کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

زنان سانسور شده در تقابل با زنان باورمند

11:41 - 27 بهمن 1397

میترا

با شنیدن واژه ی سانسور، حس کنجکاوی ویژه‌ای در مخاطبانی که  همیشه علاقمند به دانستن واقعیات هستند به طور غریزی برانگیخته می‌شود. اساسا سانسور در اغلب موارد واژه‌ای ناخوشایندی تلقی می‌شود چراکه به معنای حذف یا برش برخی از واقعیات است که اهداف سیاسی و یا اجتماعی به همراه دارد. حال این سانسور می‌تواند در روزنامه، رسانه، سینما و غیره باشد. اما سانسور فردی عمدتا بعد روانشناختی دارد به این مفهوم که شخص به دست خود یا اطرافیانش، بخشی از وجود خود را نادیده می‌گیرد و یا اجازه‌ی عرض اندام به او را نمی‌دهد. بهتر آن است که درباره‌ی خودسانسوری در زنان بیشتر بحث شود و حتی به ریشه یابی آن پرداخت چرا که زنان یکی از ارکان  مهم و غیرقابل انکار در سراسر دنیا به شمار می‌آیند.

زنان همان مادرانی هستند که مقرر شده به پرورش کودکان بپردازند؛ کودکانی که هرکدام نقش سازنده‌ای در جامعه ی خود ایفا خواهند کرد. وقتی می‌گوییم نقش مهم، تنها به معنای تحصیلات و کسب یک شغل آنچنانی نیست. زنان پرورش دهنده‌ی افکار فرزندان خود هستند و توانمندی‌های اجتماعی و روانی فرزندان ارتباط مستقیمی با روح و روان مادر و پدرشان دارد. اما چون کودکان در برهه‌ای از زندگی بیشتر اوقات خود را با مادر به سر می‌برند، از روحیات مادرشان  بیشترین تاثیر را می‌گیرند. برای مثال، مادر سرزنده و بانشاطی  را تصور کنید که از لحاظ روحی و روانی بسیارهم قوی است؛ او از ابتدای روز تمام امور مربوط به خانه و خانواده و حتی امور شغلی خود را با قدرت پیگیری می‌کند و به سرانجام می رساند؛ از مواجهه با مشکلات نابهنگام بهم نمی‌ریزد و بجای از کوره رفتن و در گوشه‌ی آشپزخانه گریه سردادن، تلاش می‌کند با تدبیر با آن برخورد کرده راه حلی برای آن بیابد و حتی گاه از افراد با تجربه و پدر خانواده نیز مشورت می‌گیرد. بی‌شک اینگونه رفتار کردن از عهده‌ی زنان و مادرانی بر می‌آید که از اعتماد بنفس بالایی برخوردارند. حال در مقابل زنی را در نظر بگیرید که به خودباوری نرسیده است و مسئولیت تاهل را پذیرفته و تازه مادر هم شده است. هنگام بروز مشکل از شدت دلهره و نگرانی، ترس بر تمام وجودش غالب می‌شود؛ در تکلم دچار مشکل می‌شود؛ قدرت تصمیم‌گیری مناسب ندارد و خودش و اطرافیانش را به معنای واقعی مستاصل می‌کند. زنان سانسور شده چنان می‌توانند تاثیرات مخربی بر فرزندان و جامعه داشته باشند که لازم به نظر می‌رسد بیشتر به مشکلات و مسائل مربوط به آنان پرداخت و این مهم از طریق ریشه‌یابی آن به سمت و سوی خوبی خواهد رفت.

زنان سانسور شده همان دختربچه‌هایی هستند که از کودکی با آموزش‌های اشتباه و یا متعصبانه و کورکورانه رشد یافته‌اند. تنها بازی خردسالی شان، سر و کله زدن با عروسک، ظروف آشپزخانه در اندازه های کوچک و چرخ خیاطی بوده است. به او این فکر را خورانده‌اند که زن‌ها حین رانندگی ترسو هستند و به اصطلاح هول می‌کنند و عمدتا عامل تصادفات هستند. هرگز در مهندسی و رشته‌های فنی به گرد پای مردان هم نمی‌رسند. در وکالت دچار احساسات شدید می‌شوند. نباید از ته دل بخندند تا متهم به گستاخی نشوند. حتی زنان با تحصیلات عالیه هم در آخر باید بچه داری کنند و آشپز خوبی باشند.

برخی از این زنان چنان با این آموزه‌ها خو می‌گیرند که حتی اگر به آن میدان هم داده شود تا خود را اثبات کنند، خودشان خودشان را انکار می کنند و باور دارند که از عهده شان خارج است. اما در مقابل زنانی هستند که به معنای واقعی در هیچ راهی از مردان هم کم نمی‌آورند. از پزشکی تا مهندسی و خلبانی، از وکالت تا سیاست و تجارت و سایر امور. این ها زنان باورمند هستند که یا از دل همان زنان سانسور شده در آمده‌اند و در یک جایی و یک زمانی تصمیم گرفتند که بر تمام انگهای غلطی که بر او چسبانده‌اند رهایی یابند و خودشان را اثبات کنند و یا همان دختربچه‌هایی هستند که از کودکی درست و قوی تربیت شده‌اند و به خودباوری رسیده‌اند.

زنان باورمند قوی هستند. نیازی به تایید شدن ندارند. دایم درباره‌ی پوشش و ظاهر خود از دیگران تاییدیه نمی‌گیرند. خود را آنگونه که هستند دوست دارند. به معنای واقعی به خود احترام می‌گذارند و در عین حال دچار خودشیفتگی نمی‌شوند. خود را همواره در موقعیت یادگیری قرار می‌دهند و هرگز احساس برتری نسبت به دیگران را ندارند اما خود را باور دارند. هیچ چیز برایشان دست نیافتنی نیست. گاه زمانی را تنها به خود و خلوتشان اختصاص می‌دهند. زیر آواز می‌زنند. بلند می‌خندند و هیچ منافاتی با وقار در بلند خندیدنشان احساس نمی‌کنند و به معنای واقعی خودشان هستند و به هیچ عنوان زنانگی خود را کتمان نمی‌کنند.

زنان سانسور شده دو دسته‌اند: یا به همین شرایط خو می‌گیرند و همیشه به زنان قدرتمند، با حسرت و غبطه نگاه می‌کنند و فکر می‌کنند او از یک سیاره‌ی دیگر آمده است و یا خود را به تکاپوهای کاذب می‌اندازند و دست و پا می‌زنند تا به اصطلاح به پای زنان باورمند برسند و در این مسیر غلط بشدت دچار حس حسادت و حرص می‌شوند. البته همانطور که پیش از این هم اشاره شد، برخی از این زنان سانسور شده نیز در یک برهه از زندگی، متوجه می‌شوند که باید به خودباوری برسند و از راه‌های درست وارد عمل می‌شوند تا توانمندی‌های خود را اثبات کنند.

حال بهتر آن است که برای ریشه‌یابی و دانستن دلایل اینکه چرا زن‌ها به خودباوری نرسیده‌اند و یا نمی‌رسند به مراجعی بپردازیم که آن ها را به این شکل تحویل جامعه داده‌اند. آن هم عمدتا در جوامع جهان سومی که نمونه‌ی بارز آن کشور خودمان ایران است. به یاد داشته باشیم، اولین جامعه‌ای که کودک در آن آموزش و پرورش می‌یابد خانواده است. اگر کودک در خانواده و تا قبل از سن ورود به مدرسه به شیوه‌ای درست و البته شایسته پرورش یافته باشد، مدرسه نمی‌تواند در اعتماد به نفس و شخصیت او تاثیر قابل توجهی داشته باشد.

محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وب‌سایت کوردستان‌میدیا نمی‌باشد.