کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

زنده بودن روح ایستادگی مردم

01:56 - 26 تیر 1404

زنده بودن روح ایستادگی مردم

سردشت بیورانی

وقتی در میانەی تاریخی آکنده از ظلم، نسبت به انسان‌ها ایستاده باشی، وقتی از ایفای حق و حقوق طبیعی خود به عنوان بخش بزرگی از یک ملت محروم باشی نمی‌توانی به عیش عافیت طلبانه بسنده نمایی و گذرانی آرام را در پیش گیری که این خود ستمی مضاعف است بر روح زندگی و کشیدن نقاب بزدلی و فریبکاریست بر شورابه های زخم و اشک، پس چه کار باید کرد؟ با نظرداشت اینکه شرایط به انسداد کشیده جامعه هم هر گونه اعتراض حق طلبانەای را که بیانگر پیش رفتن در مسیر تحقق آزادی های فردی و جمعی باشد را با مشتی آهنین پاسخ می گوید، در این شرایط  مغاک آلود برای تأئید و صحه گذاشتن بر ماهیت انسانی خود بودن و برای انکار همراهی با سیستم ایدئولوژی زده  باید چه اندیشید؟

بی شک باید برای سبک شدن وجدان اخلاقی راهی طلبید و بر نفی سکوت گورستانی منزلی گزید! راهی به مثابەی دلاشوبەای سترگ در بطن سیستمی به ظاهر مقتدر! چگونه؟ از طریق جریانی منظم که حاکی از زنده بودن روح ایستادگی مردم باشد از طریق نفی همسانیای که حاکمیت با غلبەی قوەی قهر و زور بر مردم اعمال می کند یعنی عصیانی اولیه و ابتدایی بر علیه سکوت، تکاپویی که جهد سیستماتیک استبداد را در جهت خاموشی عرق و غیرت ملی به تنگنای شکست بکشاند و نظم به ظاهر بروکراتیک و در باطن فرو پاشیده توتالیتر را خاموش نماید! چگونه؟ ازمسیر شور و سودای مردمانی خواهان به دست آوردن آزادی از مسیرنفی بیخ و بن های تمامیت سلطه، از  هجوم قاعدەمند علیه ممنوعیت های اعمال شده از طریق  دلاور زنان و مردانی که پاس می دارند آیین زیست طبیعی شان را! طبیعت یک «کورد» در جغرافیایی تکه تکه شدەی هوس و قدرت! طبیعت یک کورد که آرزوی معمول خود را که به دست آوردن آزادی‌های فردی و جمعی و به رسمیت شناختن هویت اصیل و اجدادی اوست به پستوی فریاد می سپارد.

ماده خام این اعمال «یورش بر سکوت و انفعال خاموش» برای کسانی مقدور است که سالها در محیطی زندگی کردەاند که قواعد و سازوکار بازی نظام آنها را هدفمند به سمت و سوی شکستن انسان برده است، از فقر تحمیلی حاکم بر زندگی های ویران شده بگیر تا تطمیع به سوی مزدورشدن و جاسوسی و هوایی مملو از تحقیر و اهانت به ذات کسانی که نمی خواستند بهای زندگی خود را با فریب و دسیسەی حاکمیت پیش ببرند.

بله، این اصلی اصیل و ثابت شده است که ماشین وحشت، سرکوب و کشتار رژیم هرگز نتوانسته است ما مردمان ساکن در کوه‌های زاگرس و قندیل ،ما مردمان رنج کشیده را به ساحت ملیتی و ملی مان را ما مردمان تنیده در سوگ شهدایمان را به گورستان مردگان بسپارد چرا که ما همچنان به رویای مطلوب رهایی سورمه پیروزی بر چشم می‌کشیم و دشمن می‌داند در مخوف‌ترین و بی‌رحمانه‌ترین حالت هم سکوت نکردەایم و کنش خود را در بزنگاه های ترس و دلهره با نمادهای تبلیغی ، چسباندن تصویر پیشوایان و پیشتازان مسیر آزادی و یادبود پیشامدهای مهم تاریخ، از این ماه تا به آن ماه از این سال تا به آن سال مداوم و ممتد ادامه داده‌ایم تا ثابت کنیم حاکمیت در خاموش کردن و امحای صدایمان به کیش خوش‌بینی مبتلا است و ما همیشه در پشت احزاب سیاسی مدافع ملت کرد با ذهنی سترگ و اصولی قطعی، ایستا و پابرجاییم و این به معنای به رسمیت نشناختن قالب های آماده حاکمیت است در پذیرش هر آنچه می گوید چرا که آگاهی به مثابەی یک امر تحول خواه فرد را از همراهی با سیستم  و مشروعیت بخشی به آن در تمامی اشکال محسوس و پنهان آن باز می دارد و بهای این مهم را بازیابی معنا در دل زیست شریف آدمی در نظر می گیرد.

معنایی که می گوید هر تراکت یا دیوارنوشتەای، متن کوتاه یا بلند، ویدیو، پوستر، کمپین و هر چیز دیگری که در راستای اهداف وآمال مشروع یک ملت باشد یا بیانگر ستمی تاریخی در حذف فیزیکی شخصیت های مبارز و برآمده از دل تبعیض و اختناق آن باشد می تواند فشاری ساختارمند بر قدرت حاکم باشد و گویای پیامی رسا و مبرهن که زبان و اندیشه و تن به اسارت گرفته شده را نمی توان برای همیشه در حصار نگه داشت که صرف نفس کشیدن می تواند دوباره قلب زندگی را به تپش اندازد و امیدی بدمد بر بازسازی باورهای عزلت گزیده و مهر پایانی باشد بر استیصال سیاستی که خواهان همراهی آحاد مردم است با سلاح زور و تهدید و نقاب قدسی و رهایی بخش ,نمادهای تبلیغی واکنشی کور و از موضع ضعف بر ساختار قدرت نیست بلکه باز تولید گفتمانی است متکی بر عاملیت اراده و بیانگر قدرت رازآلود مردم بر بازپس گیری سرنوشت به انقیاد درآمده و بیانگر این اصل که شاید به صرفه ترین سلاح در بزنگاه کنونی همین باشد: بر دمیدن جرقه بیداری در اذهان فرومرده، نه به سلب اراده ی جمعی از جانب سیستم منفور و دستیابی به مفهوم و معنای بودن در قامت انسان.