کریم پرویزی
در تاریخ ملتهای تحت ستم و انقیاد و نیز همهی آن ملتهایی که با دشمنانی خونریز و ددمنش روبهرو هستند، مقاطع تاریخی ویژه و استثنائی یافت میشود که دشمنان آن ملت با تمام توان و تلاش خود در پی آنند که مقاطع مذکور تاریخی را به حدی از بیاهمیتی و ابتذال، تنزل دهند.
به عنوان مثال هنگامی که سفید پوستان اروپائی به خاک آمریکا پا میگذارند و برآنند که سرزمین سرخپوستان را اشغال کنند، هر گونه مقاومت و مبارزهی سرخپوستها را تحت عنوان توحش و تحجر و عقبافتادگی معرفی میکنند و آنرا به دستاویزی برای بدرفتارهایی خود مبدل میسازند.
در ایرانِ معاصرِ ایدئولوژی پهلوی-خمینی، مقاومت و ایستادگی ملتهای کورد، ترک، عرب، بلوچ و ترکمن را در چارچوب ضدیت با تمدن و پیشرفت یا دشمنی با خدا و یا خیانت به "مام میهن" تعریف میکنند و مقاطع حساس و پراهمیت تاریخ این ملتها را تصنعی و ساختهی دست بیگانگان معرفی میکنند.
در رابطه با ملت کورد، این مردمان توانستند در اوج حاکمیت و سلطه فاشیسم و تحجر و استبداد بر منطقه، حکومتی از نوع جمهوری و دمکراتیک تاسیس کنند.
هنگامی که رضا میرپنج حکومت به اصطلاح مدرن خود را تاسیس کرد، مدرن بودن را در برهنگی زنان میدید و مدرنیتهای مدنظرش بود کە زن و دخترانش در ان به مد لباس تبدیل شدەبودند. اما هنگامی که حکومت جمهوری کوردستان با دستان "پیشوای جاوید" و با رهبری حزب دمکرات تاسیس میشود، او سازمانی مختص به حقوق و تعالی زنان را ایجاد میکند و همسرش به الگویی برای مبارزه جهت تحقق یکسانی و برابری واقعی زن و مرد در خانواده و جامعه بدل میشود.
این حاکمیت شکوهمند ملی-دمکراتیک در کوردستان و در عصر سلطه تحجر و فاشیسم در منطقه، مقطعی افتخارآفرین برای ملت کورد است و همین امر نیز موجب شده که دشمنان ریز و درشت کورد و حزب دمکرات و پیشوا، مستمرا در پی تحقیر و بیمحتوا جلوە دادن این مقطع از تاریخ ملتمان باشند و مکررا بر آنند تا آنرا در چارچوب خواست و منافع "باقروف" و "پیشهوری" و آشوبگریهای چند عشیره به نمایش بکشانند.
اما این تلاشهای عبث دشمنان کورد هیچگاه با موفقیت روبهرو نشده است و با گذشت دههها، ملت کورد بیش از گذشته در راستای تحقق آمال و آرزوها و خواستهای برحق حزب دمکرات و جمهوری کوردستان گام برداشته و امروزه دیگر آحاد این ملت به این امر افتخار میکنند که خود را به عنوان شهروند جمهوری دمکراتیک کوردستان، معرفی کنند. هویتی ملی و میهنی که با تاریخ مملو از استبداد و توحش منطقه در تقابل است و کورد و کوردستان را به گوهر درخشان تاریخ بدل میکند.
این شکوهمندی جمهوری کوردستان و رهبران پرشکوه آن بویژه پیشوای جاوید، به قلعهای پرهیبت و استوار میماند که کوهستانها، دیوار آن هستند و گرداگرد شهر را نیز در آغوش گرفته و در این میان نیز هر چه دشمنان میکوشند تا آن را ویران کنند بیشتر به خود ضربه میزنند و در باتلاق نابودی فرو میروند و جمهوری کوردستان بیش از پیش در فکر و اندیشه مردمان کورد تثبیت میشود و باشکوهتر از گذشته متجلی میشود.