مصطفی هجری، در گفتگو با مجله سویل، وضعیت سیاسی منطقه، ایران، ضرورت ایجاد وحدت و هماهنگی میان جریانهای سیاسی کُردستان و هماهنگی با جریانهای سراسری را تشریح و تبیین کرده است.
مصطفی هجری در رابطه موضوع برنامههای اتمی رژیم و احتمال حمله به ایران، به سویل میگوید: اگر آنان (غربیها) کاملاً (از گفتگوها) ناامید شوند و تلاشها نیز همچنان بینتیجه باقی بمانند، به ویژه از ماه ژوئیه به بعد احتمال مداخلهی نظامی در ایران تقویت خواهد شد.
هجری در رابطه با ایجاد ائتلافها و یا همکاریهای نزدیکتر با اپوزیسیون سراسری، از عدم اعتماد میان جریانهای سیاسی متلق به اقلیتهای ملی و جریانهای فارس زبان سخن میگوید، و برضرورت ایجاد هماهنگیهای بیشتر میان جریانهای کردستان تأکید میکند.
متن گفتگوی مجلهی سویل با مصطفی هجری، دبیرکل حزب دمکرات کردستان را در زیر میخوانید:
سویل: از تحولات منطقه شروع میکنیم، ایران در کجای این تحولات قرار گرفته؟
مصطفی هجری: تصور میکنم، تحولاتی که در یک سال گذشته در منطقه روی داده، جمهوری اسلامی را به تلاشی مزبوحانه واداشته است، زیرا کمکهای همه جانبهی جمهوری اسلامی ایران به دولت سوریه نشانهای از آن تلاش مزبوحانه است، زیرا سوریه اکنون یگانه دولتی است که به عنوان دوست و متحد ایران در منطقه باقی مانده است. از لحاظ سیستم زمامداری و حکومت نیز نزدیکی به یکدیگر دارند، از همین رو، ایران شدیداً برای بقای رژیم سوریه تلاش میکند. فکر میکنم که سرنگونی رژیم کنونی سوریه تأثیرات فراوانی بر اوضاع ایران خواهد داشت و ایران نیز تنها دوست خود در مناطق عربی را از دست خواهد داد. به همین دلیل دچار وحشت شده است.
سویل: ولی اگر در داخل ایران حرکت و جوش و خروشی اتفاق نیفتد، تحولات منطقه، بویژه در سوریه چه تأثیری بر ایران خواهد داشت؟
مصطفی هجری: کاملاً درست است، ابتدا بایستی حرکتی در داخل ایران وجود داشته باشد، اما فکر میکنم که این تحولات برآغاز چنین حرکتی در ایران مؤثر خواهند بود. مشکل مردم ایران این است که جمهوری اسلامی علاوه بر این که خواستهای مردم را با سرکوب و ارعاب پاسخ میدهد، بر اقتصاد و معیشت مردم نیز چنگ انداخته و از آن به عنوان اهرم فشاری علیه مردم استفاده میکند. به همین دلیل توانسته است که تا حدودی از تظاهرات و اعتراضات داخلی جلوگیری کند، اما وضع بر همین منوال پابرجا نخواهد ماند، با سرنگونی حکومت سوریه تداوم فشار فعلی بر ایران، به ویژه از ماه ژوئیه به بعد که قرار است صادرات نفت به کشورهای اروپای متوقف گردد، تمامی اینها در تضعیف جمهوری اسلامی ایران مؤثر خواهند بود، این امر باعث میگردد که مردم نیز جسورتر شده و بتوانند خواستههای خود را علناً ابراز نمایند و اعتراضات در ایران شکل بگیرد.
سویل: در رابطه با تأسیسات اتمی ایران، اسرائیل، آمریکا و غرب به طور کلی مدام ایران را تهدید میکنند و ایران نیز بر ادامهی آن اصرار میورزد، در چنین شرایطی آیا احتمال بروز جنگی در منطقه میان این دو طرف وجود دارد؟
مصطفی هجری: تصور میکنم که جامعهی بینالمللی از راههای فشار اقتصادی و سیاسی تمامی تلاش خود را بکار خواهند گرفت تا جمهوری اسلامی را بهویژه در زمینهی غنیسازی اورانیوم به زانو در بیاورند، لیکن تا رسیدن به مراحل نهایی و مشخص شدن نتایج این آزمایشها، به نظر نمیرسد که در اندیشهی مداخلهی نظامی در ایران باشند، اما این تلاشها و کوششها جامعهی بینالمللی رفته رفته به مراحل پایانی خود نزدیک میشود، یعنی از جمهوری اسلامی ناامیدشدن و بدین نتیجه میرسند که این رژیم با اقدامات دیپلماتیک و محاصرهی اقتصادی به زانو درنخواهد آمد و پاسخگوی انتظارات و خواستههای آنان نخواهد بود. همین امروز اوباما اعلام نمود که کوششهای دیپلماتیک در رابطه با ایران به بن بست نزدیک میشود، به همین دلیل اگر آنان کاملاً ناامید شوند و تلاشها نیز همچنان بینتیجه باقی بمانند، به ویژه از ماه ژوئیه به بعد که صادرات نفت ایران (به اروپا) نیز متوقف خواهد شد، احتمال مداخلهی نظامی در ایران تقویت خواهد شد.
سویل: بنابراین حال که اوضاع نشاندهندهی تشدید فشارهای خارجی و داخلی بر رژیم ایران است، احزاب کُرد در کردستان ایران با توجه به پراکندگی موجود در میان آنان، چه کاری از پیش خواهند برد و برنامهی آنان برای این مرحلهی جدید چه خوهد بود؟
مصطفی هجری: به باور من نیز این یکی از نقاط ضعف جنبش کُرد در کردستان ایران، به ویژه در شرایط کنونی است که تحولاتی در منطقه و ایران در شرف وقوع است. در این رابطه تلاشهایی در حال شکلگیری است، یعنی ما از همکاری با سایر نیروهای کردستان ایران در قالب پلاتفورم و برنامهای مشترک، چه برای مدت زمان زمامداری جمهوری اسلامی و چه برای مرحلهی پس از سرنگونی این رژیم ناامید نیستیم.
در این رابطه با برخی سازمانهای کردستانی ایران در نشستها و محافل خارج از کشور و همچنین با اپوزیسیون سراسری ایران، ارتباط و مشورت داریم، اما این در حد اعلا نیست و بایستی بکوشیم تا بیش از اینها در رابطه با تحولات و رویدادهای ایران متحد باشیم.
سویل: دلیل انشعابهای متعدد در صفوف احزاب کردستان ایران چیست؟
مصطفی هجری: از نظر من ناشی از این است که ما مردم شرقی هنوز به درک مناسبی از معنا و مضمون دمکراسی نرسیدهایم. با هرکدام از ما که صحبت کنند، خود را دمکرات تلقی میکنیم، اما هنگامی که نوبت گامهای عملی فرا میرسد، معلوم میگردد که به درستی آن را درک نکردهایم. فکر میکنم که در کنار عدم درک دمکراسی، مسئلهی درنظر گرفتن منافع گروهی و فردی و عدم تحمل یکدیگر و عدم تحمل افکار عمومی، از جمله مسائلی است که سبب بروز این انشعابات گردیدهاند. در غیر این صورت، دست کم در 6-5 سال اخیر هیچ یک از انشعابها به خاطر مسائل ایدئولوژیک، عقاید سیاسی و مسائلی از این دست روی ندادهاند.
سویل: آیا حتی انشعابی که در حزب شما روی داد، به دلیل ایدئولوژیک و اعتقادات سیاسی نبود؟
مصطفی هجری: یکی از دلایل این انشعاب نیز عدم درک دمکراسی بود، زیرا به طور معمول، هنگامی که گروهی از یک حزب جدا میشوند و انشعابی روی میدهد، این یک امر معمولی است، اما در هیچ جای جهان کنونی چنین نیست ک گروه منشعب، نام، سمبل و تمامی نمادهای حزب را با خود ببرند. این نیز از مشکلاتی است که به دلیل عدم درک صحیح از دمکراسی روی میدهد.
سویل: اما طرف مقابل نیز همانند شما معتقدندکه در حزب، دمکراسی و احترام به نظرات تفاوت وجود نداشته است؟
مصطفی هجری: ولی ما کنگرهای برگزار نمودهایم و هنگام برگزاری کنگره نیز، کسانی که جدا شدهاند، در حزب بودند و اکثریت با آنان بود. کنفرانسهای حزبی تحت کنترل آنان برگزار شد، برنامههاو گزارشهای کنگره تماماً تحت نظر آنان تهیه و تنظیم گردید. تا زمانی که گزارش کنگره قرائت گردید و گزارش کمیتهی مرکزی به کنگره ارائه شده و دربارهی آن بحث و تبادل نظر صورت گرفت، مشکلی در میان نبود. مشکل از جایی شروع شد که انتخابات برای برگزیدن اعضای رهبری حزب انجام شد و آنها نتوانستند دوباره اکثریت در حزب را از آن خود کنند، اگر میتوانستند همانند کنگرههای پیشین تبدیل به اکثریت شوند مشکلی پبش نمیآمد. اما از دیدگاه آنان دمکراتیک نبود زیرا آنان نتوانستند دوباره تبدیل به اکثریت شوند. به باور این گروه و دوستان قدیمی ما، دمکراسی بدین معناست که فقط منافع آنان رعایت شود و گرنه دمکراسی نخواهد بود. در غیر این صورت، همانند کنگرهای که پیشتر آنان را به عنوان اکثریت انتخاب کرده و به عضویت رهبری حزب در آورده بود، این بار آنان را انتخاب نکرد و گرنه هیچ مسئلهی دیگری در میان نبود، یعنی ما هیچ کاری نکردهایم، ما گروهی اقلیت در رهبری حزب بودیم و قدرت چندانی برای اعمال دیکتاتوری نیز داشتیم، پستها و مناسب عمده مانند دبیرکل و سایر بخشها نیز اکثراً در اختیار آنان بود.
سویل: شما که گروهی اقلیت بودید، چگونه پس از کنگره اکثریت آرا را به دست آورده و تبدیل به اکثریت شدید؟
مصطفی هجری: به دلیل آنکه حزب طی این مدت از کارنامهی فعالیت آنان ناراضی بود، از همین رو میخواست در کنگره تحولی ایجاد کند که حزب را کارآمدتر و فعالتر نماید، در نهایت نیر کسانی که پیشتر عضو رهبری حزب بودند اکثراً از عضویت مجدد در رهبری باز ماندند.
سویل: مدتی قبل اعلام نمودید، اعلام کسانی که از حزب جدا شدهاند، با حضور طرف سوم میتوانند به حزب بازگردند، منظورتان از طرف سوم چه کسانی بود؟
مصطفی هجری: در همان زمان گفتم که طرف سوم، هر طرفی است که آنان بخواهند، میتواند بر مراحل برگزاری کنگره نظارت کند تا علاوه بر ما، ناظری نیز گواهی دهد که کنگره بر طبق برنامهای دمکراتیک برگزار شده است تا اگر یک بار دیگر آنها در اقلیت قرار گرفتند، نگویند که به ما ظلم شده است و بدانند که برنامهها به گواهی طرف سوم به درستی اجرا شده است. این طرف سوم هر کسی که باشد مهم نیست، بگذارید هر کسی که نظر آنان را تأمین میکند، باشد.
سویل: آیا آنها تاکنون به این ابتکار عمل شما پاسخ دادهاند؟
مصطفی هجری: متأسفانه تاکنون پاسخی دریافت ننمودهایم.
سویل: سالهاست که از ضرورت ایجاد جبههای متشکل از احزاب کردستان ایران صحبت میشود، اگر تا این اندازه ضرورت دارد، چرا در این راه گام برنمیدارید؟
مصطفی هجری: معلوم است که باید در این راه گام برداریم. ما با رفقای قدیمی که از ما جدا شدهاند، این مسئله را مطرح نمودهایم که اگر تغییری بسیار جزئی در نام خود انجام دهند، ما حاضر به عادیسازی روابط با آنان هستیم، اگر نیز نتوانستیم در یک حزب با هم کار کنیم، میتوانیم به عنوان دو حزب با یکدیگر همکاری کنیم، میتوانیم از تشکیل جبهه و همکاری فی مابین صحبت کنیم که هماکنون بسیار ضرورت دارد. این که ما رابطهی مستقیم و رسمی با آنان نداریم، نه بدین خاطر که آنها از ما جدا شدهاند، بلکه بدین خاطر است که آنان نام و نشان و نمادهای حزب دمکرات را بر خود نهادهاند، روزنامهی کوردستان، ارگانهای حزبی، نام و نشان حزب و همه چیز را با خود دارند، در حالی که طبق برنامه و اساسنامهی حزب که در آن زمان به تصویب خود آنها نیز رسیده است، آنها از چهارچوب آن اساسنامه خارج شدهاند، یعنی اکنون نمیتوانند حزب دمکرات کردستان ایران باشند، زیرا براساس تعریفی که در اساسنامهی حزب با توافق همگان و در جریان یک کنگره به تصویب رسیده است، آنها که جدا شدند، اقلیتی بسیار کوچک بودند، از 23 عضو رهبری حزب دمکرات، آنان تنها 7 الی 9 تن بودند، به همین دلیل آنها نمیتوانند حزب دمکرات باشند. اشکال کار اینجاست که آنها تاکنون نیز این را نپذیرفتهاند. با این حال نیز ما این درخواست را به آنان ارائه نموده و به اطلاع مردم نیز رساندهایم که ما غیر از این، مشکل دیگری با آنان نداریم، اگر آنان به ضرورت این همکاری و هماهنگی و جبهه اعتقاد دارند، بایستی قادر باشند که در این راه چنین گامی بردارند، ما نیز مشکل دیگری با آنان نداریم.
سویل: یعنی با این وجود که آنها نام و سمبلهای حزب را با خود بردهاند، شما باز هم حاضر به همکاری با آنان هستید؟
مصطفی هجری: اگر آنان نام خود را تغییر ندهند، تاکنون تصمیم ما این است که با آنان همکاری نکنیم. هماهنگی بدین معنا که بتوانیم جبههی مشترکی تشکیل دهیم وگرنه در برخی نشستها و محافل با احزاب اپوزیسیون ایران در خارج از کشور، نوعی از هماهنگی و مشورت میان ما برقرار است.
سویل: در اوضاع کنونی که دگرگونی در ایران محتمل به نظر میرسد، رابطهی شما با آمریکا چگونه است؟ آیا فکر میکنید آمریکا با شما همکاری خواهد کرد؟
مصطفی هجری: ما به عنوان حزب دمکرات، چه در کردستان و چه در آمریکا، به منظور مشورت و تبادل نظر در رابطه با اوضاع ایران و منطقه، با آمریکا رابطه داریم، اما تاکنون هیچ کمکی از آنان دریافت ننمودهایم.
سویل: بگذارید به بحث انتخابات در ایران بپردازیم، براساس گزارشها، اگر چه نسبت مشارکت در این انتخابات به طورکلی اندک بود، اما این نسبت در مناطق کردنشین در مقایسه با سایر مناطق ایران بیشتر بود، در حالی که تعدادی از احزاب کردستان ایران از مردم خواسته بودند تا انتخابات را تحریم کنند، به ویژه در شهر مهاباد نسبت مشارکت در مقایسه با سایر مناطق بیشتر بود، چرا درخواست احزاب کردستانی برای تحریم انتخابات در میان مردم مؤثر واقع نگردید؟
مصطفی هجری: اگر به کلیت موضوع نگاه کنیم میبینیم که درخواست احزاب تأثیر داشته است اما در مهاباد این تأثیر کمتر بوده علت آنهم به چند مسئله ریشهی باز میگردد، نخست آنکه انتخابات مجلس مانند انتخابات ریاستجمهوری نیست، در انتخابات مجلس، جمهوری اسلامی همواره تلاش کرده است تا نوعی رقابت میان کاندیداها ایجاد کند به عنوان مثال در مناطقی که کُرد و ملیتهای دیگر در کنار یکدیگر زندگی میکنند، همچون آذربایجان غربی هم کُرد دارد و هم تُرک، کسی از کردها و کسی از ترکها را تعیین میکند تا با یکدیگر رقابت کنند و به این ترتیب هر گروهی به کاندید خود رأی دهد، در میان شهر و روستا و یا در میان شیعه و سنی هم به همین صورت عمل میکند تا آن رقابت را ایجاد کند.
مردم همچون عمدتاً تابع احساسات هستند تلاش کنند تا کاندید خود را به مجلس بفرستند.
دلیل دوم آن است که جمهوری اسلامی راههای امرار معاش مردم را در کنترل دارد، در زمان انتخابات برای مردم پیامی میفرستد، برای نمونه در انتخابات اخیر دهها هزار پیام کوتاه برای مردم شهرهای کردنشین فرستاده شده، به بازاریان گفته شده که اگر در انتخابات شرکت نکنند و شناسنامهشان مهر نداشته باشد پروانهی کسبشان تمدید نخواهد شد. به دانشجویان میگویند اجازهی برگشت به دانشگاه و ادامه تحصیل نخواهید داشت، یا پس از پایان تحصیل استخدام نخواهید داشت. وضعیت ایران هم در حال حاضر متأسفانه به گونهای است که اگر رژیم بخواهد مانع ایجاد کند مردم نمیتوانند زندگی کنند، کار و درآمد نخواهد داشت و اینها همه تأثیرگذار است، منظورم این است که کسانی که رأی دادهاند نه به خاطر علاقه و باور به جمهوری اسلامی بلکه به دلایلی که گفتم این کار را کردهاند.
از سوی دیگر جمهوری اسلامی تنها خود از سرشمار شرکتکنندگان مطلع است، هیچ ناظر خارجی حضور نداشته تا آمار درستی از شرکتکنندگان ارائه کند، جمهوری اسلامی بدون ارائهی آمار دقیق اعلام میکند که برای نمونه در مهاباد بیش از 50 درصد مردم در انتخابات شرکت کردهاند. مسلماً جمهوری اسلامی میداند که مهاباد مرکز مبارزات ملی کُرد و پایتخت جمهوری کردی است و مردم آن سیاستدان و حامی حزب دمکرات بوده و همواره در انتخابات پاسخ درخواستها و دعوتهای این حزب را داده است. رژیم ایران میخواهد چنین وانمود کند که شرکت مردم در این شهر زیاد بوده به این معنا که مردم به درخواست و دعوت حزب دمکرات و دیگر احزاب کردی برای عدم شرکت در انتخابات پاسخ ندادهاند.
سویل: بنابراین شما نسبت به اعلام نتایج انتخابات و درستی آمارهای آن در کردستان شک دارید؟
مصطفی هجری: بله کاملاً درست است. چرا که جمهوری اسلامی به ناظران خارجی اجازه نمیدهد تا در جریان نظارت بر انتخابات و شمارش آرا مشارکت نمایند، بنابراین هر آنچه میخواهد اعلام کرده و همان را هم از صندوقهای رأی بیرون میآورد.
سویل: نظرتان در مورد مواضع اپوزیسیون فارس در ایران چیست؟
مصطفی هجری: دیدگاه فارسها هم تغییر کرده و مانند گذشته نیست، در گذشته ما خواهان خودمختاری یا اتونومی برای کُرد بودیم اما امروز این شعار تغییر کرده و تبدیل شده به تشکیل سیستم سکولار دمکراتیک و فدرال در ایران، در این رابطه ما در جلساتی که در خارج از کشور با اپوزیسیون فارس ایران داریم در مورد این مسئله گفتگو کردهایم، همهی آنها سیستم سکولار را قبول دارند، فدرالیسم را هم قبول دارند اما مشکل ما با آنها در حال حاضر این است که آنها خواهان فدرالیسم استانی هستند و ما خواهان فدرالیسم ملی جغرافیایی، حزب دمکرات کردستان ایران ائتلافی را با 16 حزب ملیتهای ایران که در آن عرب و بلوچ و ترک حضور دارند تشکیل داده است، خواستهی مشترک همهی ما ایرانی دمکراتیک فدرال بر مبنای فدرالیسم جغرافیایی و ملی است، ما در تلاش برای رسیدن به این هدف هستیم با فارسها هم گفتگو کردهایم و به آنها تفهیم کردهایم که اگر دغدغهی شما بنا به گفتهی خودتان حفظ مرزها و تمامیت ارضی ایران است، باید تلاش کنید تا ملیتهای دیگر را که اکثریت جمعیت ایران را تشکیل میدهند راضی کنید و راضی کردن آنها هم به معنای داشتن حکومت محلی است بنابراین برای حفاظت و پاسداری از مرزهای ایران، آنها باید روشهای تازهای را در پیش بگیرند، روشهایی متفاوت از آنچه رژیم پهلوی و رژیم اسلامی در پیش گرفتهاند، یعنی همان چیزی که ما پیشنهادش را به آنان دادهایم.
هماکنون دربارهی این مسئله ما با سه، چهار گروه از آنها درحال دیالوگ و مذاکره هستیم تا آنها را متقاعد به قبول فدرالیسم جغرافیایی ـ ملی کنیم، بسیاری از آنان این نگرانی را دارند که مسئلهی فدرالیسم جغرافیایی ملی باعث تجزیه ایران شود، باور و اعتماد ندارند.
متقابلاً ما هم مانند دیگر ملیتهای ایران به آنها اعتماد نداریم که اگر حقوق سیاسیمان در چارچوب ایرانی فدرال ضمانت نشود، هیچ گارانتی در مورد آینده وجود ندارند، ممکن است گروه دیگری با نام در تهران حاکم شده و دوباره بر ما مسلط شود، این بیاعتمادی در هر دو طرف هست، ما تلاش میکنیم تا این دیوار بیاعتمادی را از بین ببریم و کمکم آنها را متوجه کنیم که همه ما ایرانی و همه هم برای ایران دلسوزی میکنیم اما زمانی میتوانیم ایران را حفظ کنیم که همه برای آن تلاش کنیم و حقوق برابر داشته باشیم، این کلیت گفتگو و دیالوگی است که ما مدت دو سه سال است که با اپوزیسیون فارس ایرانی وارد آن شدهایم.
سویل: وقتی میگویید ما، منظورتان حزب دمکرات است یا همهی احزاب کردی؟
مصطفی هجری: در کنگرهی ملیتهای ایران فدرال تنها ما و کوملهی زحمتکشان حضور داریم، اما در جلسات دیگر احزاب کردی دیگری هم حضور دارند.
سویل: آیا احزاب اپوزیسیون فارس اسلامی مانند مجاهدین خلق در این جلسات و گفتگوها حضور دارند؟
مصطفی هجری: خیر، مجاهدین حضور ندارند، متأسفانه آنها همچنان تنها هستند و تا امروز هیچ تغییر و تحول بنیادینی در باورها و مواضع سیاسی خود به وجود نیاوردهاند و هنوز هم به همکاری نیروهای سیاسی باور ندارند و به تنهایی عمل میکنند و در هیچ جلسهای حضور پیدا نمیکنند، واقعیت آن است که در میان نیروهای اپوزیسیون ایرانی هم محبوبیتی ندارند و آنها هم مایل به ارتباط برقرار کردن با مجاهدین نیستند.
سویل: رهبر اقلیم کردستان خواهان تشکیل کنگره ملی برای سازماندهی گفتمان سیاسی کُرد در هر چهار بخش کردستان است، به نظر شما این کنگره میتواند موفق باشد؟ و چه تأثیری میتواند داشته باشد؟
مصطفی هجری: من فکر کنم برای اینکه کرد در هر چهار بخش کردستان بتواند دارای یک گفتمان عمومی و فراگیر باشد این اقدامی درست و لازم است، اما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که وضعیت بخشهای مختلف کردستان مانند یکدیگر نیست و متفاوت است. بنابراین این کنگره میتواند یک خواست عمومی و کلی باشد، زمانی که بحث پارهای مسائل ریز به میان میُآید وضعیت متفاوت است، برای نمونه شرایط در کردستان ترکیه، کردستان عراق و سوریه و ایران فرق دارد. سیستم حاکمیت در این کشورها متفاوت است، بنابراین در جزئیات تفاوت وجود دارد، اما در حالت کلی همگی میتوانند یک گفتمان و خواست عمومی و کلی داشته باشند، من این بخش قضیه را مثبت ارزیابی میکنم.
منبع: سایت هفتهنامه نشریهی سویل
مصطفی هجری در رابطه موضوع برنامههای اتمی رژیم و احتمال حمله به ایران، به سویل میگوید: اگر آنان (غربیها) کاملاً (از گفتگوها) ناامید شوند و تلاشها نیز همچنان بینتیجه باقی بمانند، به ویژه از ماه ژوئیه به بعد احتمال مداخلهی نظامی در ایران تقویت خواهد شد.
هجری در رابطه با ایجاد ائتلافها و یا همکاریهای نزدیکتر با اپوزیسیون سراسری، از عدم اعتماد میان جریانهای سیاسی متلق به اقلیتهای ملی و جریانهای فارس زبان سخن میگوید، و برضرورت ایجاد هماهنگیهای بیشتر میان جریانهای کردستان تأکید میکند.
متن گفتگوی مجلهی سویل با مصطفی هجری، دبیرکل حزب دمکرات کردستان را در زیر میخوانید:
سویل: از تحولات منطقه شروع میکنیم، ایران در کجای این تحولات قرار گرفته؟
مصطفی هجری: تصور میکنم، تحولاتی که در یک سال گذشته در منطقه روی داده، جمهوری اسلامی را به تلاشی مزبوحانه واداشته است، زیرا کمکهای همه جانبهی جمهوری اسلامی ایران به دولت سوریه نشانهای از آن تلاش مزبوحانه است، زیرا سوریه اکنون یگانه دولتی است که به عنوان دوست و متحد ایران در منطقه باقی مانده است. از لحاظ سیستم زمامداری و حکومت نیز نزدیکی به یکدیگر دارند، از همین رو، ایران شدیداً برای بقای رژیم سوریه تلاش میکند. فکر میکنم که سرنگونی رژیم کنونی سوریه تأثیرات فراوانی بر اوضاع ایران خواهد داشت و ایران نیز تنها دوست خود در مناطق عربی را از دست خواهد داد. به همین دلیل دچار وحشت شده است.
سویل: ولی اگر در داخل ایران حرکت و جوش و خروشی اتفاق نیفتد، تحولات منطقه، بویژه در سوریه چه تأثیری بر ایران خواهد داشت؟
مصطفی هجری: کاملاً درست است، ابتدا بایستی حرکتی در داخل ایران وجود داشته باشد، اما فکر میکنم که این تحولات برآغاز چنین حرکتی در ایران مؤثر خواهند بود. مشکل مردم ایران این است که جمهوری اسلامی علاوه بر این که خواستهای مردم را با سرکوب و ارعاب پاسخ میدهد، بر اقتصاد و معیشت مردم نیز چنگ انداخته و از آن به عنوان اهرم فشاری علیه مردم استفاده میکند. به همین دلیل توانسته است که تا حدودی از تظاهرات و اعتراضات داخلی جلوگیری کند، اما وضع بر همین منوال پابرجا نخواهد ماند، با سرنگونی حکومت سوریه تداوم فشار فعلی بر ایران، به ویژه از ماه ژوئیه به بعد که قرار است صادرات نفت به کشورهای اروپای متوقف گردد، تمامی اینها در تضعیف جمهوری اسلامی ایران مؤثر خواهند بود، این امر باعث میگردد که مردم نیز جسورتر شده و بتوانند خواستههای خود را علناً ابراز نمایند و اعتراضات در ایران شکل بگیرد.
سویل: در رابطه با تأسیسات اتمی ایران، اسرائیل، آمریکا و غرب به طور کلی مدام ایران را تهدید میکنند و ایران نیز بر ادامهی آن اصرار میورزد، در چنین شرایطی آیا احتمال بروز جنگی در منطقه میان این دو طرف وجود دارد؟
مصطفی هجری: تصور میکنم که جامعهی بینالمللی از راههای فشار اقتصادی و سیاسی تمامی تلاش خود را بکار خواهند گرفت تا جمهوری اسلامی را بهویژه در زمینهی غنیسازی اورانیوم به زانو در بیاورند، لیکن تا رسیدن به مراحل نهایی و مشخص شدن نتایج این آزمایشها، به نظر نمیرسد که در اندیشهی مداخلهی نظامی در ایران باشند، اما این تلاشها و کوششها جامعهی بینالمللی رفته رفته به مراحل پایانی خود نزدیک میشود، یعنی از جمهوری اسلامی ناامیدشدن و بدین نتیجه میرسند که این رژیم با اقدامات دیپلماتیک و محاصرهی اقتصادی به زانو درنخواهد آمد و پاسخگوی انتظارات و خواستههای آنان نخواهد بود. همین امروز اوباما اعلام نمود که کوششهای دیپلماتیک در رابطه با ایران به بن بست نزدیک میشود، به همین دلیل اگر آنان کاملاً ناامید شوند و تلاشها نیز همچنان بینتیجه باقی بمانند، به ویژه از ماه ژوئیه به بعد که صادرات نفت ایران (به اروپا) نیز متوقف خواهد شد، احتمال مداخلهی نظامی در ایران تقویت خواهد شد.
سویل: بنابراین حال که اوضاع نشاندهندهی تشدید فشارهای خارجی و داخلی بر رژیم ایران است، احزاب کُرد در کردستان ایران با توجه به پراکندگی موجود در میان آنان، چه کاری از پیش خواهند برد و برنامهی آنان برای این مرحلهی جدید چه خوهد بود؟
مصطفی هجری: به باور من نیز این یکی از نقاط ضعف جنبش کُرد در کردستان ایران، به ویژه در شرایط کنونی است که تحولاتی در منطقه و ایران در شرف وقوع است. در این رابطه تلاشهایی در حال شکلگیری است، یعنی ما از همکاری با سایر نیروهای کردستان ایران در قالب پلاتفورم و برنامهای مشترک، چه برای مدت زمان زمامداری جمهوری اسلامی و چه برای مرحلهی پس از سرنگونی این رژیم ناامید نیستیم.
در این رابطه با برخی سازمانهای کردستانی ایران در نشستها و محافل خارج از کشور و همچنین با اپوزیسیون سراسری ایران، ارتباط و مشورت داریم، اما این در حد اعلا نیست و بایستی بکوشیم تا بیش از اینها در رابطه با تحولات و رویدادهای ایران متحد باشیم.
سویل: دلیل انشعابهای متعدد در صفوف احزاب کردستان ایران چیست؟
مصطفی هجری: از نظر من ناشی از این است که ما مردم شرقی هنوز به درک مناسبی از معنا و مضمون دمکراسی نرسیدهایم. با هرکدام از ما که صحبت کنند، خود را دمکرات تلقی میکنیم، اما هنگامی که نوبت گامهای عملی فرا میرسد، معلوم میگردد که به درستی آن را درک نکردهایم. فکر میکنم که در کنار عدم درک دمکراسی، مسئلهی درنظر گرفتن منافع گروهی و فردی و عدم تحمل یکدیگر و عدم تحمل افکار عمومی، از جمله مسائلی است که سبب بروز این انشعابات گردیدهاند. در غیر این صورت، دست کم در 6-5 سال اخیر هیچ یک از انشعابها به خاطر مسائل ایدئولوژیک، عقاید سیاسی و مسائلی از این دست روی ندادهاند.
سویل: آیا حتی انشعابی که در حزب شما روی داد، به دلیل ایدئولوژیک و اعتقادات سیاسی نبود؟
مصطفی هجری: یکی از دلایل این انشعاب نیز عدم درک دمکراسی بود، زیرا به طور معمول، هنگامی که گروهی از یک حزب جدا میشوند و انشعابی روی میدهد، این یک امر معمولی است، اما در هیچ جای جهان کنونی چنین نیست ک گروه منشعب، نام، سمبل و تمامی نمادهای حزب را با خود ببرند. این نیز از مشکلاتی است که به دلیل عدم درک صحیح از دمکراسی روی میدهد.
سویل: اما طرف مقابل نیز همانند شما معتقدندکه در حزب، دمکراسی و احترام به نظرات تفاوت وجود نداشته است؟
مصطفی هجری: ولی ما کنگرهای برگزار نمودهایم و هنگام برگزاری کنگره نیز، کسانی که جدا شدهاند، در حزب بودند و اکثریت با آنان بود. کنفرانسهای حزبی تحت کنترل آنان برگزار شد، برنامههاو گزارشهای کنگره تماماً تحت نظر آنان تهیه و تنظیم گردید. تا زمانی که گزارش کنگره قرائت گردید و گزارش کمیتهی مرکزی به کنگره ارائه شده و دربارهی آن بحث و تبادل نظر صورت گرفت، مشکلی در میان نبود. مشکل از جایی شروع شد که انتخابات برای برگزیدن اعضای رهبری حزب انجام شد و آنها نتوانستند دوباره اکثریت در حزب را از آن خود کنند، اگر میتوانستند همانند کنگرههای پیشین تبدیل به اکثریت شوند مشکلی پبش نمیآمد. اما از دیدگاه آنان دمکراتیک نبود زیرا آنان نتوانستند دوباره تبدیل به اکثریت شوند. به باور این گروه و دوستان قدیمی ما، دمکراسی بدین معناست که فقط منافع آنان رعایت شود و گرنه دمکراسی نخواهد بود. در غیر این صورت، همانند کنگرهای که پیشتر آنان را به عنوان اکثریت انتخاب کرده و به عضویت رهبری حزب در آورده بود، این بار آنان را انتخاب نکرد و گرنه هیچ مسئلهی دیگری در میان نبود، یعنی ما هیچ کاری نکردهایم، ما گروهی اقلیت در رهبری حزب بودیم و قدرت چندانی برای اعمال دیکتاتوری نیز داشتیم، پستها و مناسب عمده مانند دبیرکل و سایر بخشها نیز اکثراً در اختیار آنان بود.
سویل: شما که گروهی اقلیت بودید، چگونه پس از کنگره اکثریت آرا را به دست آورده و تبدیل به اکثریت شدید؟
مصطفی هجری: به دلیل آنکه حزب طی این مدت از کارنامهی فعالیت آنان ناراضی بود، از همین رو میخواست در کنگره تحولی ایجاد کند که حزب را کارآمدتر و فعالتر نماید، در نهایت نیر کسانی که پیشتر عضو رهبری حزب بودند اکثراً از عضویت مجدد در رهبری باز ماندند.
سویل: مدتی قبل اعلام نمودید، اعلام کسانی که از حزب جدا شدهاند، با حضور طرف سوم میتوانند به حزب بازگردند، منظورتان از طرف سوم چه کسانی بود؟
مصطفی هجری: در همان زمان گفتم که طرف سوم، هر طرفی است که آنان بخواهند، میتواند بر مراحل برگزاری کنگره نظارت کند تا علاوه بر ما، ناظری نیز گواهی دهد که کنگره بر طبق برنامهای دمکراتیک برگزار شده است تا اگر یک بار دیگر آنها در اقلیت قرار گرفتند، نگویند که به ما ظلم شده است و بدانند که برنامهها به گواهی طرف سوم به درستی اجرا شده است. این طرف سوم هر کسی که باشد مهم نیست، بگذارید هر کسی که نظر آنان را تأمین میکند، باشد.
سویل: آیا آنها تاکنون به این ابتکار عمل شما پاسخ دادهاند؟
مصطفی هجری: متأسفانه تاکنون پاسخی دریافت ننمودهایم.
سویل: سالهاست که از ضرورت ایجاد جبههای متشکل از احزاب کردستان ایران صحبت میشود، اگر تا این اندازه ضرورت دارد، چرا در این راه گام برنمیدارید؟
مصطفی هجری: معلوم است که باید در این راه گام برداریم. ما با رفقای قدیمی که از ما جدا شدهاند، این مسئله را مطرح نمودهایم که اگر تغییری بسیار جزئی در نام خود انجام دهند، ما حاضر به عادیسازی روابط با آنان هستیم، اگر نیز نتوانستیم در یک حزب با هم کار کنیم، میتوانیم به عنوان دو حزب با یکدیگر همکاری کنیم، میتوانیم از تشکیل جبهه و همکاری فی مابین صحبت کنیم که هماکنون بسیار ضرورت دارد. این که ما رابطهی مستقیم و رسمی با آنان نداریم، نه بدین خاطر که آنها از ما جدا شدهاند، بلکه بدین خاطر است که آنان نام و نشان و نمادهای حزب دمکرات را بر خود نهادهاند، روزنامهی کوردستان، ارگانهای حزبی، نام و نشان حزب و همه چیز را با خود دارند، در حالی که طبق برنامه و اساسنامهی حزب که در آن زمان به تصویب خود آنها نیز رسیده است، آنها از چهارچوب آن اساسنامه خارج شدهاند، یعنی اکنون نمیتوانند حزب دمکرات کردستان ایران باشند، زیرا براساس تعریفی که در اساسنامهی حزب با توافق همگان و در جریان یک کنگره به تصویب رسیده است، آنها که جدا شدند، اقلیتی بسیار کوچک بودند، از 23 عضو رهبری حزب دمکرات، آنان تنها 7 الی 9 تن بودند، به همین دلیل آنها نمیتوانند حزب دمکرات باشند. اشکال کار اینجاست که آنها تاکنون نیز این را نپذیرفتهاند. با این حال نیز ما این درخواست را به آنان ارائه نموده و به اطلاع مردم نیز رساندهایم که ما غیر از این، مشکل دیگری با آنان نداریم، اگر آنان به ضرورت این همکاری و هماهنگی و جبهه اعتقاد دارند، بایستی قادر باشند که در این راه چنین گامی بردارند، ما نیز مشکل دیگری با آنان نداریم.
سویل: یعنی با این وجود که آنها نام و سمبلهای حزب را با خود بردهاند، شما باز هم حاضر به همکاری با آنان هستید؟
مصطفی هجری: اگر آنان نام خود را تغییر ندهند، تاکنون تصمیم ما این است که با آنان همکاری نکنیم. هماهنگی بدین معنا که بتوانیم جبههی مشترکی تشکیل دهیم وگرنه در برخی نشستها و محافل با احزاب اپوزیسیون ایران در خارج از کشور، نوعی از هماهنگی و مشورت میان ما برقرار است.
سویل: در اوضاع کنونی که دگرگونی در ایران محتمل به نظر میرسد، رابطهی شما با آمریکا چگونه است؟ آیا فکر میکنید آمریکا با شما همکاری خواهد کرد؟
مصطفی هجری: ما به عنوان حزب دمکرات، چه در کردستان و چه در آمریکا، به منظور مشورت و تبادل نظر در رابطه با اوضاع ایران و منطقه، با آمریکا رابطه داریم، اما تاکنون هیچ کمکی از آنان دریافت ننمودهایم.
سویل: بگذارید به بحث انتخابات در ایران بپردازیم، براساس گزارشها، اگر چه نسبت مشارکت در این انتخابات به طورکلی اندک بود، اما این نسبت در مناطق کردنشین در مقایسه با سایر مناطق ایران بیشتر بود، در حالی که تعدادی از احزاب کردستان ایران از مردم خواسته بودند تا انتخابات را تحریم کنند، به ویژه در شهر مهاباد نسبت مشارکت در مقایسه با سایر مناطق بیشتر بود، چرا درخواست احزاب کردستانی برای تحریم انتخابات در میان مردم مؤثر واقع نگردید؟
مصطفی هجری: اگر به کلیت موضوع نگاه کنیم میبینیم که درخواست احزاب تأثیر داشته است اما در مهاباد این تأثیر کمتر بوده علت آنهم به چند مسئله ریشهی باز میگردد، نخست آنکه انتخابات مجلس مانند انتخابات ریاستجمهوری نیست، در انتخابات مجلس، جمهوری اسلامی همواره تلاش کرده است تا نوعی رقابت میان کاندیداها ایجاد کند به عنوان مثال در مناطقی که کُرد و ملیتهای دیگر در کنار یکدیگر زندگی میکنند، همچون آذربایجان غربی هم کُرد دارد و هم تُرک، کسی از کردها و کسی از ترکها را تعیین میکند تا با یکدیگر رقابت کنند و به این ترتیب هر گروهی به کاندید خود رأی دهد، در میان شهر و روستا و یا در میان شیعه و سنی هم به همین صورت عمل میکند تا آن رقابت را ایجاد کند.
مردم همچون عمدتاً تابع احساسات هستند تلاش کنند تا کاندید خود را به مجلس بفرستند.
دلیل دوم آن است که جمهوری اسلامی راههای امرار معاش مردم را در کنترل دارد، در زمان انتخابات برای مردم پیامی میفرستد، برای نمونه در انتخابات اخیر دهها هزار پیام کوتاه برای مردم شهرهای کردنشین فرستاده شده، به بازاریان گفته شده که اگر در انتخابات شرکت نکنند و شناسنامهشان مهر نداشته باشد پروانهی کسبشان تمدید نخواهد شد. به دانشجویان میگویند اجازهی برگشت به دانشگاه و ادامه تحصیل نخواهید داشت، یا پس از پایان تحصیل استخدام نخواهید داشت. وضعیت ایران هم در حال حاضر متأسفانه به گونهای است که اگر رژیم بخواهد مانع ایجاد کند مردم نمیتوانند زندگی کنند، کار و درآمد نخواهد داشت و اینها همه تأثیرگذار است، منظورم این است که کسانی که رأی دادهاند نه به خاطر علاقه و باور به جمهوری اسلامی بلکه به دلایلی که گفتم این کار را کردهاند.
از سوی دیگر جمهوری اسلامی تنها خود از سرشمار شرکتکنندگان مطلع است، هیچ ناظر خارجی حضور نداشته تا آمار درستی از شرکتکنندگان ارائه کند، جمهوری اسلامی بدون ارائهی آمار دقیق اعلام میکند که برای نمونه در مهاباد بیش از 50 درصد مردم در انتخابات شرکت کردهاند. مسلماً جمهوری اسلامی میداند که مهاباد مرکز مبارزات ملی کُرد و پایتخت جمهوری کردی است و مردم آن سیاستدان و حامی حزب دمکرات بوده و همواره در انتخابات پاسخ درخواستها و دعوتهای این حزب را داده است. رژیم ایران میخواهد چنین وانمود کند که شرکت مردم در این شهر زیاد بوده به این معنا که مردم به درخواست و دعوت حزب دمکرات و دیگر احزاب کردی برای عدم شرکت در انتخابات پاسخ ندادهاند.
سویل: بنابراین شما نسبت به اعلام نتایج انتخابات و درستی آمارهای آن در کردستان شک دارید؟
مصطفی هجری: بله کاملاً درست است. چرا که جمهوری اسلامی به ناظران خارجی اجازه نمیدهد تا در جریان نظارت بر انتخابات و شمارش آرا مشارکت نمایند، بنابراین هر آنچه میخواهد اعلام کرده و همان را هم از صندوقهای رأی بیرون میآورد.
سویل: نظرتان در مورد مواضع اپوزیسیون فارس در ایران چیست؟
مصطفی هجری: دیدگاه فارسها هم تغییر کرده و مانند گذشته نیست، در گذشته ما خواهان خودمختاری یا اتونومی برای کُرد بودیم اما امروز این شعار تغییر کرده و تبدیل شده به تشکیل سیستم سکولار دمکراتیک و فدرال در ایران، در این رابطه ما در جلساتی که در خارج از کشور با اپوزیسیون فارس ایران داریم در مورد این مسئله گفتگو کردهایم، همهی آنها سیستم سکولار را قبول دارند، فدرالیسم را هم قبول دارند اما مشکل ما با آنها در حال حاضر این است که آنها خواهان فدرالیسم استانی هستند و ما خواهان فدرالیسم ملی جغرافیایی، حزب دمکرات کردستان ایران ائتلافی را با 16 حزب ملیتهای ایران که در آن عرب و بلوچ و ترک حضور دارند تشکیل داده است، خواستهی مشترک همهی ما ایرانی دمکراتیک فدرال بر مبنای فدرالیسم جغرافیایی و ملی است، ما در تلاش برای رسیدن به این هدف هستیم با فارسها هم گفتگو کردهایم و به آنها تفهیم کردهایم که اگر دغدغهی شما بنا به گفتهی خودتان حفظ مرزها و تمامیت ارضی ایران است، باید تلاش کنید تا ملیتهای دیگر را که اکثریت جمعیت ایران را تشکیل میدهند راضی کنید و راضی کردن آنها هم به معنای داشتن حکومت محلی است بنابراین برای حفاظت و پاسداری از مرزهای ایران، آنها باید روشهای تازهای را در پیش بگیرند، روشهایی متفاوت از آنچه رژیم پهلوی و رژیم اسلامی در پیش گرفتهاند، یعنی همان چیزی که ما پیشنهادش را به آنان دادهایم.
هماکنون دربارهی این مسئله ما با سه، چهار گروه از آنها درحال دیالوگ و مذاکره هستیم تا آنها را متقاعد به قبول فدرالیسم جغرافیایی ـ ملی کنیم، بسیاری از آنان این نگرانی را دارند که مسئلهی فدرالیسم جغرافیایی ملی باعث تجزیه ایران شود، باور و اعتماد ندارند.
متقابلاً ما هم مانند دیگر ملیتهای ایران به آنها اعتماد نداریم که اگر حقوق سیاسیمان در چارچوب ایرانی فدرال ضمانت نشود، هیچ گارانتی در مورد آینده وجود ندارند، ممکن است گروه دیگری با نام در تهران حاکم شده و دوباره بر ما مسلط شود، این بیاعتمادی در هر دو طرف هست، ما تلاش میکنیم تا این دیوار بیاعتمادی را از بین ببریم و کمکم آنها را متوجه کنیم که همه ما ایرانی و همه هم برای ایران دلسوزی میکنیم اما زمانی میتوانیم ایران را حفظ کنیم که همه برای آن تلاش کنیم و حقوق برابر داشته باشیم، این کلیت گفتگو و دیالوگی است که ما مدت دو سه سال است که با اپوزیسیون فارس ایرانی وارد آن شدهایم.
سویل: وقتی میگویید ما، منظورتان حزب دمکرات است یا همهی احزاب کردی؟
مصطفی هجری: در کنگرهی ملیتهای ایران فدرال تنها ما و کوملهی زحمتکشان حضور داریم، اما در جلسات دیگر احزاب کردی دیگری هم حضور دارند.
سویل: آیا احزاب اپوزیسیون فارس اسلامی مانند مجاهدین خلق در این جلسات و گفتگوها حضور دارند؟
مصطفی هجری: خیر، مجاهدین حضور ندارند، متأسفانه آنها همچنان تنها هستند و تا امروز هیچ تغییر و تحول بنیادینی در باورها و مواضع سیاسی خود به وجود نیاوردهاند و هنوز هم به همکاری نیروهای سیاسی باور ندارند و به تنهایی عمل میکنند و در هیچ جلسهای حضور پیدا نمیکنند، واقعیت آن است که در میان نیروهای اپوزیسیون ایرانی هم محبوبیتی ندارند و آنها هم مایل به ارتباط برقرار کردن با مجاهدین نیستند.
سویل: رهبر اقلیم کردستان خواهان تشکیل کنگره ملی برای سازماندهی گفتمان سیاسی کُرد در هر چهار بخش کردستان است، به نظر شما این کنگره میتواند موفق باشد؟ و چه تأثیری میتواند داشته باشد؟
مصطفی هجری: من فکر کنم برای اینکه کرد در هر چهار بخش کردستان بتواند دارای یک گفتمان عمومی و فراگیر باشد این اقدامی درست و لازم است، اما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که وضعیت بخشهای مختلف کردستان مانند یکدیگر نیست و متفاوت است. بنابراین این کنگره میتواند یک خواست عمومی و کلی باشد، زمانی که بحث پارهای مسائل ریز به میان میُآید وضعیت متفاوت است، برای نمونه شرایط در کردستان ترکیه، کردستان عراق و سوریه و ایران فرق دارد. سیستم حاکمیت در این کشورها متفاوت است، بنابراین در جزئیات تفاوت وجود دارد، اما در حالت کلی همگی میتوانند یک گفتمان و خواست عمومی و کلی داشته باشند، من این بخش قضیه را مثبت ارزیابی میکنم.
منبع: سایت هفتهنامه نشریهی سویل