کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

نگاهی به دموکراسی و اتحاد و خیانت در عرصه سیاسی

17:43 - 2 آبان 1397

سوران شمسی

هر گاه نام دموکراسی را می‌شنوم یاد فیلسوفی به نام دموکریتوس می‌افتم که پیش از سقراط زندگی می‌کرد. او را فیلسوف خندان می‌نامند چون همیشه بر شادی سفارش می‌کرد.

همانطور که دموکریتوس به آن اشاره کرده است که برترین خیر، نیکبختى فردى و اجتماعى انسان‌ها است و سرچشمه نیکبختی هرکس در درون خود وى نهفته است. این سرچشمه در روح او است. از اندیشه‌هاى درخشان وى مساله زندگى اجتماعى و سیاسى انسان‌ها و مسئولیت ایشان در برابر آن است. کارهاى اجتماعى را باید از هرچیزى مهم‌تر دانست و در آنها شرکت کرد. باید در دفاع از آنچه خیر و صلاح همگان در آن است، کوشید. کشورى که بدرستی اداره شود گنجینه‌اى است که همه چیز در آن هست و اگر از دست برود همه چیز از کف رفته است. و بهترین شکل حکومت و دولت، حکومت و فرمانروایى دموکراسى است.

دموكراسى الگویی غیر از الگویی است که ديكتاتور و انسان‌های آدم‌کش، متعصب و عقب‌مانده ارائه می‌دهند. دموكراسى بر اراده و آزادی و اندیشه مردم استوار است و هدف آن بهبود وضعیت مادی و معنوی جامعه و حفظ و کرامت انسان است -هرانسانی با هر عقیده‌ای- به شرط آنکه دست به خيانت نبرد است. همه ما این را می‌خواهيم و باید بکوشیم که این اجرایی شود

ملت ما باید اول بتواند خود را و همدیگر را تحمل کند تا بتواند نظام مردم‌سالار و دموكراسى را حاکم کند. جامعه فقط نباید آزادی را بخواهد بلکه باید بداند که برای این آزادی می‌بایست هزینه دهد و از آن دفاع کند. اگر مردم ما همگی آزادی و استقلال و دموكراسى را بخواهند و برایش هزینه دهند، هیچ قدرتی نمی‌تواند در برابر آن‌ها بایستد همانطور كه ديديم و شاهدش بوديم.

ما طي اين سال‌ها هزينه‌هاي گزافي را براي آزادي پرداخت كرده‌ايم و اكنون منصفانه نيست دستاوردهايي را كه به قيمت هزاران زنداني، شكنجه‌هاى مكرر جوانان و روشنفكرهاى آسيب ديده به خاطر هدف‌شان، بدست آورده‌ايم به آساني لاپوشاني كنيم.

اينك فرصتي پيش آمده است تا با نگاهي به گذشته ادامه راه را براي آينده خود ترسيم كنيم واتحاد و با هم بودن را مبناى هدفمان قراردهيم. مگر نه آن است كه هدف همه ما يكى است و با هدف يكى شدن بايد اتحاد بوجود بيايد و مردمى كه هزاران رنج و مصيبت را كشيده اند اميدوار باشند. هنر حقوق اساسی در این است که بین این رویکرد تعادلی منطقی برقرار سازد. بر اساس این منطق، یکی از عمده‌ترین مباحث حقوق اساسی هر جامعه، حقوق افراد وتعیین محدودیت قدرت زمامداران است که از آن با عنوان "حقوق و آزادی‌های اساسی" یا "حقوق و تکالیف حکومت و افراد" یاد می‌کنند. در بین مکاتب مختلف دو نگرش اصالت فرد و اجتماع به عنوان دو محور اساسی، مورد پذیرش قانونگذاران قرار گرفته و متون مربوطه اغلب کشورها، با قبول اصالت یکی از این مکاتب مبنای حقوق آن کشور، قرار گرفته و بر اساس آن، این حقوق تعریف شده‌اند.

وقتی مردم در یک جا ‫‏متحدند، ‫‏یکپارچه‌اند، پشتیبان همديگرند، با هم‌اند، این اتحاد مصونیت پیدا می‌کند، اقتدار پیدا می‌کند، قدرت پیدا می‌کند، برکندن آن از جا ناممکن می‌شود؛ مثل درختی است که در اعماق زمین ریشه دوانده؛ این را نمی شود برداشت.

بعضی از اتحادها هستند که پول هم دارند، امکانات هم دارند، به به و چه چه سیاستمداران استعمارگر دنیا را هم دارند، اماریشه ندارند؛ خودشان‌ هم می‌دانند که ریشه ندارند. اتحادكوردستان ریشه دارد؛ این ریشه، مردم‌اند. در کنار این موضوع به چیزی که باید اشاره بشود و حایز اهمیت است و مهم می‌باشد خیانت در عرصه سیاسی است.

خیانت در عرصه سیاسی دارای آثار گسترده و عمیق بوده و هزینه‌های سنگینی را به جامعه تحمیل می‌کند. در خیانت سیاسی، هزینه خیانت را تنها عامل یا فاعل خیانت نمی‌پردازد، بلکه این جامعه است که هزینه واقعی را می‌پردازد. در طول تاریخ همیشه هزینه خیانت‌های سیاسی بر گردن ملت‌ها سنگینی نموده است و زخم ناشی از خنجر خیانت به آسانی قابل ترمیم نیست و شاید یکی از دلایل اهمیت علم تاریخ برای بشریت در همین نکته نهفته است.

بشر برای جلوگیری از تکرار تاریخ سعی می‌کند از گذشته خود برای ساختن آینده استفاده کند. بشر سعی می‌کند با تحلیل تاریخ عنصر خیانت و سیمای پنهان آن در پشت نقاب حقانیت را حتی المقدور بشناسد، تا از یک سوراخ دوبار گزیده نشود. بی‌شک هر ملیتی که توانسته است خادمین و خائنین عصر خود را خوب بشناسد در مسیر بهروزی قرار گرفته است و اگر ملتی از این مسیر منحرف شده هزینه‌های سنگین پرداخت کرده است، قطعاً پای خیانت و خائنینی در کار بوده است و صد البته که شناخت چهره واقعی خدمتکار و خیانتکار از جمله مسائل پیچیده ملت ها بوده است که بسادگی قابل حل نبوده است، اینجاست که اهمیت گوهر بصیرت و مصلحین واقعی مشخص می‌شود.

خاورميانه نقطه تلاقي منافع سياسي و اقتصادي و حتي فرهنگي همه قدرت‌هاي جهاني و منطقه‌اي است. بنابراين تحولات منطقه خاورميانه هنوز در مرحله جنيني است. مهم اين است كه نطفه اين جنين با مطالبات ضداستبدادي و تشكيل حكومت‌هاي مردم سالار بسته شده است. بايد مراقبت كرد كه اين نطفه و جنين در مراحل رشد از مسير مطالبات خود منحرف نشود. بعيد است در خاورميانه‌اي كه در حال شكل‌گيري است جايي براي گرايشاتي مانند ديكتاتورها وجود داشته باشد. وجه غالب خاورميانه جديد با تفاوت‌هايي در حكومت‌ها دموكراتيك خواهد بود كه اين اتفاق ميموني است. اتحاد  ملی یکی ازمهم‌ترین عوامل استقلال سیاسی و اقتدار بین المللی یک ملت است و به لحاظ اهمیت وجود وحدت در جامعه و تاثیر آن بر وضعیت  سیاسی یک کشور، بدیهی است که افراد عالی‌رتبه هرملت از نهادینه کردن آن در کلیه برنامه‌های استراتژیک مورد توجه قرار دهند چرا که هیچ برنامه کلان سیاسی و حتی نظامی بدون وجود یک پشتوانه قوی از اتحاد داخلی به انجامی موفق نمی‌رسد.

محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وب‌سایت کوردستان‌میدیا نمی‌باشد.