آرش صالح
بدون شک سپاه پاسداران از بدو تاسیس تا کنون یک سازمان تروریستی بوده و بخش اعظم فعالیتهایاش مشمول تعریف تروریسم میشود. از فعالیتهای اقتصادی سپاه گرفته که میتوان از آنها به عنوان تروریسم اقتصادی نام برد تا آدم ربایی، شکنجه، قتل و کشتار دستهجمعی که میتوان به چندین نمونه در روستاهای کوردستان منجمله "قارنا" اشاره کرد. اما آنچه که تاکنون مانع از آن شده که این سازمان در لیست سازمانهای تروریستی قرار گیرد در واقع به ناکارآمدیهای فلسفه سیاسی حاکم بر جهان امروز و ایرادات اساسی حقوق بینالملل بر میگردد.
اما آنچکه باعث شده سپاه به گردنکشی و تروریسم خود در جهان ادامه دهد در واقع از این واقعیت ناشی میشود که نگاه حاکم بر جهان امروز خشونت را به دو دسته تقسیم میکند و خشونتی را که از جانب دولت و سازمانها و نهادهای وابسته به آن اعمال میشود نادیده گرفته و تا حدودی مشروع تلقی میکند.
با اعلام تصمیم ایلات متحده مبنی بر افزودن سپاه پاسداران به لیست گروههای تروریستی، در واقع این مساله بیش از هرچیز حائز اهمیت است که این تصمیم حاکی از تغییری در تفسیر و تعریف تروریسم است. با قرار گرفتن یک واحد از یک دولت خارجی در این لیست، اولین گام جهت تجدید نظر در این دیدگاه، برداشته شده است که خشونت را ابزاری انحصاری در اختیار دولتها میداند و اعمال آنرا تا بدانجا که از سوی دولتها باشد به رسمی میشناسد. به همین دلیل در یک نگاه کلان میتوان گفت که، تقابل آمریکا با ایران توانسته به این واقعیت منجر شود که تعریف کلاسیک از تروریسم دچار تحول شود. در واقع تحولی که میتواند به نفع ملتهای تحت سلطه باشد.
اما به نظر میرسد که هدف ایالات متحده از این تصمیم، افزایش فشارها بر روی جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران باشد. یکی از مفاهیم بنیادین در تبیین استراتژی دولت کنونی آمریکا در قبال ایران در واقع مفهوم "فشار حداکثری" میباشد که به نظر میرسد این تلاش در راستای همین فشار حداکثری باشد. آمریکاییها در نظر دارند که از طریق دلالتهای قانونی این تصمیم، شرکتها و بازرگانان بینالمللی را که قصد معامله با ایران را دارند وادار به تجدید نظر در تصمیم خود کنند.
با توجه به این که شاخههای مخلتف سپاه پاسداران از قبل در لیستهای مختلف حامی تروریسم قرار داشته، تغییری که اکنون با این حرکت دولت آمریکا با آن روبهرو هستیم این است که کلیت سپاه به عنوان یک سازمان تروریستی شاخته میشود و کسانی را که با این سازمان و یا هر شرکت، موسسه و یا تاجر وابسطه به آن وارد معامله شود، مشمول تعریف همکاری و کمک به تروریسم میشود. در چنین حالتی، قوانین ناظر بر حمایت از تروریسم بسیار سختگیرانهتر و جدیتر از قوانین ناظر بر دور زدن تحریمها هستند. همچنین اگر چه قوانین مربوط به تحریمها، حداقلهایی را برای انجام معاملات و روابط به رسمیت می شناسند اما در واقع قوانین مربوط به حمایت از تروریسم، این حداقلها را نیز حذف میکند.
این تصمیم همچنین میتواند در زمینهی ویزا موثر باشد. از این به بعد کسانی که در سپاه و بسیج عضو هستند در مسافرتهای خارجی، دریافت و انتقال پول، خرید از خارج و بسیاری موضوعات شخصی دیگر نیز تحت فشار خواهند بود. اگرچه هم اینک محدودیتهایی در زمینه ارائه ویزا در آمریکا وجود دارد اما با توجه به همکاریهای امنیتی که مابین آمریکا و دیگر کشورهای جهان مخصوصا اروپاییها وجود دارد، این افراد برای سفر به کشورهای دیگر نیز دچار مشکل خواهند شد. شاید این مساله کمتر جدی به نظر برسد اما با توجه به شیوه عملکرد دستگاههای اداری در غرب در آینده، اعضای سپاه و بسیج و خانوادههای آنان با مشکلات جدی روبرو خواهند بود.
به طور کلی میتوان گفت که این وضعیت میتواند به بیشتر شدن انزوای جمهوری اسلامی بینجامد. این تصمیم هر نوع تعامل و رابطهای با سپاه را در مظان یک اتهام جدی قرار میدهد، به همین دلیل هرچقدر که معامله با ایران شیرین به نظر برسد اما ریسک آن به حدی بالا خواهد بود که همه را به تجدید نظر در آن وا خواهد داشت.
از سوی دیگر اما همچنان که سپاه و مقامات ایران گفتهاند این تصمیم میتواند به تهدید مستقیم سربازان و پرسنل آمریکایی در منطقه بیانجامد. اگرچه ایران هم در یک عمل متقابل آن بخش از ارتش آمریکا را که در منطقه حضور دارند به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی میکند اما جایگاه بینالمللی ایران در وضعیتی است که این عمل بیشتر به یک جوک شباهت دارد.
درواقع سپاه پاسداران اکنون در شرایطی قرار دارد که اگر بخواهد پای تهدیدات خود بایستد و واکنشی جدی به این مساله نشان دهد شرایط خود را به لحاظ اعمال و تشدید فشارها، بدتر خواهد کرد. اما از سوی دیگر، کوتاه آمدن سپاه و رد شدن در کنار این مساله (که به نظر میرسد همین کا را نیز خواهند کرد) عواقب سختتری برای آن به دنبال خواهد داشت. این مساله موجب ایجاد یک تناقض جدی در سپاه خواهد شد و در نتیجه منتج به فروریختن هیبت و مشروعیت کارتونی سپاه شده و نیروهای ارزشی آن بیش از پیش ریزش خواهند کرد. در واقع آمریکا در این مرح از تقابل خود با سپاه و ایران در تلاش است که، با استفاده از فروریختن سمبلیک و تحدید حدود صغور مانور سپاه، آنها را تا میتواند به عقب بازگرداند. عقب نشینیهای یکی پس از دیگری سپاه در زمینه ژستهای نظامی به عنوان مثال بیجواب گذاشتن حملات اسرائیل در سوریه از هم اکنون فروریختن تدریجی این نیرو را استارت زده است.
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد.