سوران شمسی
یکی از چالش های مهمی که مردم ایران همچنان با آن روبرو هستند مساله مهاجرتها و فرار نخبگان از این کشور است که به دلیل ناپایداری وضعیت کشور، این چالش همچنان بر ایران سایه افکنده است.
بخشی از مردم به خاطر دخالت رژیم در امور کشورهای همسایه و کمکهای میلیاردی که به گروهکهای تروریستی در اقصی نقاط دنیا میکند در صورتیکه مردم در وضعیت بد اقتصادی قرار دارند مهاجرت می کنند و با آرزوی یافتن کار و شغل مناسب کشورشان را ترک میکنند که در میان آنها نخبگان بسیاری نیز دیده میشوند و متاسفانه بسیاری از جوانان و افرادی که توانایی کار دارند اما فاقد توان و مهارتهای فردی و اجتماعی برای کسب و کار هستند و در سایر کشورهای دنیا در شرایط بد مهاجرت و خارج از ظرفیتها و تواناییهای خود به سر میبرند.
برخی از تحلیلگران مساله فرار مغزها و نخبگان در ایران را مساله ریشهدار میدانند که به سالهای دور باز میگردد. آنان سیاستهای استعماری و بیتوجهی دولتهای وقت به دانش را از جمله عوامل مهم در خروج قشر دانشآموخته از کشور میدانند.
بی توجهی رژیم به علم و دانش و بیتوجهی به پژوهش و تحقیق، وضعیت بد اقتصادی جامعه و نبود ردیف بودجهای بر آن در ساختار حکومتی، عدم توجه به شایستهسالاری و در نهایت تلاش رژیم برای تهی کردن کشور از نخبگان و عالمان بوده است تا با خیال راحت بتوانند به غارت و چپاول دست بزنند.
در این حال ناامنی و نبود امنیت شغلی در سالهای اخیر روند مهاجرت و فرار مغزها در کشور را شدت بخشیده است. بر اساس آمار بینالمللی متاسفانه در بین اولین کشورهایی هستیم که فرار مغزها دارد اگر واضحتر نوشته شود در صدر کشورهایی هستیم که فرار نخبهها از کشور را دارا میباشد. رژیم تاکنون هیچ تلاشی نکرده است برای جلوگیری از روند مهاجرت نخبگان وحتی جوانان جلوگیری کند.
بنابراین تا زمانیکه مردم این کشور در مورد آینده خود و کشورشان اطمینان پیدا نکنند، آزادی نداشته باشند، امنیت تأمین نشود، اقتصاد به شکوفایی نرسد نمیتوان به کاهش مهاجرتها در کشور امید وار بود. که با کمی تامل میتوان فهمید که تا این رژیم در قدرت باشد نمیتوان جلوی آنرا گرفت. فقط با سر کار آمدن رژیمی دمکراتیک با رعایت اصول و برابری همه ملیتها میتوان از مهاجرت جلوگیری شود.
در کنار ناامنی، یکی از عوامل اصلی افزایش مهاجرت جوانان، کوچکشدن بازار کار درکشور است. با خروج سرمایهگذاران از این کشور، چندین هزار فرصت شغلی از میان میرود و این در حالی است که کشور یکی از جوانترین کشورهای جهان از لحاظ میانگین سنی شهروندانش است و سالانه چند هزار نیروی کار جدید، آماده ورود به بازار کار می شوند.
از سوی دیگر فساد در دستگاههای مختلف دولتی باعث شده است تا جذب نیروی کار بویژه در میان فارغالتحصیلان در کشور بسیار دشوار باشد مجموعه این عوامل باعث میشود ناامیدیِ مردم این کشور به آینده همچنان افزایش یابد.
بزرگترین فاجعه، فساد اداری، نبود نیروی کار متخصص و ممنوعیت نخبگان از ورود به مراکز آموزشی و محرومیت آنها از هر لحاظ و مهاجرت نخبگان است. رژیم همواره در تلاش است تا افراد ناکارآمد و خودی را در مراکز مختلف سرکار بگذارد و جوانان و نخبگان را یا معتاد یا در زندانهای مخوف خود با صدور جرم های واهی و بیاساس نگه دارد.
در حال حاضر چندین میلیون در کشورهای جهان مهاجر هستند. که عامل اصلی رژیم حاکم و نارضایتی مردم از این رژیم میباشد که به ناچار مهاجرت کردهاند ودر کشورهای دیگر زندگی میکنند.
علاوه بر این، یکی از پیامدهای منفی مهاجرت برای جامعه ما فرار مغزها است. در نتیجه مهاجرتها تعداد زیادی از افراد تحصیل کرده و یا کسانی که در رشتههای مختلف تخصص داشتند، کشورشان را ترک کردهاند.
این در حالی است که این افراد که درس خوانده و تحصیل کردهاند، میتوانند برای بازسازی کشور بسیار مفید واقع شوند. ولی خواست خود رژیم حاکم است که چنین افرادی در کشور نباشند تا با نقشه های شوم خود مردم را هر روز بیشتر و بیشتر تحت تاثیر خواستههای خودشان قرار دهند و نگذارند مردم به نیازهای حداقل خود برسند و روز به روز به غارت و چپاول دست بزنند که نمونههای بسیاری را میتوان به آن اشاره کرد مانند موسسههای که سپردههای مردم را برنگرداند و یا شمال و جنوب و غرب و شرق کشور تبدیل شده است به مناطق محروم و محتاج و نبود حتی مراکز آموزشی برای بچههای این کشور که آیندهداران این کشور هستند و کارتن خوابیدن و پیدا کردن غذا از سطلهای زباله در صورتی که منابع غنی نفت و گاز در همان مناطق قرار دارد.
از جمله عوامل فرارمغزها درکشوررا میتوان بیکاری، درآمد اندک، کمبود سرمایه لازم و کمبود رفاه اجتماعی و ادامه بحران و ناامنی دانست و عوامل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و امنیتی نیز از عوامل غیر اقتصادی فرارنخبهها تلقی میشود. افزایش روزافزون دانشجویان فارغ التحصیل از نهادهای دانشجویی و عدم زمینه کار برای آنها را نیز میتوان یکی از عوامل فرار نخبهها دانست.
متاسفانه امروزه در کشور پیشنهادها و طرح های نخبگان مورد بیتوجهی و تمسخر قرار میگیرد این وضعیت باعث میشود تا نخبگان نیز ناامید شده و تمایلی برای زندگی در چنین وضعیتی را نداشته باشند و دانش خود را به جای دیگری میبرند که با روی باز از آنها حمایت میشود.
خروج افراد تحصیلکرده و با تخصص بالا از کشور یکی از پیامدهای تلخ و جبران ناپذیر در این کشور است. حتی خروج نیروی انسانی از این کشور منابع انسانی را به تحلیل میبرد. مهاجرینی که میتوانند با فراهم شدن زمینههای بازگشتشان کارهای بزرگی را برای کشور انجام دهند. سرزمین مادری خود را با جان و دل بازسازی کنند و زمینه رشد و توسعه اقتصادی را برای مردم خود به ارمغان آورند. اما همه اینها منوط به این امر است که رژیمی دمکراتیک سر کار بیاید تا آنها با فراغ بال و بدون هیچ نگرانی سرزمین خود را بسازند.
مهاجرت نخبگان و حتی مردم به خارج از کشور به دلیل ناباوریها، ناامنی و همچنین عدم اشتغال و بیکاری و دهها مشکل دیگر صورت میگیرد و با سایر کشورها متفاوت است.
در هر حال یکی از مهمترین چالشهای فرا روی جامعه ما همچنان مساله مهاجرت و خروج نخبگان از این کشور است. مشکل میتوان تصور کرد که مردم بخصوص قشر تحصیل کرده براحتی و یا براساس میل خود بخواهند کشورشان را ترک کنند و در غربت زندگی نمایند. بنابراین چنانچه حکومت دمکراتیک با تقویت همگرایی و وحدت ملی در جهت افزایش امیدواری مردم این کشور به آینده بوجود بیاید جوانان از هر ملیتی و مذهبی با جان و دل در خدمت وطن خود خواهند بود.
تردیدی نیست برنده ادامه بحران و ناامنی و رکود اقتصادی و پراکندگی مردم این سرزمین از نظر زیست جغرافیایی رژیم حاکم کشور است بخاطر اینکه همچنان بتواند سیطره خود را بر مردم ستمدیده و غارت و چپاول حفظ کند.
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد.