کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

فاجعه خشکسالی و زیست محیطی (مرگ خاموش)

18:58 - 8 شهریور 1397

سوران شمسی

بحران خشکسالی و زیست محیطی چند سالی است که به ده‌ها مشکل مردم اضافه شده و زندگی مردم را دستخوش تحولات ناشی از این مساله قرار داده است. اما وقوع این رویداد طبیعی در سرزمینی مانند کشور ایران  که پهنه وسیعی از آن را کوه های بلند و پوشیده از برف پوشانده است و شمال و جنوب آن به دریا راه دارد و با رودخانه‌های زیاد و منابع زیرزمینی مایه تاسف و تعجب است. که چرا باید در چنین کشوری خشکسالی بوجود آید و جنگل‌های آن به راحتی در آتش سوخته شود و کمترین توجهی از سران رژیم به آن نشود و روز به روز به شدت آن افزوده شود و مردم با وضعیت جهنمی کنونی از لحاظ اقتصادی و سیاسی که در تنگنا قرار دارند به آن اضافه شود و زندگی مردم را بیش از بیش مختل کند.

با وصف این‌که مردم نگران گسترش فقر و بی‌کاری‌اند، پرسش اصلی این است که حکومت برای مقابله با آنچه راهکاری سنجیده‌است؟ آیا حکومت نگران افزایش بی‌کاری و فقر است یا نگران تخریب محیط زیست؟ احتمالاً هیچ‌کدام!

ارزیابی رفتار مسئولان حکومت نشان می‌دهد که مسائل بحران‌سازی مانند خطر خشک‌سالی و عدم مدیریت آب‌های کشور را به حاشیه رانده ‌است. اما نمی‌توانیم انکار کنیم که مقامات حکومتی خود اغلب علاقه‌ مفرطی به باندبازی و درگیر شدن در کشاکش‌های سیاسی روزمره‌اند. این واقعیت که از سطح مأمورین و کارمندان پایین‌ رتبه‌ حکومتی شروع و به رأس رهبری حکومت ختم می‌شود، بحران‌هایی را آفریده که دست کم برای مردم، یکی از مهم‌ترین آن‌ها، بحران خشک‌سالی است.

سازمان ملل متحد برخلاف خوش‌بینی سران حکومت از خطر خشک‌سالی و احتمال کمبود آب خبر داده و هشدار داده ‌است که احتمالاً کشور با کمبود بیش از حد آب روبه‌رو خواهد شد. سازمان‌های بین‌المللی بر خلاف مقامات حکومتی با رویکرد واقع‌بینانه‌تر و مسئولانه‌تری نسبت به مشکلاتی که برای مردم پدید می‌آید، برخورد می‌کند. اما رژیم تاکنون نه‌تنها کوششی برای یافتن راه‌حلی در برابر خشک‌سالی آینده انجام نداده‌اند که حتی سعی در پنهان کردن این خطر دارند.

برای نمونه، تاکنون هیچ گزارشی در مورد وضعیت بارندگی سالانه، مقدار آب مورد نیاز کشتزارها و مردم و خشک شدن دشت‌ها منتشر نکرده ‌است. در غیبت چنین تحقیق و ارزیابی اکنون ما نمی‌دانیم که سالانه چه‌ مقدار آب نیاز کشتزارها و مردم را رفع می‌کند و با چه تدابیری می‌توان مانع خشک شدن دشت‌ها و پیامدهای خشک‌سالی را گرفت. مدیریت آب اما از مسایل مغفول و بی‌اهمیت سران حکومت است.

پیامدهای کم‌آبی هم‌اکنون در شهرهای بزرگی قابل مشاهد است. آب‌های زیر زمینی کم‌تر شده و اغلب کوه‌ها و دشت‌ها خشک شده‌اند. طبیعی است که در سایه سهل‌انگاری نهادهای به شدت سیاسی شده حکومتی، از یکسو محیط زیست و جنگل‌زارها و دشت‌ها به سرعت در حال خشک شدن‌اند و از سوی دیگر، با خشک‌سالی‌های پی‌ درپی میزان جمعیتی که به دنبال کار به شهرها رجوع کنند افزایش چشم‌گیری یافته‌است. جلوگیری از بحران فقر فراگیر و تخریب محیط زیست نیازمند توجه و برخورد مسئولانه وزارت‌خانه‌های انرژی و آب و زراعت است. کمک به کشاورزان برای ترویج کشت حبوبات و محصولات زراعتی که نیاز به آب کمتر دارد، راه‌های فوری مقابله با این مشکل است. اما مشکل اصلی این است که مقامات حکومتی کم‌تر فرصت می‌کنند که به این مسایل فکر کنند و فقط با وعده‌های توخالی مردمی که در رنج و زیر خط فقر هستند را به حاشیه می‌برند. آتش‌سوزی‌های تعمدی که در جنگل‌های مریوان رخ داد و باعث شد که چهار عضو فعال زیست محیطی جان خودشان را از دست بدهند و سایت‌های وابسته به رژیم با کم توجه خواندن به این فاجعه خیلی راحت هزاران تهمت را به این عزیزانی که جانشان را فدای این سرزمین کردند زده است و مردم با شعارهای خود یک بار دیگر نشان دادند که خواستار سرنگونی این رژیم هستند و عملا به مردم ثابت شده است که این رژیم چیزی جز از بین بردن این مردم نمی خواهد.

همراهی مردم نشان داد که دیگر طاقت این وضعیت را ندارند.

سرزمینی که از شادابی و طراوت ویژه طبیعی برخوردار بوده است اما امروز از آن همه زیبایی چه مانده است؟ جز خاک و خاکروبه!؟ مزارعی خشک و زمین های خشکیده!؟ جنگل های انبوهی که اکنون فقط تک درخت‌هایی از آن باقی مانده است!؟ کوه‌های پر برف و رودخانه‌های که صدای آبشار‌های آن گوش را نوازش می‌داد و به چشم جلا می‌بخشید!؟ اما اینک یا خشک گردیده‌اند یا اینکه تبدیل به گنداب و مرداب شده‌اند!؟ نمونه روشن آن رودخانه‌های موجود در سطح کشور است که فقط نام آن‌ها مانده است. رود خانه‌ای که روزی به شهر زیبایی می بخشید ولی حالا از مرداب و گندیدگی آن نه تنها چهره شهر را زشت ساخته است، بلکه زندگی را با دشواری مواجه نموده و منبع تولید ده‌ها مریضی است.

اگر حقیقت موضوع را در نظر بگیریم کوتاهی و عدم کفایت مقام‌های یاد شده مقصرین واقعی وضعیت تکان دهنده محیط زیست در کشور دانسته می شوند.

زیرا طی چندین سال گذشته آنان نه تنها در استان‌ها، بلکه حتا قادر نبودند که یک شهر کوچک را بعنوان نمونه‌ای از توانایی و کارکرد خود دچار تغییرات مثبت و سازنده بسازند. اگر این کوتاهی‌ها و غفلت‌ها ادامه یابد قطعا می‌توان گفت وقتی مردم مناطق محروم و نقاط دور افتاده به دلیل مشکلات ناشی از خشکسالی و نبود آب آشامیدنی به شهرها و پایتخت روی می‌آورند چند صباح بعد شهرها و روستاهای متراکم شده و غرق در آلودگی وسیع و خطرناک، بدل به کشتارگاهای وحشتناک خواهد گردید. همین اکنون از هزاران مریضی که وجود دارند طبق آمارهای بدست آمده اکثریت شان بخاطر آلودگی محیط زیست می باشد.

بنابر این تغییرات منفی پیش آمده در طبیعت کشور،‌ بخصوص خشکسالی‌های ممتد و عدم دسترسی به آب آشامیدنی لازم همه ریشه در نابودی و تخریب بی‌رویه محیط زیست و غفلت و سهل‌انگاری مقام‌ها و نهادهای مربوطه دارد.

دولت دیکتاتور پیشه غیر از غارت، خیانت به وطن، ثروت اندوزی و جفا در حق مردم، وظایفی دیگری ندارند. فساد بنیادین این نظام ضد ملی و دیکتاتور همراه با ویرانگری و اشغالگری‌اش محیط زیست طبعیی ما را نیز مانند محیط اجتماعی ما فاسد و تخریب ساخته است. کشور ما که سرشار از منابع آب شیرین بود با روی کار آمدن چنین رژیمی نه تنها فضا و آب‌های روی زمینی آن، بلکه آب‌های زیر‌زمین اکثر شهر‌های ما نیز بخصوص آلوده شده است.

حفاظت محیط زیست و اجرائیات مقتضی برای جلوگیری از تخریب پیشروندۀ زیستگاه شهری و محیطی کار این رژیم نیست. آن‌ها بخشی از مشکل‌اند نه راه حل. حل بنیادی مشکل محیط زیست در کشور ما وابسته به حل معضل رژیم حاکم کشور است!

جا دارد در پایان یادی کنیم از عزیزانی که جانشان را از دست دادند به خاطر بی‌کفایتی سران حکومت و سر تعظیم فرود آوریم برای چنین انسانهای با ارزش و فداکار، روحشان شاد

٤ فعال محیط زیستی شهر مریوان به نام‌های شریف باجور، امید کهنه‌پوشی، رحمت حکیمی‌نیا و محمد پژوهی در هنگام تلاش برای اطفاء حریق جنگل‌های مریوان، دچار حادثه شده و جان خود را از دست دادند.

محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وب‌سایت کوردستان‌میدیا نمی‌باشد.