کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

انتقام از مردم در پی شکست در جنگ

14:02 - 16 تیر 1404

انتقام از مردم در پی شکست در جنگ

علی بداغی

سرکشیدن جام زهر توسط رهبران جمهوری اسلامی در تاریخ جمهوری اسلامی امری است عادی و بسیار دیدە شدە، اما رهبران رژیم هموارە پس از سرکشیدن جام زهر انتقامش را از مردم ایران گرفتەاند. جمهوری اسلامی هشت سال برطبل جنگ با عراق کوبید و غیر از خانەخرابی و ویرانی کشور، میلیونها نفر را بە کشتن دادە، و یا معلول کرد، اما هنگامیکە در نهایت و بە ناچار بە زانو درآمد و بە آتش‌بس گردن نهاد، پیش از هر اقدامی از مخالفان سیاسی و آزادیخواهان کشور انتقام گرفت. کشتار دستجمعی زندانیان سیاسی تنها بخشی از این انتقام بود و تداوم آن را می‌توان در لایەلایەهای زندگی و شرایط فلاکت‌بار و دشواری مشاهدە کرد کە در مدت چهل سال پس از شکست در این جنگ بر مردم ایران تحمیل کردە است.

تاریخ تکرار می‌شود. اینبار رژیم علیرغم تمامی لاف و گزافهایش نە هشت سال، بلکە تنها دوازدە روز توانست در برابر حملات اسرائیل مقاومت کند و خامنەای با گردن نهادن بە آتش‌بس، جام زهر را سرکشید، اما در نخستین ساعات پس از این شکست انتقام سخت و خونینی را از مردم آغاز کرد.

جنگ دوازدە روزە با اسرائیل هزینەی فراوانی را بر رژیم تحمیل کرد. تنها چیزی کە برای رژیم ایدئولوژیک جمهوری اسلامی کە خود را محور باصطلاح مقاومت در مقابل جهان غرب می‌دانست، چیزی جز رسوایی و شکست نظامی سهمگین و بە هدر رفتن تریلیونها دلار از ثروت و سامان کشور و انزوای بیشتر در جامعەی جهانی نبود. خامنەای نیز کە خود را رهبر معنوی جهان اسلام میراثدار فرهنگ حسینی و عاشورایی می‌داند، نزدیک بە یک‌ماە در خفا زیست و معلوم نشد کە از بیم جان خود در کجا پنهان شدە است. اهانتهای ترامپ بە خامنەای و جایگاە و پایگاهش نیز بە کنار کە کار بە جایی رساندە است کە دست اندرکاران رژیم دست بە دامان پاپ واتیکان گردند تا شاید او شفاعتی کردە و ترامپ را متوقف نماید!

دە روز پس از توقف موقتی جنگ آنچە کە نیروی مسلح و نظام سیاسی شکست خوردەاش در جبهەی جنگ علیە مردم کشور انجام می‌دهند، نشانگر یک انتقام‌گیری سیستماتیک است تا بار سنگین اضمحلال و فروپاشی امپراطوری ایدئولوژیکشان را متوجە مردم کشور نمایند. بە همین دلیل متعاقب اعلام آتش‌بس، بازداشتهای فلەای و موج جدیدی از دستگیری فعالان سیاسی، مدنی، دانشجویی، رسانەای، هنرمندان مخالف جنگ و حتی مردم عادی کە در شبکەهای اجتماعی از حکومت انتقاد کردەب ودند و نوشتەها و مواضعشان برخلاف میل مقامات رژیم بود، آغاز شد. از برپایی هرگونە تجمع اعتراضی و اعتصاب جلوگیری بەعمل آمد، در مدت تنها یک ماە دستکم ٩٨ نفر بدار آویختە شدند کە بە شش تن از آنها اتهام جاسوسی برای اسرائیل نسبت دادە بودند و دستگاە تبلیغاتی رژیم دست بکار شد تا کلیە مخالفان و نارضایان از حکومت و سیاستهای جنگ افروزانەی رژیم را خائن بە کشور! نشان دهد. اما این تنها نوک کوە یخ این وضعیت است. اقتصاد کشور کە پیش از جنگ نیز بدلیل سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی و ناکارآمدی و فساد حاکمیت سیاسی و بحرانهای فراوان و گوناگون بە احتضار افتادەبود، پس از جنگ دستخوش فروپاشی بیشتر گشت. رژیم نیز با افزایش نرخ ارز، قطع یارانەها، گران کردن کالاها و مواد خوراکی و احتیاجات ابتدایی زندگی مردم و کمبود دارو سنگینی بار این شرایط را بە شیوەی فزونتری متوجە مردم کردە تا بدین شیوە انتقام شکست و درمانگی خود در جبهەی خارجی و درگیریهای خود را از مردم کشور گرفتەباشد.

١٢ روز جنگ با کشوری کە مساحت آن ٧٠ برابر کوچکتر از ایران است و بە زانو درآمدن و تسلیم در مدت کمتر از دو هفتە در برابر اسرائیل، برای رژیم جمهوری اسلامی تنها یک شکست نظامی نیست، بلکە فروریختن ارزشهای باصطلاح مقدس حکومتی است کە افسانەای از شکست ناپذیری‌اش و شکوە و نیروی جهان گستر خویش ترسیم کردە بود. طبیعی است چنین رژیم سیاسی‌ای کە می‌داند در داخل کشور نیز از مشروعیت مردمی برخوردار نیست و حتی مردم کشور عامل تمامی مصائب و بحرانهای زندگی خود را این حاکمیت می‌دانند، بخواهد با سرکوب مردم شکستها و ضعف خود پنهان سازند. همچنین با تجربەای کە از تظاهرات عمومی پس از آبان ٩٨ و جنبش ژینا (ژن، ژیان، ئازادی) در سال ١٤٠١ و ترسی کە از انفجار آتشفشان خشم و نارضایتی انباشتەشدەی مردم دارد، بخواهد از طریق سرکوب و حاکم کردن فضای رعب و وحشت مانع شوریدن مردم و قیامهای تودەای گردد؛ تا شاید تا آنجا کە می‌تواند کنترل اوضاع را دوبارە بدست گیرد.

جمهوری اسلامی ایران جهت باقی ماندن در قدرت و بمنظور بە عقب نشینی واداشتن ارادەی تودەهای مردم ایران در سرنگونی این رژیم، اکنون تنها اسلحەی سرکوب داخلی را در دست دارد. اما انتقام از مردم نە تنها بە مفهوم قدرتمندی حاکمیت سیاسی نیست، بلکە نشان‌دهندەی ضعف و زبونی رژیم است و نمی‌تواند برای همیشە با توسل بە آن موجودیت خود را حفظ نماید. اکنون اختلافات داخلی درون حلقەی حاکمیت بیش از هر زمانی است و موضوع تداوم سیاست شکست خوردەی جبهەی مقاومت و استراتژی ایستادگی متکی بە شرق (چین و روسیە) بزرگترین بحران را متوجە حاکمیت ساختە و بحران اقتصادی و ارزی نیز آن را کاملا مستأصل کردەاست؛ لیکن جنبش‌های اجتماعی و مدنی و حق‌طلبانەی مردم کە ریشە در واقعیات جامعەی ایران دارد، زندە و نیرومند هستند. خلقهای حق‌طلب ایران و تودەهای مردم کشور دهها سال است کە بە شیوەهای گوناگون بە مقابلە با این رژیم برخاستەاند، آنهم در زمانیکە در اوج قدرت بودەاست. بە همین دلیل حال کە رژیم ضعیف تر از هر زمانی است، نە تنها دست روی دست نمی‌گذارند، بلکە منتظر فرصت مناسبی هستند، فرصتی کە در پی ضعیف شدن دستگاە سرکوب پدید می‌آید.

شاید جنگ میان جمهوری اسلامی و اسرائیل متوقف شدە باشد، لیکن جنگ و مبارزەی حق‌طلبانەی مردم علیە جمهوری اسلامی مرحلەی دیگری را پشت سر نهادە و تا پیروزی بر رژیم کماکان ادامە خواهد داشت.