کریم پرویزی
با وجود گذشت بیش از چهار دهە از حاکمیت کولونیالیستی حکمران بر تهران جدای از کشتار ملیتهای غیر فارس و ریختن خون آنها بر روی خیابانها، با ستم و سرکوب مضاعف خود موجب آن گشتە کە خونشان نیز پریدە رنگ و زرد شود و ملیت فارس نیز کە از امتیاز و رانت حکومتی از اوایل انقلاب بهرمند شدە بودند نیز قربانی سیاستهای رژیم شدند و حالا دیگر استخوان آنها هم مثل دیگر ملیتها زیر چرخ دستگاە حاکمیت لە میشود.
جنایاتی کە از روزهای نخستین حاکمیت جمهوری اسلامی بر ملتهای کورد و ترکمن تحمیل و با کشتار و ژنوساید سالهای آغازین انقلاب غصب شدە ملیتهای ایران کە بر سر این ملیتها آمد، پس از چهار دهە گریبان گیر مرکز ایران و شهرهای فارس نشین نیز شدە است. در آبان ماه سال گذشتە، فارسها هم شاهد برخورد وحشیانە رژیم اشغالگر شدە و همچون دیگر ملتهای غیر فارس آنها هم بعد از مورد غضب واقع شدن از سوی رژیم طعم تلخ کشتار بر کف خیابان را چشیدند.
در این چهار دهە گذشتە بارها بحث از تغییر رژیم و آمادە کردن آلترناتیوی برای آن در خارج کشور بە میان آمدە بود و فعالان سیاسی ملیت فارس حاضر بە پذیرش تنوعات ملی جامعە ایران نبودە و در این میان بودند کسانی کە بە گفتە خودشان حاضرند در صورت احتمال هرگونە رخدادی برای ایران، از جمهوری اسلامی دفاع کنند با این هدف کە بە اصطلاح خودشان "تجزیە طلبان" بە خواستەهایشان نرسند.
مانع اصلی سر راه آمادە کردن آلترناتیوی برای آیندە ایران همین احزاب و سازمانهای سیاسی بودند کە خود را سراسری و مالک تمام ایران معرفی و کمترین حق و حقوقی برای ملتهای غیر فارس را بە رسمیت نمیشناسند، اما امروز این سازمانها با علم بە این کە رژیم ایران در سراشیبی سقوط قرار دارد ترسی وافر همە آنها را فرا گرفتە است.
آنها برای اینکە مبادا دیگر ملتها بە امتیازی برسند خواهان ماندگاری رژیم بودند، حالا کە فهمیدند در صورت تداوم حاکمیت رژیم جنایت و کشتار بیشتر و با نزدیک شدن هر چە بیشتر خامنەای بە کشور چین، ایران بە سومالی دیگری تبدیل خواهد شد! حالا این نیروهای سیاسی کە روزگاری خود را سراسری و مالک تمام و کمال ایران معرفی میکردند امروز تصویری ترسناک کە همان فروپاشی ایران باشد در فرادید آنان قرار گرفتە است.
این سازمانها همزمان با سیاست تغییر رژیم ناراضی و همچنین با مطرح شدن مسئلە فدرالیزم و دمکراسی برای همە ملتهای جغرافیای ایران از حال میرفتند، اما ماندگاری جمهوری اسلامی بر سر قدرت، تداوم بحران اقتصادی و کرونا و نزدیکی بە چین نە فقط فروپاشی سیاسی بلکە موجب فروپاشی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز شدە است و نیروهای بە اصطلاح سراسری هم با تصویر خیالی خود نە فقط مانع تشکیل یک آلترناتیو شدەاند بلکە تباهی خود آنان را نیز در پی داشتە است.
در صورت ادامە سیاست انکار از سوی نیروهای بە اصطلاح سراسری و عدم تشکیل آلترناتیوی مقبول همە ملیتها برای جمهوری اسلامی، این رژیم بە سیاستهای اشغالگرانە خود ادامە خواهد داد و ایران را بە سوی فروپاشی تاریخی میبرد و نتیجتا سومالی دیگر از ویرانەهای تهران سر بر می آورد!