کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

مصطفی هجری: در آمادگی کامل برای ادامه مبارزه، از جمله مبارزه مسلحانه می‌باشیم

13:38 - 13 آذر 1404

مصطفی هجری: در آمادگی کامل برای ادامه مبارزه، از جمله مبارزه مسلحانه می‌باشیم

 

اشاره: وب‌سایت انگلیسی‌زبان "The Amargi" مصاحبه‌ای با آقای مصطفی هجری، دبیرکل حزب دموکرات کوردستان ایران، انجام داده است. در این مصاحبه، مجموعه‌ای از مباحث و پرسش‌ها در مورد تحولات سیاسی کنونی خاورمیانه و ایران و تأثیر آن بر مسئله کورد در کوردستان ایران با آقای مصطفی هجری به بحث گذاشته شده است. "کوردستان" متن فارسی این مصاحبه را برای خوانندگان خود منتشر می‌کند.

 

پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، خاورمیانه وارد مرحله تاریخی جدیدی شده است که انتظار می‌رود ائتلاف‌ها در آن دستخوش تغییر شوند و هژمونی قدرت‌های منطقه‌ای جدید، به‌ویژه عربستان سعودی و اسرائیل، جایگزین شود. درک شما از خاورمیانه جدید و جایگاه کوردها در این تحولات چیست؟

همان‌طور که خودتان اشاره کردید، ائتلاف‌ها در خاورمیانه به‌سرعت در حال تغییر هستند، به همین دلیل وضعیت سیاسی این منطقه هنوز بی‌ثبات است. از این رو، ما به‌طور دقیق نمی‌دانیم که تغییرات و موازنەی قدرت چگونە خواهد شد، اما بە یقین منطقه با تحولاتی که از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون شاهد آن بوده‌ایم، به سمت یک تغییر عمیق پیش می‌رود. من محور این تغییر را در تحول وضعیت جمهوری اسلامی ایران می‌بینم.

این رژیم که از ابتدای به قدرت رسیدن تحت سیاست صدور انقلاب با صرف هزینه‌های مالی و انسانی هنگفت، به‌واسطه نیروهای نیابتی خود مانند حماس، حزب‌الله، حوثی‌ها در یمن و دولت بشار اسد در سوریه، اسرائیل را در یک حلقه آتشین محاصره کرد، به غنی‌سازی اورانیوم پرداخت و قدرت موشکی و پهپادی خود را روزبه‌روز با دو هدف توسعه داد: اول، ویران کردن و نابودی اسرائیل و دوم، استفاده از این نیروهای نیابتی به‌عنوان سپر دفاعی در زمانی که ایران از سوی یک طرف خارجی مورد تهدید قرار گیرد.

تا پیش از رویداد ۷ اکتبر، رژیم ایران روزبه‌روز قدرت و هژمونی خود را گسترش می‌داد و به تهدیدی بزرگ، به‌ویژه در خاورمیانه، تبدیل شده بود. آمریکا و اروپا در این مدت تلاش زیادی کردند تا سیاست و رفتار این رژیم را تغییر دهند، اما این رویدادها غرب را به این باور رساند که تغییر سیاست رژیم ممکن نیست، به همین دلیل گام‌های عملی برای محدود کردن توانایی‌های رژیم در همه زمینه‌ها برداشتند.

اکنون جمهوری اسلامی ایران، برخلاف دوران پیش از ۷ اکتبر و به‌ویژه پس از حمله دوازده‌ روزه امسال اسرائیل و آمریکا، به کشوری شکست‌خورده و ضعیف تبدیل شده است. نیروهای نیابتی‌اش ضربات سنگینی متحمل شده‌اند، دولت سوریه که دست‌نشانده ایران بود به دولتی ضد جمهوری اسلامی تبدیل شده که اکنون با اسرائیل برای پیوستن به پیمان ابراهیم گفتگو می‌کند، لبنان که در دست حزب‌الله بود اکنون با غرب برای خلع سلاح این حزب همصدا شده است. من ادامه این روند (تضعیف ایران) را به معنای افول هژمونی ایران می‌دانم و هرچه این هژمونی کمتر و ضعیف‌تر شود، امید به ثبات بیشتر در خاورمیانه تقویت شده و سایه جنگ بر سر آنها کمتر می‌شود و این به ‌نفع ساکنان این منطقه و تمام جهان است. کوردستان نیز که در این منطقه واقع شده، بی‌شک از نتایج این تحولات بهره‌مند خواهد شد، به شرطی که اولا سیاست‌های خود را در راستای این تحولات بازتعریف کند و ثانیا در داخل بر سر یک برنامه ملی همصدا و متحد شوند. همصدایی کوردها در هر بخش شرط اصلی برای بهره‌مندی از نتایج این تحولات به‌نفع ملت و میهن‌شان است.

ایران تا پیش از جنگ دوازده‌ روزه، به‌عنوان یک قدرت تأثیرگذار منطقه‌ای در خاورمیانه عمل می‌کرد، اما اکنون ایران هم در پیشبرد توانایی‌های هسته‌ای خود شکست خورده، هم نیروها و شبه‌نظامیان غیردولتی‌اش تضعیف و بی‌اثر شده‌اند و هم توانایی‌های موشکی‌اش محدود گردیده است. به نظر شما ایران بار دیگر می‌تواند جایگاهی را که پیش از ۷ اکتبر داشت به‌دست آورد؟

همان‌طور که در بخشی از پاسخ به سؤال اول اشاره کردم، من بر این باورم که اکنون پس از بیش از ۴۰ سال آزمودن جمهوری اسلامی از سوی کشورهای غربی، دیگر اجازه نخواهند داد که این رژیم به وضعیت پیش از ۷ اکتبر بازگردد. به‌ویژه که فساد سیستماتیک، کمبود انرژی برق، کم‌آبی و سایر خدمات از یک‌سو و کاهش ارزش پول ایران، بحران بیکاری و تورم همراه با سرکوب روزافزون آزادی‌ها، خشم و بیزاری بی‌سابقه‌ای را در میان مردم ایران، به‌ویژه ملیت‌های غیرفارس، ایجاد کرده است که دیگر باوری به رژیم ندارند. در رأس قدرت نیز این وضعیت اکنون منجر به ایجاد دودستگی شده که آشکارا علیه یکدیگر صحبت می‌کنند.

شما در سال ۲۰۱۵ "راسان" را اعلام کردە و چندین فعالیت نظامی انجام دادید، در حالی که ایران در اوج قدرت خود بود. اما در چند سال گذشته، چه در زمان انقلاب ژینا و چه در جنگ دوازده ‌روزه، شما تا حدی از فعالیت نظامی دوری کرده‌اید. این دوری‌کردن یک تصمیم سیاسی-استراتژیک قطعی است که نمی‌خواهید جنگ مسلحانه را از سر بگیرید یا از اینکه بتوانید موفق شوید به دلیل عدم آمادگی کامل، اطمینان نداشتید؟

ما کوردها یا هر یک از ملت‌های تحت ستم، به‌ویژه ملت کورد، در طول سالها زمامداری رژیم بیشترین قربانی را در مقابله با آن داده‌ایم. اما واقعیت این است که هیچ‌یک از این ملت‌ها به‌تنهایی نمی‌توانند رژیم را تغییر دهند، به‌ویژه که رژیم کینه عمیقی نسبت به کوردها داشتە و همیشه آماده است تا به هر بهانه‌ای کینه خود را بر سر کوردها خالی کند. به همین دلیل در مقاومت مسلحانه مردم ما هزینه جانی زیادی می‌پردازند. از همین روی ما می‌خواهیم دوشادوش سایر ساکنان ایران مبارزه خود را - از هر نوعی که علیه رژیم باشد - ادامه دهیم، نه اینکه تمام بار سنگین هزینه جانی برای تغییر حکومت را تنها بر دوش ملت کورد بگذاریم. اما با این ‌وجود، ما آمادگی کامل برای ادامه مبارزه، از جمله مبارزه مسلحانه را داشتە و به افزایش این توانایی ادامه می‌دهیم. واقعیت دیگر در این زمینه این است که در عصر حاضر، مبارزه مدنی و سازمان‌یافته علاوە بر هزینه جانی کمتر، تأثیرگذاری بیشتری دارد و در جامعه جهانی نیز مقبول‌تر است. به همین دلیل ما در حال حاضر بیشتر بر این شیوه مبارزه کار می‌کنیم و آن را توسعه می‌دهیم.

طی دو سال گذشته، ایران و عراق با مشارکت حکومت اقلیم کوردستان، چندین توافقنامه امنیتی برای محدود کردن احزاب کوردستان ایران امضا کرده‌اند. پس از اجرای این توافقنامه‌ها، فعالیت این احزاب محدودتر شده است. آیا این خطر وجود ندارد که این توافقنامه‌ها باعث شوند شما به‌طور کامل محدود شوید؟

آنچه در این توافقنامه‌ها تاکنون فعالیت احزاب کوردستان ایران را محدود کرده، فعالیت مسلحانه است. شیوه‌های دیگر مبارزه توسط هر یک از این احزاب براساس توانایی و برنامه کاری‌شان ادامه دارد. اما جمهوری اسلامی به این حد اکتفا نکرده و بر حکومت اقلیم کوردستان و بغداد فشار می‌آورد تا ما جایی در این کشور نداشته باشیم. اما ما مقاومت کرده‌ایم و بعید می‌دانم که ازاین‌به‌بعد که قدرت جمهوری اسلامی در کل منطقه، از جمله عراق، تضعیف شده است، در این زمینه موفقیتی به‌دست آورد.

با توجه به بحران‌های پی‌درپی ایران، به نظر می‌رسد این کشور با بحران‌ها و رویدادهای عمیق‌تری روبه‌رو است، برای نمونه بحران آب. آیا حزب دموکرات کوردستان ایران طرحی مدون برای مقابله با پیامدهای این بحران‌ها آماده کرده است و در صورت وقوع تحولات سیاسی در آینده، برنامه حزب برای مشارکت در بازسازی زیرساخت‌های اجتماعی-سیاسی ایران چیست؟

بله، ما در نشست رهبری خود مدام احتمالات تغییر قدرت در ایران را بررسی کرده و برای هر تحولی برنامه مناسبی را تعیین کرده‌ایم و روی آن کار می‌کنیم.

در سال‌های گذشته، "مرکز همکاری احزاب کوردستان ایران"، علی‌رغم انتقادات، نقش مهمی در سازماندهی و برجسته کردن خواسته‌های تاریخی کوردها داشت، اما پس از خیزش اخیر، این مرکز عملاً منحل شد. مهم‌ترین موانع بر سر راه تشکیل یک جبهه متحد در میان احزاب کوردستان ایران چیست؟

مرکز همکاری احزاب کوردستان ایران که بیش از ۵ سال ادامه داشت، گام‌های خوبی در جهت پیشبرد مبارزه مشترک احزاب عضو برداشت، اما پس از آن به دلیل برخی مشکلات داخلی متوقف شد. اما در ماه‌های ابتدای امسال، حزب دموکرات ابتکار دیگری را برای گردهم‌آوردن احزاب شرق کوردستان حول یک برنامه مشترک آغاز کرد. خوشبختانه این گام با استقبال طرف‌های دیگر روبه‌رو شد و تاکنون چندین نشست در این باره برگزار شده و دیدگاه‌ها برای تشکیل یک پلتفرم مشترک برای کار گروهی بسیار به‌هم نزدیک شده است. معتقدم در آینده‌ای نزدیک به نتیجه نهایی خواهیم رسید و این همکاری را از سر خواهیم گرفت.

پس از انقلاب ژینا، تلاش زیادی صورت گرفت تا اپوزیسیون ایرانی بتواند گام‌های مشترکی بردارد و یک آلترناتیو سیاسی را پیش ببرد، اما نتوانستند بر سر آلترناتیوی برای آینده ایران به توافق برسند. مشکلات اصلی که باعث شده هنوز نتوانید پارادایم جدیدی را میان خود ایجاد کنید، چیست؟

واقعیت این است که عدم اجماع در میان نیروهای ایرانی یکی از دلایل اصلی بقای جمهوری اسلامی در قدرت است. این عدم اجماع از یک‌سو مردم ایران را نگران دوران پس از جمهوری اسلامی کرده و از سوی دیگر، طرف‌های بین‌المللی که خواهان کمک به سرنگونی رژیم هستند، نمی‌دانند باید با کدام طرف گفتگو کنند. با در نظر گرفتن این واقعیت و با هدف پر کردن این خلاء، حزب دموکرات چندین سال است که با احزاب به‌اصطلاح فارس در حال گفتگو است، اما متأسفانه موفقیتی به‌دست نیاورده‌ایم. دلیل آن را در این می‌بینم که طی صد سال گذشته، یک سیستم دموکراتیک برای کار مشترک در ایران وجود نداشته که مردم را به گفتگوی سازنده و به‌رسمیت‌شناختن طرف مقابل عادت دهد. به همین دلیل، هر یک از این طرف‌ها، با وجود ادعای دموکراسی و دموکرات بودن، در درون خود دیکتاتورهایی هستند که تنها خود و دیدگاه‌هایشان را قبول دارند. منظورم این است که این مردم به کار مشترک عادت نکرده‌اند و فعالیت حزبی در این قرن آزاد نبوده است. اما بااین‌وجود، حزب دموکرات در ایجاد اتحاد میان احزاب ملت‌های تحت ستم ایران مانند کوردها، عرب‌ها، بلوچ‌ها و ترکمن‌ها موفق بوده است. چندین سال است که اتحادی به نام "کنگره ملیت‌های ایران فدرال" را تشکیل داده‌ایم که متشکل از احزاب این ملیت‌هاست. همچنین پلتفرم دیگری به نام "همبستگی برای آزادی و برابری در ایران" وجود دارد که برنامه مشترکی برای مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی می‌باشد.

موضع حزب دموکرات در مورد تلاش‌های برخی کشورها مانند اسرائیل برای برجسته کردن برخی شخصیت‌های اپوزیسیون از جمله رضا پهلوی به‌عنوان رهبر جریان‌های مخالف چیست؟ آیا این دخالت‌ها به تقویت همکاری میان اپوزیسیون منجر شده یا اختلافات آنها را بیشتر کرده است؟

ما بر این باوریم که شخصیت کاریزماتیک با کار و تلاش مستمر، تجربه و مدیریت در میان مردم تبلور می‌یابد، نه با تبلیغات رسانه‌ای یا حمایت یک دولت یا طرف خاص. آقای رضا پهلوی در بین مردم خود و صاحب هیچ حزب سیاسی نیست و همچنین هیچ تجربه‌ای در مدیریت ندارد، جز اینکه پسر محمدرضاشاه است که مردم ایران ۴۷ سال پیش آن حکومت را سرنگون کردند. اکنون نیز مردم آزادی‌خواه ایران که در این مدت ده‌ها هزار قربانی علیه رژیم‌های پادشاهی و جمهوری اسلامی داده‌اند، پس از رژیم جمهوری اسلامی، بار دیگر یک رژیم پادشاهی را برقرار نخواهند کرد. به همین دلایل، حضور ایشان نه تنها کمکی به اتحاد میان سازمان‌های اپوزیسیون و مردم نکرده، بلکه یکی از دلایل افزایش اختلافات میان آنها نیز بوده است.

در حالی که آمریکا توانایی‌های هسته‌ای ایران را از کار انداخته است، از ایران درخواست توافق نیز می‌کند و پرزیدنت ترامپ در دیدارش با محمد بن سلمان این موضوع را تکرار کرده است. آیا آمریکا و کشورهای اروپایی هیچ نشستی با شما برای ایجاد درک مشترک در مورد آینده ایران داشته‌اند؟ آنها چگونه می‌توانند خارج از مسئله نظامی، به حل مسئله کورد در ایران کمک کنند؟

یکی از نگرانی‌های آمریکا و اروپا، عدم اتحاد در میان اپوزیسیون ایران و در نتیجه، نبود یک آلترناتیو مورد قبول از سوی این کشورها و مردم ایران است. کشورهای غربی نمی‌دانند پس از سرنگونی رژیم، وضعیت ایران به چه سمتی خواهد رفت، به‌ویژه که آنها تجربه ناموفق کمک به سرنگونی برخی از حکومت‌های دیکتاتوری منطقه مانند رژیم پادشاهی در ایران، بعث در عراق و حتی افغانستان را دارند. به همین دلیل معتقدم که تاکنون غربی‌ها به این نتیجه قطعی نرسیده‌اند که برنامه‌ای برای سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی تدوین کنند، بلکه فعلا تلاش خود را بر گفتگو با ایران و تحمیل خواسته‌هایشان بر آن متمرکز کرده‌اند تا خطرات آن را برای منطقه و منافع خود در منطقه کاهش دهند. شاید به همین دلیل باشد که تاکنون تلاش جدی برای نشست و دیدار با سازمان‌های اپوزیسیون ایران، از جمله حزب دموکرات، با هدف تدوین برنامه برای سرنگونی حکومت ایران به کار نبسته‌اند.

طی چند سال گذشته، از مجموعه‌ای از گفتگوهای رسمی و غیررسمی میان شما و جمهوری اسلامی ایران صحبت شده است، به‌ویژه گفتگوهای اسلو بیشتر مورد توجه قرار گرفت. آیا در حال حاضر هیچ گفتگویی با جمهوری اسلامی برای رسیدن به توافق در جریان است؟

درست است که ما در آن زمان به‌عنوان مرکز همکاری و با میانجیگری یک طرف نروژی آماده بودیم تا برای یافتن راه‌حلی مناسب برای خواسته‌های ملت کورد وارد گفتگو شویم، اما در جریان کار برای ما مشخص شد که رژیم بە جز وقت‌کشی چیزی برای ارائه ندارد. در نتیجه، آن روند به پایان رسید و اکنون هیچ گفتگویی میان ما وجود ندارد.

اگر گفتگوهایی در کار باشد، خواسته‌های اصلی شما از جمهوری اسلامی برای رسیدن به توافق چیست؟ آیا آمادگی دارید با جمهوری اسلامی گفتگوهای صلح را آغاز کنید، همان‌طور که گفتگوهای صلح میان کوردها و دولت سوریه و کوردها و دولت ترکیه در جریان است؟

خواسته ما از حکومت تهران (هر حکومتی که باشد) این است که مانند اکنون قدرت ایران تنها در تهران متمرکز نباشد، بلکه این قدرت تقسیم شود. کوردها و سایر ملیت‌های جغرافیای ایران به‌صورت قانونی در اداره حکومت مرکزی مشارکت داشته و قدرت و اداره حکومت‌های محلی در دست نمایندگان منتخب مردم باشد. زبان این ملیت‌ها در مناطق خودشان رسمی باشد، فعالیت احزاب به‌رسمیت شناخته شود و به‌طور کلی معتقدیم این خواسته‌ها در یک ایران دموکراتیک، فدرال و سکولار محقق می‌شود. آن زمان است که همه این ملیت‌ها، ایران را ملک خود می‌دانند و همگی برای آبادانی و پیشرفت آن تلاش می‌کنند و چیزی به نام مرکز و پیرامون باقی نمی‌ماند.