عباس خان قبادیان نوه ارشد داوودخان امیراعظم کلهر درسال ١٢٧٧ خورشیدی چشم به جهان گشود.
داوودخان امیراعظم بە علت علاقه فراوان،ازهمان اوایل نوجوانی زیرنظرخود، تیراندازی،سوارکاری را بە عباس خان آموزش می داد.
ازجمله اقدامات عباس خان در دوران کودکی وی حضور عباس خان قبادیان درسن شانزده سالگی جهت فتح تهران همراه با سپاه ایلات که به جنگ "نوبران" معروف می باشد همچنین .حضور عباس خان درجنگ صحنه اخرین جنگ داوودخان کلهر و کشته شدن داوودخان توسط رضا پهلوی.
"عباس خان قبادیان" امیرمخصوص فرمانده ایل کلهر درحمله روسها در درسال ١٢٩٣ همراه با ٦٠٠ سوار از ایل کلهر به منطقه صحنه رفت به محض ورود منطقه کنگاور که برف وکولاک سنگینی هم امده بود توانستند روسها را تا منطقه اسدآباد به عقب راندند و بە مدت یک روز بدون هیچ گونه خورد و خوراکی جانانه دفاع کنند ولی به علت کمبود مهمات و آذوقە عباس خان عقب نشینی کرد.
بعداز روی کار امدن دوره فاشیستی رضا پهلوی کە از قصرشیرین بە زیارت نجف رفتە بود، در راە بازگشت کە با قوای سلیمان خان و عباس خان قبادیان روبەرو شد از ترس خود را در گونی زغال مخفی و خود را بە تهران رسانید.
این ها بهانەای شد که رضا خان با کمک انگلیسی ها ایل کلهر را به فلاکت بکشاند و تمامی ایل کلهر را خلع سلاح کند. تمام دودمان داوودخان امیراعظم توسط رضاخان به شهرهای کویری از جمله، شاهرود، سرخس و شیراز تبعید کرد، و عباس خان بە همراە هفده نفر دیگر با همدستی انگلیسی ها به بە مدت نه سال در زندان باغ شاه ساوه و زندان قصرقجر محبوس کرد و بعد از سیزده سال تبعید و زندان به میان کلهر برگشتند. با روی کار آمدن پهلوی دوم "محمدرضا پهلوی" و افسرنظامی مرموز انگلیسی به اسم فلیچر حدود دو سال اجازه خارج شدن عباس خان قبادیان را به میان کلهر نمیداد. تا اینکە در دوره چهاردهم بعنوان نماینده استان پنج "کرماشان" و در دوره پانزدهم و شانزده نیز بە عنوان نمایندە بە مجلس شورا ملی راە یافت. "عباس خان قبادیان" امیرمخصوص بە دلیل اینکە محمد رضا پهلوی در دوره شانزدهم قرار بر این شد که استان کرماشان را تجزیە کند و هر استانی صاحب یک نماینده باشد ولی تنها نمایندەای که علیه این طرح برخواست "عباس خان قبادیان" بود وی بە دلیل مخالفت با این طرح، و حدود شش ماه از کرسی مجلس را خالی گذاشت تا اینکه این طرح تجزیه استان کرماشان کنسل شد که بعدها در دورە بیستم این طرح اجرایی شد...
"عباس خان" کارنامەی پر و فراز و نشیبی دارد، اندیشە تشکیل اتحادیە ایلی کورد و ریاست آن بە عهدەی وی بود کە برخی منابع این اقدام را شبیە بە تشکیل حکومتی خودمختار برای کردستان یا گامی بەسوی استقلال میدانند؛ قبادیان در سیاست ورزی زیرک و دیپلماتکاری پرتوانا بود، وی با توجە بە همراه داشتن جنگجویانی زبدە اما بیشتر اوقات تلاش میداشت کە خواستەهای سیاسیش را از راهی مسالمت آمیز و با گفتگو بەدست آورد؛ پالکونیک زاخارا نمایندە روسیە در تهران دربارە عباس خان میگوید: "ولی آنچە بیش از همه ما را دچار حیرت ساخت عباس خان بود، این جوان دارای چشمهای مخمور و یک نگاه نافذ، نطقی تلفظ نمود کە ماهرترین دیپلوماتها نیز بر وی غبطه مینمودند… نطق مسلسل و مستحن او را گوش داده و دریافتیم کە چرا یک قبیلەی بزرگ و جنگجو مانند کلهرها را ادارە میکند."
طبق گزارشات استانداری کرماشان (ش٩۶۴/۵ سال ١٣٢۴) و همچنین وزارت جنگ بە وزارت کشور(ش٢٠۴١/م/۶٩٨٣ سال ١٣٢۵) حزب ک.ژ.ک (جمعیت احیای کورد) اقدام بە تحرکات تبلیغاتی در حوالی کرماشان کردە است. در این گزارشات بە همکاری کلهرها و بیعت امیر مخصوص (در گزارش قبادیها قید شدە) اشارە شدە است؛ همچنین در قسمتی از این گزراش از تردید قلخانیها (قید شدە در گزراش) و گورانها کە آنرا بە مشورت با سید شمسالدین پیر و مرشد خود موکول کردە بودند، سخن بە میان آمدە است. این گزارش میتواند بە ارتباط مخفیانە امیر مخصوص و قاضی محمد صحه بگذارد کە برخی منابع نا رسمی تاکنون بە آن اشارە دارند؛ ممکن است با توجە بە حضور روسها در منطقە مهاباد و انگلیسیها در منطقە کرماشان، با درایت سیاسی قاضی و قبادیان، این ارتباط بەصورت مخفیانە ماندە باشد.
اردشیر کشاورز از مورخین کرماشان میگوید: "اشغال کرماشان تا سال ١٣٢٥ هجری خورشیدی ادامه داشت و در همین سال جنبشهایی برای اعلام خودمختاری در نقاط مختلف کشور از جمله فارس و تبریز به راه افتاد که درکرماشان نیز در راستای اعلام خودمختاری جنبش "نهضت غرب" یا جنبش "قبادیان" به راه افتاد"
بر اساس گزارش وابسته نظامی سفارت بریتانیا "عباس قبادیان امیر مخصوص، ابراز امیدواری کرده که حرکتی مشابه قشقاییها آغاز کند و اظهار داشته از وقتی که در ماه مه گذشته در این حوزه اتحادیه عشایر را بنیان نهاد با قشقایی و بختیاری در ارتباط بوده است ".
سرهنگ کمال، فرمانده هنگ ژاندارمری کرماشان در یکی از گزارشهای خود به استاندار، در اواخر فروردین ۱۳۲۵، نوشتە است: "دستهبندی عشایر را هنگ تا حدی که مقدور بوده بر هم زده است و البته با ملاقاتهایی که با عباس قبادیان به عمل آوردهاند قطعاً نظر آنان تغییر و نقطه دیگری را سیر مینماید و فعلاً از "جمعیت احیای کورد" صحبتی در میان نیست.
عباس خان تمام تلاش خود را کردە بود کە هیچ ردپایی از هدف مشترکش با قاضی محمد بەجای نماند، چرا کە با توجە بە درایت سیاسی او و وضعیت منطقە کە قوای روس و انگلیس قسمتهای شمالی کوردستان و انگلیس در قسمتهای جنوبی آن نفوذ داشتند، چنین ایجاب میکرد کورد خود را در بین این قوا تقسیم نماید و حساسیتی بەوجود نیاید.
سرانجام "محمدرضا پهلوی" همراه با انگلیسی ها توطئه قتل عباس خان قبادیان را چیدند. بر این اساس، عباس خان به عنوان سفیر ایران بە سوییس فرستادە شد. و سپس عباس خان قبادیان همراه با همسرش فاطمه خانم بختیاری و دیگر هیئت همراهش جناب اقای عبداللـه زنگنه روانه کشور فرانسه شدن و جهت دید و بازدید در بیرون از شهر پاریس در جادەای به اسم شانزه لیزه به تحریک انگلیسی ها و تهدید "محمدرضا پهلوی" در تاریخ چهار تیرماە سال ١٣٣٤ در سن ٥٧ سالگی دراثر تصادف ساختگی با یک ماشین آمریکایی جان خود را از دست میدهد.