کیوان درودی
سالهاست کە رسانەهای فارسیزبان فعال در خارج ایران اهم مسائل حیاتی در داخل را بە گونەای سویەدار و تقلیلگرایانە پوشش میدهند و این رویە با فشار بر هستەی سخت جمهوری اسلامی نمود بارزتری پیدا کردە است. مجموعەای محدود از افراد و چهرەهای سابقا شناختە شدە کە بە طور مداوم بە عنوان کارشناس و فعال بە برنامەهای مختلف دعوت میشوند. کسانی کە غالبا با لحنی انتقادگرایانە ظاهر میشوند واما در محتوا آنچە کە بعنوان نقد ارائە میدهند، تفاوتی با آن دست از انتقادات سطحی متعارف کە هر روز در جراید داخلی منتشر میشود؛ ندارند. در کنار این گروه مجریانی هستند کە در شبکەهای اجتماعی با صراحت از اقدامات مداخلەجویانەی سپاه پاسداران در منطقە حمایت میکنند و تشخیص آنها از یک سردار سپاه بدون یاری تصویری کە پیشتر از آنها بعنوان مجری در ذهن داریم، بسیار سخت است. از منظر یک بینندەی - عادی و نە حرفەای - سخنان یک کارشناس کە از یک آزادی بیان حداقلی بە یمن خروج از ایران برخوردار است، میتواند نزدیکتر بە واقعیتهایی باشد کە در داخل توسط دستگاههای سانسور حذف یا تحریف میشوند. پس تصمیم میگیرد بنا بر ذهنیتی کە از وضعیت اختناق داخلی دارد، پوشش رسانەهای فعال در خارج از ایران را پیگیری کند. این زمینەایست تا مسیر خود را از برنامەهای کلیشەای و ایدئولوژیک شبکەی یک و روزنامەهایی کە رویەی تکذیب و تحریفشان واضح و مبرهن است تغییر دادە و بە رسانەهای دیگری روی بیاورد. این زمینە در اغلب طیفهای اجتماعی کە سالها دروغپراکنی رسانەای در ایران را تجربە کردەاند وجود دارد.
پی بردن بە این زمینە باعث شدە کە جمهوری اسلامی بە شکل وسیعی اقداماتی را در جهت کنترل و اعمال نفوذ بیشتر بر این رسانەها در دستور کار قرار دهد. طبیعتا جمهوری اسلامی اطلاعات دستەبندی شدە و آمارهای مشخصی از وضعیت رسانەهای داخلی را در اختیار دارد و بە خوبی بر این واقعیت واقف است کە ریزش مخاطبین در داخل عملا در درازمدت، تبعات جبرانناپذیری بە دنبال خواهد داشت. پس سعی خواهد کرد تا حد توان نفوذش در این رسانەها را گسترش دهد. این رویکرد دو هدف حیاتی را تعقیب میکند. نخست اینکە طیفی از مخاطبین ریزشی داخل را مایوس کردە و در گام دوم با استفادە از اعتماد حداقلی کە اشارە شد، بخش وسیعی از مخاطبین این رسانەها را در مسیر مشخصی قرار دهد. بە این ترتیب کە همان گفتمان غالب داخلی را صیقل دادە و در فضای بە ظاهر بازتری ارائە دهد. باید اعتراف کرد کە جمهوری اسلامی تا مقطع کنونی بە موفقیتهای گستردەای در این زمینە دست یافتە است.
اما طبق شواهد کنونی این راه پیمودە شدە و بە نقطەی پایان نزدیک میشود. البتە این روند تدریجی و زمانبر بودە و بە شکل عجیبی با اعمال فشار بینالمللی بر رژیم رابطەی مستقیم داشتە است. آنچە واضح است این است کە ماراتن رسانەای جمهوری اسلامی برای بە سخرە گرفتن افکار عمومی تاب تحمل رویدادهای آتی را نخواهد داشت.
روند اخیر با قرار گرفتن سپاه پاسداران در جایگاه حقیقیاش سرعت بیشتری بە خود گرفتە و همزمان با افزودن نام سپاه در فهرست سازمآنهای تروریستی بسیاری از این چهرەها بدون هیچگونە واهمەای خود را سپاهی ( تو بخوان حامی تروریسم) معرفی کردەاند. طی مدت گذشتە هشتگ من_سپاهیام بر صفحات این افراد در شبکەهای اجتماعی نقش بستە و همزمان با این موضعگیریها از هر تریبونی برای تهییج تودەها و فرافکنی از موضوع نقش سپاه پاسداران و ماهیت تروریستی و ضدبشری آن استفادە کردەاند.
تقلیل بحرآنها از فجایعی کە جامعە را تهدید میکند و در مقابل بزرگنمایی آنها بە سبک پروپاگانداهای دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی رژیم اسلامی از شگردهاییست کە سالهاست در این رسانەها تکرار میشود. کسانی کە هیچ نشانی از اخلاق و مسئولیت انسانی و اجتماعی در دیدگاههایشان پیدا نیست. این افراد مسئلەی مالباختەگان، مافیای اقتصادی و گرانی کمرشکن، فساد سیستماتیک بانکی و اداری، اعتیاد، خشونتهای روزانەی خیابانی، گورخوابی، اعدام و مسائل از این دست را نادیدە گرفتە و سعی میکنند کە این بحرآنها را بە عرصەی امنیتی بکشانند.
انگار کە در تمام جهان تنها ایران است کە درگیر رقابتهای منطقەایست و تمامی گروههای افراطی منطقە از سوی کشورهای همسایە با یک "توطئە ضد ایران" اجیر شدەاند تا مانع از پیشرفتهای خارالعادەی چهل سال اخیر زمامداری جمهوری اسلامی شوند. خوشبختانە یا متاسفانە درهفتەی گذشتە نزدیک بە تمامی گروههای افراطی منطقە با دعوت جمهوری اسلامی بە داخل جغرافیای ایران سرازیر شدند و این خط بطلانی قاطع بر ادعاهای این افراد بود.
یکی دیگر از کلیشەهای این رسانەها مناظرەهاییست کە یک پای ثابت آن اصلاحطلبان حذف شدە از گردونەی قدرت جمهوری اسلامیست. چهرەهایی کە در کارنامەی خود ردەهای امنیتی و اطلاعاتی را طی کردە و در سطوح بالا بە کار گماردە شدەاند. معمولا این افراد بدون اینکە بە کلیت و ماهیت ساختار قدرت و مشکلات ریشەای قانون اساسی بپردازند اصل مسئلەی استبداد را بە رقابتهای درون حلقەی قدرت و "فرصتهای سوختەی انتخاباتی" برای بە اصطلاح گذار از بنبست سیاسی و اجتماعی تنزل میدهند.
از سوی دیگر کمیت و کیفیت پوشش رویدادها نیز بە طرز ناباورانەی در چارچوب پوشسشهای رسانەهای داخلی تحت سیطرەی جمهوری اسلامیست. در حالی کە هزاران پناهجوی ایرانی در تورکیە، یونان و آلبانی در بدترین شرایط بە سر میبرند، این رسانەها درخواست پناهندگی دو خواهر عربستانی از هنگ کنگ را بعنوان داغترین سوژە بە مخاطبین عرضە میکنند.
ترور "احمد نیسی" از رهبرهای جنبش آزادیبخش اهواز در لاهەی هلند تنها بە صورت موردی مورد اشارە قرار میگیرد اما موضوع قتل "خاشقچی" روزنامەنگار عرب هفتەها سوژەی اصلی این رسانەهاست و در چارچوب تخاصم ناموجە جمهوری اسلامی با کشورهای عرب و بویژە عربستان بازنمایی میشود.
پدیدەی کولبری بعنوان یک معضل اجتماعی منبعث از سیاستهای تبعیضآمیز حاکمیت از یک بعد مشخص (ضربە بە تولید داخلی) برجستە و تحلیل میشود و در حالی کە شیرازەی جامعە از در شرف از هم پاشیدە شدن است مدیران این رسانەها مسئلەی اجتهاد و "صلاحیت و عدم صلاحیت شرعی" خامنەای را هفتەها بە بحث میگذارند.
انتقادات از رییسجمهوری آمریکا در فضای دمکراتیک آن کشور را بە گونەای سویەدار بازتاب میدهند و با این هجمە از شانتاژ وانمود میکنند کە بحرآنهای داخلی ایران هیچ پیوند معناداری با مناسبات قدرت و جامعە و مافیاهای حکومتی درون جمهوری اسلامی ندارد و هرآنچە یک ایران را تهدید میکند از یک جایی بە توطئەی کشورهای بە اصطلاح جمهوری اسلامی "متخاصم" ایران اسلامی متصل است. همین زمینەای میشود تا بازوهای سرکوب در داخل مشروعیت سرکوب بیشتری کسب کنند. از ای حیث بە قول فلاحیان، وزیر سابق اطلاعات "نیاز بە پوشش امنیتی و طلاعاتی از طریق تامین روزنامەنگاران" بسیار نتیجەبخش مینماید.
موج اعتراضات اخیر در صفحات کاربران شبکەهای اجتماعی بە این رسانەهای معلومالحال مهر تاییدیست بر تاریخ انقضای سازوکارهای رسانەای و عدم شرافت کاری و مسئولیت اخلاقی آنها نزد افکار عمومی جامعەای کە تحت چهار دهە زمامداری جمهوری اسلامی بە آخرین ایستاگاههای حیات فرهنگی ا اجتماعیاش نزدیک میشود. همانطور کە شارە شد با تحولات پیش رو نباید آیندەی آنچنان روشنی برای این "ایادی استبداد" متصور شد و روزشمار بە طرز فجیعی بر خلاف بافتەهای ذهنی ارتجاعی آنها رو بە جلو در حرکت خواهد بود.
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد.