
جامعەی ورزشی ایران؛ قربانی سیاستهای جنگطلبانەی جمهوری اسلامی
فریاد عزت پناە
طی بیش از چهار دهە از زمامداری جمهوری اسلامی، این اولین بار نیست کە پدیدەی جنگ و ذهنیت کاشتن تخم بغض و کینە علیە سایر کشورها بەویژە اسرائیل و آمریکا از سوی سران رژیم و مسئولین ردەبالای آن، جامعە و مردم ایران را دچار بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در داخل و نیز در خارج از مرزهای ایران کردە است.
پس از پیروزی انقلاب، مردم ایران در سال ٥٧ و بە قدرت رسیدن خمینی، شعارها و آرزوی مرگ حامیان رژیم علیە " دشمنان انقلاب"، بە هویت اصلی سیاستهای حکومت و نیز بە شعاری رایج در میان بخشی از مردم تبدیل شد و بە تدریج پیوستگی جدایی ناپذیر با نظام جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرد، تا جایی کە اکنون نمیتوان رژیم ایران را بدون اندیشەی مرگخواهی علیە سایر کشورها و علیالخصوص اسرائیل و آمریکا تصور کرد.
در واقع این شعارهای مزبور و سیاستهای جنگطلبانەی سردمداران رژیم اسلامی، خارج از ارادە و اهداف مردم ایران بودە و صرفأ خواستەی رهبران جمهوری اسلامیست کە بە بخشی جدایی ناپذیرازهویت این حکومت طی بیش از چهل سال گذشتە تبدیل شدە است. صدور انقلاب اسلامی و گسترش اسلام شیعی در منطقە از طریق دەها گروه شبەنظامی در چارچوب "جبهەی مقاومت" در راستای ایجاد بحران و تنش در منطقە و نیز سایر نقاط دنیا، بخشی از سیاستهای کلی رژیم ایران محسوب میشود.
حکومتهای دیکتاتور و خودکامە در راستای توجیە استبداد و دیکتاتوری حکومت خود، وجود یک دشمن خارجی را لازم میدانند، تا از این طریق بتوانند پایگاه اجتماعی خود را نزد مردم تثبیت کردە و مخالفانشان را با این بهانە سرکوب کنند.
بر کسی پوشیدە نیست رهبران جمهوری اسلامی در مدت سه دهەی گذشتە براساس ایدئولوژی انحصارطلبانە و تهاجمی خود در راستای صدور انقلاب اسلامی بە منطقە، صریحأ خواستار نابودی کشور اسرائیل شدەاند. ازبینبردن منابع طبیعی و زیرساختهای اقتصادی و بە تاراج بردن ثروت مردم ایران، بە جای صرف کردن آن در احیا و رشد اقتصادی کشور، در جهت سیاستهای جنگطلبانە و ایدئولوژی صدور انقلاب اسلامی علیە منافع اسرائیل و آمریکا در منطقە، از دلایل عمدەی بروز بحرانهای سیاسی و اقتصادی جامعەی ایران است. در این رابطە مردم ایران بە دلیل سیاست خارجەی جمهوری اسلامی با بحرانهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی دستوپنجە نرم میکنند، جامعەی ورزشی ایران نیز بە عنوان بخشی از این جامعە از بحرانهای موجود جامعە متضرر شدە و بە یکی دیگر از قربانیان سیاستهای جمهوری اسلامی بدل گشتە است.
در هر جامعەای، ورزش در کنار هنر و موسیقی و... نقش تعیینکنندەای در تشکیل یک جامعەی سالم، آزاد و مترقی ایفا میکند. در این میان بحرانهای ورزشی بە طور مستقیم تأثیرات منفی بر فرد و جامعە بە دنبال دارد.
برای بحث در مورد بخشی از بحرانهایی کە طی مدت چهار دهە زمامداری جمهوری اسلامی گریبانگیر ورزش ایران شدە است، میتوان بە چند نکتە اشارە کرد:
١. تبعیض نژادی و ملی
٢. نبود امکانات و شرایط بغرنج اقتصادی هیئت و فدراسیونهای ورزشی در سطح فدراسیونهای استان و شرکت در رقابتهای بینالمللی و جهانی.
٣. تبعیض جنسی: در این رابطە زنان علیرغم اینکە بە صورت فعالانە در میادین ورزشی مشارکت دارند و موفقیتهای چشمگیری بە دست آوردەاند، اما بە دلیل حجاب اجباری طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی از شرکت در بسیاری از رقابتهای بینالمللی محروم شدەاند و از این طریق سرکوب میشوند.
٤. انتصاب مسئولان غیرحرفەای و حکومتی در سمت مدیریتی ورزشهای مختلف، بە بحرانی مدیریتی در فدراسیونهای ورزشی بدل شدە است. در این بارە باید گفت طی چند سال گذشتە شاهد بودەایم کە فرماندەهان سپاه و افراد نالایق و وابستە بە قدرت بە طور مستقیم در مدیریت فدراسیونهای ورزشی مشارکت دارند، کە همین امر باعث ایجاد بحرانهای مدیریتی زیادی در ورزش ایران شدە و بە موجب آن شاهد بروز اعتراض بخشی از هیئتهای ورزشی و ورزشکاران نیز هستیم. همەی موارد ذکر شدە، جامعەی ایران را بە سمت ضعف و نابودی سوق دادە، کە نتیجەی بیش از چهل سال سیاست غلط و ناکارآمدی رهبران جمهوری اسلامی در حکومتداریست.
عدم دخالت دادن سیاست در امر ورزش، یکی از اصول مهم آییننامەهای ورزشی و اعلامیەهای المپیک و سازمانهای ورزشیست. بە طور کلی در جهان، ورزش را ابزاری جهت نیل بە صلح و همزیستی مسالمتآمیز میدانند. شخصیتهای ورزشی و همچنین فدراسیونهای جهانی ورزش هموارە از کشورها و سازمانهای بینالمللی خواستەاند تا امور سیاسی را در ورزش دخالت ندهند و از میادین ورزشی برای رسیدن بە اهداف سیاسی خود استفادە نکنند. در حالی کە ورزش و میادین ورزشی در هنگامەی تنش میان کشورها، نقش بازگردانندەی ثبات و پایاندهندە بە جنگ و کشمکش میان کشورها را ایفا کردە و باعث ایجاد صلح در بین ملتها شدەاند، با این حال بارها شاهد بودەایم کە برخی از کشورها، ورزش را در راستای اهداف سیاسی خود بە کار میبرند. جمهوری اسلامی از این زمرە است. رژیم مذکور از زمان بە قدرت رسیدن تاکنون با شیوەهای مختلف، از ورزش در جهت برنامەهای سیاسی خود استفادە کردە است. دەها و بلکە صدها ورزشکار و گروەهای ورزشی مختلف ایران در مسابقات بینالمللی بنا بر دستور حکومت از رویارویی با ورزشکاران اسرائیلی امتناع ورزیدە و علیرغم اینکە این اقدام منجر بە حذف آنها از گردونەی مسابقات شدە است، از سوی فدراسیونهای جهانی مختلف مشمول مجازات و محرومیتهای سالانە شدەاند، این در حالیست کە رهبران جمهوری اسلامی، کوشش و زحمات و آرزوهای چندین سالەی ورزشکاران در راستای رسیدن بە موفقیتهای ورزشی در سطح بینالملل را فدای مقاصد سیاسی خود و همچنین کینە و دشمنی و جنگطلبی با سایر کشورها علیالخصوص اسرائیل میکنند.
در این بخش میخواهیم بە تأثیرات مخرب جنگ کشورها بر جامعەی ورزشی بپردازیم:
١. تخریب و آسیبدیدن استادیومها و زیرساختهای ورزشی
٢. ایجاد اختلال در برگزاری فعالیتهای ورزشی و حتی لغو برگزاری آن بە دلیل خطرات جانیای کە متوجە ورزشکاران میشود.
٣. تأثیر روانی: جنگ میتواند عواقبی چون ترس و استرس و افسردگی را برای ورزشکاران و جامعەی ورزشی بە دنبال داشتە باشد.
٤. جنگ میان حکومتها بە دلیل ایجاد ترس وناامنی برای مردم احتمالأ باعث مهاجرت اجباری ورزشکاران بە سایر کشورهای مبدأ میشوند، کە خود بە از دست دادن قابلیتهای ورزشی و بە تبع آن کاهش سطح ورزشی جامعە میانجامد.
درواقع جنگ میان دولتها تأثیرات منفی و مخربی بر افراد و بە طور کلی بر مسائل اقتصادی، اجتماعی، ورزشی و پدیدەهای مختلف جامعە میگذارد. در این بارە میتوان بە جنگ ١٢ روزەی جمهوری اسلامی و اسرائیل اشارە کرد کە مردم ایران و بەویژە ورزشکاران و جامعەی ورزشی کشور را با مرحلەای نوین از بحرانهای پس از جنگ مواجە کردە است. خطرات جانی و امنیتی ورزشکاران، لغو و تعلیق برگزاری فعالیتها و مسابقات ورزشی و محرومیت از شرکت در رقابتهای بینالمللی، استعفاء چندین تن از مربیان خارجی تیمهای فوتبال در ایران بە دلیل نبود امنیت و... از جملە نمونەهای بارز تأثیرات مخرب این جنگ بر ورزش ایران بودە است.
مواردی کە ذکر گردید صرفأ بخشی از شرایط بحرانی است کە جامعەی ورزشی ایران و کل مردم این کشور در نتیجەی سیاستهای جنگطلبانەی رهبران جمهوری اسلامی، متحمل شدەاند.