژیم ایران در آن سوی مرزها نیز سایه انداخته‌اند. تهدید، تعقیب، نفوذ در رسانه‌های تبعیدی، فشار بر خانواده‌ها، و حتی عملیات تروریستی، بخشی از واقعیت تلخ روزنامه‌نگاران تبعیدی است.

ترور موسی باباخانی، عضو برجسته حزب دمکرات کردستان ایران و همکار مطبوعاتی بسیاری از روزنامه‌نگاران تبعیدی، در سالهای اخیر تنها نمونه‌ای از خشونت مرزی حکومت علیه صداهای منتقد است. تهدید بە ترور، بی‌پشتوانگی مالی، و گاه انزوای سیاسی در کشور میزبان، فعالیت این صدای‌های مستقل را با چالش‌های جدی مواجه کرده است.

با وجود تمام این تهدیدها، رسانه‌های کوردی نقش مهمی در افشای نقض حقوق بشر، سرکوب اقلیت‌ها، خشونت حکومتی، و پیگیری مطالبات مردم داشته‌اند. در نبود رسانه‌های آزاد سراسری، این رسانه‌ها بار مسئولیت اطلاع‌رسانی شفاف را به دوش کشیده‌اند. روزنامه‌نگاران کورد با جسارت، واقعیت‌های پنهان‌مانده در پس دیوارهای سانسور را به تصویر کشیده‌اند و اجازه نداده‌اند صدای مظلوم خاموش شود.

متاسفانه، سکوت جامعه جهانی در برابر سرکوب رسانه‌ای در ایران، به حکومت جسارت بیشتری برای تداوم این روند داده است. فیلترینگ گسترده، قطع اینترنت، بازداشت خبرنگاران، تهدید خانواده‌های آنان و محدودسازی فضای مجازی، تنها بخشی از ابزارهای سرکوب ساختارمند حاکم بر رسانه‌ها هستند.

روز جهانی آزادی مطبوعات باید روزی برای مقاومت باشد؛ روزی برای فریادزدن علیه سکوت تحمیلی و دفاع از خبرنگارانی که نه با سلاح، بلکه با کلمات می‌جنگند. آن‌ها که به جای خشونت، حقیقت را برمی‌گزینند، و به جای سازش با دروغ، قلم را سلاح خود می‌کنند. روزنامه‌نگار مستقل، وجدان بیدار جامعه است. خاموشی این وجدان، جامعه را به خواب غفلت می‌برد؛ خوابی که بیداری‌اش گاه بسیار دیر است.

به یاد داشته باشیم: هر واژه‌ای که با شرافت نوشته شود، چراغی است در تاریکی. هر حقیقتی که فاش گردد، سنگری است در برابر استبداد. و هر روزنامه‌نگاری که در برابر سانسور و تهدید بایستد، الگویی است برای نسلی که آزادی را نه به‌عنوان شعار، بلکه به‌عنوان شیوه‌ی زندگی می‌خواهد.

در سرزمینی که اندیشیدن جرم است، نوشتن خودِ مقاومت است. و در چنین روزی، ما نه تنها آزادی مطبوعات را گرامی می‌داریم، بلکه تعهد می‌بندیم که صدای خاموش‌شدگان باشیم؛ صدای قلم‌هایی که در زنجیرند، و اندیشه‌هایی که در تبعید می‌نویسند.