کریم پرویزی
سالهاست کە سیستم کلونیالیستی – شوونیستی حاکم در تهران، دست و پازنان در تقلا بودە کە ملیتهای تحت ستم در ایران را بە عنوان منبع اصلی تهدید امنیت و همبستگی تصنعی نشان دهد و وانمود کند اگر این سیستم کلونیالیستی – شوونیستی، نماند و سقوط کند، همە ملیتهای ایران، کە این سیستم بە منظور هتک حرمت ازآنان بە عنوان قوم نام میبرد، هر کدام وابستە بە کشوری بیگانە بودە و با نقشە آنها ایران تجزیە و تکەتکە خواهد شد.
هم حکومت پهلوی میگفت کە اگر شاە نماند ایران تبدیل بە ایرانستان خواهد شد، بە این معنا کە اگر حکومت شاە سرنگون شود، ایران تکە تکە خواهد شد و رژیم خمینی نیز کە تداوم دهندە همان مسیر سیستم پهلوی عمامەدارمیباشد، مرتب این موضوع راتبلیغ کردە و میکند کە همە جنبشهای ملیتهای غیر فارس وابستە بە بیگانگان و دشمنان ایران بودە و مدعیست كه اگر این نظام یعنی حاکمیت ولایت فقیه ساقط شود، همە اقوام گماشتە آمریکا و صهیونیسم، ایران را تکە تکە خواهند کرد!
این تبلیغات تا حدی تاثیرگذار بودە کە برخی از فارسهای بە اصطلاح خودشان آزادیخواه نیز ذوب در آن دیدگاە شدهاند و این اشخاص در مقاطع حساس حاضر نیستند کە از حقوق انسانی ملیتهای غیر فارس حمایت کنند چراکە آنها را تهدیدی جدی علیە یکپارچگی خاک ایران دانستە و میگویند ایران تجزیە میشود!
این تفکر کلونیالیستی – شوونیستی تا حدی بر افکار آن بخش از فارسها تاثیرگذار بودە کە کسانی همچون داریوش همایون پیدا شدە و گفتە بودند کە اگر جمهوری اسلامی در معرض فروپاشی قرار بگیرد، حاضرند سلاح بە دست از خامنەای و رژیمش دفاع کنند!
وقتی رژیم شاە سقوط کرد، نە ایران تبدیل بە آن ایرانستان شد کە درموردش هشدار میدادند و نە ملیتهای تحت ستم ایران را تجزیە کردند، اما سیستمی خیرهسرتر از پهلوی سرکار آمد و همە کسانی کە فوبیای تجزیە ایران را داشتند و از رژیم ایران حمایت کردند و جنایات رژیم را توجیە میکردند، خود قربانی دست جلادان جماران شدە و مگر بعد از اعدام شدن و مرگشان فهمیدە باشند کە در چە توهمی فرو رفتە بودند!
چند روزی است کە ملت عرب الاحواز، از شدت تشنگی جان بە لب رسیدهاند و بحرانهای انباشتە شدە آنها را واداشتە کە بە پا خاستە و در خیابانها فریاد حق طلبی سر زنند، اما رژیم دوبارە مشغول اشاعە توهم تجزیە ایران است تا بلکە بتواند بە جنایات و کشتار خود در شهرهای عرب نشین مشروعیت بخشد.
اما آنچە عملا با آن مواجهیم این است کە خود علی خامنەای و حاکمیت منحوسش، ایران را تکە تکە کردە است. این سیستم کلونیالیستی – شوونیستی، با قتل عام و بریدن نان از سر سفرەهای کوردستان، قطع آب از مردم الاحواز، اشاعە محرومیت و فقر در بلوچستان، نگذاشتن روزنەای برای تنفس آزادانە مردم ترکمن صحرا و هتک حرمت بە هویت ترکهای آذری، عملا ملیتهای غیر فارس را از ایران جدا کردە است.
این ملیتهای غیر فارس نبودە کە ایران را تجزیە میکنند، بلکە كردار و سیاستهای خامنەای و باند جلادان و مفسدینش هست کە ملیتهای تحت ستم را وادار بە اتخاذ موضع میکنند، ملت فارس نیز اگر خواستار زیستنی آزادانە در ایران است باید از این توهم بیرون آمدە و واقعیات را بنگرند، وگرنە آیندە بە شکلی دیگر رقم خواهد خورد و آنها برای صدها سال با حسرت به تاریخ از دست رفتەاشان خواهند زیست!